- يكشنبه ۳۰ شهریور ۹۳
در سال 349 هـ .ق شخصى در دیلم اظهار دعوت به خود نمود که لقب خود را مستجیر بالله گذاشته بود، دعوتش بیعت کردن با برگزیده از خاندان پیغمبر(صلى الله علیه وآله)بود. گروهى که بر خلاف گیلانیان و دیلمیان کیش سنّى داشتند به دور مستجیر بالله جمع شدند، و در این هنگام نعیمى وزیر جستان بن سالار که در حبس بود از حبس بگریخت و به موغان رفت و از آنجا نامه اى به مستجیر باللّه نوشت و او را به موغان دعوت کرد و در آن نامه به وى وعده داد که لشکر براى او جمع کند و آذربایجان را از براى او تصرّف نماید و از آنجا به عراق و بغداد رود و مستجیر بالله را خلیفه نماید. چون نامه، به مستجیر بالله رسید، بسیار خوشحال گردید و با سیصد تن از گیلان به موغان رفت.
از آن سوى، جستان بن شرم زن که با نعیمى همدست بود، با سپاه زیادى از ارومیه به سوى ایشان آمد، مستجیر بالله کارش بالا گرفت و مردم بسیارى با او بیعت نمودند و سپهسالارى لشکر را به جستان بن شرم زن گیلانى دیلمى داد و به چند شهر دیگر دست یافتند. جستان بن سالار مرزبان و برادرش ابراهیم، چون این خبر بشنیدند به همدستى یکدیگر لشکر زیادى جمع نموده و به موغان تاختند. چون دو لشکر به هم ریختند و جنگ کردند شکست به لشکر جستان بن شرم زن و مستجیر بالله واقع گردید و فرار کردند و عدّه اى کثیرى بقتل رسیدند و جستان بن شرم زن به ارومیّه گریخت و مستجیر بالله دستگیر شد و او را نزد جستان بن سالار مرزبان آوردند و او را به قتل رساندیدند و به اردبیل برگشت و مژده کشته شدن مستجیر بالله را براى خلیفه عبّاسى که مطیع بالله بود به بغداد فرستاد و بدین جهت جستان بن سالار و مرزبان اندکى رونق گرفت.
ابن اثیر در حوادث سال 355 هـ . ق مى نویسد:
«فکتب ابو عبدالله النعیمى الوزیر الى رجل من اولاد عیسى بن المکتفى بالله و اطعمه فى الخلافة و أنّه ملک آذربایجان فاذاً قوى قصد العراق، فصار الیه المستجیر بالله فى نحو ثلاثمائة نفر، وأتاه جستان بن شرم زن فقوى به و بایعه الناس و تلقّب بالمستجیر بالله و بایع للرضا من آل محمّد و لبس الصوف و أظهرالعدل و أمر بالمعروف و نهى عن المنکر، و استفحل أمره فسارالیهم جستان و ابراهیم ابناه المرزبان قاصدین قتالهم، فلما التقوا انهزم اصحاب المستجیر بالله و أخذا أسیراً فعدم قتلا اوموتاً، و ذلک کان فى سنة 349 من الهجرة، ولاراى و هسودان هذا من اولاد اخیه ارسل الى ابراهیم بعد وقعة المسجیر بالله فجاء الیه.»([1])
- ۱۳۸۰
- ادامه مطلب