- يكشنبه ۳۰ شهریور ۹۳
حضور و استقرار علویان و سادات در طبرستان و دیلم، سبب امتزاج خونى دو عنصر قومى عرب و ایرانى، و از آن مهم تر، تحکیم و تثبیت تشیع در میان ایرانیان شد. تشکیل دولتى علوى تبار و زیدى مذهب در ایران، آن هم بنا به خواست مردمان بومى طبرستان و دیلمستان خود، سنگ بناى رشد و گسترش سریع سیاسى ـ مذهبى تشیع در ایران گردید و با زوال آن دولت علوى زیدى مذهبى که رهبرى اش را در دست داشتند، دولت زیدى مذهب دیگرى سر برآورد که پایه گذارانش ایرانیان بودند; یعنى دولت مقتدر آل بویه که در بخش وسیعى از قلمرو شرقى جهان اسلام، سایه گستردند.
شدت عمل خلفاى اموى و عباسى در برابر علویان که همواره با آنان در ستیز بودند، موجب شد تا آنان به سرزمین هاى شرقى خلافت اسلامى پناه آورند، به خصوص که مناسب ترین مکان امن براى آنان، دیلم و طبرستان بود. از طرفى فشارهاى اقتصادى و اجتماعى (مانند گرفتن مالیات هاى سنگین و ظلم و ستم) بر مردم، زمینه تحوّلات اساسى را در منطقه پدید آورد.
حسن بن زید که شرایط اجتماعى و سیاسى منطقه را براى نهضت آماده دید، قیام کرد و با حمایت مردم، کارگزاران طاهرى را از منطقه بیرون راند و نخستین دولت علوى را در ایران بنیان نهاد و خود، کارگزارانى را براى آن مناطق برگزید. تحوّلات منطقه، چنان سریع بود که عالم دینى اهل سنت در چالوس نیز دعوت او را لبیک گفت.
وى براى برقرارى عدالت، تلاش بسیار کرد. سلیمان بن عبدالله، کارگزار فرارى طاهریان از حسن بن زید، خواستار آزادى زن و فرزند اسیرش شد و حسن، درخواست او را پذیرفت.([2]) وى امنیت جامعه را تضمین کرد و بعضى از مردم شرور دیلم را ابتدا نصیحت نمود و سپس، آنان را مجازات کرد.([3])
عملکرد حسن بن زید پس از آن محمد بن زید در منطقه، موجب شد تا مورد توجه مردم قرار گیرد. محمد با وجود دشمنان داخلى (بعضى از حاکمان محلى) و خارجى، بر آنان فائق آمد و در سال 273 هجرى، فرزندش را به ولى عهدى برگزید و نام او را در کنار نام خود، بر منابر یاد کرد و بر روى دراهم، نام خود و او را ضرب کرد.([4])
وى به مرقد امامان(علیهم السلام) و سادات، احترام مى گذاشت و سالانه، سى هزار درهم سرخ به مرقد امیرالمؤمنین على(علیه السلام) و امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام)و سایر سادات و نزدیکان خویش مى فرستاد. وقتى متوکّل، مراقد ائمه(علیهم السلام) را ویران کرد، او اولین کسى بود که به تعمیر آن ها اقدام کرد([5]) و هدایاى سخاوتمندانه اى براى علویان بیرون از قلمرو خویش فرستاد و نزد شیعیان، محبوبیت بسیارى پیدا کرد.([6])
پس از شهادت محمد بن زید، طبرستان براى مدتى در دست سامانیان بود تا آن که ناصر کبیر با حمایت مردم، بار دیگر دولت علویان را تشکیل داد. پس از وى در روزگار حسن بن قاسم، مردم در رفاه و آسایش بودند و به کارهاى آنان رسیدگى مى شد.([7])
[1]. مقدسى درباره وضعیت اقتصادى طبرستان مى گوید: محصولات عمده نواحى طبرستان، سیر، برنج، کتان، پرندگان دریایى و ماهى است. پارچه هاى نیکو که از آن قبا و طیلسان مى بافتند و انواع دیگر پارچه هاى نازک در آن جا بافته و صادر مى شد. چوب خلنج که از جنگل مى بریدند، به صورت قطعاتى بریده به خارج صادر مى کردند و صنعتگران رى، از آن کاسه و ظروف چوبى مى ساختند و بهترین نوع آن در کوره هاى طبرستان یافت مى شد.
خلنج، چوبى بود خوشبو به رنگ هاى مختلف که گاهى دانه هاى تسبیح را از آن مى ساختند (ر.ک: احسن التقاسیم 2: 519) اهالى طبرستان به پرورش کرم ابریشم مى پرداختند و به همین سبب، ابریشم بسیارى از آن جا صادر مى شد. پارچه هاى پشمى، فرش، انواع پوشاک و دستار در آن جا مى بافتند. همچنین ظروف چوبى، از قبیل: انواع کاسه و اشیاى دیگر که از چوب شمشاد تهیه مى کردند، رواج فراوانى داشت (آثار البلاد و اخبار العباد: 474; تاریخ طبرستان و رویان و مازندران: 19) یعقوبى یادآور شده که خراج این سرزمین، چهار میلیون درهم است. آنجا فرش و پوشاک طبرى ساخته مى شود. (البلدان: 53).
[2]. تاریخ طبرستان: 238.
[3]. تاریخ طبرستان و رویان و مازندران: 136.
[4]. تاریخ طبرستان: 252.
[5]. همان: 95.
[6]. تاریخ ایران از اسلام تا سلاجقه 4: 181.
[7]. تاریخ طبرستان و رویان و مازندران: 150.
- ۱۵۷۲
- ادامه مطلب