- چهارشنبه ۱۶ مهر ۹۳
در فاصله حدود 20 کیلومتری جادة کرمانشاه به روانسر، بر بالای ارتفاع پیشه کوه، بقعة «ویس نازار» واقع شده است که مردم آن را «ویس قرنی» میگویند.
ساختمان بقعه با پلان مربع شکل، دارای گنبدی مخروطی شکل است که با خشت و گل و آجر ساخته شده و در سالیان اخیر مرمّت اساسی گشته است. سنگ قبر قدیمی بر روی قبر قرار دارد که متأسّفانه بخشی از آن ترک برداشته و به جهت ساییدگی قابل خواندن نیست. تاسیسات زیادی من جمله، بازار، پارکینگ، حسینیه، دفتر خدام و... در اطراف بقعه احداث شده است.
این بنا به شمارة 1054 و در تاریخ 25/2/1354 به ثبت آثار ملّی و تاریخی رسیده است.
حمدالله مستوفی مورّخ قرن ششم هجری نوشته است که شیخ اویس القرنی... او به روایتی در حرب دیلم شهید شد، و گورش در اعلیتر قزوین است. و به روایتی در جنگ صفّین شهید شد و سنة ست و ثلاثین (36) و به روایتی به کردستان نزدیک کرمانشاهان مدفون است.
بر این اساس عدهای از عرفای باطنی و همچنین مردم کرد به ویژه برادران اهل سنّت به این بقعه توجّه
خاصّ دارند و از دور و نزدیک به زیارت جناب ویس
نازار میروند.
آقای دکتر محمّد مکری در کتاب گورانی یا ترانههای کردی در بخش فرهنگ کردی (لغات متن) مینویسد: «ویس» نام پیری است که در حومه کرمانشاه است
که اخیراً کردان سنّی مذهب کرمانشاه و سنندج بر بنای سادة آن افزودهاند، و عدهای او را ویس قرنی میدانند.
ولی با توجه به مدارک موجود تاریخی که به برخی از آنها اشاره خواهد شد انتساب این مرقد در پیشه کوه کرمانشاه که معروف به «ویس نازار» است به «اویس قرنی» زاهد معروف که در جنگ صفّین کشته شده بعید به نظر میرسد.
اما اهالی این منطقه آرامگاه مزبور را بهانهای برای توسّل و تمسّک به روح متعالی و بلند اویس قرنی قرار دادهاند و این امر مطلوب و زیبایی است. حتی این موضع و عطر اویس در ترانههای کردی نیز به مشام میرسد که برای نمونه به دو مورد اشاره میکنیم:
بُو بچیم نَه وَیس پَـی تو به کاری
تـو به کُـلِ بکَیم غیرر دلـداری
بوبچیــم نَه ویـس پیـرو پیمانه
لَه ویـس بپـرسیم گنـای کیمانه
شرح حال اویس قرنی: علمای انساب، سلسله نسب اویس را چنین نوشتهاند: اویس بن عامر بن جزء بن مالک بن عمرو بن سعد بن عصوان بن قرن بن ردمان بن ناجیة بن مراد (یحار) بن مالک بن اودد مَذحجِی.
او را گاهی «قَرنی» و گاهی «مرادی» و گاهی «مَذحِجی» خوانند، از این جهت که ششمین جدّش «قرن» نام داشت، و نهمین جدّش «مراد» بود و دوازدهمین جدّش «مَذحِج» نام داشت.
برخی اویس را منتسب به «قَرن المنازل» که نام منطقهای نزدیک طائف است و اهل نجد از این موضع احرام حج میبندند، میدانند.
عدّهای هم «قرن» را منسوب به قبیله بنی قَرَن در
یمن دانستهاند.
به هر حال اویس قرنی یکی از سپید رویان تاریخ است که تاریخ به وجودش افتخار میکند، اویس قرنی شخصیّتی است که رسول خدا در بزرگداشت و گرامیداشت او سخنها گفت و دُرّها سفته، و او از هواداران پیامبر گرامی اسلام و از حواریون امیرالمؤمنین است.
ابن حجر عسقلانی، مورّخ و فقیه شافعی قرن نهم در «تهذیب التّهذیب» به اختصار، و در «السان المیزان» و «الاصابه» به تفصیل دربارة اویس قرنی نوشته است.
از جمله دربارة او گفته است: «فانه من اولیاء الله الصادقین» باز ابن حجر در کتاب «اصابة» آورده است: «انّ من خیر التابعین اویساً القرنی» همانا از بهترین تابعان و مسلمانان بعد از اصحاب پیامبر اویس قرنی است.
ابوجعفر محمّد بن حسن طوسی که از بزرگترین علمای شیعه است. او به احادیث بسیار مهمّی دربارة اویس پرداخته که از جمله مینویسد: «کان اویس من خیار التّابعین، لم یر النبی ولم یصحبه، فقال النبی ذات یوم لاصحابه: ابشروا برجل من امّتی یقال له اویس القرنی فانّه یشفع لمثل ربیعه ومضر.»
اویس از بهترین تابعین بود، پیامبر را ندید و با او مصاحبت نکرد، رسول خدا روزی به اصحاب خویش فرمود: بشارت باد شما را به شخصیّتی از امّتم که به او اویس قرنی گفته میشود، او به تعداد نفرات قبیلة ربیعه و مضر شفاعت میکند.
فقیه و محدّث بزرگ شیعه، شیخ حرّ عاملی در باب معجزات پیامبر حدیثی را از آن حضرت نقل میکند.
روی انّ النّبی قال: تفوح رائحة الجنة من قرن، واشوقاه الی اویس القرنی، الا ومن لقیه فلیقرأه منّی السّلام الی ان قال: یؤمن بی ولایرانی ویقتل بین یدی خلیفتی امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب بصفّین.
روایت شده که پیامبر فرمود: بادهای خوشبوی بهشت از سوی قرن (یمن) میوزد، آه چقدر مشتاق دیدار تو هستم ای اویس قرنی، آگاه باشید هر کس اویس را ملاقات کند سلام مرا به او برساند. تا اینکه فرمود: او به
من ایمان میآورد در حالی که مرا ندیده است، و در
رکابِ جانشینِ من، علی بن ابیطالب در صفین
کشته میشود.
علّامه میرزا محمّد علی مدرس خیابانی در «ریحانة الادب» مینویسد:
اویس بن عامر قرنی از اکابر تابعین و یکی از چهار تن اتقیای زُهاد ثمانیه است. و زهد و ورع و تقوا و وثاقت و مکارم و علوِّ مقامِ او مسلم فریقین و در عبارت بعضی از اجلّه به «سیّد التابعین» موصوف، و به موجب اخبار وارده افضل تابعین و یا از خیار ایشان و از حواریون امیر المؤمنین بوده و عهد سعادت حضرت رسالت را درک کرده است. غایبانه بدون ارشاد احدی محض توفیق سبحانی و الهام ربّانی، محبّت آن حضرت در دلش جاگیر شد و دین مقدّس اسلام را قبول کرد، و با آن همه عشق مفرطی که به زیارت جمال عدیم المثال آن حضرت داشته، به جهت خدمت گذاری دائمی مادر ضعیفهای که داشته، به شرف حضور مبارک مشرف نگردید.
اویس در جنگ «جمل» شرکت داشت ولی به شهادت نرسید اما تا پای شهادت در میدان حضور داشت، و در نیایش به درگاه الهی دعا میکرد:
«اللهم ارزقنی شهادة توجب لی الجنة»
خدایا! مقام شهادتی که موجب شود به بهشت بروم نصیبم گردان.
اختلاف در محل دفن اویس قرنی: دربارة فوت و محل دفن «اویس قرنی» اختلاف روایات بسیار است از مجموع منابع موجود، میتوان یقین کرد که اویس قرنی به صفّین آمده و در رکاب امیرالمؤمنین علی به شهادت رسیده است. البته تعداد کمی از این روایات در باب وفات و محلّ دفن اویس، به احتمالات دیگری نیز پرداختهاند، ولی معمولاً به حضور اویس در صفّین نیز اشاره کرده و به قوّت این نظریه تصریح کردهاند.
ابن اثیر مینویسد: «وقتل اویس القرنی یوم صفین مع علی»
یعنی، اویس قرنی در واقعة صفّین در رکاب علی به شهادت رسیده است.
در منابع تاریخی آمده است که اویس در جنگ صفّین چنان میجنگید و شمشیر میکشید که غلاف شمشیرش شکست، آن را انداخت، و فریاد برآورد ای مردم: نهراسید به پیش روید. مکرّر این جمله را میگفت و میجنگید تا سرانجام تیری بر قلبش فرود آمد و او را در آسمان شهادت به پرواز درآورد، امام علی بر او نماز گزارد و او را دفن کرد.
ابن حجر عسقلانی در کتاب «الاصابة فی تمییز الصحابة» به حضور اویس در صفّین و بیعت او با علی و شهادتش اشاره میکند، و در سه مورد شهادت اویس را در صفّین مطرح مینماید.
معلم پطرس بستانی، کشته شدن اویس در واقعه
صفّین و همراهی علی بن ابیطالب را مطرح
کرده است و احتمالات مرگ او در دمشق، ارمنستان
و سیستان را نوشته و قول مرجّح را شهادت اویس در صفّین میداند:
«قتل اویس فی وقعة صفّین مع علی بن ابیطالب سنة 37 هجریة وقیل توفّی بدمشق وقیل بارمنیة وقیل بسجستان والمرجح انّه قتل بصفّین.»
خیرالدّین زرکلی، شهادت اویس در جنگ صفّین را نظر اکثر مورّخان میداند و مینویسد: «وشهد وقعة صفّین مع علی ویرجّح الکثیرون انّه قتل فیها»
سیّد محسن امین، مطالب مبسوطی دربارة ابعاد گوناگون زندگانی اویس آورده است او به صورت دقیق ورود اویس به صفّین، بیعت او با امیرالمومنین علی بر پیکر پاکش و دفن او در صفّین را بررسی میکند و در 21 مورد بر شهادت اویس در صفّین تأکید دارد و احتمالات مرگ اویس در غیر صفّین تحت عنوان «ما روی فی الشواذ من موته فی غیر صفّین» مینویسد: احتمال مرگ اویس در این مکانها را نقل میکند، کوه ابوقبیس در مکه، دمشق، راه بازگشت از غزوة آذربایجان و حیره، اما در پایان نتیجه تحقیقات خویش را این گونه اعلام میدارد:
والاخبار مستفیضة بانّه استشهد بصفّین، والقول بانّه مات بدمشق او ارمنیة او غیرهما شاذ لایلتفت الیه»
در اخبار استفاده میشود که اویس در صفین به شهادت رسیده است. و این نظر که او در دمشق، ارمنستان
و یا غیر آنها در گذشته است. نظری شاذ و نادر است
و قابل اعتناء نیست.
از مجموع مطالبی که مطرح شد این حقیقت نمایان میشود که اویس قرنی ستارهای تابان است که در صفّین به خدمت «خورشید ولایت» میرسد و در رکاب آن حضرت جرعه جرعه شربت شهادت مینوشد و سرمست از آنچه که هست چشم میپوشد و عارفانه و خالصانه به معراج عشق میرود.
پس اگر بپذیریم که محل شهادت اویس صفّین است. آرامگاه اویس قرنی در «رقّه» خواهد بود که موضعی
است در ساحل فرات نزدیک صفین که در استان
«رقّه» سوریه واقع است. وبراساس توافق رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و استاندار «رقّه» مزارهای
«عمار یاسر» و «اویس قرنی» و «کعب انصاری» در حال
نوسازی است.
- ۲۴۳۲۱
- ادامه مطلب