- سه شنبه ۱ مهر ۹۳
این مقبره بر روی تپّهای در مقابل روستای نوره، در 13 کیلومتری غرب شهر سنندج واقع شده و چشمانداز آن زیبا و دیدنی است.
ساختمان بقعه که از سنگ لاشه و ملاط گچ ساخته شده، پلان چهارگوش و مربّع شکل دارد و در هر ضلع آن دری به داخل تعبیه شده است. چهار زاویة بقعه را با ایجاد یک قوس کامل از بیرون تبدیل به ستونی به قطر یک متر و به صورت مناره درآوردهاند اما آن را فقط تا نزدیک بام بقعه رساندهاند.
بر فراز بقعه، گنبدی عرقچینی بر ساقهای حدود 50 سانتیمتری قرار دارد. در وسط اتاقِ مقبره نیز صورت قبری است که روی
آن سنگ قبری قرار دادهاند. کف و ازارة بقعه موزائیک شده و الباقی بنا گچ اندود است.
جمال الدّین محمّد مردوخ مشهور به «آیت الله مردوخ» فرزند شیخ عبدالمؤمن بن شیخ جمال الدّین بن شیخ عبدالمؤمن بن شیخ جمال الدّین بن شیخ عبدالمؤمن اوّل بن شیخ جمال الدّین اوّل، متولد سال 1298 هـ . ق، دانشمندی بود که عمری را در مطالعه و بحث و فحص و شرکت در مبارزات سیاسی و امور اجتماعی سپری نمود و تألیفات و آثار زیادی را از خود به یادگار گذاشت؛ که به جز تعداد اندکی همة آنها را شخصاً در حال حیات خود به چاپ رسانید.
مردوخ مردی بود با قامتی بلند و اندامی کشیده و خوش سیما، دارای بیانی شیوا و قلمی توانا؛ نثر را چه فارسی و چه عربی در کمال روانی و فصاحت و سادگی مینوشت و هیچ گونه تکلّف و تصنعی در نوشتهها و مکتوبات وی مشاهده نمیشود. گفتارش جاذبة خاصّی داشت و در مناظره و مباحثة علمی و مذهبی دارای شیوة خاصی بود و با این شیوه اغلب طرف صحبت را وادار به سکوت میکرد. بسیار خوش برخورد و خوش صحبت و حاضرجواب و متّکی به نفس بود. تألیفات و بیانیههای وی، برخی دربارة مسائل دینی و مذهبی و بعضی مربوط به مسائل فلسفی و اجتماعی و قسمتی تاریخی است.
مرحوم مردوخ برابر آنچه در مقدمة یکی از کتابهایش به نام جاننما نوشته است: تا سن شانزده سالگی ـ که پدرش در قید حیات بود ـ به علّت تمرین فنون سواری و تیراندازی و کوهنوردی چندان به تحصیل اهتمام نکرده است. تا اینکه مرگ پدر او را از خواب غفلت بیدار میکند و متوجّه میشود که اگر دیر بجنبد، تدارک مافات جبران پذیر نیست. با تصمیم و ارادة خلل ناپذیری همه چیز را به جز کتاب کنار میگذارد و شب و روز خود را وقف مطالعه و فراگرفتن درس میکند و با برخورداری از استعداد ذاتی و نیروی تعقّل و حافظة خوب و کوشش و جدیّت مداوم، در اندک مدّتی به کمال مطلوب و سرمنزل مقصود میرسد.
مردوخ در بیشتر علوم اسلامی بصیرت داشت و در برخی هم متخصّص بود. پارهای از علوم غریبه را نیز میدانست و بدون اینکه تلمّذ استادی را کرده باشد، در فن نقّاشی مهارت داشت. از ذوق و قریحة شعر و شاعری نیز برخوردار بود و به تناسب موضوع و موقعیّت تک بیتهای شیوایی میسرود؛ اما کمتر شعر میگفت و آثار منظومش بسیار اندک است.
اینک صورت قسمتی از آثار چاپ شدة مردوخ:
1. فقه محمّدی به فارسی مطابق مذهب امام محمّد شافعی.
2. رموز آفرینش به فارسی.
3. نداءُ الاتحاد فی مبحث الاجتهاد به عربی.
4. منطق مردوخ به فارسی.
5. سرمایة هدایت به فارسی.
6. ندای اتحاد به فارسی.
7. نسیم رستگاری به فارسی.
8. در جواب معترضین به فارسی.
9. جان نما به فارسی.
10. جام جان و جین به فارسی.
11. خلاصة الاحکام شرح منظومه کفایة الاسلام.
12. چارة بدبختی.
13. اصول مردوخ.
14. نحو مردوخ.
15. صرف مردوخ.
16. حساب مردوخ.
17. هدف نما.
18. نالة «الاسلام».
19. تاریخ مردوخ دربارة کرد و کردستان (در دو جلد).
20. فرهنگ مردوخ (در دو جلد).
21. شطرنج نامه به فارسی.
22. شطرنج نامه به کردی.
23. طب مردوخ.
آیت الله مردوخ در رمضان سال 1359 هـ . ق برابر با 1354 شمسی بعد از یک مدّت بیماری در سنندج وفات یافت و فردای آن روز جنازة وی ـ برحسب وصیّت خود او ـ با شرکت اکثر طبقات مردم و با تجلیل فراوان تا دهکدة «نه وهره» ـ که در چند کیلومتری غرب سنندج است ـ تشییع شد و در محلّی که خود معلوم کرده بود به خاک سپرده شد.
- ۳۳۶۹
- ادامه مطلب