- چهارشنبه ۱۵ اسفند ۹۷
فرزندان ابراهیم بن مالک اشتر و بقاع منسوب به آنان
در برخی منابع نام پنج تن در زمره فرزندان ابراهیم به چشم میخورد: نعمان، مالک، محمد، قاسم و خولان.[1]
1 . نعمان
وی فرزند بزرگ ابراهیم بود از این رو ابراهیم به ابونعمان کنیه گرفت و مردم بیشتر او را «ابونعمان» میخواندند و به این کنیه شهرت داشت.[2] نعمان را همانند پدر و جدش از شجاعان دانسته و از رؤسا قلمداد کرده اند. وی تا اوائل سده دوم هجری در قید حیات بود. او و دیگر نخعیان در تحولات سیاسی نظامی عصر امویان نقش داشتند. هنگامی که یزید بن مهلب بن ابی صفره بر ضد امویان به پا خاست و یزید بن عبد الملک بن مروان(حک: 1010_105ق.) را از خلافت خلع کرد و بر بخشهایی از عراق تسلط یافت. نعمان در لشکر او بود. چنان که در حمله مسلمه بن عبد الملک به عراق، یزید بن مهلب، نعمان بن ابراهیم بن اشتر را به سالاری دو قبیله مذحج و اسد، منصوب کرد.[3] نعمان در درگیری میان طرفداران دو نیروی متخاصم، جزو اولین کسانی بود که به قتل رسید.[4]
مطابق قول دیگری، پس از قتل یزید بن مهلب و هزیمت یارانش ، خاندان مهلب در بصره گرد آمدند پس از آن سوار کشتی شده و با عبور از دریا به کرمان رفتند. با فراهم شدن طرفداران آل مهلب، آنان مفضل بن مهلب را به ریاست برگزیده و با مدرک بن ضب کلبی که از سوی مسلمه بن عبد الملک به تعقیب آنان فرستاده شده بود، جنگیدند که نعمان بن إبراهیم نخعی در این نبرد کشته شد.[5]
مشهور است که قبیله نخع با مهلب هم پیمان شدند و با ریاست آنان بر ضد امویان فی جنوب عراق جنگیدند. با قتل یزید بن مهلب، آنان به سمت ایران عقب نشستند. در پی آن مسلمة بن عبدالملک ، مدرک بن ضب کلبی را برای تعقیب خاندان مهلب فرستاد که وی بر مفضل بن مهلب در شیراز دست یافت و در نبردی نعمان بن ابراهیم بن مالک اشتر همراه مفضل به قتل رسید. به دنبال آن سپاهیان یزید بن المهلب در خواست امان کردند.[6]
2. مالک بن ابراهیم:
وی نیز همانند بردارش نعمان در قیام یزید بن مهلب بر ضد امویان، شرکت داشت. و از کسانی بود که پس از شکست یزید بن مهلب، از امویان درخواست امان کرد[7] که به آنها امان داده شد. از این پس اطلاعی از او دردست نیست.
مالک بن ابراهیم فرزندی به نام محمد داشته که از راویان حدیث است . وی از محمد بن فضیل بن غزوان ضبی از غالب جهنی از امام باقر7 از پدر و جدش از رسول خدا روایتی در باره معراج رفتن آن حضرت نقل کرده است.[8]
3. محمد بن ابراهیم :
گفته شده زمانی که مختار در عراق قدرت را بدست گرفت به محمد بن ابراهیم اشتر فرمان داد تا به کربلا برود و در آنجا مسجد و خیمه هایی اطراف قبر شریف امام حسین7 برپا کند، و این بنا از آجر و گل ساخته شد و در اطراف آن روستایی بوجود آمد.[9]
برخی گزارشها حاکی از آن است که محمد بن ابراهیم در قیام محمد بن عبد الله معروف به نفس زکیه در سال 145هجری در مدینه شرکت داشته است. اما این خبر از شهرت برخوردار نیست و منابع متقدم بدان اشاره نکرده اند.
برای فرزند محمد بن ابراهیم، امیر صالح بقعه ای در ایران منسوب است که به معرفی آن پرداخته میشود:
بقعه علمدار کیاب قم
این بقعه در روستای کِیاب از بخش خلجستان استان قم و در 79 کیلومتری باختر شهر قم واقع شده است. بقعه یاد شده منسوب به امیر صالح بن محمد بن ابراهیم بن مالک اشترنخعی است و متعلق به نیمه قرن دوم هجری میباشد. اتاق مرقد به ابعاد 6×6 متر است و قطر دیوارهای آن حدود 6 متر میباشد و سراسر با سنگ لاشه ساخته شده و در سالیان اخیر به همّت میراث فرهنگی استان مرمت شده است. چهار زاویه اتاق را با ایجاد چهار گوشواره به دایره تبدیل شده و در نتیجه گنبد عرقچینی بنا بر آن استوار گشته است.
کف و یک متر از دیوار اتاق مرقد با کاشیهای زیبا مرمری تزیین شده است. در وسط اتاق، صورت قبری است که به اندازه 20/1 متر از کف بقعه ارتفاع دارد و بر روی آن متن ذیل نوشته شده است:
«مرقد مطهّر و منور آقا علمدار امیر صالح بن محمّد بن ابراهیم بن مالک اشتر نخعی بتاریخ نیمه قرن دوّم هجری».
در شرق بقعه ایوانی به طول 5 و عرض 4 و ارتفاع 5/5 متر است که دارای مقرنس کاری زیبایی است و سراسر با سنگ لاشه ساخته شده است. به اندازه سه متر از پیرامون صحن بقعه را با سنگ مارون مفروش نموده اند تا از خرابی مصون بماند.
در ایوان شمالی، تابلویی بر روی سنگ مرمر سیاه متن ذیل نوشته شده است: «این بقعه مبارکه به همّت آقایان حاج علیرضا خوشرو فرزند شادروان حاج علی اکبر و حاج یوسف علی محمّدی در سنه 1381 هـ . ش مرمت و بازسازی گردید. رحمت خداوند بر آنان باد.»
زمین زیارتگاه حدود دو هزار متر مربع است و در شمال شرق آن قناتی جاری است. در صحن بقعه درختان گردو و بادام کوهی به فراوان دیده میشود که منظره زیبایی را به وجود آورده است.
دراین بقعه هیچ گونه آثار کتبی به چشم نمی خورد و طبق اظهار نظر اهالی محل؛ مدفن دراین بقعه امیر صالح بن ابراهیم بن مالک اشتر نخعی است که در سپاه زید بن علی بن الحسین علمدار بوده است و پس از آن که زید شهید شد ویارانش متواری شدند, نام برده از کوفه به سوی ایران فرار کرده دراین نقطه کوهستانی ودورافتاده اقامت گزیده و به کار زراعت اشتغال میورزد و پس از رحلت در اتاق مسکونی اش به خاک سپرده میشود. به نظر میرسد بقعه مدفن وی از آثار قرن دوم هجری قمری باشد.
4 . قاسم بن ابراهیم
برخی فرزندان و نوادگان قاسم راوی حدیث هستند.[10] از روایات منقول از قاسم، روایت امامت حضرت مهدی است. متن روایتی که قاسم در سلسله آن ذکر شده و منابع بسیاری آن را آورده اند چنین است:
حَدَّثَنَا أَبُو طَالِبٍ الْمُظَفَّرُ بْنُ جَعْفَرِ بْنِ الْمُظَفَّرِ الْعَلَوِیُّ السَّمَرْقَنْدِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْعُودٍ عَنْ أَبِیهِ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْعُودٍ الْعَیَّاشِیِّ قَالَ حَدَّثَنَا آدَمُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَلْخِیُّ قَالَ حَدَّثَنِی عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ هَارُونَ الدَّقَّاقُ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ قَاسِمِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مَالِکٍ الْأَشْتَرِ قَالَ حَدَّثَنِی یَعْقُوبُ بْنُ مَنْقُوشٍ قَالَ دَخَلْتُ عَلَی أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ ع وَ هُوَ جَالِسٌ عَلَی دُکَّانٍ فِی الدَّارِ وَ عَنْ یَمِینِهِ بَیْتٌ عَلَیْهِ سِتْرٌ مُسَبَّلٌ فَقُلْتُ لَهُ یَا سَیِّدِی مَنْ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ فَقَالَ ارْفَعِ السِّتْرَ فَرَفَعْتُهُ فَخَرَجَ إِلَیْنَا غُلَامٌ خُمَاسِیٌّ لَهُ عَشْرٌ أَوْ ثَمَانٌ أَوْ نَحْوُ ذَلِکَ وَاضِحُ الْجَبِینِ أَبْیَضُ الْوَجْهِ دُرِّیُّ الْمُقْلَتَیْنِ شَثْنُ الْکَفَّیْنِ مَعْطُوفُ الرُّکْبَتَیْنِ فِی خَدِّهِ الْأَیْمَنِ خَالٌ وَ فِی رَأْسِهِ ذُؤَابَةٌ فَجَلَسَ عَلَی فَخِذِ أَبِی مُحَمَّدٍ ع ثُمَّ قَالَ لِی هَذَا صَاحِبُکُمْ ثُمَّ وَثَبَ فَقَالَ لَهُ یَا بُنَیَّ ادْخُلْ إِلَی الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ فَدَخَلَ الْبَیْتَ وَ أَنَا أَنْظُرُ إِلَیْهِ ثُمَّ قَالَ لِی یَا یَعْقُوبُ انْظُرْ مَنْ فِی الْبَیْتِ فَدَخَلْتُ فَمَا رَأَیْتُ أَحَدا[11]؛
5 . خولان
گفته شده وی پس از کشته شدن پدرش ابراهیم به ریاست رسید و پس از او ریاست به پسرش حمدان منتقل شد. در زمان او نسل مالک اشتر چند گروه شدند برخی به حجاز رفتند، برخی به یمن و عدهای نیز در اطراف کوفه ماندند. ابو النجم بن حمدان از کسانی است که در کوفه ماند.
خولان نسل بسیاری داشت. از آن جمله است : ابو الحسین ورام فرزند ابو فراس عیسی بن ابی النجم بن ورّام بن حمدان بن خولان بن ابراهیم بن مالک اشتر نخعی. وی جدّ مادری سید رضی الدین علی بن طاوس بوده است. ورام را فرمانروایی پارسا، دانشمند فقیه و محدّث بزرگوار شیعه شناسانده اند.
به نقل منتجب الدین وی با ورام به عنوان فرمانروای شهر حله در عراق ملاقات کرده است. سیّد بن طاوس همین خبر را از منتجب الدّین نقل میکند و او را مورد ستایش قرار میدهد.[12]
سید بن طاوس همچنین در کتاب «کشف المحجّة» ورام را به شایستگی توصیف کرده است. شهید اول محمد بن مکی، در «شرح ارشاد» از او تمجید زیادی کرده است آنجا که میگوید: «از جمله کسانی که قول به «مضائقه» را تأیید کردهاند، شیخ زاهد ابو الحسین ورّام بن ابی فراس- خدایش از او خشنود باد- است، زیرا وی در آن باره مسألهای را با فواید نیکو و هدفهای جالب مطرح کرده است». صاحب معالم نیز در مبحث اجماع، از قول او مطالبی نقل کرده است.
محقق کاظمی در «التکملة» در باره او میگوید: «براستی او، مورد اطمینان، پارسا، فردی شایسته، معاصر منتجب الدّین بود.» شهید سعید، شمس الملّة و الدّین محمد بن مکّی، از قول محمد بن جعفر، معروف به ابن مشهدی، از طریق شیخ ما (ابو الحسین ورّام)، از سدید الدین محمود حمصی، و او از شیخ صالح، ثقه، موفق الدین، حسین بن فتح واعظ گرگانی، از شیخ ابو علی طوسی، و او از پدرش شیخ الطائفة- بهشت خدا بر همه آنان ارزانی باد- نقل حدیث میکند. ورام در شهر حلّه، دوم محرّم الحرام سال 605 ه.ق. درگذشت.[13] کتاب "تنبیه الخواطر" - که گاهی مجموعه ورام نیز گفته میشود - از تألیفات اوست.
از نسل خولان بن ابراهیم، خاندان هایی به هویزه در خوزستان کوچ کرده اند. اکنون بازماندگان آنان وبلاگها و سایتهای اینترنتی دارند و به معرفی خاندانهای خود میپردازند.
در ری نیز کسانی از نسل ابراهیم مقیم بوده اند. ابو المشهور معروف بن محمد بن معروف بن فیض بن ایوب بن اعین بن عدی بن عبیدالله بن ابراهیم بن مالک اشتر از آن جمله است . وی واعظ زنجانی نزیل در ری در 392ق معرفی شده است.[14]
شیخ محمد بن عبدالحسن بن الحسن قرمیسینی نجفی مشهور به جزائری در کتابش" فتوحات عباسی" که به زبان فارسی تألیف شده در پایان آن خود را از ذریه مالک اشتر معرفی کرده است.[15]
درعراق قبایلی با نام بنی مالک و بنی ابراهیم شناخته میشوند. از آن جمله است بنی مالک در جنوب عراق که برخی نسب آنان را به مالک اشتر میرسانند. در منطقه فرات میانی نیز عشیرة آل ابراهیم به ابراهیم بن مالک الاشتر نسب میبرند.
از نسل ابراهیم و دیگر فرزندان مالک اشتر، رفته رفته طوایف بسیاری به وجود آمد. «بنو مالک»، «بنو ابراهیم» و غیره به وجود آمد. هم اکنون در عراق خانوادههای شریفی چون خاندان آل کاشف الغطاء و آل شیخ راضی به مالک اشتر منتسب هستند. افزون بر آن از نسل ابراهیم برخی به اندلس رفتند . احمد بن ابراهیم حسن بن حارث بن عمرو بن جریر بن ابراهیم بن مالک اشتر از آن جمله است. وی در در امارت محمد بن عبد الرحمن وارد اندلس شد . احمد به تعداد زیاد حدیث نقل میکرد.[16]
خاندان دیلمی قزوین که از خاندانهای اصیل شیعی آن سرزمین بوده و بزرگانی همچون ملک محمود خان دیلمی وزیر یعقوب بیک آق قویونلو و دو فرزند او شاه میر (شاگرد شاه محمود نیریزی) و امیر بیک وزیران شاه اسماعیل اوّل صفوی از آن برخاسته اند خود را از نسل مالک اشتر نخعی صحابی بزرگ و بزرگوار حضرت مولی امیرالمومنین (علیه السلام) میدانسته اند. نسبت این خاندان به «دیلمه کوچه» از کویهای قزوین است که در کتاب ها با نام «محلّه دیلمیّه» یاد میشود.
[1] . بحارالانوار، ج 52، ص 330؛ کمال الدین، ج 2، ص407؛ بحارالانوار، ج 1، ص 1
[2] . الفتوح، ج8، ص 231.
[3] . الکامل، ج13،ص:283
[4] . الفتوح، ج8، ص 231.
[5] . تاریخ ابن خلدون، ج 3 ، ص131 ـ 132 .
[6] . الفتوح ،ج 8 ، ص 231.
[7] . تاریخ الطبری ج 5 ص 346 ؛ انساب الاشراف ، ص2150
[8] . حلیة الأبرار، البحرانی ،ج6،ص:188
[9] . برگرفته از تاریخ العتبه العباسیه المقدسه، اثر حاج عبدالامیر قریشی (دست نوشته).
[10] . کتاب کمال الدین واتمام النعمة للصدوق القمی ج2 ص 407
[11] . کمال الدین و تمام النعمة، الشیخ الصدوق ،ج2،ص:407؛ مسند الإمام العسکری7، العطاردی ،ص:135
[12] . مجموعه ورام آداب و اخلاق در اسلام، ص: 16
[13] . مجموعه ورام آداب و اخلاق در اسلام، ص: 18
[14] . کتاب تاریخ بغداد ج 13 ص 210
[15] . معجم اعیان الشیعة للسید محسن الامین العاملی ج 9 ص 379
[16] . نفح الطیب من غصن الاندلس الرطیب، ج3، ص 40.
- ۱۴۴۰۴
- ادامه مطلب