- شنبه ۲۷ ارديبهشت ۹۳
بنای این مزار را باید از دوران شاهان صفوی و از نیمه نخستین این دوره به شمار آورد. (3) همچنانکه در لوح زیارتنامه این سیده جلیله نوشته شده او را «سکینه بنت امام موسی کاظم(ع)» و خواهر حضرت فاطمه معصومه(س) دانسته اند. (4) که علی التحقیق فاقد ارزش و عدم مداقه در مدارک مستند مبنی بر تعداد فرزندان امام موسی کاظم(ع) می باشد. چرا که به اتفاق جمیع مورخین و علماء سیره و رجال، امام موسی کاظم(ع) را فرزندی به نام «سکینه خاتون » نبوده، (5) و مدفون در بقعه مورد بحث شخصیتی سوای نوشته لوح زیارتنامه می باشد.
به هر حال، سکینه خاتون، سیده ای جلیله از نوادگان حضرت امام موسی کاظم(ع) بوده و در جلالت قدر و عظمت شان آن همین بس که بارگاه عظیمی برای وی برپا نموده اند و بروز کرامات و خوارق العاداتی که از ناحیه مقدسه این بی بی بر سر زبان اهالی جریان دارد، خود معرف شخصیت والای این علیا مخدره است.
نسب شریف سکینه خاتون
حضرت امام موسی کاظم(ع) فرزندی بنام «سکینه » نداشت و لذا شخصیت مدفون در این بقعه را هم نمی توان فرزند بلافصل امام(ع) دانست، کما اینکه اکثر بقاع متبرکه ایران را منسوب به فرزندان بلافصل ائمه: خصوصا امام موسی کاظم(ع) نموده اند که اصلی ندارد.
اما در مورد شخصیت مدفون در این بقعه باید گفت که مرحوم ناصرالشریعه در کتاب «تاریخ قم » (6) به نقل از کتاب «انوار المشعشعین » (7) می نویسد:
«بنابر احتمالی که بعضی داده اند محتمل است سکینه بنت حسین بن محمد بن علی بن قاسم بن عبدالله بن موسی الکاظم(ع) باشد که وی مادر سید مطهر بن علی بن سلطان محمد شریف است ».
در همین رابطه مرحوم عباس فیض در کتاب «بدر فروزان » (8) به نقل از انوار المشعشعین می نویسد:
«در قاسم آباد، چهار فرسخی قم، امامزاده ای مدفون است که آنرا سکینه خاتون بنت امام موسی الکاظم(ع) می نامند.
و محتمل است که او سکینه بنت حسین بن محمد بن علی بن قاسم بن عبدالله بن موسی الکاظم(ع) بوده باشد که وی مادر سید مطهر فرزند علی بن سلطان محمد شریف است که در قم بوده اند».
ولی آنچه نگارنده تحقیق و تتبع نموده این است که عبدالله بن موسی(ع) فقط از دو فرزند نسل منتشر شده و آن هم محمد و موسی می باشد، و این قول را اکثر علماء انساب از قرن سوم الی الآن پذیرفته اند. (9) وانگهی مرحوم فیض برای تقریب قول خود چنین نتیجه می گیرد که «عبدالله بن امام موسی(ع) را فرزند سومی هم به نام «قاسم » بوده ولی چون در کتاب «عمدة الطالب » از او نام برده نشده است معلوم می گردد که اعقاب او منقرض شده اند».
باید گفت که استدلال مرحوم فیض اصلی ندارد، چه اینکه علمای انساب اتفاق بر این دارند که وی فقط از دو فرزند خود به نام محمد و موسی نسل باقی گذاشته و نسل محمد بن عبدالله منقرض گشته است.
بنابراین می توان گفت که یا مرحوم صاحب انوار المشعشعین و یا مرحوم فیض در معرفی شجرنامه «سکینه خاتون » اشتباه نموده اند، زیرا اگر سکینه خاتون مادر سید مطهر باشد، بنابراین نسبش به «عبیدالله بن امام موسی کاظم(ع)» برمی گردد و تمام علماء انساب هم برای عبیدالله فرزندی به نام «قاسم » و از وی «موسی » و از موسی «قاسم » ثبت نموده اند. (10)
فی المثل، ابونصر نجاری در کتاب «سر السلسلة العلویه » (11) می نویسد:
«من ولد محمد بن علی بن قاسم بن موسی بن قاسم بن عبیدالله بن امام موسی کاظم(ع) ابوالحسن علی و ابوعبدالله حسین ابنا محمد بن علی بالری »
یعنی از محمد بن علی بن قاسم بن موسی بن قاسم بن عبیدالله، دو فرزند باقی ماند. که یکی به نام ابوالحسن علی و دیگری به نام ابوعبدالله حسین و هر دو ساکن شهرری بوده اند.
علامه نسابه ازورقانی، متوفای سال 615 ه.ق در کتاب «الفخری » (12) هم همین قول و نسب را پذیرفته است.
امام فخر رازی در کتاب «الشجرة المبارکه » (13) همین شجرنامه را عنوان کرده و اضافه می کند که نسل این امامزاده همه از بزرگان و نقباء و ساکنین شهرری بوده اند.
بنابراین معلوم می گردد که مدفون در بقعه جنت آباد قم:
اولا: فرزند بلافصل امام موسی کاظم(ع) نبوده است.
ثانیا: نسب او به قاسم بن عبدالله بن امام موسی کاظم(ع) برنگشته است.
ثالثا: اصلا به اتفاق جمیع علماء انساب، عبدالله فرزندی به نام قاسم نداشته است.
رابعا: شجرنامه سکینه خاتون به قاسم بن عبیدالله ختم می گردد.
لذا به جرات می توان گفت که مدفون در بقعه جنت آباد قم: «سیده جلیله سکینه خاتون بنت ابوعبدالله حسین بن محمد بن علی بن قاسم بن موسی بن قاسم بن عبیدالله بن امام موسی کاظم(ع)» خواهد بود.
بدلیل اینکه شهادت امام موسی کاظم(ع) در سنه 183 ه.ق به اتفاق جمیع مورخین صورت گرفته و اگر عبیدالله 10 سال از حیات پدر بزرگوارش را درک نموده باشد. و هر سه نسل بعد از او را یک قرن محسوب کنیم، بنابراین تولد سکینه خاتون در اوائل قرن پنجم بوده و معقول تر به نظر می رسد که زوجه فرزند سلطان محمد شریف باشد، چه که وی در سنه 429 ه.ق در قم وفات یا به شهادت رسیده است (14) و اگر شجرنامه منقول از فیض و ناصر الشریعه را قبول نماییم، سوای اینکه اشتباه است، اختلاف سنی سکینه خاتون با شوهرش به 60 سال خواهد رسید و این معمولا بعید است.
وانگهی مؤلف کتاب «الفخری » (15) تایید می نماید که «مطهر» فرزند علی (16) بن سلطان محمد شریف، خواهر زاده ابوالفتح محمد بن عبدالله الحسین است.
به عبارت دیگر ابوالفتح محمد و سکینه خاتون، هر دو فرزندان ابوعبدالله حسین می باشد و این احتمال ما و شجرنامه سکینه خاتون درست خواهدبود.
به دلیل اینکه مؤلف کتاب «الفخری » (17) صراحتا می نویسد: «امه (المطهر) سکینه بنت الحسین بن محمد بن علی بن القاسم بن موسی بن القاسم بن عبیدالله بن موسی الکاظم(ع)».
یعنی مادر مطهر فرزند علی، سکینه دختر حسین بن ... می باشد.
تعداد فرزندان و حالات همسر سکینه خاتون
همانطوری که بیان داشتیم، سکینه خاتون همسر ابوالحسن علی الزکی بن محمد الشریف است، وی نقیب شهرری بوده و شیخ اجل منتجب الدین قمی در وصف او فرموده است که:
«السید الاجل ذی الحسبین، ابوالقاسم علی بن ابوالفضل محمد» (18)
و منظور از «ذی الحسبین » آن است که علی الزکی هم از طرف پدر و هم از ناحیه مادر دارای شرف و مقام سیادت است، زیرا مادرش بنت ابی الحسن علی بن احمد موسوی است و نسب پدر بزرگوارش سلطان محمد شریف (19) هم به امام زین العابدین(ع) ختم می شود.
علی الزکی را از سکینه خاتون، دو پسر بجا مانده، یکی «سید مطهر» و دیگری «سید حسین » و در وصف حسین بن علی الزکی می نویسند:
«ابوالمعالی کمال الشرف حسین بن علی الزکی، مردی کریم و جواد و با مروت و سخاوت و دارای حشمت و جلال بوده است ». (20)
اکثر علماء انساب و رجال در وصف مطهر، برادر حسین بن علی الزکی، فصولی را در کتبشان ذکر نموده اند که چند نمونه از آن را تقدیم شما خوانندگان عزیز می نماییم.
نسابه قرن هفتم، از ورقانی متوفای بعد از 614 ه.ق در کتاب «الفخری » (21) درباره سید مطهر فرزند سیکنه خاتون و نوه سلطان محمد شریف می نویسد: «بالری السید الاجل المرتضی نقیب النقبا ذوالفخرین ابوالحسن المطهر ابن الزکی الفاضل النقیب ابی الحسن علی بقم...»
ابن عنبه، نسابه قرن نهم و متوفای 828 ه.ق درباره سید مطهر می نویسد: «السید المطهر ذی الفخرین بن علی الزکی، نقیب الری و قم و آمل » (22) امام فخر رازی، متوفای 606 ه.ق در کتاب «الشجرة المبارکه » (23) در همین باره می نویسد:
«السید الاجل المرتضی ذوالفخرین نقیب النقبا ابوالحسن المطهر، کان اوحد الدنیا فی الفضل و النبل و کرم النفس، جم المحاسن، حسن الاخلاق، له مائدة منصوبة مبذوله، وکان متکلما مناظرا مترسلا شاعرا، ولی نقابة الطالبیة بالری ».
سید مطهر، مردی جلیل و در فضل و بزرگواری و کرامت نفس، یگانه دنیا و تمام محاسن در او جمع بود. وی دارای اخلاق نیکو و سفره گسترده و از جمله علماء و متکلمین و نویسندگان و شعرا، عصر خود بود و نقابت سادات را در شهرری عهده داشته و مادر وی سکینه خاتون دختر حسین ... می باشد که خواهر مجدالدوله المطهر ذوالطرفین ابوالفتح محمد بن حسین است. شیخ اجل منتجب الدین قمی هم در وصف سید مطهر چنین می نگارد: «الصدر السعید، الشرف الدولة والدین، عز الاسلام والمسلمین، السید الاجل، الامام المرتضی الکبیر الاعلم الازهد، ذی الفخرین، نقیب النقباء، سید السادات، مطهر بن السید الاجل الزکی ذی الحسبین ابی القاسم علی ». (24)
پس معلوم گردید که سید مطهر از بزرگان سادات و صدور اشراف بوده و نقابت سادات و ریاست آن به وی محول گشته و در تمام فنون و علوم متبحر و دارای خطب و رسائل لطیف می باشد.
مطهر، دارای دو پسر به اسامی «محمد» و «علی » بوده و هر دو دارای کمالات نفسانی و عالم و زاهد و نقیب شده اند. (25)
از محمد بن مطهر، فرزندی به نام فخرالدین علی به دنیا آمد، که وی هم مثل اجدادش منصب نقابت طالبین در قم را دارا بود و برای وی هم پسری است به نام محمد که از اهل علم و فضل شمرده شده و دارای ریاست و جلالت بوده است.
و از محمد بن علی بن محمد بن مطهر، فرزند ارجمندی به نام یحیی به دنیا آمد که وی بسیار جلیل القدر بوده و نقیب طالبین در قم و ری و آمل را دارا بود، وی ملقب به عزالدین و مکنی به ابوالقاسم است که خوارزمشاه او را مقتول و شهید گردانید و در طهران مدفون و مقبره او مطاف مردم و محل نذورات و حاجات اهالی می باشد. (26)
دلائل مدفون بودن سکینه خاتون در قم «جنت آباد»
همانطوریکه در مبحث قبل اشاره گردید، سکینه خاتون، عروس محترمه سلطان محمد شریف است و خود آن حضرت در حکومت علاءالدوله کاکویه در ری رحلت نمود و جسد مطهرش را با کمال تجلیل و احترام به قم نقل داده و در کاخ و باغ تفریحگاه وی در شمال رودخانه بخاک سپردند که الآن این محل به کوی سلطان محمد شریف خوانده می شود. (27)
از مقدمه بالا چنین می توان احتمال داد که از آنجایی که علی بن سلطان محمد شریف از نقبای قم و ری پس از پدر بوده، و این ریاست به فرزند وی مطهر منتقل گشته; هنگامی که سکینه خاتون وفات یافت، وی را در جنت آباد قم، که یکی از دهات و مزارع معروف و سرسبز آن وقت قم بوده، (28) و یقینا سید مطهر در آن ملکی داشته، دفن نمودند و بر سر تربت او گنبدی برافراشته و بعدها نوادگان این سید جلیله بر سر تربت جده خود تعمیرات و توسعه هایی داده اند.
توصیف بقعه و بارگاه سکینه خاتون
بقعه مورد سخن از بناهای کهن و متین و مشتمل بر بقعه و سه ایوان و صحن می باشد. این گنبد به شهادت سبک بنا و قبه کلاخودی و آجری آن، از آثار قرن هشتم هجری و در عصر صفویه از گنبد آن با کاشیکاری معرق تزیین و ایوانهایی هم بر بنای اصلی افزوده گردید و چندین سال قبل هم، حجراتی در سه جانب بقعه و صحن ساخته شد که غالبا سطح آن در زیر شن روان باد آورده پنهان است.
اثر قابل توجه در این مزار، گنبد بزرگ و مرتفع آن است که بیشتر آرایش ساقه ورودی آن فرو ریخته است. روی گنبد هم با کاشی معرق بند اسلیمی خوش طرحی آراسته بود، که اکنون تنها چند قسمت مختصر آن باقی است.
گنبد به شکل کلاخودی بوده و ارتفاع آن 10 متر و قطر تقریبی آن 7 متر می باشد، که آرایش ساقه گنبد که مقداری بیشتر از آن از بین رفته، نخست یک ردیف کاشی خشتی زیبای زمینه طلایی، و سپس زیر آن کتیبه کمربندی گرداگرد با پهنای نیم متر از کاشی معرق بوده که بر آن سوره مبارکه جمعه به خط ثلث سفید نوشته شده، و تمام آن از جمله در پایان که جای رقم کاتب و سال تاریخ آن است فرو ریخته، و پس از آن در پایین کتیبه میان دو حاشیه بیست سانتی متری از نامهای «الله » «محمد» و «علی » به خط بنائی تزییناتی شده بود. (29)
در پایان از سازمان میراث فرهنگی استان قم تقاضا می شود که هر چه سریعتر به این آثار باستانی توجه کافی مبذول نمایند، چه اینکه در آینده نزدیک شاهد فرو ریختن گنبد آن خواهیم بود.
والسلام
پی نوشتها:
1- مؤلف کتاب گنجیه آثار قم، ج 2، ص 514 و تربت پاکان، ج 2، ص 173، زآلون آباد نوشته اند که ظاهرا این منطقه هم مثل قاسم آباد، ویران شده و بقعه مذکور جزء قریه جنت آباد محسوب شده است.
2- سفرنامه پیتردولاواله، ص 436 به نقل از تربت پاکان، ج 2، ص 173.
3- تربیت پاکان، ج 2، ص 173.
4- تاریخ قم، ناصرالشریعه، ص 140.
5- رجوع گردد به کتابهای ارشاد، ج 2، ص 244; تذکرة الخواص، ص 315; اعلام الوری، ج 2، ص 36; الفصول المهمه، ص 241; مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص 324; دلائل الامامه، ص 149; کشف الغمه، ج 3، ص 26.
6- تاریخ قم، ناصرالشریعه، ص 140.
7- انوار المشعشعین، ج 2، ص 154.
8- بدر فروزان، ص 58.
9- الفخری، ص 16; سراج الانساب، ص 82; سرالسلسلة العلویه، ص 44; تهذیب الانساب، ص 163; الاصیلی، ص 195; الفصول الفخریه، ص 68; عمدة الطالب، ص 252 و253; الشجرة المبارکه، ص 90.
10- تهذیب الانساب، ص 161.
11- سر السلسلة العلویه، ص 44.
12- الفخری، ص 17.
13- الشجرة المبارکه، ص 91.
14- انوار پراکنده، ج 1، ص 396: انجم فروزان، ص 149; گنجینه آثار قم، ج 2، ص 437.
15- الفخری، ص 17.
16- علی بن سلطان محمد شریف، همسر محترم سکینه خاتون.
17- الفخری، ص 34.
18- انجم فروزان، ص 150.
19- حالات سلطان محمد شریف در جلد اول، انوار پراکنده، ص 303 تا 322 مفصلا بیان شده به آنجا رجوع گردد.
20- الشجرة المبارکه، ص 118.
21- الفخری، ص 34.
22- عمدة الطالب، ص 284.
23- الشجرة المبارکه، ص 117.
24- انجم فروزان، ص 150.
25- الفخری، ص 35; الشجرة المبارکه، ص 118; الاصیلی، ص 225; عمدة الطالب، ص 284; تهذیب الانساب، ص 185.
26- همان.
27- گنجینه آثار قم، ج 2، ص 437; انجم فروزان، ص 14.
28- مرآت البلدان، ج 4، ص 369، فرهنگ دهخدا، ج 5، ص 6909.
29- تربت پاکان، ج 2، ص 173 و 174; گنجینه آثار قم، ج 2، ص 516 الی 518.
منبع: فرهنگ کوثر،اردیبهشت 1377، شماره
- ۲۷۳۱
- ادامه مطلب