- سه شنبه ۲۵ شهریور ۹۳
یکى از مزارات قدیمى و مورد احترام اهالى محلاّت، امامزاده یحیى و فضل الرضا است. بقعة این امامزاده، در کوى بالاى شهر (که اینک به خیابان گلستان تغییر نام داده) پشت بوستان ایرانشهر، در میان گورستان عمومی شهر محلّات واقع شده است.
ساختمان بقعه، شامل صحنى وسیع و حجرههایى در اطراف است. پلان بقعه، داراى طرح صلیبى مرکب از دو فضاى رومىپوش است. سقف آن به صورت عرقچینى به ارتفاع هفت متر پوشش شده و در هر ضلع بقعه، شاهنشینى است که از آن درى به خارج راه مىدهد، به جز شاهنشین شرقى که محل نصب محراب است. محراب این بنا از آثار ارزشمند و معتبر گچبرى قرن چهارم به شمار مىرود. بلندى آن، 3 و پنهاى آن، 2 متر است، طرح کلّى آن، دو پایه در دو طرف و دو قائمة نیم برجى در داخل و طاقبندى دو قوسى تودرتو است. روى دو پایه، بر روى زمینة گل و بوته، سورة فتح نقش بسته است. و در دنبالة نام بانى، در قسمت پایین محراب، این جمله دیده مىشود: «فی ایّام أمیرالمؤمنین رضی اللَّه عنه سنة ثلثین». این نوشته، با توجّه به تاریخ و کاربرد خط ثلث در آن، با سنة ذکر شده که سال سى هجرى است، مطابقت ندارد و احتمالاً کلمة «ثلثمائه» یا «أربعمائة» از دنبالة آن حذف شده است.
در آن صورت، سال 330 یا 430 هـ. ق، سال متناسبى براى زمان ایجاد محراب خواهد بود. این محراب، در ابتدا روى اسپر شاهنشین جنوبى قرار داشته است و چون در آنجا مىخواستهاند درى بگشایند، محراب را قطعه قطعه کرده و از آن ضلع به جاى فعلى انتقال دادهاند. در جریان کار، قسمتى از محراب مىشکند و از بین مىرود، یا احتمالاً دزدیده مىشود.
بر فراز جرز شرقى بقعه، لوحى از کاشى نصب شده که دربارة شخصیّت امامزادگان بر آن چنین نوشته شده: «هذه الروضة الشریفة المنوّرة و المشهد المقدّسة للسیدیّن الشریفین الحسیبین النسیبین یحیى بن الإمام الهمام موسى الکاظم و فضل الرضا على آبائهما التحیّة والثناء عمل سیّد حسن کاشى العبد أحمد و محمود محلاّتى فی سنة» و بقیّة آن خوانده نمىشود. بر روى مرقد، صندوق منبّتى از آثار دوران شاه طهماسب صفوى قرار دارد که در سالهاى پیش، با رنگ زدن بر روى آن و سیاه کردن حرفهاى کتیبه، بر آن لطمه وارد ساختهاند. در روى صندوق، چنین مىخوانیم: «طبعه استاد غیاث الدّین علی بن استاد محمّد بن استاد بابا علی نجّار اصفهانی کتبه العبد بهزاد بن أحمد کمال کاتب وقف کرد بنده شاه ولایت امیر ولى بن سلطان محمود بن پیر حسین المحلّاتى سنة سبعین و تسعمائة» (970).
محراب امامزاده یحیی به شمارة 1306 و در تاریخ 15/09/1355 به ثبت آثار ملّی و تاریخی رسیده است.
طبق نوشتة کاشی جرز شرقی بقعه، دو تن از فرزندان امام موسى کاظم به نامهاى یحیى و فضل مدفون مىباشند که به بررسی آن خواهیم پرداخت.
در ایران اسلامى، بالغ بر شصت بقعه به نام یحیى وجود دارد که غالب آنان به فرزندان بلافصل امام موسى کاظم و یحیى بن زید شهید انتساب دارند که اثبات هر کدام، در حکم نفى دیگرى خواهد بود و ما شرح حال تمام این بقاع متبرکه را در کتاب قیام یحیی بن زید اشاره کردهایم.
اکثر مورّخان بزرگ اسلامى، براى امام موسى کاظم فرزندى به نام یحیى و فضل قایل هستند.
ابن عنبه، دربارة یحیى بن موسى مىنویسد: «لم یعقّبوا بغیر خلاف؛ هم عبدالرحمن، و عقیل، والقاسم، و یحیى».
بدون هیچ اختلافى، عبدالرحمن و عقیل و قاسم و یحیى از فرزندان امام موسى ، نسل ندارند. امّا مرحوم محمّد کاظم یمانى نسّابه، از اعلام قرن نهم هجرى مىنویسد:
«وأما یحیى بن الکاظم ، فأولد بنین وبنات إنقرضوا، ویقال: لهم عقب»
یحیى پسر امام کاظم ، داراى پسر و دختر بوده که منقرض شدند، اما برخى گفتهاند که براى آنان نسل است.
به هر حال، در کتب انساب و تواریخ، هیچ اشارهاى به هجرت یحیى بن موسى به ایران نشده، و انتساب هر بقعة به نام وى، بدون مدرک و مأخذ مىباشد.
همچنین دربارة فضل بن موسى ، در کتب انساب اطّلاعات چندانى در دست نیست. برخى نام وى را در عدد فرزندان امام موسى کاظم نمىآورند، عدّهاى دیگر مدفن آن حضرت را در آوه نوشتهاند.
عبدالجلیل قزوینى مىنویسد:
«شهادتگاه و آرامگاه عبداللَّه و فضل و سلیمان، فرزندان امام موسى کاظم ، در آبه است. محل قبور این عزیزان نورانى و پر از قبور علماء و فقهاست...».
باید بگوییم که اطّلاعات ما دربارة فضل و سلیمان، دو فرزند امام هفتم بسیار اندک است و جز این که مادرشان «اُمّ ولد» (کنیز) بوده، چیز بیشترى نمىدانیم. از طرفى قدیمىترین مدرکى که چنین ادّعا نموده، همان عبدالجلیل قزوینى رازى متوفّاى 556 هـ. ق. است که معلوم نیست از کجا این ادّعا را نموده و مدرک وى چه بوده است؟
به هر حال، وجود مزارات فراوان به نام فضل و یحیى، فرزندان امام موسى کاظم در ایران، باعث مىشود که مزار کنونى در محلاّت زیر سؤال رود، خصوصاً هیچ مدرکى نیز بر این ادّعا اقامه نشده و از طرفى، مدارکى در دست است که مدفونان در بقعه، از احفاد امام جواد مىباشند.
مرحوم عبّاس فیض ، پس ازبیان توصیف معمارى بقعه، مىنویسد: «نسب شاهزاده یحیى را در الواح موجوده، فرزند بلافضل امام کاظم خوانده است که هرگاه گنبدى به نام یحیى بن موسى جعفر در بازار سبزوار وجود نداشت، بلافصلى او براى قبول، نزدیکتر مىنمود. اما با وجود مشاهد متعدّده منتسب به یحیى، در این امر بهطور قطع نمىتوان نظر داد. چنانکه فضل الرضا را هم فرزند همان امام ضبط کردهاند، در حالی که با تصریح صاحب مجالس المؤمنین بر دفن وى در آوه نمىتوان اظهار عقیده کرد.
پس اگر مدفونین در این مشهد را دو تن از احفاد امام
کاظم به اسامى یحیى و فضل بخوانیم، با مشکلاتى مواجه نمىگردیم، مخصوصاً که در میان سادات رضویّه عنوان
آل الرضا تا چند قرن متداول بوده است که باید معتقد شد که فضل هم از سادات رضویّه قرن چهارم است که به عنوان فضل آل الرضا یا فضل الرضائیّه خوانده مىشده است. بنابراین، باید گفت که فضل الرضا از جمله خاندان موسى مبرقع بوده است». وى در جاى دیگر از کتاب خود مىنویسد:
«از این خاندان [رضائیّه]، در قرن چهارم افراد بسیارى در محلاّت متوطّن بودهاند».
احتمال مرحوم فیض که خدا او را رحمت کند درست بوده است، منتهى منابعى که با آن ادّعاى خود را ثابت کند در دست نداشته است.
حسن بن محمّد بن حسن قمّى، که در سال 378 هـ. ق کتاب تاریخ قم را به تشویق صاحب بن عبّاد تألیف نموده بخشى از این کتاب را به ذکر طالبیّه که به قم آمدند اختصاص داده است، در بخشى از آن اشاره سادات حسینیه مىکند و از سادات رضائیه و از فرزندان امام رضا نام مىبرد و مىنویسد:
«أبوالحسن موسى بن أحمد، مردى فاضل و متواضع و متخلّص و سهل الجانب بوده است با عنوان جوانبى وحداثت سن، نقابت سادات علویّه به شهر قم و نواحى قم بدو مفوّض بوده است و قسمات و وظایف و رسوم و مرسومات و مشاهدات سادات آبه و قم و کاشان و خورزن مجموع به دست و اختیار و فرمان او بوده است و عدد ایشان در آن زمان از مردان و طفلان سیصد و سىویک نفر بوده است و ظیفه هر یک از ایشان در ماهى سه من نان و ده درم نقره بوده است...».
طبق این گزارش، غالب بقاع موجود در قم، کاشان، تفرش، محلاّت و نراق را باید از همین خاندان بدانیم زیرا ابن عنبه نیز مىنویسد: «یقال لولده الرضویّون و هم بقم إلاّ من شدّ منهم إلى غیرها» فرزندان موسى مبرقع را رضویّون مىگفتند و ایشان در قم بودند مگر تنى چند در غیر این شهر سکونت نمودند.
از این رو باید به احتمال مرحوم فیض، که صاحبان این مزار را از اولاد موسى مبرقع مىداند ایمان آورد، منتهى ایشان نتوانستهاند از واردین به شهر قم کسى را به نام یحیى از این خاندان در کتب انساب بیابند.
مرحوم ابوالحسن عمرى، در ضمن بیان فرزندان موسى مبرقع مىنویسد:
«یحیى بن أحمد أبی عبداللَّه بن محمّد أبی علی بن أحمد أبی علی بن موسى المبرقع بن الإمام جواد ، کان یحیى کریماً واسع الجاه مسکنه بقم».
وى مردى کریم و با حشمت و ساکن شهر قم بود. و اضافه مىکند که ابوالقاسم زید ملقّب به عمید شاعر براى او حدیث کرد که وى یحیى بن أحمد را در قم به قصیدهاى به نام
قافیّه مدح نموده است.
محمّد کاظم یمانى، از أعلام قرن نهم نیز از سکونت یحیى بن أحمد در قم خبر داده، منتهى از رحلت و مدفن او، سخنى به میان نیاورده است.
نگارنده، از آنجایى که از چنین بقعهاى در محلّات آگاهى نداشته، قبلاً در کتاب «انوار پراکنده» چنین احتمال داده که وى در بقعة چهل اختران قم مدفون است. اما با وجود این بقعه، دیگر جاى تردید نیست که از آنِ همین سیّدجلیل القدر یحیى بن احمد بن محمّد بن احمد بن موسى المبرقع بن امام جواد باشد. از آنجایى که پدر بزرگوار وى در روز پنجشنبه، نیمة صفر سال 358 هـ. ق وفات یافته، مىتوان وفات یحیى را در اواخر همین قرن احتمال داد.
دربارة شخصیّت مدفونِ دیگر در بقعه، با وجود پسوند الرضا، نگارنده معتقد است که برادرزادة همین امامزاده یحیى بن أحمد، به نام أبوالفضل علی بن أبی إبراهیم جعفر بن أحمد بن محمّد بن أحمد بن موسى المبرقع بن إمام جواد مىباشد.
از آنجایىکه استفاده از کنیه در قرون اوّلیة اسلامى متداول بوده و به خاطر تعظیم و تکریم اشخاص از آن استفاده مىنمودند، و از طرفى أبوالفضل از خاندان رضائیه قم بود، لذا کمکم أبوالفضل على الرضائیه به فضل الرضا شهرت یافته است. نگارنده، جزماً معتقد است که بقعة کنونى، مربوط به این سیّدرضوى است. و تا سندى معارض این ادّعا ثابت نشود همچنان بر آن معتقد است.
- ۱۸۱۰
- ادامه مطلب