- شنبه ۲۹ شهریور ۹۳
بقعه باشکوه این امامزاده در خارج از آبادى حسینآباد، در 18 کیلومترى جنوب خاورى شهر قزوین قرار دارد.
اصل بنا به صورت برج مدوّر باگنبدى کلّه قندى است که پس از تخریب بناى خشت و گلى بقعه بر اثر زلزله لوشان ساخته شده است. بقعه از داخل به صورت چهارده ضلعى و به ابعاد 5/3 متر در هر ضلع و به ارتفاع 12 متر مى باشد. تمام ازاره بقعه به اندازه 20/1 سانتىمتر با سنگ گرانیت تزیین گردیده و در هر ضلع پنجرهاى جهت نورگیرى تعبیه شده است. در وسط اضلاع، چهار ستون جهت برقرارى گنبد بنا احداث شده و در وسط آن ضریحى آهنى به ابعاد 30/1×2 متر قرار دارد. گنبد بنا از داخل گچکارى است و از خارج ایزوگام مىباشد. این گنبد به قطر 4 و ارتفاع 5 متر و شبیه به کلّه قند است.
در شمال بقعه، مسجد امام سجّاد علیهالسلام قرار دارد که ابعاد آن 22×11 متر و
در جنوب آن نیز حسینیه شهدا به ابعاد 18×11 متر واقع شده است. مدخل
اصلى بقعه از صحن شرقى باز مىشود و زمین زیارتگاه حدود پانصد
مترمربّع است و قبور زیادى در آن به چشم مىخورد. در شمال بقعه،
ساختمان دیگرى که ظاهرا براى مراسمهاى مختلف استفاده خواهد شد،
در حال ساخت مىباشد که به مسجد ملحق مىشود. قبور چند تن از
شهداى جنگ تحمیلى مقابل درِ ورودى قرار دارد. در جنوب شرق بقعه نیز،
غسّالخانه و سرویسهاى بهداشتى احداث گردیده و در کل، فضاى کامل
براى زوّار مهیا دیده شده است. اهالى بر این اعتقادند، امامزاده ابراهیم
فرزند امام هفتم علیهالسلام مىباشد بر این اساس نگاهى اجمالى به شرح حال
ابراهیم بن موسى علیهالسلام خواهیم پرداخت:
ابراهیم بن موسى علیهالسلام
یکى دیگر از فرزندان امام موسىکاظم علیهالسلام، ابراهیم نام داشت. بعضى
منابع از ابراهیم اکبر و ابراهیم اصغر به عنوان فرزندانِ امام موسىکاظم علیهالسلام
یاد مىکنند و معتقدند امام هفتم علیهالسلام داراى دو فرزند به نام ابراهیم بوده
است، امّا منابع متعدّدى وجود دارد که در شرح فرزندان امام موسىکاظم علیهالسلام
تنها از یک تن نام مىبرند.
کسانى که قایل به دو فرزند ابراهیم نام -یعنى ابراهیم اکبر و ابراهیم
اصغر- براى حضرت امام موسىکاظم علیهالسلام مىباشند، معتقدند که امام علیهالسلام
داراى شصت فرزند که بیست و سه نفر آنها پسر و سى و هفت تن از آنها
دختر بودهاند. نسّابه شهیر ابن عنبه -صاحب عمدة الطالب- این موضوع را
چنین شرح مىدهد: از فرزندان ذکور امام هفتم علیهالسلام پنج نفر به نامهاى
عبدالرّحمن، عقیل، قاسم، یحیى و داوود بدون خلاف، بلاعقب بودهاند و
سه نفر دیگر که عبارتند از: سلیمان، فضل و احمد فاقد فرزند ذکور بودهاند و
پنج نفر دیگر به اسامى حسین، ابراهیم اکبر، هارون، زید و حسین در
اعقابشان خلاف است که آیا فرزند ذکور داشتهاند یا نه و ده نفر دیگر به
اسامى على (امام رضا علیهالسلام)، ابراهیم اصغر، عبّاس، اسماعیل، محمّد،
اسحاق، حمزه، عبداللّه، عبیداللّه و جعفر داراى اولاد و اعقاب بودهاند.
علاوه بر ابنعنبه، ابونصر بخارى و امام فخررازى این نظریّه را تأیید
مىکنند. صاحب عمدة الطالب براساس این دیدگاه مىنویسد: «مادر ابراهیم
اکبر، اُمّ ولد مىباشد و نامش نجیّه است.» از برخى نقل مىکند که او به
فرماندارى «یمن» رسیده و یکى از پیشوایان زیدیّه است و فرزندى از او باقى
نمانده و دیگرى ابراهیم اصغر مىباشد که لقب او «مرتضى» است، از وى دو
فرزند به نامهاى موسى و جعفر باقى مانده که جدّ سیّدمرتضى و
سیّدرضى مىباشد.
در فضایل ابراهیم بن موسى علیهالسلام روایت شده که قبل از ولادتش، امام
موسىکاظم علیهالسلام خبر داده که یکى از همسرانم فرزندى خواهد آورد که میان
فرزندانم، در سخاوت و شجاعت و عبادت، کسى از او پیشى نخواهد گرفت.
ابراهیم بن موسى علیهالسلام شخصى دلیر، جوانمرد، بزرگوار، نجیب و دانشمند
به شمار مىرفت. برخى وى را به عنوان یکى از رهبران «زیدیّه» نام مىبرند.
ابراهیم در مکّه قیام کرد و پس از آنکه از قیام ابوالسرایا آگاه شد، از آن جا به
یمن رفت و با اسحاق بن موسى بن عیسى، عامل مأمون در یمن پیکار کرد و
بر یمن تسلّط یافت. بعد از شکست ابوالسرایا، ابراهیم از مأمون امان
خواست و مأمون او را بخشید و امانش داد. مسعودى در مروج الذّهب
مىنویسد: «ابراهیم به سال 201 ه . ق از سوى مأمون، سالارى حج را
عهدهدار شد.» یعقوبى مىافزاید: «ابراهیم بن موسى علیهالسلام در مکّه اقامت
داشت و شهر به فرمان وى درآمده بود، جز اینکه او خود به نام مأمون
دعوت مىکرد. وقتى جلودى با لباس سبز و بیعت با امام رضا علیهالسلام رسید،
ابراهیم به استقبال او آمد و مردم مکّه براى بیعت امام رضا علیهالسلام شتافتند و
لباس سبز پوشیدند.»
برخى مورّخان پایان کار ابراهیم بن موسى علیهالسلام را قیام بر ضد مأمون، به
خاطر به شهادت رساندن برادرش علىبن موسى علیهالسلام ذکر کردهاند. وى در
سال 202 ه . ق مردم را به سوى خود دعوت کرد و مأمون، حمدویه بن على
را به سوى وى گسیل داشت و ابراهیم به جانب عراق گریخت و به رغم امان
گرفتن از مأمون، توسّط او مسموم شد و در بغداد درگذشت.
در بعضى از منابع تصریح شده که او پس از شهادت برادرش امام رضا علیهالسلام
به بغداد آمد و در آنجا سکنى گزید، تا در سال 210 ه . ق مأمون عبّاسى او را
مسموم و در قبرستان قریش، کنارقبرپدر بزرگوارش (در آستانه کاظمین) دفن شد.
این شعر که درباره او سروده شده است، بر آنچه که گفته آمد، تأکید دارد:
مات الامام المرتضى مسموما
و طوى الزمان فضائلاً و علوما
قدمات فى الزورا مظلوما کما
اضحى ابوه بکربلا مظلوما
«مرتضى (لقب ابراهیم بن موسى) پیشوایى است که مسموم از دنیا رفت
و زمان، فضیلتها و دانشهاى او را پنهان کرد. به راستى او مظلوم در زورا
(بغداد) از دنیا رفت، همانند جدّش (امام حسین علیهالسلام) که در کربلا مظلومبود.»
مرحوم سیّد جعفر اعرجى در این باره مىنویسد:
«و توفى ابراهیم بن موسى علیهالسلام ببغداد، و حمل الى مقابر قریش، و دفن فى
القطیعة، و علیه مشهد و هو ظاهر یزار و یتبرک به، و العامّة تزعم أنه قبر
المرتضى علم الهدى، و هو وهم؛ فان المرتضى علم الهدى حمل الى الحایر
الشریف، و دفن عند أخیه و أبیه باجماع العلماء.
و ابراهیمالاصغر بن الکاظم علیهالسلام توفّى ببغداد فى الجانب الشرقى، و دفن فى
مقبرة باب ابرز یقینا.»
[یعنى:] «ابراهیم بن موسى علیهالسلام در بغداد وفات یافت و جنازهاش را به
مقابر قریش (کاظمین) حمل کردند و در قطعهاى دفن نمودند و بر آن
زیارتگاه ساختند که الان آشکار است و آن را زیارت مىکنند و به او تبرّک
مىجویند. مردم گمان کردند که این جا قبر سیّد مرتضى علم الهدى است،
امّا این اشتباه است؛ بلکه سیّد مرتضى پس از وفات به حایر حسینى منتقل
شد و ابراهیمالاصغر در بغداد در جانب شرق آن وفات یافت و در باب ابرز
دفن شد.»[1]
[1].دایرة المعارف 1: 94-91.
- ۱۴۵۴
- ادامه مطلب