- يكشنبه ۲۸ ارديبهشت ۹۳
13ـ سِتی پیر ـ مریم آباد. 765
14ـ زیارت پارس بانو (بونوپرس) ـ زرجوع. 767
غار شگفت یزدان.. 771
پیرانگاههای دیگر یزد. 772
15ـ دخمه زرتشتیان.. 773
مکانهای مذهبی زرتشتیان
تعداد قابل توجّهی از مردم استان یزد، همچنان پیرو دین زرتشت هستند و به همین خاطر نیز اماکن و بناهای متعدّدی در نقاط مختلف استان وجود دارد که محل زیارت و مورد احترام زرتشتیان است.
زردشتیان یزد در محلّههای کسنویّه، خرمشاه، تل، موبدان، خلف خانعلی، اهرستان، نرسیآباد (نصرآباد)، مریم آباد، خیرآباد و کوچة بیوک ساکناند. بیشتر زردشتیان تفت نیز در محلّههای باباخندان، گلستان و آبادیهای جم، زینآباد سکونت دارند و زردشتیان اردکان در محلة شریفآباد، زردشتیان میبد در آبادیهای حسنآباد و مزرعه کلانتر و نیز در الله آباد رستاق زندگی میکنند که از گروههای مهاجر ترک، کرد، لر و فارس تشکیل میشوند.
از معروفترین بناهای زردشتیان، آتشکدة یزد است که گفته میشود، قدمت آتش آن به 1500 سال میرسد. گرچه قدمت عمارت آن زیاد نیست و به دوران پهلوی اوّل مربوط میشود. از دیگر زیارتگاههای مهم زردشتیان، پیرسبز یا چکچکو است که در دامنه کوهی نزدیک اردکان واقع شده و به قرار معلوم، قدمت آن به صدر اسلام بر میگردد.
از زیارتگاههای دیگر زردشتیان درب مهر است که این نوع زیارتگاه در هر محلّة زردشتی نشین یافت میشود. این مکان محلّ اجتماع ریش سفیدان و رفع مشکلات مردم است. درب کهن، درب مهرنوش و درب مهر دستوران از نمونههای موجود در یزد است. پیرانگاه نیز از دیگر زیارتگاههای زردشتیان است که تعداد زیادی از آنها در استان یزد
وجود دارد.
گاهَنْبار خانه که در گویش عامیانه به آن «گنبارخونه» گفته میشود، محلّی است برای برگزاری مراسم داد و دَهْش و خیرات که نوعی وقف به حساب میآید. گاهنبارخانة موبدان در کوچة دبستان دینیاری یکی از معروفترین آنهاست.
خصوصیّات تعدادی از این اماکن مذهبی با تفصیل بیشتری در این قسمت مورد اشاره قرار میگیرند.
1ـ آتشکده زرتشتیان
آتشکدههای زردشتیان بنا بر مقام اهمیّت بر سه دسته است:
الف: آتش دادگاه که در خانهها افروخته میشود و صورت خانوادگی دارد و مراسم تقدیس ندارد. آتش خانواده را جان خانواده میدانند. آتـش دادگاه را نیز موبدان برپا میدارند. اما افراد عادی نیز میتوانند به خدمت آن بپردازند. معمولاً زرتشتیان متمکّن در خانههای خود آتش دادگاه را شعلهور نگه میدارند.
تصویری از آتشکده یزد |
ب: آتش آدران (درب مهر) از آتش دادگاه برتر است و اختصاص به شهر و بلوکات بزرگ دارد. در استان یزد تعداد زیادی از آتشآدران = درب مهر وجود داشته که امروزه به جهت عدم سکونت زرتشتیان، از بین رفته و یا از حیّز انتفاع خارج شده است. به تعدادی از درب مهرها
اشاره میشود.
در مهر بزرگ، این در مهر در محلّة پشت لرد آسیاب واقع است و به مناسبت قدمت تاریخی و احترام بسیار زردشتیان به آن «در مهر بزرگ» مشهور است.
در مهر گهنبارخانه؛ چنین مشهور است که آتش ورهرام مدّتی درین آدران نگاه داری میشد. گردگروپ به تفصیل وضع بنای آن را شرح داده است اما تخت نشین شدن آن نامشخص است.
(در مهرنوش، در محلّه زردشتیان)، (در مهر پشت خانعلی، تخت نشین سال 974)، (در مهر کوچه بیوک)، (در مهر آبشاهی)، (در مهر احمدآباد که حدود هشتاد سال پیش از رونق افتاد)، (در مهر اله آباد، تقدیس شده به سال 1260 یزدگردی)، (در مهر اهرستان، تعمیر شده توسّط اردشیر بهرام در سال 1246 یزدگردی)، (در مهر محلّه سرده تفت که از قدیمی ترین در مهرهاست. گردگروپ در مقاله خود نقشة بنای این آتش را به دست داده است.)، (در مهر محلّة راحت آباد تفت، تقدیس شده به سال 1287 یزدگردی)، (در مهر باباخندان تفت، تقدیس شده به سال 1316 یزدگردی)، (در مهر جعفرآباد، تقدیس شده در سال 1200 یزدگردی)، (در مهر چم)، (در مهر حسن آباد، تقدیس شده در سال 1338 یزدگردی)، (در مهر خرمشاه، تعمیر شده در سال 1256 یزدگردی)، (در مهر خیرآباد، تعمیر شده ماه ستی دخت زنج در سال 1255 یزدگردی)، (در مهر دهنو)، (در مهر رحمتآباد، تخت نشین شده در سال 1255 یزدگردی)، (در مهر زین آباد، تقدیس شده در سال 1200 یزدگردی)، (در مهر شریف آباد اردکان، تاریخ بنای اصلی آن معلوم نیست اما در سال 1244 یزدگردی ساختمان جدید آن ایجاد شده است)، (در مهر عصرآباد، در سال 1325 یزدگردی ایجاد شده)، (در مهر قاسم آباد، در سال 1235 یزدگردی تخت نشین شد)، (در مهر مبارکه به سال 1177 یزدگردی تقدیس شد)، (در مهر مریاباد، مرمّت آن به سال 1256 یزدگردی انجام شد)، (در مهر مزرعه کلانتر، حدود سال 1190 یزدگردی تخت نشین شد)، (در مهر نرسی آباد، توسّط انجمن زردشتیان ایجاد شده است)، (در مهر نصرت آباد که در سال 1330 یزدگردی تخت نشین شد).
ج: آتش ورهرام (بهرام) اعتبار و اهمیّتش از دو آتش فوق به مراتب بیشتر است و پیوسته هم باید افروخته بماند. این آتش به عموم مردم تعلّق دارد. اکنون در ایران دو آتش بهرام وجود دارد که یکی در یزد و دیگری در کرمان است. ماهیّت آتش ورهرام متشکل است از پانزده آتش گوناگون و آذرخش آسمانی (یعنی جمعاً شانزده آتش) که عبارتند از رنگرز، پادشاه یا فرماندار، کوزه گر، آجرپز، درویش یا صاحبدل، زرگر، ضرابخانه، آهنگر، اسلحه ساز، نانوا، تقطیر، فرمانده ارتش، چوپان، پیشوای دینی، برق آسمان، مرده سوزد.
2ـ آتش ورهرام (بهرام) یزد
این عمارت که در فهرست آثار معماری معاصر یزد قرار دارد. در آبان ماه سال 1313 هجری شمسی با سرمایه اهدایی انجمن پارسیان هند در زمینی اهدایی با نظارت «ارباب جمشید امانت» ساخته شد.
ساختمان اصلی آتشکده دو متر بالاتر از سطح زمین و در وسط حیاط بزرگ مملو از درختان سرو و کاج، ساخته شده است. در محور ورودی بنا در ضلع جنوبی، حوض گرد بزرگی قرار دارد که نگاره فروهر و سرستونهای سنگی عمارت در آن منعکس میشود.
اتاق نگهداری آتش مقدّس، در وسط ساختمان (دور از تابش خورشید) قرار دارد و اطراف آن اتاقهایی برای نماز و نیایش طراحی شده است. معماری این آتشکده تا حدودی از معماری آتشکدههای پارسیان هند تأثیر گرفته است.
بنا به روایتی، آتش موجود در این آتشکده که زرتشتیان آن را «آتش ورهرام» مینامند، حدود 1515 سال پیش از آتشکده «ناهید پارس» به روستای هفتادر (نزدیک عقدا) منتقل شد و از آنجا به ترک آباد در ارکان نقل مکان کرد و پس از سی سال نگهداری در غار اشکفت یزدان آن را در سال 1325 خورشیدی به شهر یزد آوردند و در خانة دستور بزرگ شهر، در محلّة دستوران جای داده شد و از آنجا به گهنبارخانه و محل کنونی این
آتشگاه ورهرام(بهرام)یزد |
آتش، خیابان آیةالله کاشانی کوچة آتشکده انتقال یافت و تاکنون این آتش خاموش نشده است.
تصویری از نقش فره وهر سردر آتشکده زرتشتیان در شهر یزد |
سرستونها و ازارههای سنگی این بنا با نقوش برجستة زیبا، کار هنرمندان اصفهانی است که در اصفهان تراش خوردند و سپس به یزد منتقل شدند. زرتشتیان یزد مراسم مذهبی، اعیاد، جلسات گردهمایی و سخنرانی خود را در این مکان برگزار میکنند. [1]
3ـ پیربلسگر ـ مُریاباد
این محلّ که آن را «بلاسگر» نیز تلفّظ کنند، از پیرانگاههــای زرتشتیان و بر کنار مریاباد در راه حسنآباد واقع است.
بنائی است هشت ضلعی با گنبدی شلجمی شکل و نمای کاهگلی. زرتشتیان این زیارت را بسیار مقدّس و محترم میدانند و در آن دائماً چراغ و شمع افروخته است.
در باب این موضع نکتهای در تاریخ جدید یزد مذکور است که دالّ بر اهمّیت تاریخی و قدمت آن میباشد. مؤلّف تاریخ جدید یزد در باب وسعت باغستانهای مریاباد و یعقوبی و سلغرآباد می نویسد: «این سه باغستان متصّل یکدیگرند و باغهای مشجّر و مکروم و مزروع دارند و از دامن بلاشگرد تا دروازة مادر امیر...» و بلاشگرد همان موضعی است که امروز بلسگر در تلفّظ مردم گفته میشود. و در باب این بلاشگرد در جای دیگر گوید: «و هم بر آن طرف شهر شاه بلاس باغستان بساخت و آب جاری کرد و قصری عالی رفیع گردانید و آتشخانه بساخت و آن را بلاسگرد نام کرد و اکنون مشهورست به «ابوالعسکر» و مردم بدانجانب اکنون میروند و سماع و طبخ میکنند و مقام حیدریان است و سرزمینی خوش است.»[2]
4ـ پیر سبز (چک چکو) ـ اردکان
این زیارتگاه در چهل و هشت کیلومتری شهر یزد، در جاده طبس و در میان کوههای «اردکان» و «انجیره» قرار دارد. چون از شکاف کوههای صخرهای پوشیده از سبزه آن، همواره آب میچکد، این محل به «چکچکو» و «چک چک» معروف شده است. زرتشتیان این محل را «پیرسبز» و «پیرسوز» مینامند.
زرتشتیان به این زیارتگاه اعتقاد کامل دارند و مقدّسش میشمارند و بناهای متعدّد مرفّه برای ایّامی که به زیارت میروند ساختهاند. این محل به علّت آنکه در میان و بلندی کوه قرار گرفته، از دور، شکوه و زیبایی خاصّی دارد.
همچنین زرتشتیان این محل را «پیرسوز» میخوانند و روز سوّم تیرماه تا دهم برای زیارت و نذورات بدانجا میروند و گوسفند ذبح میکنند. درین محل هم مانند پیر هریشت ساختمانها و آب انبارهایی ساختهاند که قدیمیترین آنها در عصر ناصرالدّین شاه قاجار بنا شده است. و سبب این امر که آثار و ابنیة زردشتی یزد اکثراً درین زمان ساخته شده، سیاست رفق و مدارائی است که ناصرالدّین شاه نسبت به آنان پیش گرفت و با آمدن ما نکجی لیمجی هاتریا از هند وحشر و نشرش بازعمای دولت و اصحاب دیوان، اجازة بنا کردن این نوع ساختمانها و اجرای مراسم مذهبی به طور آزاد داده شد.
این کوه از قدیم الأیام مورد توجّه زردشتیان بوده، چنانکه مؤلّف جامع مفیدی در این مورد مینویسد:
«ربیعالاخر سنه خمس و ثمانین و الف (1085) در حیدرآباد بهشت بنیاد مسود اوراق را با ملامحمّد اردکانی المتخلص به فدائی اتّفاق صحبت افتاد. در اثنای حکایت تقریر نمود که در اراضی یزد نزدیک به قریه خرانق کوهیست که عقاب سپهر به قدرت طیران به حوالی قلّه آن نتواند پرید و نسر طایر با وجود بلندپروازی به پیرامون آن نتواند رسید؛
آن نه کوهی بود کو را بر زمین بودی نشان آسمانی بــود گویی بر فـــراز آسمــان
و در کمر آن کوه باشکوه صفهای در نهایت وسعت و ارتفاع به قدرت کامل یزدانی ساخته شده و در سقف آن مانند چشم سخت دلان قطره آب به صد مضایقه ظاهر گشته به پایان کوه میچکد و مجاوران خطه دلگشای یزد آن کوه را چکچکو مینامند و مجوس آن موضع را تعظیم بسیار نموده در سالی یک نوبت به موعد مقرر، بدانجا رفته قربانی میکنند.»[3]
در کتب فرهنگ بهدینان درباره این زیارتگاه چنین می نویسد:
«زیارتگاهی است در هشت فرسنگی شمال شرقی یزد که مسلمین «پیری چک چکو» خوانند. معروف است که در اینجا مزار حیات بانوست و از انظار مخفی بوده است. شبانی در حوالی این محل مشغول چراندن گوسفندان خود بود ناگهان گوسفنندان رم میکنند و فراری میشوند. شبان دست به درگاه خداوند بلند کرد و راه چاره از او طلبید. در حین جستجو تشنه و خسته به کوهی رسید که آب از آن چکه چکه فرو میریخت. آبی نوشید و استراحتی کرد. در عالم خواب «مزار پیرسبز» به او خواب نماشد. از خواب برخاست. گوسفندان را جمع کرد و به شهر برد. بعداً مزار فعلی را ساختند تا حاجتمندان حاجت بدانجا برند و مقصود خود بیابند.»[4]
استاد ایرج افشار پس از شرح فوقالــذکر در خصوص این زیارتگاه، دو سنگ کتیبه را از میان نوشتههای موجود در عمارتهای این محل ذکر میکند که ما به جهت اختصار یکی از آن را در اینجا میآوریم؛
«بنام ایزد بخشایندة بخشایشگر مهربان، در عهد دولت جاوید آیت شاهنشاه جم جاه جهان ناصرالدّین شاه قاجار روحنافداه این خجسته مکان مینو نشان را که قدمگاه یکی از اولیاء الله و خاصّان درگاه یزدان حضرت پیرسبز نام و زیارتگاه طایفة زردشتیان است که به مرور دهور عمارتش کهنه و شکسته شده بود و تعمیر و مرمت لازم داشت بهدین ستوده منش نیکوکنش بهرام بن مرحوم بهمن بن رستم بهرام محض لله و طلب آمرزش برای خود و نیاکان و پدر و اردشیر برادرش به یادگاری نیکنامی در جهان بنای این عمارت پیران گاه نهاده به انجام رسانید که طایفة مزبوره و سایر زائرین به آسودگی در کار زیارت و اوستا و دعاخوانی بپردازند و امید آنکه روان بانی و آباء و اخوانش را یاد و شاد سازند.
انجام یافت فی ... دهم آذرماه قدیم 1236 یزدگردیه مطابق با 24 شهر ذیالحجة الحرام سنة هجریه. شکننده و خراب کنندة این لوح، به لعنت خدا و نفرین ملائکه گرفتار باد.» [5]
5ـ پیرشاه ورهرام ایزد ـ خرمشاه[6]
این محلّ از پیرانگاههای زردشتیان است که به «پیر شاه بهرام ایزد» نیز مشهور است. در آن یک قطعه سنگ به اندازة 30×53 سانتیمتر نصب و صورت دو طاووس در پیشانی آن نقش و برآن به خط نستعلیق عبارات زیر منقور است:
«بنام خدای مهربان، در دولت شاهنشاه کیوان جایگاه عالم پناه ناصرالدّین شاه قاجار خلدالله ملکه و دولته الی آخرالدوران و زمان حکمرانی شاهنشاهزاده اشرف اعظم ظلّ السلطان ادام الله عمره و ایّامه چون این مکان ویران و خراب بود. بهدین امین نیکو خصال سخاوت پیشة خیراندیشة عالی نژاد والا همّت اردشیر بن مرحوم رستم از راه خیرخواهی و نیک نیّتی از پول خود تعمیر این عبادتگاه را نمود و برپاداشت که پارسی ملّتان رزدشتی مذهب درین منزل به عبادت خداوند پرداخته او را به دعای خیر و آمرزش ایزدی یاد نمایند. ویران کنندة این عمارت و ایذاء رساننده به لعنت خداوندی و سختی ابدی گرفتار شود. اتمام آبادی این عمارت در روز ورهرام ایزد اردیبهشت قدیم سنة 1256 یزدگردیّه مطابق شهر محرّم سنة 1304 هجری.»
گردگروپ ذیل «زیارتگاه شاه بهرام ایزد» آن را معرّفی کرده و نقشهای از آن ترسیم میکند.[7]
6ـ پیر کوشک ـ مریم آباد
پیرانگاه کوشک، در پانصد متری شهر یزد، بین شهر و مریم آباد قرار دارد. آثار دژ و کاخ پیشین آن هنوز وجود دارد و گاهی اشیاء و ابزار تاریخی در این مکان یافت می شود. این محل را «کوشکی سوز» نیز میخوانند.[8]
زرتشتیان میگویند که این پیرانگاه مدّتی به مسجد تبدیل شد و دارای محراب بوده است و چون دوباره به اختیار زردشتیان در آمد، بنای کنونی در آن ایجاد شده است. سنگی در دیوار آن نصب است
که عبارت ذیل در آن نوشته شده:
«هوـ بنام یزدان آمرزشگر در فرخنده روزگار خسرو دادگر کیوان بارگاه شت مظفرالدّین شاه قاجار که سلطان دخت انوشه روان اسفندیار بهمن برای آبادی این خجسته جای و آرامش همکیشان خویش که به دیدارش آمد و رفت مینمایند و یادگاری بهشتی روانان شوی خود خدایار اردشیر که روز رام ایزد و امرداد ماه و سال 1252 یزدگردی در کرمان و فرزند جوان ناکامش کیخسرو خدایار که روز سپیندار مذ و فروردین سال 1262 یزدگردی در هجده سالگی در تهران از این سرای ناپایدار در گذشته به مینوی برین خرامیدهاند. این چاه و باغچه را به کوشش خویش آراسته و انجام داد. امیدست که هر کس آمد و رفت مینمایند آن انوشه روان را به نیکی یاد کرده آمرزش روان ایشان را از دادار آمرزشگر خواستار آیند. فی دادار اورمزد اسفندارمذ ماه باستانی سال 1268 یزدگردی برابر 1317 باری (کذا).» [9]
7ـ پیرمراد (چلچرو) ـ قاسم آباد
این پیرانگاه که به «پیر چلچرو و چلچراغ» نیز خوانده میشود، در جنوب شرقی شهر یزد، در مجاورت روستای آبشاهی که فاصلهاش تا شهر یزد حدود پنج کیلومتر است، قرار دارد.
در این پیرانگاه، چهلچراغی سفالین است و زائران روغن در آن میریزند و روشن میکنند. چون این محل چسبیده به آتشکده است، آش خیراتی «وش خیروتی» نیز در این جا میپزند و به تنگدستان میدهند.[10]
8ـ پیر مهریزد ـ آبشاهی
آبشاهی که نام قدیم آن نعیم آباد است ، بر سمت راست جادة یزد به کرمان، جنوب شرقی شهر یزد، قرار دارد و فاصلهاش تا شهر حدود پنج کیلومتر است. آبشاهی در قرن نهم هجری نام باغستانهای آبادی نعیم آباد بود و به تدریج بر کلّ آنجا اطلاق گردید. در آبشاهی دو پیرانگاه زرتشتی وجود دارد؛ یکی موسوم به پیر مهریزد که بنای آن شکسته و رو به ویرانی است و مورد توجّه زرتشتیان بود.
دیگر پیر مراد است که در صحرای میان قاسم آباد و آبشاهی و در سال 1314 هـ .ش تجدید بنا شده است.[11]
9ـ پیر نارکی ـ نارکی
نارکی مزرعهای است در دامنه کوه. نزدیک به آبادی سُنی آباد = ثانی آبادِه در پانزده کیلومتری شهرستان مهریز و در دامنه کوهی به نام نارکی
قرار دارد.
پیر نارکی، یکی از مهمترین زیارتگاههای زرتشتیان ایران است که در آنجا، بمانند دیگر زیارتگاهها ابنیهای، مردمان خیّر در نیمه دوّم قرن سیزدهم و بعد از آن ساختهاند که در مواقع زیارت جای آسایش زائران است.
بنا به روایت زرتشتیان ، پیر نارکی، محل غایب شدن شاهزاده «نازبانو» خواهر «شهربانو» ـ همسر امام حسینC ـ و دختر «یزدگرد سوّم» است. او در یکی از جنگ ها، به این منطقه دور افتاده پناه آورد و در همین مکان به حق تعالی پیوست.
در «فرهنگ بهدینان» راجع به این زیارتگاه نوشته شده است.
تصویری از زیارتگاه پیر نارکی |
«زربانو[12] که از شاهــزادگان یزد بود، عروس پادشــاه پارس شده بود. بعد از حملة اعراب از آنجا میگریزد تا به یزد بیاید، در راه شنید که در یزد هم حاکم عرب را کشتهاند و اوضاع شهر آشفته و درهم است. به کوهی که «درِ زنجیر»[13] بود گفت تا او را پناهی دهد. کوه حرف او را نشنید، و روانة صحرا شد، و هنوز مردم برای اظهار تنفّر از این کوه بدان سنگ میزنند. بالاخره از آنجا به راه افتاد. در راه به مردی رسید که خری داشت. از آن مرد خواست تا او را سوار کند و به شهر برساند. آن مرد اظهار کرد چون خرمن بار دارد چنین کار را نمیکنم. خسته و فرسوده به کوه کیکون رسید. از کوه سرازیر شد و در کوه نارکی غیب شد. از محل غیب او چشمهای جاری شد. مردی که در راه شب کرده بود کنار این چشمه به خواب رفت. در خواب زربانو را دید که به او امر میکند درینجا بنائی بسازد و زیارتگاهی برپا کند. آن مرد عمارتی بساخت و این محل تا امروز زیارتگاه است.»[14]
در تحقیقات باستان شناسی اخیر، جاده قدیمی دسترسی به این زیارتگاه از مسیر شهرستان تفت کشف شده است. طول این جاده ده کیلومتر و عرض آن چهار متر است. دیواره این جاده در بعضی از قسمتها، تا ارتفاع یک متر، تماماً سنگ چین شده است. احتمالاً قدمت این جاده همزمان با پیدایش زیارتگاه پیر نارکی، بیش از هزار سال است.
در این زیارتگاه، چشمه آب و چند درخت کوهستانی دیده میشود و اطراف آن، خیلههای زرتشتیان قرار دارد. همه ساله زرتشتیان سراسر ایران، دوازدهم تا شانزدهم مردادماه را وقف زیارت این پیر میکنند.
استاد ایرج افشار در خصوص این زیارتگاه مینویسد:
«در بنای زیارتگاه سنگی نصب است که منقورات آن چنین میباشد: «بنام ایزد بخشایندة مهربان دادگر، در عهد دولت جاوید آیت حضرت سلطان عادل شاهنشاه بازل خسرو جمجاه السلطان ناصرالدّین شاه قاجار خلدالله ملکه الی آخرالدوران این خجسته کده که جای پنهان شده شاهزادة محترمه نازبانو دختِ شهنشاه دادگر یزدگرد ساسانی و سترگ زیارتگاه پارسیان است بجهت خوشنودی حضرت پاک یزدان و رضاجوئی برگزیدگان و خشوران به سعی و اهتمام کمترین رستم پور خدا مراد بن بامس جمشید گشسب. یادگاری خود و پدر و آمرزش مادرم روان بهشتی دولت بنت مرحوم مهربان بن رستم ساخته و پرداخته شد. از زائرین خواهش این است که بنده را به دعای خیر یاد نموده از درگاه دادار فیروزگر طلب آمرزش نماید.
تراج (کذا) باد شکنندة این لوح، و ویران کنندة این فرخنده خانه به لعنت خدا و نفرین انبیاء گرفتار باد، بتاریخ یوم ورهرام ایزد تیرماه قدیم 1252 یزدگردیّه مطابق 25 محرّم 1300 هجریّه. وفات جنّت مکانی جمشید بن خدامراد یوم دی بدین شهریور ماه قدیم 1292 یزدگردیّه. خدا آن مرحوم را بیامرزاد.» [15]
10ـ پیر نارسون ـ یزد
زیارتگاه «پیر نارسون» یا «نارسونه» و «نرستونه» در 24 کیلومتری خاور شهر یزد، در جاده قدیم یزد ـ مشهد، در میان ارتفاعات شهرستانهای یزد و خرانق قرار دارد. این محل مورد احترام پیروان مذهب زرتشتی است و هر سال، شماری از زرتشتیان به این مکان میآیند و به اعمال مذهبی
خود میپردازند.[16]
در کتاب فرهنگ بهدینان در خصوص این پیرانگاه آمده است:
«پیر نارستانه زیارتگاهی است در چهار فرسخی مشرق یزد. معروف است که مردی شکارچی که تنها راه کسب معاش او شکار کردن حیوانات و فروختن آنها بود در حوالی زیارتگاه نرستونه به شکار کردن مشغول بود. به آهویی برخورد کرد که گاهی خود را نشان میداد و زمانی پنهان میکرد تا بالاخره در محل فعلی نرستونه غیب شد. شکارچی که بسیار خسته و تشنه بود بدینجا آمد. محلّی دید با آب فراوان و علفهای شاداب و خرّم، آبی خورد و به خواب رفت. در عالم خواب به او خبر رسید که من پسر شاهنشاه یزدگرد هستم. اگر کسی درین محل بنایی سازد و مردم به اینجا بیایند من دردهای مستمندان را دوا خواهم کرد. بالاخره شکارچی از خواب بیدار شد و خبر به شهر برد و درینجا بنایی ساختند که تا امروز باقی است.» [17]
استاد ایرج افشار دربارة این پیرانگاه مینویسد:
«آبادی و بناهای این محل به علّت واقع شدن در ناف درّه هویدا نیست مگر آنکه بیننده به آن نزدیک شود. شهرت این آبادی کوچک غیرمسکون برای آن است که از زیارتگاههای زردشتیان و به قول خود آنان محل غیب یکی از شاهزادگان ساسانی است که پس از حمله اعراب بدین نقطه دور افتاده پناه میآورد.
بنای اصلی زیارتگاه که اخیراً تجدید شده بر لب حوض آبی واقع است. در کنار آن صفّة بزرگی قرار دارد که نشیمن گاه زوّار است. کنار دیوار زیارتگاه درخت مورد با طراوت و پر شاخ و برگی روئیده و بر سر حوض آویخته و زیبائی مخصوصی به محوطه بخشیده است.
بناهای اطراف زیارتگاه که برای اقامت زائران از صدقات و خیرات زرتشتیان ساخته شده است، همه برپا شده در عصر مظفرالدّین شاه قاجار و احتمالاً بعضی هم که تاریخ ندارد از زمان ناصرالدّین تواند بود.
زرتشتیان در روز معینی از ماه تیر بدین مکان مقدّس میآیند و سه روز میمانند و گوسفند قربانی میکنند و نذورات میدهند.» [18]
11ـ پیر هریشت ـ اردکان
زیارتگاه پیر هریشت در شانزده یا هفده کیلومتری شمال شرق اردکان، بر دامن کوهی به همین نام قرار گرفته است.
به علّت اعتقادی که زردشتیان به غیبت یکی از کنیزان بانوی یزدگرد در آن محل دارند، برای زائران چند دستگاه ساختمان مسکونی و سه آب انبار ساخته شده و هر سال روز هیجدهم نوروز برای زیارت بدین محل میآیند و بیتوته میکنند.
قدیمیترین آب انبار آن در زمان سلطنت ناصرالدّین شاه قاجار بنا شده و تاریخ یکی از عمارات قدیم آن 1314 قمری = 1266 یزدگردی است.
بنای زیارتگاه منحصر به یک اطاق و یک پستوست. در قسمت پستو، قسمتی از سنگ کوه مشهور است که محل غیبت شمرده میشود و در این محل همواره آتش روشن است. در وسط اطاق مدخل کلکی وجود دارد که بر آن نیز آتش میافروزند.
در کتاب فرهنگ بهدینان در خصوص این زیارتگاه نوشته شده:
«... بعضی معتقدند که محل غایب شدن یکی از کنیزهای بانوی یزدگرد است و بعضی میگویند کنیز دختر یزدگردست که هنگام حملة عرب فراری شد و درین محل گفت ای کوه مرا فروگیر و کوه دهان باز کرد و او را در خود جای داد. مدّتها گذشت مردی پسر خود را با خری که به صحرا برده بود گم کرد و مدّت سه روز دنبال او میگشت. بالاخره پسرش را در حوالی این محل بیافت. ازو پرسید که با برف و سرما چه کردی؟ گفت من ابداً برف و سرمائی ندیدم. درینجا زنی مرا در کنف حمایت خود نگهداری میکرد و الحال که تو آمدی در فلان نقطه پنهان شد. باید که بیاد او بنائی درینجا برپای کنی. پدر هم گفتار پسر را پذیرفت و ساختمانی در آنجا ساخت که هنوز پابرجای است.»[19]
سپهری اردکانی در تاریخ اردکان از این زیارتگاه نام میبرد و مینویسد:
«کلمه هریشت در زبان زردشتیان به معنی کنیز است و آنها معتقدند که یکی از کنیزان بانوی یزدگرد در آن محل غایب شده و چند عمارت در آنجا بنا کردهاند که قدیمیترین آنها آب انبار دستی است که از آب باران تغذیه میشده و در دوره ناصرالدّین شاه بنا شده است.
در سالهای اخیر اقدامات رفاهی از قبیل لوله کشی آب و برق و درختکاری در این قست به عمل آمده است.»[20]
آقای رستم بلیوانی، طبق آیین نامه مصوّب شورای عالی اوقاف در سال 1325 خورشیدی به عنوان متولّی انجمن زردشتیان شریف آباد و اردکان و توابع آن منصوب شد. وی معتقد است که این جا محل غایب شدن «مروارید» یکی از ندیمههای یزدگرد بوده است. [21]
12ـ خواجه خصر ـ مُریاباد
یکی از پیرانگاههای زرتشتیان است و جنب آتشکده مریاباد واقع شده و منحصر به یک اطاق است. این زیارتگاه به «پیری خجی خدر» نیز
شهرت دارد.
درین پیرانگاه یک قطعه سنگ نصب است با این عبارت:
«خداوند رستم سرخاب و بمانت شیرمرد در مهر شهریار رستم و پاینده اسفندیار و شاهپور خداداد شهر و مهربان رستم و فرنگیس رستم و شاه بهرام شهریار و اورمزدیار شهریار و اردشیر شهریار و گلچهر مهربان و فرنگیس مهربان و سرور مهربان و اسفندیار اردشیر و صنم اردشیر و پاینده اردشیر و بانو اردشیر و مهربان خداداد و همایون مهربان و فریدون اردشیر و سلطان بهرام و گوهر فریدون را به نور رحمت بیپایان خود بیامرزاد، اساس این عمارت از سنة 1211 هجریّه قدیم و بایر بود. الحال بهدین اردشیر اسفندیار اردشیر مجدّداً تعمیر نموده است. به تاریخ مهرماه باستانی سنة 1309 شمسی، عمل بمان خدابخش مریابادی.» [22]
13ـ سِتی پیر ـ مریم آباد
پیرانگاه ستی پیر، در پیرامون شهر یزد و نزدیک مریم آباد قرار دارد. این پیرانگاه به «قلعة اسدان» یا چنانچه در کتاب «پرستشگاه زرتشتیان» گفته شده، زرتشتیان آن را «قلعة هستبندان» میگویند[23] و در آتشکدة یزدان به عنوان «قلعة قماربازان»[24] ضبط شده است. [25]
زیارتگاهی معتبر و بسیار مورد احترام زرتشتیان است، در شمال مریم آباد و در اوّل ریگ بر سر پشتهای قرار دارد. اطلاعاتی که در پرستشگاه زرتشتیان در باب آن نوشته شده بدین مضمون است: «... به زیارت میروند به خصوص روزهای اشتادایزد در هر ماه و روز ویژه یا سالگرد آن در اشتاد ایزد و بهمن ماه میباشد ... میگویند چهار نفر از دختران نیکمنش با بینش زرتشتی در اطاقی که آنجاست ناپدید شدهاند ...» [26]
گردگروپ هم وضع این بنا را در مقالة خود توصیف کرده و نقشه آن را ترسیم نموده است. [27]
ایرج افشار سیستانی دربارة این پیرانگاه مینویسد:
«مردی زرتشتی از یزد به مشهد به زیارت حضرت رضاC رفت، در آن جا او را به دلیل زرتشتی بودن به زندان انداختند، شب در زندان به درگاه خداوند نالید و خواب رفت، پیری در خواب به او آشکار شد و گفت ترا از زندان آزاد خواهم ساخت، به شرطی که هنگام رسیدن به یزد، در محلّی که چند شب پیش در آنجا خوابیده بودی، بنایی بسازی که مزار من است.
مرد از خواب برخاست دید در محلّ کنونی ستی پیر است. نشانی در آن جا نهاد و نزد عالمان دین اسلام رفت و از آنان اجازه گرفت و در این محلّ ساختمانی ساخت.
این بنا، دژی است بسیار کهن، که آثار چهار برج آن هنوز برجای است. در روز اشتاد و بهمن ماه که روز حج این محلّ است، زرتشتیان به این
پیر میروند.» [28]
14ـ زیارت پارس بانو (بونوپرس) ـ زرجوع[29]
دهکدة زرجوع در درّهای به فاصلة بیســت و چهـار کیلومتر از جنوب شمسآبادِ عقدا و بر دامن کوههای «میل نیزار» و «لای چغک» واقع شده است. یکی از آثار تاریخی این روستا، زیارتگاه پارس بانو است که به «بانو پرس» و «بونوپرس» و «خاتون بانو» نیز شهرت دارد. این زیارتگاه همه ساله از اوّل تا پنجم تیرماه محلّ تجمّع و زیارت زردشتیان است و همچنین به «بانو پارسا» خوانده میشود.[30]
در کتاب فرهنگ بهدینان دربارة این زیارتگاه نوشته شده:
«زیارتگاهی است در جنوب عقدا و معروف است که دختر یزدگرد هنگامی که از فارس فرار کرد، چند نفری او را مورد تعقیب قرار دادند. در نزدیکی عقدا به او نزدیک شدند. دختر یزدگرد که بسیار برآشفته و نگران بود از خدا خواست تا کوه او را به دامن خود پنهان کند. کوه دهان باز کرد و او بدانجا فرو رفت. ولی سر مقنعة او بیرون ماند. یکی از مسافرین که شب را در عقدا مانده بود، دختر را در خواب دید و دختر از او خواست که محلّی بر سر مزار او بسازد. مسافر سحرگاهان برفت و مزار او را از انتهای مقنعه که بیرون مانده بود بیافت و بنائی در آنجا ساخت که تا امروز باقی است. سابقاً چنین مرسوم بود که درین محل زرتشتیان گاه قربانی میکردند. یکی از پیشوایان دینی به این عمل ایراد کرد و فعلاً نذوراتی به آنجا میبرند و قسمت میکنند.» [31]
ابنیهای که اکنون درین محل دیده میشود، چنان قدمتی که آقای سروشیان بدان اشاره کردهاند ندارد و بر سنگ تاریخی که در مدخل اطاق اصلی این زیارتگاه نصب است این عبارت نقر شده است که تاریخ تعمیر بنا را نشان میدهد: «هوالله تعالی، به نام ایزد راستی پسند، در عهد دولت ابد مدّت، اعلیحضرت پادشاه جمجاه ناصرالدّین شاه خلدالله ملکه، تعمیر این مکان شریف که محل غیبت خاتون بانوی پارسا دختر شاه یزدجرد شهریار خالة امام سجّاد صلوات الله علیه است به همّت جناب مهروانجی بن فرامجی پاندی هندوستانی که همیشه معین طایفة ایرانیانند در هنگامی که این مسافر مانکجی ابن لیمجی ولد هوشنگ هاتریا ملقّب به درویش فانی هندوستانی[32] با فرزند دلبند خود هرمزجی به عزم سیاحت اینجا رسید اهتمام به عمل آمد. مطلب اصلی این است که چون سابق بر این ندانسته ذبح گاو میشد و به فتوای قاضیان دین مبین این عمل خلاف است، من بعد هر کس مرتکب این فعل خلاف شود به لعنت خدا نفرین انبیاء گرفتار شود. بتاریخ یوم فروردین ایزدار سپندار ماه قدیم سنة 1225 یزدجردی مطابق با سنة 1272 هجری نبوی مصطفوی.»
سنگ دیگری در سمت چپ مدخل زیارتگاه نصب است که قدمت بنای زیارت و آبادانی آن را به عصر صفوی میرساند و معلوم میشود در آن ایّام این محل مورد احترام و زیارتگاه زرتشتیان بوده است.[33] کتیبه منقور بر سنگ مورّخ 1070 هـ .ق چنین است:
«یک عدد چنار ابان ولد اسفندیار سرخاب رکنابادی نشایند و وقف کرد در گذرگاه خاتون بانوی پارسا مشروط بر آنکه نکنند و نچرند و نفروشند و مادام که اولاد ورثه ... در آن حدود باشند دیگری منزل نکند و خلاف کننده به لعنت ابدی و نفرین خلایق گرفتار شود. تحریراً فی خرداد ماه سنة سبعین و الف، عمل ابن قیاس (کذا) محمّد حسن اردکانی یزدی.»
دربارة این زیارتگاه خانم مری بویس مقالة فاضلانهای نوشته است[34] و برین عقیده رفت که این زیارتگاه و زیارتگاههای پنجگانة دیگر یزد همه از معابد ناهیدست. مری بویس در مقالة خود راجع به پیر هریشت و «بانوی پارس» اطّلاعات مفیدی از کتاب (روایات داراب هرمزد) هم نقل
کرده است.[35] سپهری اردکانی دربارة این زیارتگاه چنین مینویسد:
«روستای زرجوع در نزدیکی ارموده قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دریا 1600 متر میباشد. این دهکده دارای 171 نفر جمعیّت است که در آن 41 خانوار متمرکز میباشند.
نویسنده مجموعهای از زیارتنامه زرتشتیان در این مورد مینویسد:
قبل از شکست کامل ایران، یزدگرد برای حفظ جان خانواده خود، نقطه کویری و متروک که آن روز جلب توجّه نمیکرد و امروز یزد نام دارد، جایگاهی تهیه و خانواده خود را که عبارت بودند از دو پسران «هرمزان و اردشیر» و پنج دختر «شهربانو، پارس بانو، نیک بانو، نازبانو و مهربانو» و همسرش کتایون و مروارید نامی «هریش بمعنی خدمه» در آن مکان
مستقر نمود.
پس از اینکه حکومت ساسانیان سقوط نمود، فرزندان یزدگرد چون دیدند مورد تعقیب قرار خواهند گرفت، برای به دور ماندن از تلاطم امواج حوادث، ترک دیار و دربار نمودند و هریک به خلوتگاهی پناه بردند...
پارس بانو و مهربانو به طرف غرب یزد گریختند و در حدود ارجنان از هم وداع نمودند و مهربانو به سمت عقدا فراری شد که بر اثر سختی راه و تشنگی و بی غذایی سرانجام در عقدا فوت نمود که وی را در گوشه باغی دفن نمودند و هنوز هم در آن محل شمعی روشن میشود و بنام باغ مهر و حتی آن مزرعه بنام مزرعه مهر معروف است و داستان مهربانو زبانزد مردم آن سامان است.
پارس بانو نیز به سمت زرجوع گریزان شد و در کوهی غایب گردید که اکنون به نام زیارتگاه «پارس بانو» معروف است. در محلی که وی غایب گردیده از شکاف کوه اثری باقی است و پیرمردان قدیمی اظهار میدارند که آثار لباسی و ریشه مقنعه مانندی در آن شکاف مشاهده نمودهاند که متأسّفانه به منظور تبرّک آنها را کنده و بردهاند و اینک فقط شکاف کوه از بقایای آن جاودانی است.» [36]
غار شگفت یزدان
در نزدیکی زرجوع، کوه بلندی قرار دارد به نام شگفت که در آن، غار آهکی نسبتاً بزرگی وجود دارد که زردشتیان به آن شگفت یزدان میگویند. این غار از سه حوضچه تشکیل شده و آبهائی که از سقف میچکد در آن جمع میشود و از نظر زمین شناسی منبع تحقیقی خوبی به شمار میرود و به علّت صعب العبور بودن مسیر آن، در اوائل حمله مسلمین به ایران زردشتیان آتش مقدّسشان را برای اینکه بدست مسلمین خاموش نگردد به این غار منتقل نمودند و مدّت سی سال در آنجا از آن نگهداری میکردند. هنوز آثار آن آتشگاه در آنجا پیداست.
این غار علاوه بر سه حوضچه، دارای یک دالان بسیار طولانی میباشد که بعلّت تاریک بودن هنوز انتهای آن معلوم نشده است.[37]
پیرانگاههای دیگر یزد
استاد ایرج افشار در کتاب یادگارهای یزد، علاوه بر پیرانگاههایی که در بالا اشاره شد، از کتاب پرستشگاه زرتشتیان تعداد سی و یک پیرانگاه را نام میبرد که اسامی آنها عبارتند از:
در شهر یزد (پیر الیاس، در محلّه پشت خانعلی)، (پیر برج، در باب این محل، اعتقاد زرتشتیان بر آن است که «پیر فریبرز» درین محل غایب شده و زیارت شاهزاده فضل (=فاضل) نزدیک به آن را محل غایب شدن «شاهزاده اردشیر» میدانند و به همین لحاظ این زیارتگاه اسلامی مورد احترام زرتشتیان هم میباشد.)، (پیرماستر، در محلّة پشت خانعلی)، (پیروهمن امشاسپند، در محلّة پشت خانعلی).
در تفت (پیر ارغوان، و پیر کمرو)
جعفر آباد (پیر سرچشمه)
چم (پیر سروچم، و پیر رهگذر)
خرمشاه (پیر شاه چراغ، پیر منزل مراد، پیر سنجدک، پیر وهمن امشاسفند)
در شریف آّباد اردکان (پیر شاه اشتادایزد، پیر شاه تشترایزد، پیرشاه مهرایزد، پیر شاه آذرخروه، پیر مراد، پیرشاه فریدن)
قاسم آباد، نزدیک آبشاهی (پیر مراد = پیر چلچرو ، پیر شاه مهر ایزد)
مبارکه (پیر باباشرف الدّین، پیر سلامت ، پای دو درخت سرو کهن ده)
مزرعة صدری (پیر خواجه خضر)
مزرعة کلانتر (پیر رفیع آباد، پیر مزرعة حاجی، پیر سرچشمه، پیر خرمن، پیر خواجه خضر، پیر پائین صحرا)
نرسوباد، نزدیک کثنویه، کهنو (پیر مهرایزد).[38]
15ـ دخمه زرتشتیان
در پانزده کیلومتری جنوب شرقی یزد، بر بلندای کوهی رسوبی و کم ارتفاع به نام کوه دخمه، دو عمارت سنگی مدور برج مانند با فضای میان تهی قرار دارد که به دخمه یا دادگاه زرتشتیان مشهور است. در دامنه ضلع شمالی این کوه، تعدادی عمارت خشت و گلی، آجری، سنگی و یا ترکیبی از هر سه، مجهز به امکانات رفاهی زمان خود، معروف به خیله،
دیده میشود.
قدیمیترین آثار این محوطه، خیلهها و دخمههای ضلع غربی است که به دوران صفویّه تعلّق دا رند. دخمه محلّی است که زرتشتیان از دیرباز تا حدود چهل سال پیش، اموات خود را طبق اصول، فرهنگ و آداب و سنن مذهبی خود و طی انجام مراسم ویژه در آن مینهادند تا طعمه کرکس های کوههای اطراف شوند. وسط فضای میان تهی دخمه چاهی وجود دارد که به «استوران» معروف است و استخوانهای به جای مانده از اجساد را داخل آن میریختند.
پس از مدّتی وطی مراسمی خاص، محوطه داخل دخمه جارو و ضد عفونی میشد و بار دیگر دخمه مذکور مورد استفاده قرار میگرفت. در حقیقت محوطه داخلی دخمهها مانند گورستانی بود که چندین بار از آن استفاده میشد.
از دیگر دخمههای این استان که مورد نگاه داشت زرتشتیان است، میتوان به دخمة مانکچی لیمجیهاتریا که در سال 1225 یزدگردی بنا شده، و دخمه چم، روستای چمِ شهرستان تفت، گشایش به سال 1276 یزدگردی، و دخمه فیروزآبادِ شهرستان یزد، دخمة شریف آبادِ شهرستان اردکان و دخمة ترک آباد نام برد.[39]
دخمة زرتشتیان(دادگاه) |
* * * |
[1] - یادگارهای یزد 2: 828 ـ 840، مجموعه راهنمای جامع ایرانگردی (استان یزد) 28: 103 ـ 107، سیمای میراث فرهنگی یزد: 105 ـ 106، آثار ایران 2: 101 ـ 102، پرستشگاه زرتشتیان: 218 ـ 222.
[2] - تاریخ جدید یزد: 35 و 212، جامع مفیدی 1: 20، یادگارهای یزد 2: 72 ـ 73، پرستشگاه زرتشتیان: 158.
[3] - جامع مفیدی 3: 828 ـ 829، تاریخ اردکان 2: 258.
[4] - فرهنگ بهدینان: 204 ـ 205.
[5] - یادگارهای یزد 1: 63 ـ 65، استان یزد: 129، سیمای میراث فرهنگی یزد: 105، مجموعه راهنمای جامع ایرانگردی استان یزد 28: 105 ـ 106، فرهنگ عامه اردکان: 319 ـ 323.
[6] - خُرمشا یا خرمشاه از آبادیهای واقع در راه یزد به کرمان ودر سمت راست آن، متّصل به شهر و از دیه های زرتشتی نشین است. نام این آبادی در هیچ یک از کتب تاریخی یزد مذکور نیست ، یادگارهای یزد 2: 92.
[7] - یادگارهای یزد 2: 95 ـ 96، 842، استان یزد: 131.
[8] - استان یزد : 131.
[9] - یادگارهای یزد 2: 844.
[10] - یادگارهای یزد 2: 92، 843، استان یزد: 131.
[11] - یادگارهای یزد 2: 92، استان یزد: 131.
[12] - در کتیبه: نازبانو نوشته شده و شهرت محلّی نیز نازبانو است.
[13] - درّه زنجیر و یا درّه انجیر نیز گفتهاند.
[14] - فرهنگ بهدینان: 207، استان یزد: 134 ـ 135.
[15] - یادگارهای یزد 1: 45 ـ 449.
[16] - سیمای میراث فرهنگی یزد: 105.
[17] - استان یزد: 133، فرهنگ بهدینان: 108 ـ 109، یادگارهای یزد 1: 165 ـ 166.
[18] - یادگارهای یزد 1: 166 ـ 167.
[19] - یادگارهای یزد1: 62 ـ 63، فرهنگ بهدینان: 205 ـ 206، استان یزد: 133، سیمای میراث فرهنگی یزد: 103 ـ 104، مجموعه راهنمای جامع ایرانگردی (استان یزد) 28: 105.
[20] - تاریخ اردکان 2: 121.
[21] - فرهنگ عامه اردکان: 322 ـ 323.
[22] - یادگارهای یزد 2: 72، استان یزد: 129.
[23] - پرستشگاه زرتشتیان: 159.
[24] - آتشکده یزدان: 29 (آیتی گفته است که مسلمانان آن را بدین نام میخوانند و در عهد قدیم «دزده برادران» هم نام داشته است، زیرا یزدگرد ده فرزند داشته!»
[25] - آقای محمود مشروطه میگوید: قماربازان خرابه هایی است در راه فهرج و جز تل خاک چیزی دیگر باقی نیست. من قلعه اسدان را خود دیدهام و در محل نشنیدهام که به قماربازان گفته شود.
[26] - پرستشگاه زرتشتیان: 160 ـ 161.
[27] - یادگارهای یزد 2: 845.
[28] - استان یزد: 134.
[29] - محتمل است «زرجو» درست باشد. در فرهنگ جغرافیایی ایران، جلد ده، زرجوغ آمده است.
[30] - سیمای میراث فرهنگی یزد: 106 ـ 107، مجموعه راهنمای جامع ایرانگردی (استان یزد)28: 105، فرهنگ عامه اردکان: 323.
[31] - فرهنگ بهدینان: 204.
[32] - مانکجی از پارسیان هند بود که برای حمایت زرتشتیان به دربار ناصرالدّین شاه آمد و بسیار مورد احترام بود و خدمات مؤثر نسبت به همکیشان خود کرد و آثار خیر از هر نوع از خود به یادگار گذاشت. برای شرح حال او به مقالة فرهنگ مهر در مجله (اندیشه ما) جلد اوّل، شماره 9، ص 5 ـ 9 مراجعه شود.
[33] - زردشتیان در عصر صفوی در یزد مرفه الحال میزیسته اند و مطالبی که در احوال آنان در جامع مفیدی تألیف محمّد مفید بافقی، جلد سوّم ، مندرج است دال بر این نکته تواند بود.
[34] - عنوان و مشخصات این مقاله بدین شرح است M.Boyce – Bibi shahrbanu and the lady of pars BSOAS , XXX(1967),pp.30-44 آقای دکتر حسن جوادی ترجمه مقاله را در صفحات 125 ـ 146 «بررسیهای تاریخی» جلد2، شمار 3 و 4، سال 1346 منتشر نموده است.
[35] - یادگارهای یزد 1: 46 ـ 48.
[36] - مجموعهای از زیارت نامه زردشتیان: 5، تاریخ اردکان 2: 182 ـ 183.
[37] - پرستشگاه زردشتیان: 167، تاریخ اردکان 2: 183.
[38] - یادگارهای یزد 2: 847 ـ 840، پرستشگاه زرتشتیان: 169 ـ 171.
[39] - یادگارهای یزد 2: 847 ـ 849، سیمای میراث فرهنگی یزد: 108 ـ 107.
- ۴۱۲۵
- ادامه مطلب