- يكشنبه ۳۰ شهریور ۹۳
اوّلین لشکرکشى اعراب به طبرستان، در زمان خلیفه دوم به وسیله نعمان بن مقرّن که فرماندهى نیروهاى مهاجم را بر عهده داشت، آغاز شد. وى برادرش سوید را براى فتح قومس فرستاد و پس از فتح آن جا، گرگان و سپس طبرستان را به صلح، تصرّف کرد;([1]) وجود موانع طبیعى، ورود سپاه اسلام را با مشکل مواجه مى ساخت. بنا به گزارش دیگر، سعید بن عاص، در زمان خلیفه سوم، دشت طبرستان را فتح و با پادشاه گرگان، بر دویست هزار درهم مصالحه نمود. سپس رویان و دماوند را فتح کرد.([2]) اهالى جبال و رى، اموال بسیارى به او اعطا کردند.
خلفاى اموى، نمایندگان خود را به این مناطق مى فرستادند که حاکمان محلّى، گاهى با نمایندگان خلیفه درگیر مى شدند و گاهى هم با آنان مصالحه مى کردند; ولى اعراب نتوانستند بر منطقه حاکمیتى داشته باشند.
با ورود اعراب به این مناطق، مردم با اسلام آشنا شدند و براى نشر اسلام در بعضى از شهرها مساجدى ساخته شد. آشنایى مردم با اسلام، موجب پذیرش علویان در منطقه شد; زیرا علویان، مخالف دستگاه خلافت بودند و مردم طبرستان و دیلم و نواحى آن با آنان هم عقیده بودند. از طرف دیگر، این مناطق، پناهگاه امنى براى علویان بود.([3])
قدرت هاى محلّى در طبرستان و دیلم
طبرستان، در طول تاریخ، حکومت هاى مستقل و نیمه مستقلى داشته است. سلسله هاى اصلى که از زمان ساسانیان بر طبرستان سلطه داشتند، عبارت اند از: قارنیان (سوخرانیان)، باوندیان، دابوهیان (گاوبارگان) و پادوسپانیان.([4])
هر یک از این خاندان ها تا چندین قرن پس از ورود اسلام، در منطقه حکومت داشتند. محلّ حکومت سلسله قارنیان، «جبل قارن» و متصل به فیروزکوه بود. حکومت آنان با مرگ مازیار بن قارن در سال 224 ق، خاتمه یافت. حاکمیت سلسله باوندیان([5]) براى قرن هاى متمادى بر طبرستان پا بر
جا بود و حاکمان آنان، ملقّب به «ملک الجبال»([6]) بودند. این خاندان، به سه شاخه کیوسه، اسپهبدیه و کین خواریه تقسیم مى شدند، که هر یک از آنان بر مناطقى از طبرستان، فرمان روایى داشته اند.
حاکمیت سلسله دابوهیان نیز تا سال 144 ق، بر دشت هاى طبرستان و برخى از مناطق کوهستانى تا حدود گیلان بود که با مرگ خورشید، این سلسله از میان رفت.
سلسله پادوسپانیان هم تا اوایل قرن یازدهم هجرى بر سر قدرت بود.
فرمانروایان این خاندان به «اسپهبد» ملقب بودند و پس از مدتى به «استاندار و ملک» شهرت یافتند و بر رستمدار، رویان و کجور، فرمانروایى داشته اند.([7])
[1]. تاریخ الطبرى 3: 153.
[2]. البلدان و فتوحها و احکامها: 382.
[3]. دولتها، خاندانها و آثار علمى و فرهنگى شیعه: 4 ـ 5.
[4]. تاریخ طبرستان و رویان و مازندران: 19، درباره این خاندان ها و اسامى فرمانروایان و مدت حکومت و انقراض آنان. ر.ک: تاریخ طبرستان و رویان و مازندران; ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان.
[5]. براى آگاهى بیشتر از سلسله آل باوند و فرمانروایان آنان، ر.ک: جمعى از مؤلفان، زیر نظر کاظم بجنوردى، دائرة المعارف بزرگ اسلامى 1: 585 ـ 597 (آل باوند).
[6]. چون این خاندان، همیشه کوهستان را در تصرف خود داشتند، به آنان «ملک الجبال» مى گفتند (ر.ک: تاریخ طبرستان و رویان و مازندران: 93).
[7]. دولتها، خاندان و آثار علمى و فرهنگى شیعه: 5 ـ 6.
- ۱۶۱۴
- ادامه مطلب