- شنبه ۲۲ شهریور ۹۳
این آرامگاه، در 12 کیلومترى جنوب شرقى مشهد، در منطقهای به نام خواجه اباصلت، در دامنه کوهی واقع شده است. بناى قبلی بقعه، چهارضلعى و طول هر ضلع آن، 5/6 متر و از چهار سو، به وسیلة چهار درگاهى با بیرون ارتباط پیدا مىکرد. در دو سمت شرق و شمال آن، دو رواق مستطیل بزرگ به آن الحاق شده بود. در جنوب بنا، ایوانى قرار داشت که ورودى اصلى در آن واقع بود. داخل بقعه، چهار ترنبه و در وسط آنها، چهار طاقنما قرار داشت.
نماى دیوارها و کاربندى زیر گنبد را با آیینه کارى تزیین نموده بودند. در زیر سقف، تزیینات رسمىبندى مشاهده مىشد. در نماسازى خارجى، در قسمت جنوب، کاشى هفت رنگ به کار رفته بود. حجم گنبد، از خارج چشمگیر بود و از دو قسمت تشکیل مییافت؛ نخست، یک ساقة تزیینى هشت ترک بلند و سپس روى آن، گنبدى با اسکلت فلزى برپا و کاشىکارى شده بود. در قسمت اوگون یا خاک انداز، روى سنگ خاقانى، نقش گلچینى انجام شده و در چهار قسمت آن، کلمة «اللَّه» نقش بسته بود. در دو سوى گنبد، دو مناره با تزیینات کاشیکارى معرّق و قطاربندى در زیر مأذنه (گلدسته) به بناى نما افزوده شده بود. دربارة شکل بنا و شخصیّت خواجه، در مطلع الشمس چنین آمده است: «درِ بقعه محاذى درِ صحن و درِ قلعه مىباشد و عبارت است از دو پارچه سنگ تراشیده که هر پارچه 10 گره عرض و 22 گره ارتفاع دارد. بقعه خواجه، 10 ذرع در 10 ذرع و تحت قبه، پنج ذرع در پنج ذرع است. دو گوشواره در طرفین شرقى و غربى و یک صفّه در جانب جنوب و شمال دارد. ارتفاع گنبد خواجه از داخل تقریباً 10 ذرع ولى از خارج بیشتر است. گنبد را با کاشى سبز مزیّن کردهاند؛ اما اکثر آن ریخته است. دور سنگ قبر خواجه را منبّت کرده و اسامى ائمه اثنى عشر (سلام اللَّه علیهم) را نگاشتهاند و در متن سنگ، عبارت ذیل مسطور است: «هذا الروضة المعطّر و المرقد المنوّر لحضرت سلطان ممالک حقیقت برهان مسالک طریقت مجمع انوار الهدى المنجا لارباب التقى
آن شاه فلک سیرت کز خاک درش یابى
گر ز آن که نشان جویى از گوهر انسانى
... رافع اعلام الرضوى اباصلت الهروى قدس سره و رضى اللَّه عنه وفاته السابع الشوال سنة ثلاث و مأتین من الهجرة النبویه به سعى یا نیاز درویش عبداللَّه...».
خواجه اباصلت، فرزند صالح (یا سلیمان) هروى است. سرگذشت زندگىاش تاریک است. تاریخ اسلام، او را گاهى غلام، گاهى برده و گاه محدّث و متکلّم و راوى بسیار مشهور و دانشمندى نامدار و نیز در برخى از متون او را از ثروتمندانى که علما را مىنواخته است، معرّفى کردهاند؛ ولى توده تنها او را خادم و محرم امام رضا مىداند که در دم مرگ آن حضرت حاضر بوده است.
مزار خواجه اباصلت، از مکانهایى است که بیشتر زوّار حضرت رضا به دیدن آن مىروند. از اینرو چون بنای قدیمی آن را تخریب نمودند و جزو زیارتگاههای مشهور است در این کتاب به آن اشاره شده است.
بناى قبلى که فرسوده شده بود در سالیان قبل تخریب و بجاى آن بناى با شکوهى به ابعاد 32×30 متر ساخته شد که توسّط 8 پلّکان به ایوان جنوبى آن را مىیابد. در وسط این فضا 8 ستون به فاصله 5 و 2 مترى از همدیگر طرّاحى شده که ارتفاع آن 8 متر مىباشد. بر بالاى این بقعه، گنبد شلجمى زیبایى به قطر 9 و ارتفاع بیش از 14 متر قرار دارد که در ساقة آن 16 پنجره جهت نورگیرى احداث شده است. نماى خارجى گنبد با کاشىهاى نرهاى به رنگ فیروزهاى در سال 78 انجام شده است.
کف و تا 5/1 متر از ازارة آرامگاه با سنگ مرمر پوشش یافته و الباقى دیوار آجر کارى است. در وسط آرامگاه و در بین ستونها، ضریح بسیار عالى از جنس آب طلا و نقره و به صورت 8 ضلعى قرار گرفته و بر شکوه بنا افزوده است. بر روى در ورودى ضریح متن ذیل مینا کارى شده است: «بسمه تعالى، السلام علیک یا على بن موسى الرضا علیه السلام»
سرویسهاى بهداشتى در شمال شرق بقعه احداث شده
و کل محوطه نیز با نظم خاصى فضا سازى و درختکارى
شده است.
ابو الصلت هروى، عبد السلام بن صالح بن سلیمان بن ایوب بن میسره (د شوال / 236 آوریل 851)، محدث خراسانى. وى از موالى عبد الرحمن بن سَمُرة قرشى بود تاریخ ولادت وى روشن نیست، لیکن از آن رو که به گفته خودش از روزگار کودکى 30 سال در محضر سفیان بن عیینه (د 196 ق) بوده است، مىتوان تولد او را حدود 160 ق / 777 م تخمین زد. ابو الصلت به روایتى در مدینه زاده شد، و در نیشابور اقامت گزید در طلب علم به نقاط مختلف چون عراق، حجاز و یمن سفر کرد و از کسانى چون حماد بن زید، شریک، عطاء بن مسلم، معتز بن سلیمان، عبد الرزاق صنعانى، مالک بن انس، فضیل بن عیاض، عبد اللَّه بن مبارک و هشیم استماع نمود. ابو الصلت چندى در بغداد به روایت حدیث پرداخت و در روزگار مأمون به عزم غزا به مرو آمد و چون به مجلس خلیفه وارد شد و مأمون کلام او را شنید، بدو علاقمند گشت و او را از خواص خویش ساخت. ابو الصلت در رد مرجئه، جهمیه، زنادقه و قدریه مىکوشید و بارها با بشر مریسى در حضور مأمون مناظره کرد.
از زندگانى وى اطلاع بیشترى نداریم، جز آنکه چندى محضر امام رضا را درک کرده و از آن حضرت روایت نموده است. چنانکه گفته شده در نیشابور در خدمت آن امام حاضر بوده و در سرخس نیز به دیدار وى رسیده است به رغم اینکه شیخ طوسى او را از عامه شمرده، گروهى از محدثان اهل سنت، تنها بر تشیّع او خرده گرفتهاند. به هر روى برخى از رجال شناسان همچون یحیى بن معین، عجلى، ابن شاهین و نیز نجاشى از امامیه وى را توثیق کردهاند، حال آنکه بعضى دیگر همچون جوزجانى، نسائى، ابو حاتم رازى، عقیلى، ابن حبان، ابن عدی، دار قطنى او را تضعیف نمودهاند. از میان روایت کنندگان از ابو صلت فرزندش محمد، احمد بن یحیى بلاذرى، عبد اللَّه بن احمد ابى خیثمه، ابوبکر ابن ابى الدنیا، یعقوب ابن سفیان سورى، سهل بن زنجله، احمد بن منصور رمادى و عباس بن محمد دورى را مىتوان یاد کرد. ابو الصلت کتاب در باب وفات امام رضا تألیف کرده که نجاشى
از آن نام برده و استفاده کرده است. در قم و سمنان
نیز مزارهایى منسوب به وى وجود دارد که در همین
مجموعه به معرفی آنها پرداختهایم.
- ۱۸۶۴
- ادامه مطلب