- شنبه ۲۹ شهریور ۹۳
بقعه این امامزاده در میان روستاى سولى در بهان و در وسط گورستان واقع شده است.
بقعه به صورت کرسى بلند ساخته شده و شکل آن مربّع و به ابعاد 22×22 متر است و در هر جهت دو در تعبیه شده است.
در شمال غربى بقعه، از فضاى بزرگ شبستان مکانى به ابعاد 10×10 متر را با ایجاد یک فضاى کاذب و دیوار یک مترى جدا نموده و اتاقِ مرقد را تشکیل دادهاند. بر روى این فضا، گنبد کلاه خودى بقعه را به قطر 4 و ارتفاع 4 متر تعبیه نمودهاند و در ساقه آن چهار پنجره جهت نورگیرى احداث شده است.
در مقابل درِ ورودى بقعه، سنگ قبرى وجود دارد که بسیار زیباست و متأسّفانه بر اثر ساییدگى تنها متن ذیل قابل خواندن است: «فى شهر شوال سنه ستین و سبعة بعد الف 1067 ه . ق» که نشان از قدمت بقعه و قبرستان پیرامون آن دارد.
دیوار بقعه به اندازه یک متر با سنگ مرمر آراسته شده و محرابى در آن تعبیه
شده است. دوازده ستون جهت برقرارى سقف در مسجد وجود دارد و تمام
دیوار خارجى بقعه با سنگ مرمر تزیین شده و پشت بام بقعه نیز ایزوگام است.
شخصیّت مدفون در این بقعه از دیرباز به سیّد علوى مشهور بوده است از
این رو احتمال دارد که وى از نوادگان امام على علیهالسلام باشد زیرا نوادگان وى به
علویّون یا علوى مشهور بودند بر این اساس ساداتى از نسل آن حضرت در
قزوین سکونت داشتهاند که یکى از آنان سیّد على بن عبیداللّه بن على طبیب
بن عبیداللّه بن محمّد بن عمر الاطرف بن امام على علیهالسلام است که علاوه بر
سکونت او در قزوین، فرزندانش نیز در قزوین سکونت داشتهاند وى شش
برادر به اسامى محمّد ابوطیّب، حسن، ابوعبداللّه حسین، عبداللّه، احمد و
جعفر داشته که برخى از آنان در قزوین و طبرستان نسل داشته است. به
جهت اهمیّت موضوع نگاهى به هجرت سادات علوى به ایران
خواهیم داشت.[1]
هجرت سادات علوى به طبرستان و قزوین
پس از شکست قیام ابن طباطبا در سال 200 ه.ق و تحت تعقیب بودن
سادات شرکت کننده در این قیام، جمع کثیرى از سادات علوى از خوف
عمال عباسى پس از شهادت امام رضا علیهالسلام از موطن خود حجاز به دیگر
شهرهاى اسلامى مهاجرت نمودهاند که یکى از آن شهرها، فارس، رى،
طبرستان و کرمان بود که به جهت دورى از مرکز خلافت عباسیان
مىتوانست مأمنى براى سادات علوى مهاجر باشد.
ابوالحسن عمرى نسّابه در این باره مىنویسد:
«فرزندان جعفر بن محمد ابلّة[2] بن عمر الاطرف بن امام على
امیرالمؤمنین علیهالسلام به خاطر ترس از عمال خلیفه عبّاسى، در دیگر شهرهاى
اسلامى متفرّق و مخفى شدند. از این رو اسحاق و یعقوب فرزندان جعفر به
قم، و مظفّر به فارس و محمّد و هاشم به رى و سپس به کرمان
منتقل شدند.»[3]
سیّد محمّد بن جعفر ابلّه پس از چندى سکونت در شهر رى و به خاطر
ناآرامىهاى موجود در این شهر به کرمان مهاجرت مىکند و در این شهر
فرزندى به نام احمد از او به دنیا مىآید.[4] از احمد نیز سه فرزند به یادگار
ماند که دو تن آنان به اسامى حسن و حسین در کرمان بودند.[5]
حسین بن احمد فرزندى به نام زید داشت که در نبرد علیه خوارج به
شهادت رسید و اینک آرامگاهى به او در بم منسوب است.[6]
تیره دیگر از سادات علوى که از حجاز به دیگر شهرهاى اسلامى
مهاجرت کردند، جعفر الملک بن محمد بن عبداللّه ابن محمّد بن عمر
الاطرف بن امام على علیهالسلاماست که با سیزده تن از فرزندان خود شبانه از مدینه
خارج شده و به ملتان رفتند و سپس برخى از آنها به سارى، آمل، قم، شیراز
و کازرون و کرمان مهاجرت نمودند.[7] آنهایى که به کرمان راه یافتهاند
مىتوان به ابو محمد صالح بن جعفر الملک و فرزندان وى،[8] عبدالخالق بن
جعفر الملک،[9] فرزندان على اکبر بن جعفر الملک،[10] ابوطاهر محمد بن
هاشم بن جعفر الملک[11] و فرزند محمد بن حمزة بن جعفر الملک[12] و دهها
تن دیگر از این سادات را نام برد که غالبا بر مذهب تشیّع بوده و برخى از آنان
نیز مذهب زیدى داشتهاند.[13]
علویّان مهاجر به تصوّر آن که کرمان به جهت دورى با مرکز خلافت
عبّاسى، نقطه امنى براى آنان خواهد بود. به تبلیغ شیعه و معارف اهل
بیت علیهمالسلامپرداختند، غافل از آن که این شهر و برخى از نواحى آن مثل بم،
مرکز خوارج بود که چشم دیدن آل على علیهالسلام را نداشتند و علنا در مجالسشان
نسبت به امیرالمؤمنین علیهالسلام جسارت مىورزیدند و دشنام مىدادند. براى
علویّان دیدن و شنیدن این توهینها بسیار دشوار بود، از این رو تحمّل این
همه توهینها بر آنان گران آمد و در فکر چارهاى شدند، به دربار حسن بن زید
داعى ـ مؤسّس دولت علویان در طبرستان ـ نامه نوشتهاند و پس از گزارش
اوضاع کرمان، از او استمداد جستند.
دسته دوم از سادات مهاجر علوى که به طبرستان آمدند عبارتند از:
1. عقیل بن جعفرالملک به همراه شانزده تن از فرزندان خود.[14]
2. فرزندان ابراهیم اکبر بن جعفر الملک.[15]
3. فرزندان محمد اصغر بن جعفرالملک.[16]
4. حسن بن جعفر الملک که محافظ شخصى حسن بن زید داعى مؤسس
دولت علویان بوده است.[17]
5. عبداللّه بن جعفر الملک.[18]
6. عبدالرحمن جعفر الملک، او نیز از نزدیکان حسن بن زید بوده و داراى
دو فرزند بود که در طبرستان بودند.[19]
7. فرزندان احمد بن محمد اکبر بن جعفر الملک.[20]
8. عبدالجبار بن جعفر الملک.[21]
9. ذوالکفل بن جعفر الملک و فرزندان او که از طرف داعى مأمور فتح
گیلان شده بودند.[22]
10. اولاد محمد اکبر بن جعفر الملک.[23]
11. اولاد جعفر اصغر بن محمد اکبر بن جعفر الملک که در
استرآباد بود.[24]
12. اولاد حسین بن اسماعیل الاصغر بن جعفرالملک که در
آمل بودند.[25]
اینها تنها بخشى از سادات علوى بودند که به شهرهاى مختلف
طبرستان مهاجرت نمودند و در دستگاه حسن بن زید داعى از موقعیت
ممتازى برخوردار بودند، آنان در جریان حمله یعقوب لیث صفارى، جانانه
از طبرستان و دولت نوپاى اسلامى دفاع کردند و به شهادت رسیدند و اینک
آرامگاه آنان زیارتگاه دوستداران اهل بیت علیهمالسلاماست.
[1].شجرة المبارکه: 215، المشجرالکشاف 2: 256.
[2].المجدى: 249ـ250.
[3].ابلّه، نام بندى ایرانى در شمالىترین بخش خلیج فارس بوده است. این بندر مهم و آباد از
زمان هخامنشیان تا نخستین سدههاى اسلامى، پیش از آنکه بصره جاى آن را بگیرد، مهمترین بندر و مرکز دریایى ایران در این منطقه بوده است، گردیزى این شهر راه همان شهر بهمن اردشیر خره یا بهمنشیر معروف مىداند. فاترس نیمى از بهشت: 366.
[4].الشجرة المبارکة: 216، الفخرى: 181.
[5].تهذیب الانساب: 303.
[6].المجدى: 249ـ250.
[7].عمدة الطالب: 405.
[8].تهذیب الانساب: 301، منتقلةالطالبیّه: 94 و 280.
[9].لباب الانساب 2: 600.
[10].الفخرى: 178.
[11].المجدى: 276.
[12].المجدى: 277.
[13].مزارات طبرستان 1: 208ـ209.
[14].المجدى: 270.
[15].المجدى: 280.پ
[16].تهذیب الانساب: 300، منتقلهالطالبیة: 216، المجدى: 264.
[17].المجدى: 280.
[18].المجدى: 281.
[19].المجدى: 281.
[20].الشجرة المبارکه: 309.
[21].الفخرى: 179.
[22].نزهة العیون: 47.
[23].الفخرى: 177.
[24].الشجرة المبارکه: 209،الفخرى: 177.
[25].الشجرة المبارکه: 209.
- ۱۳۷۶
- ادامه مطلب