مزارات ایران و جهان اسلام

سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های ایران جهان اسلام (امامزاده ، بقعه، آرامگاه، مقبره، مزار، گنبد، تربت، مشهد، قدمگاه، مقام، زیارت، معرفی عالمان انساب، کتابشناسی مزارات و زیارت و انساب

نهضت سیّد محمّدالمهدى لدین الله (353 ـ 360 هـ . ق)

یکى دیگر از سادات که بعنوان امام زیدى در منطقه دیلم قیام نمود و مقر خود را در رودسر = هوسم قرار داد. سیّد ابوعبداله محمّدبن الحسن داعى ملّقب به المهدى لدین الله است. وى سیّدى شریف، جلیل القدر، عظیم الشان، شجاع و دلیر بود. او کسى است که میان قاسمیان و ناصریان زیدى که به سبب اختلاف در اجتهاد اختلاف عظیمى میانشان پدید آمده بود، الفت و آشتى ایجاد کرد. چرا که مى گفت هر مجتهدى در اجتهاد خود مصیب و برحق است. در حق او گفته شده است اگر قرار بود زمین از عظمت چیزى بلرزد، هر آنچه از علم ابوعبدالله داعى مى لرزید. پدرش حسن بن قاسم بعد از امام ناصراطروش به پیشوایى رسید و مردى عادل بود.

سیّد محمّدمهدى لدین الله در بغداد قیام خود را آغاز نمود و در سال 353 هـ .ق به دیلم و گیلان آمد و چهار هزار نفر از علماى آن سامان با او بیعت کردند. او از نظر اخلاق و رفتار شبیه وصى رسول الله(صلى الله علیه وآله) بود. فرزندانش ابوحسن على، و احمد نام داشتند که پدر را در این قیام همراهى مى کردند. وى به سال 360 در هوسم رودسر از دنیا رفت. از امام ابوطالب روایت است که وى را مسموم ساختند.([2])

امام فخر رازى درباره این سیّد جلیل القدر چنین مى نویسد.

محمّد ابوعبدلله الخارج بالدیلم الملقّب «المهدى بالله» کان عالماً فاضلا، و کان نقیب ببغداد فى بدوالأمر، ثّم خرج الى الدیلمان. وکان علماء العراق و الحجاز و شیوخ المعتزله بایعوه ببغداد، و هو امام من ائمّة الزیدیّة، له عقب بمصر و ببغداد.([3])

محمّد مکنى ابوعبدالله و ملقّب به مهدى بالله، مردى عالم و فاضل بود و در گیلان خروج کرد. وى در ابتداى امر نقابت و سرپرستى سادات بغداد را به عهده داشت و سپس در گیلان قیام کرد. علماى عراق و حجاز و شیخ هاى معتزله در بغداد با وى بیعت کردند. او یکى از ائمه زیدیّه است و نسل او در مصر و بغدادند.

عاصمى در کتاب سمط النجوم العوالى درباره وى مى نویسد:

«وى در ایّام خلیفه عبّاسى مطیع بالله در سال 353 هـ .ق قیام کرد و تمام مناطق جیل و دیلم (گیلان و دیلمان) را متصرف شد و سپس در سال 360 هـ .ق وفات یافت.»([4])

علّامه نسّابه ابن طباطبا، او را نقیب بغداد دانسته و فرزندان وى را ابوالحسن على، احمد، و ابو محمّد زید مى داند.([5])

در کتاب مناهل الضرب درباره وى چنین آمده است;

ابوعبدالله محمّدبن الداعى، مردى جلیل القدر و سرپرست سادات بود. او خلافت در بلاد گیلان را بعهده داشت ونسلش تنها از فرزندش احمد باقى مانده است.([6])

در کتاب اخبار ائمّة الزیدیّه نیز درباره این سیّد علوى آمده است:

از جمله کسانیکه در گیلان قیام نمود، سیّد امام محمّد بن داعى گیلانى است که در علم ودیندارى مقام بلندى داشت که نمى توان آن را بیان کرد.([7])

در زمان این سید جلیل القدر، سادات زیادى به گیلان مهاجرت کردند که مقر آنان هوسم = رودسر امروزى بود. برخى از آنان قضاوت و امامت جماعت و ارشاد اهالى دیلم، لاهجان و کوچان را بعهده داشته اند که عبارتند از;

1ـ زید بن احمد بن عبید الله بن محمّد بن عبد الرحمن الشجرى بن قاسم بین الحسن بن زید بن امام حسن(علیه السلام) و فرزندان او ابوالحسن محمّد و احمد([8]).

2ـ ابوالقاسم حمزة الواعظ ابن على بن طعنة بن حمزة بن محمّد بن حمزة بن قاسم بن حسن بن زید بن امام حسن(علیه السلام) که وعظ و خطابه و ارشاد اهالى دیلم و هوسم را بعهده داشت.([9])

3ـ کیا القاضى بن ابى عبدالله حسین امیر کا الخشاب بن على بن زید بن على بن عبد الرحمن الشجرى بن قاسم بن حسن بن زید بن امام حسن(علیه السلام) و فرزندان او امیرکا قاسم وداعى، وى قضاوت شهر هوسم و نواحى را بعهده داشته است.([10])

4ـ ابوالقاسم عبید الله بن حسن بن قاسم بن على بن عبدالرحمن الشجرى، برادر امام محمّد بن الحسن داعى است و مشهور به سیّد ابراهیم مى باشد. او در هوسم مى زیست و داراى پنج فرزند بود.([11])

5 ـ حمزه ابوطالب بن ابى الحسن على (بن المقعده) ابن زید بن على بن عبد الرحمن الشجرى، وى همراه فرزند خود بنام هادى در هوسم مى زیسته و صاحب فرزندان و نوادگانى بوده است.([12]) برخى تصور نموده اند که او در روستاى انجدان اراک مدفون است که صحیح نیست.

متأسّفانه اکثر سادات فوق که در هوسم و نواحى آن مى زیسته اند، امروز مرقد آنان به فرزندان بلافصل امام موسى کاظم(علیه السلام) و برادران امام رضا(علیه السلام) شهرت دارند که هیچ کدام آنان صحیح نبوده و نسب فوق اجماع علماى انساب را در بر دارد.

به هر حال تاریخ نویسان از حکومت فرزندان داعى جلیل، حسن بن قاسم نامى نبرده اند، ولى صاحب کتاب عمدة الطالب فى انساب آل ابى طالب و دیگر علماى انساب مى نویسند: داعى جلیل هشت فرزند ذکور داشت که یکى از آنان ابوعبدالله محمّد ـ همزمان با معز الدوله دیلمى ـ بود. هنگامى که معز الدوله در اهواز اقامت داشت، گروهى از دیلمان گرد او آمدند و با او بیعت کردند.

چون خبر به معز الدوله رسید او را دستگیر و روزگار درازى محبوس گردانید، آنگاه بر خاک دیلم دست یافت و گروه هواداران وى را آواره و پراکنده ساخت. ابوعبدالله محمّد، مدت یک سال و دو ماه در قلعه اکوسان محبوس بود و هشت تن از دیلمیان از او مراقبت مى کردند تا آنکه ابراهیم بن کاسک دیلمى به شفاعت در آمد، ابوعبدالله از زندان رهایى یافت و بهمراهى او عازم کرمان گردید. ابوعبدالله که به اسارت ابوعلى محمّد بن الیاس امیر کرمان در آمده بود گریخت. به منوجان از توابع مکران رفت و در آن دیار جماعتى از زیدیّه با او بیعت کردند.([13]) چون خبر به ابن معدان صاحب آن ناحیه رسید وى را دستگیر ساخت و به عمّان فرستاد و در آن دیار نیز جماعتى از زیدیّه پنهانى با او بیعت کردند. صاحب عمّان چون از ماجرا آگاه شد وى را گرفت و به بصره فرستاد. ابوعبدالله تا روزگار ابویوسف الزیدى در آن سرزمین پنهان مى زیست و گروهى از مردم گیلان و دیلم که در آن دیار بودند با او بیعت کردند. ابویوسف او را فرا خوانده ضیاعى به پنج هزار در هم تیول او ساخت و وى را در آن سکنى داد. ابو عبدالله دو سال به این منوال در بصره بود تا اجازه زیارت حج گرفت، آنگاه از طریق اهواز و بغداد به زیارت خانه خدا رفت و به بغداد بازگشت. ابوعبدالله در بغداد چندان درنگ کرد که به مقام تعلیم و تفقیه و تدریس رسید و روى حوادث فتوى داد. وى پاسخ پرسشها را به زیباترین خط و شیواترین عبارات مى نوشت مگر آنکه هنگام حرف زدن لهجه ایرانى از بیانش پدیدار مى شد و این منشأ نشو و نماى او در طبرستان و گیلان بود.

چون سال 348 هـ .ق آمد. معزّالدوله به دنبال او فرستاد. اما ابوعبدالله ـ محمّد المهدى به عذر آن که همچنان سرگرم مسائل علمى است از رفتن خود دارى کرد. معزّالدوله پافشارى ورزید و ابوعبدالله به شرط آنکه با طلیسان بار یابد پذیرفت. سلطان موافقت کرد و هنگامیکه ابوعبدالله به بارگاه رسید، بزرگداشت را به کمال رسانید و براى او مخده نهاد. مى گویند: کرامت نواده امام حسن(علیه السلام) چندان در افکار معزّالدوله اثر گذاشت که در ایّام بیمار، هنگامیکه ابوعبدالله به عیادت آمد و دستش را بر پیشانى سلطان نهاد، معزّالدوله به شفاجویى دست او را بوسید.

ابو عبدالله پس از دعوتهاى پیاپى مردم، به خروج و تردید و دودلى که خوف از معزّالدوله بر آن مى افزود. سرانجام در سال 353 هـ .ق به همراهى فرزندش به طبرستان آمد. در هوسم = رودسر از توابع دیلمِ اقامت گزید و قیام به حق کرد. در لحظات خروج، ابوعبدالله، جبّه سفیدى بر تن، مصحف منشورى آویخته بر سینه، شمشیرى با حمایل به گردن داشت و وقتى دعوى امامت کرد گروه کثیرى از دیلمیان با او بیعت کردند. وى آنان را به راه خدا دعوت فرمود و خود با تنگدستى و سختى بسیار زندگى پیش گرفت. چنانکه به اندکى برنج و ماهى اکتفا مىورزید و از شدّت زهد و عبادت، لقب مهدى لدین الله القائم بحقّ الله گرفت.

هنگامیکه ابوعبدالله سرگرم تجهیز سپاه به جانب طرسوس بود و دیلمیان همراهى و آمادگى خود را اعلام داشته بودند. یکى از علویان به نام امیرکابن ابى الفضل الثائر بر ضد او سر برافراشت و وى را اسیر و محبوس گردانید. دیلمیان چون دیدند از آنان روگردان شدند و گروهى از هواداران پیشوا، به قتل امیرکا همّت گماشتند. امیرکا چون وضع را چنان دید به عذر خواهى در آمد و ابوعبدالله را از بند رهانید، خواهر خود را به وى داد و آزادش گذاشت تا به هوسم بازگشت.

ابوعبدالله شبیه ترین نوادگان خاندان رسالت به امیرالمومنین على(علیه السلام) بود. گندمگون و درشت چشم. موى صورتش بهم پیچیده و سیاه. صاحب پیشانى باز، تبسّم بسیار، ابروان پرپشت. سرى کم مو و چهره اى گیرا بود. وى به سال 304 هـ . ق به دنیا آمد و در سال 359 یا 360هـ .ق پس از چند ماه اقامت و حکومت در هوسم رحلت کرد. مى گویند میرکا به دست خواهرش او را مسموم ساخت.([14])

 


[1]. ابوعبدالله محمّد بن حسن بن قاسم (داعى صغیر) بن حسن بن على بن عبدالرحمن الشجرى بن قاسم بن حسن بن زید بن امام حسن(علیه السلام).

[2]. التحف شرح النرلف: 209ـ210

[3]. الشجرة المبارکه: 97.

[4]. سمط النجوم العوالى 4: 187 الکواکب المشرقه 3: 208ـ209.

[5]. منقله الطالبیه: 56.

[6]. مناهل الضرب: 186، ابوعبدلله محمّد بن الداعى فکان نقیبا جلیلا و خلیفة فى بلاد الدیلم فعقبه من ابنه احمد.

[7]. اخبار ائمه زیدیه: 169.

[8]. منتقله الطالبیه: 349.

[9]. منتقله الطالبیه: 349.

[10]. الشجره المبارکه: 60، الفخرى: 148.

[11]. الفخرى: 146ـ 145

[12]. همان: 148; منتقله الطالبیه: 349.

[13]. مزارات کرمان 1: 86.

[14]. عمدة الطالب: 108 ـ 112، مزارات کرمان 1: 86 ـ 90.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موضوعات
سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های جهان اسلام (معرفی بیش از چهل هزار زیارتگاه)

طراح وبلاگ: سید محمد علوی زاده