- شنبه ۲۲ شهریور ۹۳
این آرامگاه در میان جادة مشهد به هرات، در حاشیة شهر تربت جام قرار دارد و مشتمل بر ده بناى تاریخى است که در اطراف یک حیاط وسیع ساخته شده است. قبر خود شیخ، بدون هیچ گونه بنایى، به صورت روباز در مقابل ایوان عظیمى قرار دارد.
آرامگاه شیخ احمد بن ابیالحسن جامی، یکى از بزرگترین مراکز زیارتى شرق ایران است که در قرن نهم هجرى به اوج شکوفایى خود رسید.
مجموعه، مشتمل بر ساختمانهایى است که در اضلاع غربى و شمالى حیاطى مستطیل شکل و بزرگ گرد آمده است و در قلب مجموعه، گنبدخانه با ایوانى در جلوى آن قرار دارد. در طرفین ایوان، دو بنا موسوّم به مسجد کرمانى و گنبد سفید یا مسجد رواق قرار دارد.
در سمت (جهت) غربى گنبدخانه، سراچه، در سمت مشرق آن، مسجد عتیق، و در جبهة جنوبى، مسجد جامع جدید واقع شده است که شبستان گنبددار آن با گنبدخانة مزار، بر روى یک محور که از در ورودى مجموعه شروع مىشود، قرار دارند. در جبهة غربى صحن بزرگ مقابل ایوان مزار، بنایى موسوّم به گنبد سبز که قسمتى از مدرسة جلالالدّین فیروزشاه است، قرار دارد. در جلوى مجموعه نیز سردر ورودى و در مقابل آن، آبانبارى واقع شده است. علاوه بر اینها، بناهایى شامل دو خانقاه از امیرتیمور در جبهة شرقى مزار و مدرسهاى از علاء الدّین محمّد فریوندى ـ وزیر خراسان در زمان ابوسعید و طغاتیمورّخان ـ و نیز مدرسة دیگرى در جبهة مقابل مدرسة فیروزشاه و متّصل به مسجد جامع عتیق که توسّط شخصى به نام «امیر شاه ملک» ساخته شده بود، وجود داشته است که به معرّفى هر یک مىپردازیم.
مرقد شیخ احمد جامى: پس از آن که شیخ احمد جامى در سال 536 هـ . ق درگذشت، او را در جلوى دروازة معدآباد به خاک سپردند. قبر شیخ که امروزه در جلوى ایوان قرار گرفته، با آجر و گچ به طول 20/5 و عرض حدود دو و ارتفاع حدود یک متر ساخته شده است و در کنار آن، درخت پستة کوهى کهنسالى قرار دارد که زائران تربت شیخ، اعتقاد خاصّى بدان دارند. دو سنگ قبر افراشتة سفید رنگ بر بالا سر و پایین پاى مرقد وى نشاندهاند که بر روى آنها کتیبههایى به خط کوفى و نستعلیق نوشته شده است و حواشى و قسمتهاى مختلف آن با گل و برگ و طرح مارپیچى و مقرنس زینت یافته
است. بر گرداگرد مزار شیخ، محجرى سفید رنگ به
طول هشت متر و ارتفاع 50 سانتىمتر کشیدهاند و به فاصله هر یک متر آن، ستون سنگى سیاه رنگى قرار دادهاند که تعداد آنها 18 عدد است و بر روى برخى از آنها که در جهت (سمت) مقابل به صحن قرار دارند، کتیبههایى به خط ثلث و نستعلیق دیده مىشود.
گنبدخانه: گنبد و گنبدخانه در قلب مجموعه واقع و چهارنماى خارجى آن توسّط بناهاى اطراف پوشیده شده است؛ بررسى درباره مصالح در این قسمت نشان مىدهد که دیوارهاى گنبد خانه، با دیوار شرقى آن و با رواق، قفل و
بست ندارد (هشتگیر نیست). آثارى از دو ردیف تزیینات آجرى که در بدنه غربى ـ بالاتر از بام رواق ـ دیده مىشود،
از پشت کاهگلى است و دیوار جنوبى را مىپوشانده، با توجّه به این موارد به نظر مىرسد که گنبدخانه در اصل بناى منفردى بوده است.
دیوارهاى گنبدخانه، در داخل تا حد کتیبه و هشت بخشى گنبد بالا مىرود. چهار سه کنج و چهار طاقنماى پُر، هشت ضلعى زیر گنبد را مىسازد و سطح زیر گنبد نیز با یک کاربندى پوشانده شده است. ساختمان و طرح بناى گنبد، یادآور مقبرة سلطان سنجر در مرو (قرن 12 م) و بقایاى آرامگاه تیمورى مجاور مسجد هرات است که در سال 1200 م برپا شده است. به نظر میرسد که ورودىهاى شمالى، جنوبى و شرقى، اصلى باشند؛ وجود گچبرىهاى اطراف ورودى غربى، بیانگر این است که این فضا، که قبلاً محراب بوده و در زمانى که دیگر گنبدخانه محل برگزارى نماز نبوده، درى در آن تعبیه شده است. سه جفت درِ گنبدخانه، مربوط به قرن هشتم هجرى است که یکى از آنها تاریخ 733 هـ . ق را نشان میدهد. یک جفت درِ دیگر که در حال حاضر ورودى غربى (محراب سابق) است، مربوط به قرن پانزده میلادى است. دیوارها و گنبد با طرحهاى هندسى و گیاهى با زمینههاى مختلف آبى رنگ تزیین گردیده که از نظر سبک، مربوط به نیمة دوّم قرن چهاردهم میلادى است. کتیبة زیر گنبد (گریو)، کتیبهاى قرآنى است. ولى کتیبة بزرگ زیرین آن، اطّلاعات مهم تاریخى در بردارد که متن آن بدین شرح است:
ضلع غربى: «ذکر اللَّه اعلى و التقدیم احق والح [...] بیوم الاخر وقال النب[ى] علیه [السلام] بعث لهذه الامه على رأس کل مائه سنه من یجدد لها بنیان الدّین».
ضلع جنوبى: «چون به حکم این دو نقل صحیح و نص صریح توفیق احیاء مراسم بقاع ارباب خیرات و باغ اصحاب وفور کریم [کذا] و کرامات درباره بند ضعیف ابى الحسین محمّد بن محمّد بن ابى بکر کرت وقفه اللَّه تعالى لما یحب ویرض بتحقیق پیوست بتجدید عمارت این قبله فلک اساسها بها که تشیید».
ضلع شرقى: « قواعد و ابتناء آن باسم و رسم مجاور آن تربت حضرت وارث تخت ولایت احمد ابوالحسین پیشواى دو گیتى ره نما [ى] انس و جان زیدت [یعنى فضائله] قدساً فى عهد دولت قطب افلاک الهدى بحر الفضایل و العلى بن مطهّر منقوم احمد و هو احمد».
ضلع شمالى: «قومه فهم خیار و هو خیر المعشر قدر[...] کان بانى اصله ملک الورى قها[ر؟ ]سنجر در شوال مضى من هجره لام و جیم بعد خاه بتلطف... حدوث یافته بود اشارت نمود فى شهور سنه ثلاث و ستین و سبعمائه» (763 هـ . ق).
به طور خلاصه، بناى گنبد خانه ابتدا در زمان ملک رکن الدّین ابوبکر کرت ـ متوفّاى 643 هـ . ق ـ از اعقاب سلطان سنجر ساخته شده است. وجود کاشىهاى فیروزهاى کتیبه دار به خط ثلث در سه کنجهاى گنبدخانه ـ متعلّق به قرن هفتم هجرى ـ مؤیّد این نظریه است. در سال 730 هـ . ق بنا توسّط ملک غیاث الدّین ـ کرت ابن مطهّر ـ به قولى تزیین و به قولى وسعت داده شده است. نکتة قابل توجّه این که غیاث الدّین کرت در سال 728 هـ . ق فوت کرده است. پس احتمال دارد که کار، توسّط او شروع و توسّط فرزندانش تا سال 733 هـ . ق ـ تاریخ در ورودى و تکمیل بنا ـ ادامه یافته باشد. کاشىهاى چند ضلعى آبى و سفید گلدار و مستطیل شکل فیروزهاى با نقوش برجسته که در ازارة بنا پیدا شده، احتمالاً متعلّق به همین زمان است. شروع کار، به نوشتة «فصیحى خوافى» باید در سال 720 هـ . ق باشد. سرانجام 33 سال بعد نیز تعمیراتى که شامل تجدید سقف و تزیینات گنبدخانه مىشود، توسّط فرزند غیاث الدّین کرت ـ یعنى ملک معزالدّین حسین ـ صورت گرفته است. این گنبدخانه، اوّلین بنایى است که بعد از گذشت 97 سال از فوت شیخ ـ در سال 536 هـ . ق ـ در کنار قبر او برپا شده و چون بر روى قبر او ساخته نشده، مقبره نیست. از طرف دیگر، چون پس از مرگ شیخ، مزار او محل اجتماع مریدان و فرزندان وى بوده است، از این رو درگذشته به عنوان جماعت خانه مورد استفاده بوده که وجود چلّهخانههاى داخل آن نیز گواهى بر صحّت این ادّعاست و از طرف دیگر، به عنوان نمازخانه نیز مىتوانسته مورد استفادة زائران مزار شیخ قرار گرفته باشد.
مسجد عتیق: این بنا، در جنوب غربى گنبدخانه قرار دارد و مسجد جامعى به سبک شبستانى گنبددار شامل پنج رواق است که رواقهاى محورى آن، عریضتر از رواقهاى کنارى است. در مرکز بنا، گنبدى بر روى چهار تویزه زده شده بوده که بعداً ویران گردیده است. ابعاد کل بنا 50/25×19 متر است. در امتداد هر دو رواق، طاقهاى دو طبقه قرار دارد که طاقهاى سله دار (پاطاق کمى پیش آمده) آن به دو شیوة پرى (عمودى) و رومى (افقى) آجرچینى شدهاند. در داخل دیوارهای طبقة دوّم (جبهه غربى)، راهرویی تعبیه شده که چند دهانة آن را مسدود کردهاند. سقف این رواقها، با یک سرى تویزه و طاقهاى خوانچهپوش و پانیذ پوشیده شده است. با قضاوت بر روى آن چه که از بنا باقى مانده است، مىتوان گفت که تنها دو دهانة غرب گنبد ـ یعنى دو دهانة مقابل محراب ـ با گچبرى تزیین شده بوده است. تزیینات گچبرى مطبّق اسلیمى، لنگه طاقهاى رواق محراب را مزیّن میساخته است. پشت طاقهاى دور قوسىهاى بالا و پایین، با نواره کتیبه تزیین گشته و بدنه زیر لنگهها با طرحهاى آجرهاى بروى اندود گچ، منقوش شده است. گوشه ستونها داراى ستونچههایى با طرح مارپیچ است و محدوده طاقها با نوعى گچبرى مشخّص گشته است. بر روى یکى از پشت طاقهاى زیر گنبد، قطعاتى از کاشىهاى سفید و آبى قابل
ملاحظه است. چنین به نظر مىآید که کلیة این تزیینات،
در اطراف محوّطة محراب متمرکز بوده است. گچبرىها، نقشهای آجرى روى بدنة گچى و نوع کاشى، از نقطه نظر سبک، متعلّق به ثلث اوّل قرن چهاردهم میلادى است و از نظر مطالعة تطبیقى، مشابه آن را مىتوان در بسطام (1313 م)، سلطانیه (1305م) و اشترجان (1308 م) یافت. بانى این بنا
را رضى الدّین احمد متولّى جامى نوشتهاند و تاریخ آن را
720 هـ . ق دانستهاند.
ایوان: ایوان با ارتفاعى در حدود 30 متر در برابر گنبد قرار گرفته و با قوس هشت قسمتى و سقف نیم گنبدى کاربندى شده است و در طرفین ایوان، مسجد کرمانى و مسجد گنبدى سفید قرار گرفته که از داخل ایوان، دو درگاه به آنها راه دارد. دو گلدستة کوتاه شش ضلعى در بالاى ایوان جاى گرفته که ساخت آنها را به شخصى به نام «شیخ اسماعیل خان مستوفى الممالک» که مستوفى کل کابل و قندهار در زمان نادرشاه است، نسبت مىدهند.
نماى پشتی ایوان، شامل دو بخش مىشود: نخست، قسمتى که طاق ایوان را در بر مىگیرد و مستقل از گنبدخانه است. پس از این قسمت، دیوارة پشت پیشانى ایوان قرار گرفته است که در دو طرف آن، بدنة شش ضلعى منارهها قرار دارد و در هر یک از آنها، درى تعبیه شده که از آن طریق مىتوان به رواق پشت ایوان راه یافت. دیگری قسمت مأذنههایى است که کوچکتر از بدنة زیرین خود ساخته شدهاند و نیز
دیوار انتهایى پشت ایوان که از ضخامت کمترى برخوردار است و در پشت آن ـ در فواصل معیّن ـ پشت بندهاى آجرى ساخته شده است.
در تزیین ایوان، از کاشىکارى و گچبرى استفاده شده است. در این ایوان، دو نوع کاشىکارى متعلّق به دو دورة مختلف به کار رفته است؛ نخست، کاشىهاى فیروزهاى شش گوش منقوش که با نقوش گل و برگ و ستاره 16 پر به رنگهاى سیاه، لاجوردى و فیروزهاى بر زمینه سفید تزیین شدهاند و کاشىهاى فیروزهاى رنگ مثلثی کوچک که با نقوش اسلیمى و به رنگ سیاه منقوش شده و چهارگوشه کاشىهاى شش گوش بزرگ را پر کردهاند. نوع دوّم، کاشى کارى معرّق دورة صفوى (1022 هـ . ق) است که تمامى نماى ایوان، از اسپر و پیشانى آن گرفته تا زیر قوس را با نقوش هندسى، حیوانى، گیاه و کتیبههاى ثلث با رنگهاى سفید، سیاه، آبى، فیروزهاى، لاجوردى، سبز روشن، قهوهاى روشن و سیر و زرد پوشاندهاند. علاوه بر کاشىکارى، از گچبرى نیز در چند جاى ایوان استفاده شده که همه، متعلّق به یک دوره نیستند. بانى این بنا، «شمس الدّین مطهّر بن شهاب الدّین اسماعیل بن قطب الدّین محمّد بن شمس الدّین مطهّر بن احمد جامى» بوده است که قبل از اتمام آن، فوت کرده و کار او توسّط پسرش «غیاث الدّین بن مطهّر» به اتمام رسیده است. به نظر مىرسد نقشة اوّلیة بنا هیچ گاه کامل نشده است. دربارة تاریخ بنا مىتوان گفت که بناى ایوان در 720 هـ . ق انجام گرفته و در زمان معزالدّین، تغییراتى در آن به وجود آمده و کاشىکارى معرّق فعلى بنا، در سال 1022 هـ . ق در دورة شاه عبّاس صفوى صورت پذیرفته است.
خانقاه سراچه و مدرسة فریوند: این دو بنا در محوّطهاى واقع بودهاند که در حال حاضر توسّط حیاط کوچکى اشغال شده و در جانب شمالى گنبد قرار گرفته و داراى طاقنمایى در اطراف و دو ایوان مرکزى است. خانقاه و مدرسه، حدوداً در یک تاریخ احداث شدهاند. خانقاه، توسّط شهاب الدّین اسماعیل (متوفّاى 738 هـ . ق) ـ پدر شخصى که ساختمان ایوان را شروع کرد ـ برپا شده است. مدرسه، اثر وزیر خواجه علاء الدّین محمّد فریوندى بوده است که در جریان قیام سربداران در همان سال، به قتل رسید. هر دو بنا، احتمالاً به منظور ایجاد ساختمان جدیدتر در سالهاى بعد تخریب گشته است. بدون انجام کاوشهاى علمى، اظهار نظر دربارة این که کدام یک از ساختمانهاى موجود و مجاور دیوار گنبد، مربوط به اوایل قرن چهاردهم میلادى است، مشکل است. بر مبناى گفتة مستوفى در «نزهة القلوب»، علاء الدّین محمّد، یک عمارت و گنبد عالى برپا ساخت. احتمالاً ابعاد حیاط موجود، انعکاسى از ابعاد حیاط مدرسه است. مراجعه به مآخذى از قرن پانزدهم میلادى دربارة محل دفن شهاب الدّین، مىتواند محدودة اصلى خانقاه را روشن سازد. این مأخذ، محل آن را در معبر بین سردر (ایوان) و گنبد سفید قرار مىدهد. احتمالاً این معبر، زمانى وابسته به خانقاه یا محوّطة سربازى در مجاور آن بوده است. این قبر، خیلى پیش از احداث گنبد سفید و احتمالاً قبل از سردر (ایوان)، در محل فعلى خود بوده است. از این رو، خانقاه مىتوانسته فضایى را که با معبر تطبیق مىکند و قبر بانى آن را در بر مىگرفته، اشغال کرده باشد. در پایان قرن چهاردهم میلادى و زمانى که گنبد سفید در دست احداث بوده است، بدون آن که وضعیّت قبر تغییری پیدا کند، تخریب خانقاه ضرورت یافته لذا قبر او را ادغام مىکنند.
مسجد کرمانى و گنبد سفید: این دو بنا، در شمال و جنوب ایوان واقع شدهاند و از طریق دو درگاه واقع در ایوان، مىتوان به داخل آنها راه یافت. مسجد کرمانى با ابعاد 70/10×17
متر داراى شاهنشینی در وسط هر ضلع و سه حجره (چلّه خانه) در اضلاع غربى و شرقى است. در شاه نشین غربى آن، محراب گچبرى پرکار و نفیس، و در مقابل آن، قبرى منسوب به استاد کرمانى ـ سازندة محراب ـ قرار دارد. سقف این بنا، شامل پنج قسمت است: دو شاه نشین شمالى و جنوبى با پوشش نیم گنبدى که در جلوى هر کدام، دو تویزه با طاق خوانچه پوش قرار دارد و سرانجام در مرکز بنا، بر روى چهار تویزه، گنبد کوچکى زدهاند که بعداً بازسازى شده است. در زیر این گنبد، در کف مسجد، سردابى با نقشة مربّع که داخل آن سه تابوت قرار داشت، کشف گردیده که هویّت مدفونان مشخّص نیست.
تزیینات داخل بنا، شامل تعدادى قوس تزیینى در اطراف حجرهها و گچبرىهایى به شکل مقرنس در بالاى در چلّه خانه است. در بالاى این قسمت و در کمرگاه بنا، کتیبهاى به خط ثلث، بنا را دور مىزند و در بالاى آن، مقرنس کارى بسیار زیبایى به کار رفته که در طاق شاه نشینها قرار دارد و در پایین مقرنسهاى شمالى و جنوبى، جمعاً هشت لوح گچبرى مشبّک وجود داشته که امروزه، هفت لوح آن باقى مانده است. در میان تزیینات این مسجد، محراب گچبرى شاهنشین غربى، از اهمیّت خاصى برخوردار است که داراى نقوش مختلف گیاهى و خطى و هندسى پر نقش است.
نماى خارجى مسجد کرمانى که رو به صحن اصلى مزار قرار دارد، متشکل از چهار طاقنما و قابهاى سادة آجرى در حد فاصل آنهاست که از این میان، دو طاقنمایى که بعد از ایوان قرار گرفتهاند، داراى مقرنس کارى با اسلوب به کار رفته در داخل بنا هستند و حواشى آنها نیز داراى گچبرىهایى نظیر نمونههاى داخل بناست. در خصوص تاریخ ساخت این بنا، نمىتوان اظهار نظر دقیقى داشت؛ اما احتمال بیشترى وجود دارد که این بنا، به نیمة دوّم قرن هشتم هـ . ق متعلّق باشد.
گنبد سفید: بناى کوچکى به ابعاد 60/4×10 متر است که در جبهة شمالى ایوان و متقارن مسجد کرمانى واقع شده است و از طریق درى که داراى طاقنمایى در بالاى آن است و در سمت راست داخل ایوان قرار دارد، مىتوان به داخل آن راه یافت. این بنا داراى دو شاه نشین در شمال و جنوب است که شاه نشین جنوبى، داراى مقرنس کارى زیبایى شبیه مسجد کرمانى است که بر اساس آن، شاهنشین شمالى را بازسازى کردهاند. علاوه بر این، شاهنشینهاى شرقى و غربى نیز مقرنس کارى زیبایى دارند. در وسط بنا و بر روى تویزهها، گنبد کوچکى که گوشه سازى و چند نورگیر دارد، قرار گرفته است. در طرفین شاهنشین شرقى، دو درگاه کوچک قرار دارد که به طاقنماهاى بیرونى راه داشتهاند.
تزیینات نماى داخلى بنا، شامل مقرنس کارىهاى شاهنشینها و قوسهاى تزیینى ـ مانند مسجد کرمانى ـ و چند کتیبه به خط کوفى و به شیوه به رنگ قهوهاى است که در داخل بنا و ابتداى ورودى قرار دارند. این کتیبهها که در اطراف یک زمینة شطرنجى شدة ناتمام قرار گرفتهاند، شامل سورههاى فاتحه و اخلاص بودهاند که قسمت اعظم آنها از بین رفته است. نماى بیرونى مسجد نیز شامل دو طاقنما با مقرنس کارىهایى همانند طاقنماهاى بیرونى مسجد کرمانى بوده است که در زمان احداث گنبد سبز و نماسازى آن (844 هـ . ق)، جلوى این طاقنماها را تیغه کرده و روى آن را با کاشى کارى معقلى تزیین کردهاند. در داخل بنا، چند
قبر وجود دارد که یکى از آنها منسوب به «شهاب الدّین اسماعیل جامى» ـ بانى سراچه (736 هـ . ق) ـ و دو قبر
دیگر در ابتداى ورودى، منسوب به دختران شیخ جام است. قبر دیگر نیز به تاریخ 1066 هـ . ق و متعلّق به «محمّد على ولد سالار» است. این بنا نیز متعلّق به اواسط قرن هشتم هجرى قمرى است.
خانقاههاى تیمور: به نظر مىرسد که دو خانقاه در خارج محوّطة زیارتگاه و شرق آن توسّط تیمور ساخته شده بوده که امروزه هیچ گونه اثرى از آنها در این محوّطه که توسّط دروازه و آب انبار سرپوشیدهاى که روبروى آن قرار دارد، اشغال شده، وجود ندارد و بناهاى نامبرده نیز با توجّه به کتیبههاى خود، مربوط به دورة ناصرالدّین شاه و به تاریخ 1270 هـ . ق هستند. البته بر اساس کتیبه، اصل این بنا مربوط به دورة شاه عبّاس صفوى بوده که در دورة ناصرالدّین شاه تعمیر گردیده است.
مدرسة امیر جلال الدّین فیروز شاه / گنبد سبز: گنبد سبز که بخشى از مدرسة فیروز شاه بوده، در ضلع شمالى صحن مزار شیخ احمد جامی واقع شده است. این بنا، شامل یک هشتى با گنبدى دو پوسته و اتاق کوچکى در کنار آن با نماى کاشىکارى شیوة معقلى است. گنبد سبز، داراى گنبد خانهاى چهار طاقى شکل به ابعاد 5/10×5/10 متر با چهار شاهنشین و دو طاقنما در شاهنشینهاى شرقى و غربى است که در طاقنماى غربى آن، محرابى قرار داشته و امروزه تنها قسمتى از حاشیة قوس آن برجاى مانده است. بر فراز طاق درگاههاى شمالى و جنوبى که هر دو به منزلة ورودى بنا محسوب مىشوند، دو طاق سوار کردهاند که نورگیرى در هر یک از آنها جاى داده شده است. مهمترین بخش بنا، سقف
بناست که با به کارگیرى سه کنجها و کاربندى، به شیوهاى بسیار بدیع و زیبا پوشیده شده و بر فراز آن، گنبدى
آوگونه سوار است.
در کنار این بنا و در ضلع شرقى آن، بناى دیگرى به ابعاد 5/3×7 متر قرار دارد که داراى دو شاه نشین در جبهههاى شرقى و غربى و محرابى با طرح نیمه هشت وجهى ـ شببیه محراب مزار مولانا در تایباد ـ با حاشیهاى از گچبرى با طرح مضرس است و سقف آن که بر فراز چهار قوس قرار گرفته، داراى کاربندى 12 ضلعى است. این بنا نیز داراى دو ورودى، یکى در جنوب و دیگرى در شمال است که درِ شمالى آن به ایوان عمیقى با دهانهاى به عرض 60/5 متر باز مىشود که تنها قسمتى از خیز طاق آن برجاى مانده است. این بنا، داراى گنبد دو پوستة آوگونهاى با ساقهاى بلند است و حد فاصل دو پوسته را خشخاشى زدهاند که با چوبهایى به یکدیگر کلاف شدهاند. این بنا، داراى تزیینات کاشىکارى زیبایى است. این مدرسه توسّط جلال الدّین فیروزشاه در سال 844 هـ . ق بنا گردیده است. اما به نظر مىرسد که کار آن ناتمام مانده باشد.
مسجد نو: این مسجد، در جانب شرقى مزار واقع و با یک مقصوره چلیپاشکل و شبستانهاى ستوندار طرفین آن و یک حیاط کوچک مستطیل شکل مشخّص مىشود. رواق شرقى، با مسجد عتیق پیوند خورده و براى این کار، الزاماً بخشى از آن و احتمالاً بناهاى مغولى شمال مجموعه، تخریب شده است. درى که جایگزین محراب گنبد شده، ورودى به مسجد جدید را فراهم ساخته است. دیوارههاى تکیه حیاط، طاقهاى رواقها و شبستانهاى طرفین گنبد مقصوره و تزیینات زیر گنبد، نسبتاً جدید هستند. تنها بخش اصلى مسجد به نظر مىرسد که گنبد مقصوره باشد. ظاهراً این مسجد نیز توسّط جلالالدّین فیروزشاه در سال 846 هـ . ق ساخته شده است. بر روى کاشى خشتى فیروزهاى رنگى به ابعاد 25×25 سانتىمتر که در زیر قوس ایوان شرقى مسجد جامع، در پشت دیوار غربى گنبدخانه نصب شده، کتیبهاى به خط ثلث و به رنگ سفید بر زمینة فیروزهاى، حاوى عبارت: «عمل العبد الضعیف حاجى زین ابن محمود الجامع الشیرازى سنة 846» دیده مىشود.
مدرسة امیر شاه ملک: این مدرسه، از آثار نیمة اوّل قرن نهم هجرى بوده که سابقاً در جنوب مجموعه قرار داشته و در حال حاضر، توسّط ساختمان جدید که بخشى از مزار به شمار مىآید، جایگزین شده است.
مجموعة بناهاى تربت جام، به شمارة 174 و در تاریخ 15/10/1310 به ثبت آثار ملّی و تاریخى رسیده است.
- ۲۸۵۷
- ادامه مطلب