- شنبه ۲۲ شهریور ۹۳
این آرامگاه با شکوه، در شرق آرامگاه امامزاده محمّد محروق و ابراهیم قرار دارد. این محل، سالیان متمادى، از یادها رفته بود و شاید اگر وجود امامزاده محروق نبود، قبر خیّام نیز به طور کلّى محو و نابود مىشد. در سال 1341هـ . ش انجمن آثار ملّى، در فاصلة 100 مترى شمال امامزاده ]دقیقاً شمال شرق[، بناى یادبود این حکیم بزرگ را بنا کرد. این بناى عظیم با استحکام زیاد از آهن و سنگ به صورت گنبدى رفیع با ده پایه بر روى زمین ساخته شده که پایهها با اشکال هندسى و لوزىهاى بزرگ و کوچکى به یکدیگر متّصل شده و گنبد تشکیل یافته است. سبک این بنا، مخلوطى از سبک معمارى شرق و غرب و شاید الهامى از اندیشة خیّام و نکات هندسى و ریاضى است که خیّام مقامى والا در آن علوم داشته است. بر اطراف پایههاى گنبد، هرمهایى از سنگهایى بزرگ و آبنماهایى سنگى ساختهاند که داخل آنها کاشىکارى شده است. در قسمت غرب آرامگاه، مجموعهاى از کتابخانه و موزه و مهمانخانه وجود دارد.
ابو الفتح عمر بن ابراهیم خیّام یا خیّامى نیشابورى، مشهور به حکیم عمر خیّام، فیلسوف، ریاضى دان، ستاره شناس و شاعر قرن پنجم هجرى قمرى / قرن دوازدهم میلادى است. شهرت او گر چه بیشتر به شاعرى است اما در واقع خیّام، فیلسوف و ریاضى دان بود که به آثار ابو على سینا پرداخت و یکى از خطبههاى معروف او را در باب یکتایى خداوند به فارسى ترجمه کرد. اوّلین اشارهاى که به شعر خیّام شده، صد سال پس از مرگ اوست. نوشتهاند، که خیام را به تدریس و نوشتن کتاب رغبت چندانى نبود. شاید به دلیل آنکه شاگردان هوشمند برگزیدهاى پیرامون خود نمىیافت و چه بسا از آن جهت که اوضاع روزگار خود را،که مقارن حکومت سلجوقیان و مخالفت شدید با فلسفه و زمان رونق بازار بحثها و جدلهاى فقیهان و ظاهر بینان بود، شایسته ابراز اندیشههاى آزاد و بلند نمىدید. با این همه، از او نوشتههاى بسیار بر جاى مانده که در قرون وسطى به لاتین ترجمه شد و مورد توجه اروپائیان قرار گرفت. رسالة وى در جبر و مقابله و رسالهاى دیگر، که در آن به طرح و پاسخگویى به مشکلات هندسه اقلیدس پرداخته، از جمله مشهورترین آثار ریاضى اوست.
خیّام، منجّم بود و تقویم امروز ایرانى، حاصل محاسباتى است که او وعدهاى از دانشمندان دیگر، در زمان جلال الدین ملک شاه سلجوقى انجام دادهاند و به نام وى تقویم جلالى خوانده مىشود. خیام، در باب چگونگى محاسبات نجومى خود رسالهاى نیز نوشته است. وى، علاوه بر ریاضى و نجوم، در فلسفه، تاریخ جهان، زبانشناسى و فقه متبحّر بود. علوم و فلسفه یونان را تدریس مىکرد و دانشجویان را به ورزش جسمانى و پرورش نفس تشویق مىکرد. از همین رو،بسیارى از صوفیان و عارفان زمان او را به خود نزدیک مىیافتهاند. خیام سفرهاى طولانى به سمرقند و بلخ و هرات و اصفهان کرد و همه جا را با روشنى تمام در باب حیرت و سرگشتگى فلسفى خویش سخن مىگفت. رسالهاى در کیفیّت معراج، رسالة دیگر درباره علوم طبیعى و کتابهاى بسیار به زبانهاى فارسى و عربى حاصل زندگى نسبتا طولانى اوست. از آثار معروف فارسى منسوب به عمر خیام، رساله نوروز نامه است که با نثرى ساده و شیوا، پیدایى نوروز و آداب برگزارى آن را در دربار ساسانیان بازگو نموده است. او در این رساله با شیفتگى تمام دربارة آیین جهاندارى شاهنشاهان کهن ایرانى و پیشهها و دانش هایى که مورد توجّه آنان بوده سخن رانده و تنى چند از شاهان داستانى و تاریخى ایران را شناسانده است.
شعر خیام، در قالب رباعى، شعرى کوتاه، ساده و بدون هنرنمایىهاى فضل فروشانه و در عین حال حاوى معانى عمیق فلسفى و حاصل اندیشه آگاهانه متفکرى بزرگ در مقابل اسرار عظیم آفرینش است. تعداد واقعى رباعیات خیام را حدود هفتاد دانستهاند، حال آن که بیش از چند هزار رباعى به او نسبت داده مىشود. در دنیاى ادب و هنر بیرون از مرزها، خاصه در جهان انگلیسى زبان، خیام معروفترین شاعر ایرانى است که شهرتش از محافل علمى و ادبى بسیار فراتر رفته است. این شهرت مرهون ترجمة رباعیات او به وسیله ادوارد فیتز جرالد شاعر انگلیسى است. اوست، که در قرن نوزدهم میلادى، افکار بزرگ فیلسوف و شاعر را به جهانیان شناساند و موجب توجه همگان به این اعجوبه علم و هنر گردید.
خیام در سال 429 هـ . ق در نیشابور به دنیا آمد. بعدها به دلیل آنکه پدرش خیمه دوز بود، به خیام معروف شد. کمتر مىنوشت و شاگرد مىپذیرفت، وى براى کسب دانش به خراسان و عراق نیز سفر کرد. به واسطه تبحّر و دانش عظیمى که در ریاضیّات و نجوم داشت از سوى ملکشاه سلجوقى فراخوانده شد، ملکشاه به او احترام مىگذاشت و خیام نزد او قرب و منزلت ویژهاى داشت. او بنا به خواست ملکشاه در ساخت رصدخانه ملکشاهى و اصلاح تقویم با سایر دانشمندان همکارى داشت. حاصل کارش در این زمینه تقویم جلالى آن است که هنوز اعتبار و رواج دارد و تقویم او از تقویم گریگور یابى دقیقتر است.
در حدود دوازده اثر از خیام در علم و فلسفه به جاى مانده است، اما همین آثار اندک، وى را در سراسر جهان به شهرت رسانده است. از مهمترین آنها کتاب جبر اوست که بهترین اثر در نوع خود در ریاضیات است. از دیگر آثار او مىتوان به رساله فى شرح ما اشکال من مصادرات اقلیدس، رساله فى ابراهین على المسائل الجبر و المقابله (جبر خیام)، میزان الحکم
رساله الکون و التکلیف، الجواب عن ثلاث مسائل الضیاء
العقلى، رساله فى الوجود، رساله فى کلیّة الوجود، نوروز نامه
و کتاب الزیج الملکشاهى که به رومى نیز ترجمه شده است. اشعار خیام بیشتر به زبان پارسى و تازى هستند. مضمون عمدة رباعیات خیام شک و حیرت، توجّه به مرگ و فنا
و تذکّر در مورد مغتنم شمردن عمر آدمى است. خیام در سال 517 هـ . ق چشم از جهان فرو بست. وى را در زادگاهش نیشابور به خاک سپردند.
خیام و علم ریاضیات: دستاوردهاى علمى خیام براى جامعه بشرى متعدّد و بسیار درخور توجّه بوده است. وى براى نخستین بار در تاریخ ریاضى به نحو تحسین برانگیزى معادلههاى درجه اول تا سوم را دسته بندى کرد، و سپس با استفاده از ترسیمات هندسى مبتنى بر مقاطع مخروطى توانست براى تمامى آنها راه حلّى کلّى ارائه کند. وى، براى معادلههاى درجه دوّم هم از راه حل هندسى و هم از راه حل عددى استفاده کرد، اما براى معادلات درجة سوّم تنها ترسیمات هندسى را به کار برد؛ و بدین ترتیب توانست براى اغلب آنها راه حلّى بیابد و در مواردى امکان وجود دو جواب را بررسى کند. اشکال کار در این بود که به دلیل تعریف نشدن اعداد منفى در آن زمان، خیام به جوابهاى منفى معادله توجه نمىکرد و به سادگى از کنار امکان وجود سه جواب براى معادله درجه سوم رد مىشد. با این همه تقریبا چهار قرن قبل از دکارت توانست به یکى از مهمترین دستاوردهاى بشرى در تاریخ جبر بلکه علوم دست یابد و راه حلّى را که دکارت بعدها (به صورت کاملتر) بیان کرد، پیش نهد. خیام همچنین توانست با موفقیت تعریف عدد را به عنوان کمیتى پیوسته به دست دهد و در واقع براى نخستین بار عدد مثبت حقیقى را تعریف کند و سرانجام به این حکم برسد که هیچ کمیتى، مرکب از جزءهاى تقسیمناپذیر نیست و از نظر ریاضى، مىتوان هر مقدارى را به بى نهایت بخش تقسیم کرد. همچنین خیام ضمن جستجوى راهى براى اثبات «اصل توازى» (اصل پنجم مقاله اول اصول اقلیدس) در کتاب شرح ما اشکل من مصادرات کتاب اقلیدس (شرح اصول مشکل آفرین کتاب اقلیدس)، مبتکر مفهوم عمیقى در هندسه شد. در تلاش براى اثبات این اصل، خیام گزارههایى را بیان کرد که کاملا مطابق گزاره هایى بود که چند قرن بعد توسط والیس و ساکرى ریاضیدانان اروپایى بیان شد و راه را براى ظهور هندسههاى نا اقلیدسى در قرن نوزدهم هموار کرد. بسیارى را عقیده بر این است که مثلث حسابى پاسکال را باید مثلث حسابى خیام نامید و برخى پا را از این هم فراتر گذاشتند و معتقدند، دو جملهاى نیوتن را باید دو جملهاى خیام نامید. البته گفته مىشود بیشتر از این دستور نیوتن و قانون تشکیل ضریب بسط دو جملهاى را چه جمشید کاشانى و چه نصیر الدین توسى ضمن بررسى قانونهاى مربوط به ریشه گرفتن از عددها آوردهاند.
خیام و علوم دیگر: استعداد شگرف خیام سبب شد که وى در زمینههاى دیگرى از دانش بشرى نیز دستاردهایى داشته باشد. از وى رسالههاى کوتاهى در زمینههایى چون مکانیک، هیدرو استاتیک، هواشناسى، نظریه موسیقى و غیره نیز بر جاى مانده است. اخیرا نیز تحقیقاتى در مورد فعالیّت خیام در زمینة هندسه تزئینى انجام شده است که ارتباط او را با ساخت گنبد شمالى مسجد جامع اصفهان تأئید مىکند. تاریخ نگاران و دانشمندان هم عصر خیام و کسانى که پس از او آمدند، جملگى بر استادى وى در فلسفه اذعان داشتهاند، تا آنجا که گاه وى را حکیم دوران و ابن سیناى زمان شمردهاند. آثار فلسفى موجود خیام به چند رسالة کوتاه اما عمیق و پربار محدود مىشود. آخرین رسالة فلسفى خیام مبیّن گرایشهاى عرفانى اوست. اما گذشته از همه اینها، بیشترین شهرت خیام در طى دو قرن اخیر در جهان به دلیل رباعیات اوست که نخستین بار توسّط فیتز جرالد به انگلیسى ترجمه و در دسترس جهانیان قرار گرفت و نام او را در ردیف چهار شاعر بزرگ جهان یعنى هومر، شکسپیر، دانته و گوته قرار داد. رباعیات خیام به دلیل ترجمه بسیار آزاد (و گاه اشتباه) از شعر او موجب سوء تعبیرهاى بعضا غیر قابل قبولى از شخصیّت وى شده است. این رباعیات بحث و اختلاف نظر میان تحلیل گران اندیشه خیام را شدّت بخشیده است. برخى براى بیان اندیشه او تنها به ظاهر رباعیات او بسنده مىکنند، در حالى که برخى دیگر بر این اعتقادند که اندیشههاى واقعى خیام عمیقتر از آن است که صرفا با تفسیر ظاهرى شعر او قابل بیان باشد. خیام پس از عمرى پر بار سرانجام در سال 517 هجرى (طبق گفته اغلب منابع) در موطن خویش نیشابور در گذشت.
این بنا، به شمارة 1175 و در تاریخ 18/9/1354 به ثبت آثار ملّی و تاریخى رسیده است.
- ۱۷۰۹
- ادامه مطلب