مزارات ایران و جهان اسلام

سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های ایران جهان اسلام (امامزاده ، بقعه، آرامگاه، مقبره، مزار، گنبد، تربت، مشهد، قدمگاه، مقام، زیارت، معرفی عالمان انساب، کتابشناسی مزارات و زیارت و انساب

آرامگاه بابا طاهر عریان ـ همدان‏

این آرامگاه در غرب شهر همدان، بالاى تپّه مرتفعى مقابل بقعه امامزاده هادی بن على واقع است. در زمان سلطنت رضا شاه، شهردارى همدان، بناى جدیدى در محل سابق آن بنا کرد و ضمن پى ریزى، لوحه کاشى کوچک فیروزه رنگى مربوط به قرن هفتم هجرى در آن‌جا کشف گردید. که در اطراف آن، آیاتى چند به خط کوفى نوشته شده بود. کاشى مذکور اکنون در موزة ملّى نگهدارى مى‏شود. در سال‏هاى 30 ـ 1329 هـ . ق بناى آرامگاه بابا طاهر به هزینه شهردارى به صورت کنونى اصلاح و تکمیل گردید.

بناى فعلى به صورت چهار ضلعى و گنبدى بر وسط آن است که فاقد ارزش تاریخى و هنرى است. ویلیامز جاکسن در سفرنامة خود در خصوص بناى مقبرة باباطاهر مى‏نویسد: «عمارت مقبره عبارت است از ساختمان محقّر آجرى ‏اى که گنبد نوک تیزى با ساروج‏ها و سفال‏هاى فروریخته بر فراز آن قد علم کرده است. مدخل آن را طاق بى‏جلال و شکوهى تشکیل مى‏دهد که درِ بسیار کوتاهى دارد. این در از تخته سنگ یک پارچه‏اى درست شده است که به سنگینى روى پاشنه‏هاى زمختى که از خود سنگ تراشیده شده و در میان سوراخ‏هایى قرار دارد، مى‏گردد».

این بنا به شمارة 1870 در تاریخ 21/02/1376 به ثبت آثار ملّى و تاریخی رسیده است.

بابا طاهر عریان از شاعران و عارفان اواسط قرن پنجم هجری، معاصر طغرل سلجوقى است. وى از عرفا و اولیاء جبال مى‏باشد که در سیر تکاملى عرفان و تصوّف اسلامى نقش مؤثّرى داشته است. بعضى به دلیل ملاقات بابا طاهر با طغرل سلجوقى تولدّش را در اواخر قرن چهارم مى‏دانند. وى در دوران حکومت دیلمیان مى‏زیسته است. تاریخ تولّد و وفات بابا طاهر مورد اختلاف است که این به دلیل عزلت و گوشه‏گیرى درویشانه او مى‏باشد. وى به احتمال قوى و طبق شواهد تاریخى بعد از سال 450 هجرى قمرى در همدان وفات یافت و همانجا دفن شده و مقبره او که در غرب شهر همدان بالاى تپه مرتفعى مقابل بقعه امامزاده هادی بن على واقع است همواره مورد توجه و زیارت صاحب دلان و اهل معرفت حتى مردم عادى بوده است.

 یکى از قدیمى ترین اسناد تاریخى درباره بابا طاهر در راحة الصدور و آیة السرور راوندى در تاریخ آل سلجوق آمده است، مولّف این کتاب چنین نقل مى‏کند: «شنیدم که چون سلطان بک به همدان آمد از اولیاء سه پیر بودند بابا طاهر و بابا جعفر و شیخ حمشاء کوهکى است بر در همدان آن را خضر خوانند در آنجا ایستاده بودند نظر سلطان برایشان آمد کوکبه لشکر بداشت و
پیاده شد و با وزیر ابو نصر الکندرى پیش آمد و دستهایشان ببوسید. بابا طاهر پاره‏اى شیفته گونه بودى او را گفت اى ترک با خلق خدا چه خواهى کرد؟

سلطان گفت: آنچه تو فرمایى. بابا گفت: آن کن که خدا فرماید:

«ان اللَّه یامر بالعدل و الاحسان».

مرحوم دکتر عبد الحسین زرین کوب ضمن اشاره به روایت راوندى چنین مى‏گوید «این باباى شیفته گونه که در وجود این فاتح نا تراش صحراها چنین تأثیرى کرد بدون شک همان صوفى و عارف نام آوریست که هنوز در همدان مقبره او مزار عام است و وجود او در چنان هاله‌یى از قدس و کرامات مستور است که شناخت حقیقت حالش براى مورخ دشوارى بسیار دارد. در واقع روایات راجع به او به قدرى افسانه‏آمیز است که وى را از یکسو با آل‌بویه و ابن سینا معاصر جلوه مى‏دهد و از سوى دیگر شاهد قتل عین القضات و حتى هم عصر خواجه نصیر طوسى مى‏سازد. در هر حال چون قدیمى‏ترین مآخذى که در باب وى هست حاکى از آنست که در هنگام ورود طغرل به همدان هنوز زنده بوده است سال 410 را که بعضى مآخذ متأخّر در باب تاریخ وفاتش ذکر کرده‏اند قابل قبول نمى‏توان یافت اما ملاقات طغرل به قول کسانى که وى را معاصر دیالمه دانسته‏اند البته منافات ندارد. از روایات دیگر آنچه وى را با عین القضات و خواجه نصیر هم عصر مى‏کند نیز نه با یکدیگر مى‏سازد نه با این یکتا برگه روایت راوندى معهذا ممکن هست از این اقوال استنباط شود که بابا طاهر همدانى متعدد بوده است و یا آنکه شاید این پیوند با نام عین القضات و خواجه نصیر اشارتى باشد به وجود یک رابطه نامرئى بین وجود بابا طاهر از یک سو و تعالیم عین القضات و بعضى فرقه‏هاى شیعه از سوى دیگر».

منبعى کهن‏تر از راحة الصدور که اشاراتى به طاهر و مزار او در همدان دارد نامه‏هاى عین القضات همدانى است که میان سال‌هاى 520 و 525 نوشته شده است. در این نامه‏ها از طاهر در کنار دو تن دیگر از عارفان بزرگ آن شهر شیخ برکه و شیخ فتحه یاد شده و به احتمال قریب به یقین منظور همان بابا طاهر همدانى عارف است.

دکتر زرین کوب در شرح حال بابا طاهر مى‏نویسد: «در این‌که ذکرى هم در کتب صوفیه چون تذکرة الاولیاء و نفحات الانس و جز آنها از بابا طاهر در بین نیست حاکى از آن است که طریقه او در ترد مشایخ صوفیه معهود یا مقبول نبوده است، با این همه بعد از عین القضات و احتمالاً به سبب تاثیر آثار او ذکر طاهر در ادب شفاهى صوفیه تدریجا انتشار یافته است و از همین جاست که مخصوصاً از قرن نهم به بعد از نشر مقالات حروفیه و اهل حق عنوان عارف و قدوة العارفین هم گه گاه در حق او به کار مى‏رود، هر چند در مآخذ قُدما جز در راحة الصدور و شاید مکتوبات عین القضات ذکرى از طاهر همدانى نیست.

بابا لقبى است که مردم بر سبیل تفخیم بر نام عرفا و اولیاء مى‏افزوده‏اند. عین القضات بدون ذکر این لقب مى‏نویسند: «از برکه شنیدم که طاهر گفت مردم مى‏آیند و ریش خود را به افسوس ما فرا مى‏دارند. پس افسوس مى‏برند و به ریش خود مى‏دارند» یا «فتحه مى‏گوید هفتاد سال است تا مى‏کوشم مگر ارادت در حق طاهر درست کنم نمى‏توانم...». یا «اى عزیز! این نبشته هم بر سر تربت طاهر نبشتم روز شنبه و ... بر تربت فتحه و هم بر تربت طاهر خاطر بر این قرار گرفت که چیزى دیگر نویسم ...».

از این عبارت بر مى‏آید که طاهر تقریبا هفتاد سال پیش از عین القضات مى‏زیسته و بنابراین او همان بابا طاهرى است که در گزارش راوندى از او یاد شده است و نیز پیوند عقیدتى یا طریقتى عین القضات از طریق استادانش برکه و فتحه به بابا طاهر معلوم مى‏شود. گذشته از این شواهد دیگرى نیز دال بر وابستگى معنوى عین القضات با طاهر عارف وجود دارد.

بابا طاهر عریان از عرفا و اولیاء جبال مى‏باشد که در سیر تکاملى عرفان و تصوّف اسلامى نقش مؤثّرى داشته است، این عارف صاحب دلِ دردمندان، اشعارى را سروده و کتبى به زبان فارسى و عربى تصنیف نموده است. از جمله تقریرات وى کلمات قصارى به عربى است که عقاید تصوّف را بیان نموده است. شهرت باباى سوته دلان بیشتر به خاطر دو بیتى هایى است که به زبان محلى با لهجه لرى سروده و در آن‌ها از پریشانى و تنهایى شکایت کرده و از این راه اشتیاق معنوى خود را به معبود بروز داده است. بر کلمات قصار بابا طاهر چنین شرح نوشته‏اند شرحى به نام «الفتوحات الربانیّه فى الاشارات الهمدانیه» بعلاوه شرحى مربوط به سال 890 هجرى اثر جانى بیک العزیزى و نیز شرحى به وسیله مرحوم حاج ملا سلطان على شاه گنابادى به رشته تحریر در آمده است.

بابا طاهر عریان، عارفى است در نهایت زهد و عابدى است
در نهایت عرفان، گرچه دو بیتى‏هاى باباى سوته دلان از
جنبه‏هاى ادبى اجتماعى و غیره شایسته تحقیق و بررسى است
اما بیشتر از هر چیز از نظر حکمت و عرفان سزاوار بسى تعمق
و امعان نظر است.

دکتر زرین کوب دلیل شروح فراوانى که بر دیوان و کلمات بابا طاهر به رشته تحریر در آمده است چنین بیان مى‏کند: «وجود این شروح حاکى است از اهمیّتى که بابا طاهر در نزد صفویه بعد از قرن نهم داشته است و در واقع علّامه بر کلمات قصار که به اشارات مشهور بوده است تألیف 21 رساله دیگر را هم به او نسبت داده‏اند که از ماهیّت و وجود آنها اطلاع موثّقى در دست نیست».

وى در دنباله مى‏فرماید «اما کلمات قصار بدین گونه که هست به تعریف و اشاره مى‏ماند و 23 باب است که شاید آن 22 رساله که در بعضى روایات به بابا طاهر منسوب شده است عبارت از همین ابواب کلمات قصر در نسخه خاص باشد. مسائلى که در این ابواب و اشارات است بیشتر مربوط است به علم، معرفت، الهام، فراست، عقل، نفس، دینى، عقبى، سماع، ذکر، اخلاص، اعتکاف و مانند اینها پاره‏اى از این اشارات را در تعدادى از دو بیتى‏ها هم مى‏توان یافت چنانکه نظایر برخى از آنها را در کلام مشایخ دیگر از جمله جنید نیز مى‏توان سراغ داد.

الهـى زاهد از تو حور مى‏خواهد قصورش بین‏

به جنت مى‏گریزد از درت یا رب شعورش بین‏

دکتر زرین کوب بنا به دلایلى که مطرح مى‏فرمایند بیان مى‏کنند که رابطه‏اى بین عین القضات و باباى سوته دلان برقرار بوده است آنجا که در کتاب جستجو در تصوف خود مى‏نویسد: «ارتباط بابا طاهر با لهجه‏اى که ظاهرا شیخ و مرشد واقعى عین القضات شیخ برکه نیز به همان لهجه سخن مى‏گفته است و جنبه مرموز تعالیم او که به هر حال مى‏بایست در احوال قاضى همدان تأثیر قوى داشته باشد نیز مى‏تواند حاکى از وجود این ارتباط باشد».

باباى سوته دل همواره ساده و بى تکلف مى‏زیسته و گوشه گیر و عزلت نشین بوده است و سخت خواهان آن بوده است که گمنام باقى بماند و از تظاهر جاه و مقام دورى مى‏جسته است بدین لحاظ است که چیز زیادى از شرح حال و زندگى وى بجاى نمانده است.

بابا طاهر، عرفان را به عنوان راهى جهت آگاهى و نیل به کمالات معنوى و شناخت بیشتر وجود سرمدى مى‏نگرد مکتب او مکتب تفکر و جهان بینى است که عارف با آن پیوسته در کثرت وحدت را نگرد و گوید: در هر چه نظر کردم سیماى تو دیدم.

به صحــرا بنگـرم صحرا  تو بینم‏

به دریــا بنگـرم دریـا  تــو بینم‏

به هر جا بنگرم کوه و در و دشت‏

نشـان از قامـت رعــنا تــو بینم‏

طاهر از خود فانى و در دوست باقى است و بى خبر از خویش است و با خبر از خالق خویشتن وى خورشید تابان وجود را با نور بى فروغ شمع استدلال نمى‏جوید وى عارفى است ملکوتى و لا هوتى که رو به سوى عرفان یکتاى عالم وجود و فرمانرواى ملک خلود دارد مرغ اندیشه و سیمرغ روح بلند پرواز بابا طاهر پیوسته پاى بر ملک خاک دارد و بال بر عالم پاک و آدمى را به سیر آفاق وانفس وا مى‏دارد و همواره خدا را حاکم بر خود مى‏داند.

 درباره زندگى و کرامات بابا طاهر نیز افسانه‏هاى فراوان رایج است حکایت کرده‏اند که روزى بابا طاهر از طلاب مدرسه‏اى در همدان خواست که شیوه علم آموزى را به او تعلیم دهند. طلاب بر سبیل مزاح گفتند که باید در زمستان شبى را در آب سرد حوض بگذراند. بابا طاهر اندرز ایشان را به کار بست و صبح روز بعد خود را صاحب معرفت یافت و فریاد برآورد (امسیت کردیاً و اصبحت عربیاً) «دیشب کرد بودم و امروز صبح عرب شدم».

و یا در میان توچال الوند کوه از سوز درون خویش برف و یخ کوهستان را بگدازد قهرمانى مناسب مى‏سازد یک داستان عشقى هم با بى بى فاطمه نام که قبرش در کنار اوست ـ در افواه راجه به او هست که مى‏تواند به این احوال خارق العاده و کرامات‏آمیز پیر همدان تا حدى رنگ محسوس ببخشید. دکتر زرین کوب درباره عناصر تصوف در منطقه جبال مى‏گوید: عناصر تصوف در عقاید اهل در بین بعضى طوایف لر و کرد و عناصر دیگر بومى در ولایات جبال رایج است باقى است و این که امثال بابا طاهر و بابا جعفر و بابا حمشاء در کتب قدماء صوفیه بى نام و نشان بوده‏اند قطعا مى‏بایست به سبب انتساب آنها به یک فرقه مظنون و مخفى بوده باشد.

بابا طاهر چنان از خیال معشوق سخن مى‏گوید که به قول سعدى تو گویى معشوق خود در برابر چشمش مصور و مجسم است او نه تنها این گونه سخن سر مى‏دهد بلکه از هم آغوشى با خیال معشوق سخن مى‏گوید:

چو شو گیرم خیالت را در آغوش‏

سحــر از بســترم بــوى گل آیو

بابا طاهر عریان دشت و دریا و کوه و صحرا را آیتى و نشانى از یار بى نشان خود دیده و به تمامى عالم عشق ورزید. تجلیات جمال را در عالم خاک عزیز داشته و دل را سرا پرده محبت دوست مى‏داند و در نهایت از خود فانى و در دوست باقى شده است.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موضوعات
سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های جهان اسلام (معرفی بیش از چهل هزار زیارتگاه)

طراح وبلاگ: سید محمد علوی زاده