- سه شنبه ۱ مهر ۹۳
بقعة با شکوه این امامزادگان در خیابان ولى عصر(عج) شهرکرد، نزدیک چهار راه بازار واقع شده و به دو معصوم مشهور است.
بناى اصلى این بقعه به دوران اتابکان لرستان بازمىگردد که در دورههاى بعدى به ویژه در عهد صفویّه و زندیّه تعمیر شده است. از سبک فعلى آرامگاه برمىآید که این بنا در عهد قاجاریّه بازسازى شده باشد.
ایوان بنا از سه طاق چشمه قوسی شکل تشکیل شده که طاق میانی با ارتفاع و دهانه طاق بیشتر و دو طاق کوچکتر طرفین آن میباشد.
دو ستون ساده سنگی که دارای پایه و سرستون بدون نقش هستند طاقها را نگه داشتهاند.
سطح جرزهای طرفین وپیشانی و بازوهای طاق چشمهها و همچنین خط پیشانی ایوان با کاشیهای نقوش اسلیمی و گل و بوته به رنگهای آبی آسمانی، لاجوردی و زرد پوشیده شده است.
داخل ایوان و دو طرف در ورودی به حیاط و صحن مرکزی نیز دارای کاشیهایی همچون نمای بیرونی ایوان است. که تماماً کاشیهای جدیدی میباشند که در دو دهه، اخیر نصب گردیدهاند.
سر در ورودی متشکل از یک طاق جناقی با تزئینات کاشی بر سطح بالای در و طرفین آن است.
همچنین دو سکو در دو طرف در ورودی جهت نگهداری پایههای طاق جناقی و رفع خستگی زائرین مورد استفاده قرار میگیرد. این قسمت کاشی یعنی تمامی سطح داخلی طاق و بالای در کاشیهای رنگارنگ قاجاریه بوده که دارای نقوش اسلیمی هستند. همچنین نقش کاشیهای سطح جرزهای دو طرف در دو قالیچه را تداعی میکند که به صورت نقش ترنج با حاشیه و دولچکی در بالا بوده که نقوش حاشیه گل و بوته و لچکیهائی که در بالای نقش ترنج قرار دارند دارای نقش اسلیمی و میانه قالی دارای دو گل چند پر میباشد، که گل بالائی حالت لوزی را بخود گرفته است و در پائین گل چند پر نیمهای دیگر از گل لوزی شکل دیده میشود که چنانکه طول قالی بیشتر میبود گل لوزی چند پر در طرفین و یک گل ستارهای چند پر در میانه قرار میگرفت.
زیبائی کاشیهای سطح دو جرز گویای برگرفته و تداعی بخش نقوش قالیهای دست بافت محلی میباشد که نقش و بافت و تداوم آنها شهرت جهانی دارد و شاید استاد کاشیکار میخواسته با نمایش گذاشتن نقوش قالی در قالب کاشی به صورت آویزان گونهای دیگر بر زیبائی و توانائی هنر خود بیفزاید.
در بالای در به موازات طول چهارچوب عرضی آن به عرض یک کاشی، کاشی کتیبهای کارشده که متن کاشیهای آن از راست به چپ چنین است.
بسم الله الرحمن الرحیم، فادخلوها بسلام آمنین، نصر من الله و فتح قریب
بر سطح سردرِ ورودی که به صورت طاق جناقی میباشد. یک کتیبه سنگی در میان کاشیهای دارای نقش شیر و خورشید که هر کدام از شیرها با یک دست خود تاجی را نگه داشتهاند و از روبرو به واردین مینگرند قرار دارد. از پشت هر یک از شیرها خورشید با صورت تمام (چشم و ابرو و دماغ و دهان) در حال طلوع کردن است.
هر یک از شیرها یک دست خود را بر روی کتیبهای قرار دادهاند که بر روی آن نوشته شده: بفرمایش آقای امام جمعه.
طرفین کتیبه سنگی دارای کاشی رنگارنگ بوده که در میانه آنها بصورت قرینه: یک گلدان و گلهای داخل آنها قرار دارد و فضای زمینه اطراف آنها باز و اطراف فضاها را نقوش اسلیمی پوشانده است.
کتیبه بالای درِ ورودی بصورت مستطیل ایستاده میباشد و حاشیههای طولی آن دارای نقوش نیم دایره برجسته و حد فاصل ابیات متن بازوهای برجسته و خط میانی مصراع نیز دارای دایرههای منقوش که توسط بازوهائی به هم وصل میشوند میباشد.
متن کتیبه از بالا به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
فرموده سید ابوالحـسن کتبه مصطفی الحسینی
امــــام جمعه دهکـرد مرجع احکام
ســـتون خانه تقدیس مقتـــدای انام
سمــَی ســید بطحا محمّد آنکه بود
سلیل شـــاه ولایت پنــاه گــاه انام
رواق و صحن دو معصومه را چه دید خراب
زجان و دل پی تعمیر او نمود اقــدام
شـدند اهل ولایت بجان و دل حاضر
پی اطاعت فرمایش از خواص و عوام
کمر به بسته بخدمت ز روی صدق و خلوص
تمام مردم از آغـــاز کــار تا انجـام
سرود از پی تاریخ او حقیقت خـوش
کـه یادگــار بمـــاند لیــالی و ایام
هزارو سیصدوسی بود از پس هجرت
رواق صحن دو معصومه پاک گشت تمام
درِ ورودی داخل یک هشتی باز میشود که بصورت هشت ضلعی بوده و در ضلع شرقی آن درِ ایوان بیرونی قرار دارد و روبروی در ایوان نیز ضلع غربی میباشد، که از هشتی به صحن مرکزی راه پیدا میکند.
همچنین در اضلاع دیگر هشتی، شش طاق نما وجود دارد که یک کتیبه سنگی به شکل و شیوه و اندازه کتیبه سر درِ ورودی داخل یکی از طاقنماها قرار داده شده است. متن اشعار این کتیبه معرف استادکار و سازنده بنا است. علاوه بر این با تفاوت ده سالی بیشتر از تاریخ کتیبه بیرونی بیانگر تاریخ اتمام بنا در سال 1340 هـ . ق میباشد.
متن کتیبه داخل هشتی بشرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
این هــر دو دُرکه در خــاک مضمرند
نوباوگان گلشن مــوسی بن جعــفرند
هــر دو ســتارگـان ســـپهر رسالتند
وین هـــر دو نور دیده زهرای اطهرند
این هــــر دو غنچه گــل باغ امامتند
وی هر دو بلـبل چمــن آرای حیدرند
این گــوهـــران درج عفــاف ولایتند
وین اختران بـرج حیا هر دو خـواهرند
در نام یکی حلیمه و دیگر حکیمه است
یک روح پـاک لیک روان در دوپیکرند
با ایـن جلال و مرتبه از جــور روزگار
اندر قــراء اربعه مظلوم و مضطـــرند
یوسف ز خاک درگهشان بر مدار دست
لیکن هر دو تن شفیعه فردای محشرند
مداح و بانی یوسف بن مرحوم علیخان دهکردی
کتبه المذنب سید مصطفی المحررسنه 1340
دیوارها و سقف گنبدی هشتی ورودی با آجرکار شده و فاقد تزئین میباشد.
بعد از هشتی، حیاط مرکزی امامزاده قرار دارد و به صورت مربع مستطیل میباشد. ایوان و در ورودی و هشتی که شرح آن داده شد ضلع شرقی حیاط را تشکیل میدهند علاوه بر اینکه در جنوب هشتی و داخل ایوان بیرونی یک اتاقک وجود دارد که به مغازه طلافروشی تبدیل شده و در شمال آن دو دهانه اتاقک که در آنها داخل حیاط باز میشود ساخته شدهاند. سطح دیوار این دو اتاقک با کاشیهای جدید پوشیده شده است.
در ضلع جنوبی حیاط ابتداء وضوخانه و یک اتاق سرپرستی هست و سپس سه ایوانچه جهت اطراق و استراحت زائرین و یک در چوبی بعد از ایوانچه قرار دارد که به کوچه 5/2 متری حد فاصل حمامین و امامزاده باز میشود.
در ضلع شمالی قبلاً اتاقهایی جهت اطراق زائرین وجود داشته که به مخروبه تبدیل شدهاند.
یک حوض لوزی شکل که زوایای اضلاع آن به صورت قوسی به داخل انحناء پیدا کرده از سنگ ساخته شده است. در ضلع غربی بقعه امامزادگان قرار دارد.
بنای بقعه امامزاده با پلان هشت ضلعی و گنبد آجری دو پوشه میباشد و مصالح بنا همچون دیگر قسمتها از خشت با نمای آجر است.
بقعه دارای ایوان شرقی بوده که این ایوان دارای پنج چشمه طاق قوسی است و چهار ستون سنگی با پایه ستونهای گلدانی، قلمی ساده و سرستونهای چهارضلعی چشمه طاقها را بر روی خود نگه داشتهاند.
پیشانی بیرونی ایوان بقعه با کاشیهای جدید بصورت نقوش قرینه داخل هر پیشانی طاق با نقوش گل و گیاه و ترنج پوشیده شده که خط بالائی پیشانی با کاشیهائی بخط ثلث آیات قرآنی را در برگرفتهاند.
سطح دیوارهای داخل ایوان نیز با کاشیهائی به شیوه بیرون و آیات قرآنی بخط ثلث پوشیده شده است.
در ورودی امامزاده از جنس چوب و جدیداً ساخته شده است. تزئینات داخلی بقعه عبارت از نقوش: گل و بوته و گیاه میباشد به همراه قسمتهایی آیینه کاری شده که تماماً در سال 1368 نگارکاری شده است.
در قسمت جنوبی بقعه با مرمت کاریهای جدید فضائی جهت مسجد و اقامه نماز در نظر گرفته شده که در حال تعمیر است و در قسمت شمالی، اتاق کار هیئت امنا قرار دارد.
سطح داخلی گنبد سابقاً دارای نقاشیهائی از زمان قاجاریه (همزمان با احداث و اتمام بناسازی آن) بوده که در دهه اخیر با اندود گچ پوشیده شدهاند.
تعداد نقوش نزدیک ده پرده بودهاند که صحنههای مذهبی و بزرگان دینی را در برداشتهاند. (این نقوش که طی تحقیقات بعمل آمده با اندود گچ پوشیده شدهاند از دو نقش آنها عکس موجود است این نقوش بصورت نقوش پردهای بوده که یکی چهره حضرت ابوالفضل را سوار بر اسب نشان میدهد و دیگری یکی از بزرگان دین را. (احتمالاً حضرت علی را در حالیکه بر تخت نشسته و شاید در حال قضاوت کردن است.
جا دارد جهت نمایان شدن نقوش اولیه که ریشة مذهبی داشته و از نظر تاریخی فرهنگی و هنری دارای اهمیت زیادی میباشند اقدام لازم صورت پذیرد که خود خدمتی است جهت حفظ هویّت فرهنگی، تاریخی بنا و اصول تزئینی آن.
از عوامل دیگر تزئینی بنا که در حال حاضر باقیمانده میتوان از پنجرههای چوبی که نور را بداخل بقعه تعبیه میکنند نام برد. این پنجرههای چوبی بصورت مشبک بوده که شیشههای الوان و سفید فضای بین شبکههای چوبی و بازوها را پوشاندهاند.
گنبدی که با ایجاد گوشواره در بالای پلان چند ضلعی بصورت مدوّر درآمده دو پوشه بوده و نمای داخل آن اندود گچ و سپس نقاشی شده و نمای بیرون آن آجریست. نمای بیرون گنبد تداعیگر گنبدهای رک (صخرهای) میباشد و اطراف آن در قسمت پائین طاقنماهائی چند ساخته شده که دارای لبه اتصال به گنبد میباشد و تزئیناتت خارجی گنبد را تشکیل میدهند.
یک دریچه با طاق قوسی از پشت بام به داخل گنبد ارتباط میدهد.
گنبد فاقد ساق بوده ولی طاقنماها چون به صورت برجسته و بیرون از سطح اصلی آجرکاری آن ایجاد شدهاند حالت ساق به گنبد دادهاند.
در داخل مقبره، ضریحى فلزى آب طلا کارى و نقره قرار دارد که بر روى در آن متن ذیل قلمزنى شده است: «ضریح مطهّر فرزندان موسى بن جعفر حلیمه خاتون و حکیمه خاتون به همّت هیئت امنا و حج و اوقاف استان چهار محال و بختیارى بسال 1365 هجرى برابر با 1405 قمرى اتمام یافت. عمل حاج مصطفى روزگاریان قلمزنى عبّاسپور.»
در داخل ضریح، دو قبر متصل به هم واقع شده، که بر روى مَعْجَر چوبى آن، تاریخ 1286 هـ . ق خوانده مىشود. درهاى مقبره عبارت است از سه دهنه که با بخشهاى شیشه رنگین، به صورت متحرک ـ ارسى ـ ساخته شده است. در طرفین دو درِ بزرگ، عبارت «بانى حاجیه خورشید بیگم، صبیه مرحوم حاج محمّدرضاخان شهرکى 1332 قمرى» نگاشته شده است. در جوار امامزاده، سنگ قبرهایى به تاریخ 1023 و 1130 هـ . ق نصب شده است.
در خصوص تاریخ بناى امامزاده به نظر مىرسد که ساختمان اوّلیه آن به قبل از دوره اتابکان لرستان مربوط باشد که در دورههاى صفوى، زندیّه و سرانجام قاجاریّه، بازسازىها و تعمیراتى در آن صورت گرفته است.
این بنا به شمارة 2589 و در تاریخ 27/11/1378 به ثبت آثار ملّی و تاریخی رسیده است.
شهرت محلّى نسب: دربارة شخص مدفون در این بقعه دو دیدگاه است؛ ابتدا او را دو تن از دختران امام موسى کاظم به نام بىبى حکیمه و بىبى حلیمه مىدانند. براى روشن شدن این دیدگاه به ناچار باید مرورى به شرح حال حکیمه بنت موسى و مزارات منسوب به آن بىبى در ایران داشت.
دیدگاه دوّم، این دو امامزاده را از نوادگان امام موسى کاظم و دختران ابراهیم المجاب بن محمّد العابد بن امام موسى کاظم مىداند. راویان این قول معتقدند که هجرت این دو خواهر در زمان متوکل عبّاسى به بصره و سپس به اهواز و از طریق لردگان به شهرکرد بوده است.
حکیمه بنت موسى : حکیمه، یکى از دختران با فضیلت امام موسى کاظم است که در شمار ثقات محدّثات شیعه آمده است. حکیمه، بانویى دانشمند، عابد، لایق و صلاحیتدار بود که عمر طولانى نیز نموده است. او از اصحاب برادر بزرگوارش امام رضا و از روات حدیث آن حضرت به شمار مىآید. از روایات وارده معلوم مىشود که، این بانو نزد امام رضا قرب و منزلت خاصّى داشته است.
نام وى در بیشتر کتابهاى رجال و انساب ذکر شده و از او تجلیل به عمل آمده است. حکیمه را از زنان برجسته و صاحب نفوذ، مدیر و مدبّر خاندان عصمت و طهارت و از بزرگان سادات و علوییّن عصر خویش به شمار آوردهاند. در بیشتر کتابهاى شیعه روایات او نقل شده و در بعضى از منابع نیز نام وى به عنوان «حلیمه» آمده که حکیمه اصحّ آن است.
حکیمه مىگوید: «در ماه رمضان سال 195 هـ . ق، برادرم امام رضا براى کمک و مساعدت زایمان همسر خویش سُبَیکه که خود او را خیزران مىنامید، مرا دعوت کرد و فرمود: اى حکیمه! امشب نزد همسرم، خیزران بمان، قابله هم همراه تو هست؛ زیرا امشب براى من فرزندى متولّد مىشود. آن گاه برادرم ما را در اتاق قرار داد و چراغى براى ما روشن کرد. درِ اتاق را بست و خود بیرون رفت. امّا وقتى کودک به دنیا آمد، چراغ اتاق خاموش شد و ما نگران شدیم؛ ولى بعد متوجّه شدیم نورانیّت نوزاد ما را از چراغ و روشنایى دیگر بىنیاز مىکند. کودک تازه متولد شده را در دامن خود گذاشته بودم که امام رضا وارد اتاق شد. کودک خویش را که نام او «جواد» تعیین شده بود، در آغوش گرفت. گونههایش را بوسید. آنگاه او را در گهواره گذاشت و مراقبت و نگهدارى وى را به من سپرد. همین که روز سوّم ولادت کودک رسید، او چشم خود را باز کرد و در حالى که به جانب آسمان مىنگریست، با عبارت فصیح، زبان به وحدانیّت خداوند و نبوّت پیغمبر گشود، این صحنه براى من بسیار شگفت بود. بدین جهت آن را با برادرم امام رضا در میان گذاشتم. او فرمود: اى حکیمه! چیزهاى عجیب و غریبتر هم از او خواهى دید.»
همچنین کلینى روایت تکلّم جنّیان با امام معصوم را نیز از او نقل مىکند. متأسّفانه فقر منابع و اطّلاعات تاریخى، ما را از ارایه تصویر شفافى از زندگانى او ناتوان ساخته است. از اینرو تاریخ تولّد و وفات او به هیچ وجه در منابع قدیمى ذکر نشده است. با این وجود، عدم مهاجرت او به ایران یکى از مسلّمات تاریخى است؛ زیرا تاکنون هیچ یک از علماى انساب و مورّخان بزرگ این مهاجرت را نقل و تأیید نکردهاند، بنابراین نمىتوان بقاع منسوب به او را در ایران تأیید کرد. اوّلین مدرکى که مزار حکیمه بنت موسى را در کوههاى مسیر بهبهان منسوب مىکند، گزارش علّامه سیّد جعفر آل بحرالعلوم است. وى مىنویسد:
«و فى جبال طریق بهبهان مزار یُنْسَب إلیها یزوره المُترددّون من الشیعه» در کوههاى مسیر بهبهان مزارى است که به حکیمه دختر امام موسى منتسب است و شیعیان مسافر آن را زیارت مىکنند.
چنان که این قول با لفظ مجهول آمده، حاکى از ضعف آن مىباشد. در دایرةالمعارف تشیّع نیز از این بارگاه به عنوان یکى از بقاع معروف بهبهان یاد شده است؛ امّا مدرکى که این مدّعا و این انتساب را تأیید کند، در دست نیست و تنها از باب «رب شهرة لااصل لها» است و احتمالاً یکى از سادات هم نام در این بقعه مدفون است که به عقیده ما حکیمه بنت محمّد العابد بن امام موسى کاظم است.
در شش کیلومترى شمال شرقی شهرستان سارى، در میان گورستان عمومى روستاى همّتآباد و در بین درختان سر به فلک کشیده آزاد و بلوط، مزار امامزاده بىبى حلیمه خاتون قرار دارد که به اعتقاد اهالى آن، خواهر حضرت امام رضا است.
بناى قبلى اتاقکى بوده که در سالیان اخیر آن را خراب نمودند و به صورت حجلهگاه ساختند و ضریح بزرگ مشبّکى بر آن نهادند. این زیارتگاه به «دخت امام» و «دختر مشهد» مشهور است.
نگارنده در کتاب تاریخ تشیّع و مزارات شهرستان سارى، احتمال داده است که خفته در این مزار سیّده حکیمه بنت حسن بن على بن حسن بن على بن عمر الاشرف بن الإمام على بن الحسین السجّاد مدفون مىباشد.
ابن طباطبا پس از ذکر نام وى، همسرش را احمد بن حسین بن على الخارص بن محمّد الدیباج بن امام جعفر صادق معرّفى مىکند و مىگوید:
سیّده حکیمه براى وى یک فرزند به نام محمّد آورد که در شیراز بود. در حالى که پدر، برادر و اکثر اقوام بىبى حکیمه در طبرستان سکونت داشتند و پدرش امامزاده حسن بن على الاطروش، مؤسس و مجدّد دولت علویان در طبرستان است، ابن طباطبا نیز از هجرت سیّده حکیمه به شیراز گزارشى نقل ننموده است و مىتوان مزار کنونى را با وى تطبیق داد.
در خیابان کاشانى شهر همدان، کوچه شهید ثمرى، دنباله کوچه حاج احمد را که ادامه دهند به زیارتگاه کوچکى به نام حلیمه خاتون مىرسند. این زیارتگاه عبارت از اتاقچهاى که سنگِ مشبّکى جلوى آن نصب مىباشد و مردم از شبکههاى سنگِ زیارتگاه، اظهار سلام و درود مىکنند. لوحه سنگ قدیمى بر دهانه درِ غربى دارد که مسدود است. حلیمه خاتون را از فرزندان امام هفتم مىدانند.
در جادّه قدیم قم به اصفهان، روستاى على آباد نیزار قرار دارد که آب قنات آن به گوارایى مشهور و معروف است و در شهر قم به فروش مىرسد.
این روستا در فاصله 53 کیلومترى جنوب باخترى شهر قم واقع است و در منتهى الیه جنوب غربى روستا و در دامنه کوهى که فاصله آن تا آبادى 2600 متر است، مزار زیباى امامزادگان یحیى و حلیمه خاتون قرار دارد.
بناى قبلى که از خشت و گل بوده در سالیان اخیر تخریب و بازسازى آن از سال 1378 هـ .ش با مشارکت اداره اوقاف و امور خیریّه شهرستان قم ساخته شده است. طرح بناى جدید به صورت یک اتاق مربّع شکل به طول و عرض چهار متر است که گنبدى به شکل شلجمى بلند و قطر چهار و ارتفاع هفت متر بر فراز آن تعبیه شده و نماى خارجى بقعه را با آجرهاى سه سانتى تزئین نمودهاند. در وسط بقعه ضریحى از آلومینیوم قرار دارد که از مقبره امامزادگان محافظت مىنماید.
این بنا در گذشته به عنوان فرزندان امام هفتم شناخته شده بود. امّا با تحقیقات جدید، نسب امامزادگان به این صورت بیان شده است:
سیّد یحیى بن محمّد بن موسى بن احمد بن محمّد بن احمد بن موسى المبرقع بن امام جواد به همراه همسر خود حکیمه بنت ابى محمّد حسن بن احمد بن محمّد بن احمد بن موسى المبرقع این دو از سادات جلیل القدر رضوى قم اند که بالغ بر سیصد سال ریاست شهر قم و نواحى آن را بعهده داشتهاند.
در 73 کیلومترى جنوب باخترى قم، روستاى مفرح و زیباى نایه قرار دارد که در آن سه زیارتگاه باشکوه واقع است. در منتهى الیه روستا و در میان گورستان عمومى آن، مزار تازه ساخت امامزاده حلیمه خاتون قرار دارد که با همّت اهالى به طرز با شکوهى تجدید بنا گشته است.
در سر در و ایوان بقعه، بر روى کاشى لاجوردى کتیبهاى نصب است که امامزاده حلیمه خاتون را از فرزندان حضرت امام موسى کاظم معرّفى مىکند. به نظر مىرسد که این ادّعا منشأ صحیحى نداشته باشد و خفته در آن مزار از احفاد حضرت موسى مبرقع فرزندِ امام جواد باشد.
در روستاى عصمت آباد بخش بویین زهراى شهرستان قزوین، زیارتگاه باشکوهى است که در سال 1342 هـ .ش باز سازى شده و مورد توجّه اهالى است.
بقعه داراى گنبد، صحن، ایوان و ضریح است و خفته در مزار را فرزند امام هفتم مىدانند.
در هشت کیلومترى شمال غرب شهر کرمان، در مرکز دهستان اختیار آباد، زیارتگاه با شکوه امامزاده حکیمه خاتون قرار دارد، که به «بىبى دختر» شهرت دارد.
چنان که بر درِ ضریح آن نوشته شده است، وى را به عنوان دختران موسى بن جعفر معرّفى مىکند.
در کتاب فرهنگ جغرافیایى نیز آمده است: «امامزاده بىبى حکیمه خاتون، طبق گفته اهالى، از خواهران یا دختران امام رضا مىباشد.»
مرحوم همّت نیز در کتاب تاریخ کرمان درباره این مزار مىنویسد:
«هویّت این دختر به خوبى معلوم نیست، ولى مردم اختیارآباد و کویرات مىگویند: دختر موسى بن جعفر و خواهر بىبى حیات است و همان طریق که مردها حقّ زیارت بىبى حیات را ندارند، در این زیارت هم مردها حقّ ورود به حرم بىبى دختر را ندارد، مگر آنکه از سادات باشند. بر روى آرامگاه بىبى دختر ضریحى چوبى و بقعه عمارت ساختهاند و در صحن مجاور حرم، اموات را دفن و قبرستان عمومى است.»
چنان که ملاحظه فرمودید، از دیرباز این مزار به دختر موسى بن جعفر ، بىبى حکیمه شهرت داشت، که متأسّفانه این ادّعا به اثبات نرسیده است!
از بناهاى دامنه کوه مسجد صاحب الزمان شهر کرمان، ساختمان کوچکى به نام «آرامگاه حلیمه خاتون» یا «زیارتگاه بىبى حلیمه خاتون» است.
در مورد قدمت این بنا و همچنین شجرهنامه شخصى که در این محل دفن گردیده، تاکنون سند مکتوبى دیده نشده است. بنا به آنچه که پیشینیان به نقل از گذشتگان خویش، نسل به نسل بازگو کردهاند، این آرامگاه متعلّق به بانوى مکرّمهاى از نوادگان حضرت امام موسى بن جعفر است.
بنابراین معلوم شد، با وجود آنکه هیچ گونه گزارشى از مهاجرت حکیمه بنت موسى یا حلیمه در دست نیست، بیش از 16 مزار در ایران به او منسوب است که اثبات هر کدام، نفى دیگرى را در بردارد. بنابراین نمىتوان این مکان در شهرکرد و دیگر شهرهاى ایران را منسوب به خواهر امام رضا دانست.
نگاهى ابراهیم المجاب و فرزندان او: یکى از فرزندان محمّد عابد بن امام موسى کاظم ابراهیم نام داشت. او سیدى جلیل القدر، عظیم الشان، بزرگوار، با ورع و مستجاب الدعوه بود. او مکنّى به ابو محمّد، ملقّب به مجاب و مشهور به ضریر و کوفى است. ظاهراً او درآخر عمرش نابینا شده و بدین خاطر به ضریر مشهور شده است.
علّامه نسّابه ابن طقطقى، متوفّاى 709 هـ . ق علّت ملقّب شدن ابراهیم به مجاب را چنین مىنویسد: «اما ابراهیم داخل حرم سیدالشهدا شد و گفت: السلام علیک یا ابى، در همان هنگام از داخل ضریح و قبر جواب آمد: و علیک السلام یا ولدى.»
ابن فوطى از او چنین تعبیر مىکند:
«کان من الزهاد العباد، کثیر الدعاء و الاوراد، و کان لایخرج من بیته الا لضرورة و هو مواظب على العبادة لیلاً و نهاراً...»
او از زاهدان و عابدان بوده، زیاد به نیایش و اوراد و اذکار مىپرداخت. از خانهاش مگر براى ضرورت و احتیاج خارج نمىشد. او مواظب عبادت خود در شب و روز بود. روایت مىکنند روزى داخل حرم حضرت امام على و بعضى نیز گفتهاند امام حسین وارد شد و سلام داد، و از داخل قبر به او سلام داده شد.
بیهقى قایل است که در نیشابور حاضر شد و در آن جا روایت حدیث نقل مىکرد و این واقعه را به سال 285 هـ . ق نسبت مىدهد اشتباه است. زیرا طبق نقل اکثر علماى انساب او ملقّب به کوفى است و این بدان خاطر است که اکثر عمر خود را در این شهر گذرانده است. از طرفى سیّد محمّد کاظم موسوى یمانى، قبر ابراهیم مجاب را در بارگاه امام حسین دانسته است. ابن فوطى نیز چنان که اشاره شد، او را مشغول عبادت و گوشه نشین دانسته است، با وجود این بعید است که وى به نیشابور مهاجرت کرده و سپس به کوفه و ازآن جا در حایر وفات و دفن شده باشد. ظاهراً او یکى از سادات هم نام با ابراهیم را اشتباه گرفته و این از تاریخ حضور او که سال 285 هـ . ق را ثبت نموده، ثابت مىشود.
سیّد عبدالرّزاق کمونه به نقل از یمانى و سیّد جمال الدّین
عبداللَّه جرجانى مىنویسد: «قبر ابراهیم مجاب در آرامگاه امام حسین است» و اضافه مىکند: «امروزه قبرش آشکار و در رواق امام حسین سمت شمال غربى قبر شریف زیارت مىشود.
و داراى ضریح و خادم است.»
با وجود آن که اجماع علماى انساب و مورّخان قبر آن حضرت را در حایر حسینى مىدانند، آرامگاهى به او در شیراز و در پایین پاى محمّد عابد بن موسى منسوب است که نمىتواند صحّت داشته باشد. مزار دیگرى در شهرستان بابل به ابراهیم ابو جواب شهرت دارد که شرح حال او را به تفصیل در کتاب مزارات طبرستان اشاره نمودهایم.
طبرى در حوادث سال 226 هـ . از سکونت ابراهیم المجاب با اهل بیتش در کوفه در ایّام خلافت متوکّل عبّاسى خبر مىدهد. بعد از وفات متوکل و انتقال خلافت به پسرش منتصر عبّاسى، سیّد ابراهیم از اوّلین علویون مهاجر از کوفه به حایر حسینى است.
در مورد لقب او به مجاب، یکى از فرزندانش چنین سروده است.
مــن این للـناس مثل جدى موسى و ابن ابنه المجاب
اذ خاطب السبط و هو رمس جــاوبه اکــرم الجواب
کجا در میان مردم همانند جدّم موسى، و پسر پسرش مجاب یافت مىشود، آنگاه که سبط (پیامبر) را در حالى که دفن شده بود مخاطب قرار داد (سلام کرد) و بهترین جواب را دریافت کرد.
مرحوم آیة اللَّه مرعشى از قول پدرش آیة اللَّه سیّد محمود تبریزى مرعشى متوفاى 1338 هـ . ق نقل مىکند که لقب ابراهیم، مجان بوده است. به جهت این که شغل او سپرسازى بود. و مُجان از ماده مُجنه و مُجْن به معنى سپر است. اینمطلب صحیح نیست و بر خلاف اجماع علماى انساب است. از طرفى با زهد و تقواى ابراهیم که قبلاً گفته شد، منافات دارد؛ دیگر آنکه او را ضریر به معنى نابینا خواندهاند و این شغل براى سادات آن هم در زمان متوکل عبّاسى ممنوع بوده، زیرا آنان تصوّر مىکردند که این سلاحها بر علیه آنها به کار مىرفته است. بنابراین قول مرحوم مرعشى خلاف واقعیّت است و اعتبارى ندارد. آن چه در این مختصر مىتوان از او نقل نمود، او سیدى بسیار جلیل القدر، عالمى زاهد و با تقوى بود که در سال 250 هـ . ق در کربلا در گذشت و در حایر حسینى دفن شد.
امام فخر رازى، متوفّاى 606 هـ . ق ضمن معرّفى ابراهیم بن محمّد بن موسى بن جعفر ، پدر این امامزاده على مىنویسد: او داراى چهار فرزند ذکور نسل دار بوده است که عبارتنداز: 1. قشیر 2. ابوالحسن على 3. موسى ارجانى = بهبهانى 4. احمد که همهى آنان در سیرجان بودهاند.
او اضافه مىکند که از نسل على بن ابراهیم بن محمّد بن امام موسى در سیرجان، اشخاصى به وجود آمدهاند که نقابت و سرپرستى سادات آنجا را بر عهده داشتهاند. همین قول را دیگر علماى انساب بیان نمودهاند، بنابراین ابراهیم مجاب هیچ فرزند دخترى نداشته، چه رسد که حکیمه و حلیمه را از دختران وى بدانیم.
شخصیّت مدفون در این بقعه: دربارة شخص مدفون در این بقعه و نسب او گزارشى به ثبت نرسیده است؛ امّا چنانچه گفته شد اعتقاد اهالى بر آن است که وى خواهر امام رضا است. به احتمال قوى، شخصیّت مدفون در این بقعه حکیمه دختر على بن اسماعیل الاعرج بن امام جعفر صادق مىباشد؛ زیرا فرزند برادر او، ابومحمّد الحسن بن الحسین بن على در دینور مىزیسته است و جمع بسیارى از این خاندان در اهواز، ارّجان و دینور سکونت داشتهاند؛ تا جایى که شهرت این خاندان باعث شد تا نقابت سادات به دست ابو محمّد الحسن الدینورى بیافتد. از این رو به احتمال قوى، حکیمه با برادر زاده خود به این منطقه مهاجرت نموده و در این جا مدفون شده است.
- ۱۴۸۱
- ادامه مطلب