- دوشنبه ۳۱ شهریور ۹۳
این بقعه در چهل و پنج کیلومترى جنوب خاورى شهر نکا، در بالاى کوههاى روستاى سوچلما واقع شده و چشم انداز آن فوق العاده زیبا و دیدنى است، جز اینکه بیش از پانزده کیلومتر جاده خاکى دارد و در فصل زمستان تردد به آن امکان پذیر نیست.
بناى قبلى که از خشت و گل بوده را تخریب و به جاى آن بنایى ساده با بلوک سیمانى در سال 1380 هـ . ش ساخته اند. بام بقعه پشم سیمان (ایرانیت) و درب آن از جانب جنوب غربى باز مى شود. به جهت کرسى بلند بودن بقعه، توسّط چهار پلکان به حرم راه مى یابد. قبر امامزاده را در سه طبقه تعبیه نموده اند و دور آن را صندوقى به ابعاد دو در یک و بیست سانتى متر به ارتفاع یک و ده سانتى متر گذاشته اند.
زوّار زیادى به جهت بروز کرامات به این بقعه روى مى آورند. تصویر افراد زیادى که شفا یافته اند در دیوار بقعه نصب است. تعداد ده واحد آلاچیق چوبى به وسیله کسانى که شفا گرفته اند ساخته شده است. چهار زایرسرا که یکى از آنها با بلوک به ابعاد 5×4 متر و سه واحد دیگر آنها با چوب و به ابعاد 12×4 متر و 4×3 متر، همگى توسّط شفایافتگان، به این آستان تقدیم شده است.
از آن مهم تر، فرد خیرى که ارادت خاص به این بقعه و امامزاده داشت، چهار کیلومتر لوله کشى آب، جهت رساندن به بقعه را از کوه مجاور متقبل شده و شخص دیگرى نیز موتور برق دیزلى بزرگى را به آستانه وقف نموده که همگى آن گویاى ارادت قلبى دوستداران اهل بیت(علیهم السلام) به این مزار دارد.
درباره شخصیّت مدفون در بقعه، گفته هاى مردم یکى است. آنها معتقدند که سیّد ابراهیم پس از جراحت در جنگ، از خوف دشمنان به این منطقه پناه برده است. چوپانى آن حضرت را در این مکان پیدا مى نماید و پس از مراقبت آخر الامر سیّد از جراحات زیاد به شهادت نایل مى آید.
داستان فوق با گزارشهاى تاریخى نیز سازگارى دارد. زیرا در اردیبهشت سال 260 هـ . ق هنگامى که یعقوب بن لیث صفّارى جهت سرنگونى دولت نوپاى علوى به منطقه طبرستان ـ سارى لشکر کشید. جنگ سختى بین سادات و مهاجمان در گرفت و در این جنگ حسن عقیقى حسینى، حاکم سارى، حمزه اکبر و اصغر حسنى و جمع کثیرى از سادات به شهادت رسیدند و همراهان داعى کبیر که تعداد آنان را پانصد تن و همه از سادات حسنى و حسینى و طیّارى بودند از گرد وى پراکنده شدند و به کوههاى اطراف پناه بردند.
حسن بن زید داعى نیز تاب مقاومت در مقابل انبوه سربازان یعقوب لیث نیاورد و به آمل گریخت.([1]) در این میان بیشترین شجاعت و دلیرى که از خود نشان دادند، فرزندان على بن عبدالرحمن الشجرى بودند. آنان با تمام توان و قواى خود به مقابله با سربازان یعقوب لیث صفار پرداختند و عاقبت حسن بن ابراهیم بن على بن عبدالرحمن الشجرى، و برادرش حسین بدست سپاهیان یعقوب افتادند و در حالیکه جراحات زیادى در بدن داشتند در راه طبرستان به نیشابور به شهادت رسیدند.([2]) به احتمال قوى پدر آنان ابراهیم در همین جنگ زخمى و به ارتفاعات سارى پناهنده شد و با زخمهاى فراوانى که به او رسیده بود به شهادت رسید. نسب شریفش با پنج واسطه به امام حسن مجتبى(علیه السلام)منتهى مى شود که از قرار ذیل است: ابراهیم بن على بن عبدالرحمن الشجرى بن قاسم بن حسن بن زید بن امام حسن(علیه السلام). وى سیّدى جلیل القدر، عظیم الشأن و بسیار بزرگوار بود. او به عطّار شهرت داشت([3]) و داراى سه فرزند به اسامى محمّد ابوزید، که وزیر دولت علوى طبرستان و اولین شخص پس از حسن بن زید داعى بود.([4]) عبّاس([5]) و حسن که بدست سربازان یعقوب لیث دستگیر و به شهادت رسیدند.([6]) ابوالفرج اصفهانى فرزند چهارمى بنام حسین را ذکر نموده که او نیز بدست سربازان یعقوب به شهادت رسیده است.([7])
پدر سیّد ابراهیم، على، سیّدى محترم و فقیهى فاضل و بزرگوار در مدینه بود که در سال 250 هـ . ق در همانجا وفات یافت. اکثر برادران سیّد ابراهیم از شهداء و جهادگران بنام شیعه اند. برادر بزرگش سیّد یحیى، همان سیّد بزرگوارى است که در قزوین قیام نمود و در ورامین به شهادت رسید و اینک آرامگاهى منسوب به او در روستاى کهنه گل ورامین وجود دارد.([8])
برادرزاده اش یحیى بن زید بن على بن عبدالرحمن الشجرى، از سوى دولت علویان، امارت گرگان را عهده دار بود که بدست سربازان یعقوب لیث در شهر گنبد فعلى به شهادت رسید و اینک آرامگاه او به یحیى بن زید شهرت دارد([9]). دیگر نوادگان و فرزندان برادران او، همگى در سارى، آمل، گرگان، از بزرگان سادات، و قضات و نقیب بوده اند و بالغ بر دویست سال ریاست معنوى و اجتماعى طبرستان را بعهده داشته اند. شرح حال آنان در کتاب مزارات طبرستان به تفصیل نگاشته و اشاره به مراقدشان شده است.
15
[1]. جنبش علویان در مازندران 169.
[2]. لباب الانساب 1:429، الشجرة المبارکة: 73، مقاتل الطالبیین: 539 ـ 540، الدرّة الذهبیة 2: 202.
[3]. المجدى، 32.
[4]. الفخرى: 146. فرزند او حسین بن محمّد بن ابراهیم، پس از پدر وزارت دولت علویان را به عهده داشت. برادر او احمد بن محمّد بن ابراهیم، داماد حسن بن زید داعى بود. عمدة الطالب: 110.
[5]. المجدى: 32، عمدة الطالب: 110.
[6]. الشجرة المبارکه: 73.
[7]. مقاتل الطالبیین: 539 ـ 540.
[8]. مناهل الضرب: 151.
[9]. قیام یحیى بن زید(علیه السلام): 277 ـ 310.
- ۱۲۳۵
- ادامه مطلب