مزارات ایران و جهان اسلام

سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های ایران جهان اسلام (امامزاده ، بقعه، آرامگاه، مقبره، مزار، گنبد، تربت، مشهد، قدمگاه، مقام، زیارت، معرفی عالمان انساب، کتابشناسی مزارات و زیارت و انساب

مقبرة مرشد ـ ماهان‏

این مقبره زیبا در درون بافت شهری شهر ماهان در 35 کیلومترى جنوب شرق شهر کرمان واقع شده است.

در اطراف بنا محوطه باز و زمین‏هاى خالى موجود است و در فاصله دورتر از این محوطه بناهایى در جبهه جنوبى و غربى آن قرار دارد که داراى ساختار قدیمى و تاریخى مى‏باشند. در جبهه شرقى بنا خیابان هلال احمر وجود دارد که به بنا دسترسى مى‏دهد و در همین جبهه خانه‏هاى مسکونى وجود دارند که اکثرا نوساز و جدید مى‏باشد.

مقبره مرشد متعلّق به قرن سیزده هجری ساخت آن به دورة قاجار بر مى‏گردد و این بنا حدود 118-110 سال قدمت دارد. شروع ساخت بنا سال 1275 هـ . ق بوده و اتمام ساخت آن در سال 1268 هـ . ق مى‏باشد. حاج سید محمود خان طباطباطى نائینى در زمان حیاتش تصمیم به ساخت بنایى به عنوان جایگاهى براى جمع شدن عرفا به عنوان (جمع خانه) می‌گیرد با شروع ساخت بنا و نیمه تمام ماندن آن ایشان وفات می‌نمایند. و حاج محمّد ابراهیم نمازى ملقّب به نیاز علیشاه به جانشینی انتخاب شدند. به دستور ایشان پیکر حاج سید محمود طباطبایى نائینى معروف به حیرتعلى شاه و مشهور به حاج سید محمود خان مرشد در این محل به
خاک سپرده شد. در سالهای بعد ساخت بنا تکمیل شد. افراد متعددى از خانواده مرشد و از جمله نیاز علیشاه در این محل تدفین شده‏اند و به عنوان آرامگاه مورد توجه اهالى و مردم قرار گرفت و تحت مالکیت خانواده مرشد زاده درآمد و اکنون به دست آقای على مرشدزاده است.

بنا داراى پلان مربع شکلى است که درون محوطه باز قرار گرفته است. چهار راس این مربع روى جهات اصلى جغرافیایى (شمال ـ جنوب ـ شرق ـ غرب) مى‏باشد. بنا داراى چهار ورودى در چهار ضلع آن بوده است که ورودى اصلى بنا در ضلع جنوب غربى قرار دارد. مقبره مرشد ارتفاع بلندى دارد. که ضلع‏هاى داخلى آن از طاق نماهاى از نوع جناغى تشکیل شده است. این طاق نماها در دو ردیف روى هم قرار دارند که در ردیف بالا و در گوشه‏هاى بنا داراى تزئینات گچى مى‏باشد. بنا داراى پوشش بسیار بلندى است که ارتفاع آن به حدود سیزده متر مى‏رسد. در وسط پلان، آرامگاه حیرتعلى شاه و نیاز على شاه قرار دارد. در بیرون چهار ضلع بنا دو طبقه طاق نما وجود دارد، که پوشش طبقه اول از نوع آهنگ و پوشش طاق نماهاى طبقه دوّم و ورودى از نوع جناغى هستند. در جبهه شمال غربى و جنوب شرقى بنا چهار عدد راه پله جهت دسترسى به طبقه دوّم وجود دارد. در همین جهات در طبقه دوّم دو راه پله جهت دسترسى به پشت بام بنا موجود است.

مصالح به کار رفته در بنا خشت‏هاى 5/3×20×20 به کار رفته در کالبد اصلى بنا، قلوه سنگ‏هاى به کار رفته در کالبد اصلى بنا، ملات شفته آهک به کار رفته در اتصال مصالح‏، چوب به کار رفته در پوشش درگاهها، اندود گچ بکار رفته در دیوارهاى داخلى‏ و موزاییک به کار رفته در کفپوش داخلى بنا پوشش بنا ترک خورده و رطوبت درون آن نفوذ کرده است و اندود داخلى طبله کرده و مقدارى از آن فرو ریخته است. بیشتر بنا دچار فرسایش سطحى در نماهاى بیرونى شده است که این امر بیشتر در اثر گذر زمان و تاثیر عوامل جوى مى‏باشد. قسمت‏هایى از پوشش طبقه دوّم ضلع شمال غربى و نیمى از پوشش راه پله دسترسى به پشت بام وجود در ضلع شمالى شرقى فرو ریخته است. بیشترین فرسایش در لبه بام و پائین دیوارهاى بیرونى بنا ایجاد شده و در سالیان اخیر توسّط میراث فرهنگى مرمّت شده است.

این بنا به شماره 23127 و در تاریخ 2/5/1387 به ثبت آثار ملّی و تاریخى رسیده است.

سلام ممنون که اطلاعات تحریف شده میدید
این بنا به همت و دستور نیاز علیشاه توسط پسر ارشدشون محمد اسمعیل ساخته شده و همینطور میراث فرهنگی کیلویی چند فامیل نمازی اینجا رو مرمت کرد بعد از اینکه در اصلی توسط آقایان ربوده شد
سلام . متاسفانه تا کنون هیچ مطلبی درباره این بنا تا زمانیکه ما نوشته بودیم در هیچ یک از سایت ها نبود. املا نوشته نشده هم غلطی ندارد. تعجم از نوادگان  آن مرحوم که شما مدعی ساخت آن هستید تا کنون برای معرفی آن کاری نکردند و این معرفی اجمالی که انجام شد را شما به عنوان تحریف تاریخ می دانید. متشکرم که به ما روحیه دادید و عذرخواهی می کنم از اشکال به وجود آمده.
من آز همه ی شماها ممنونم ولیکن مفصل برایتان جزییات رامی نویسم باتاریخچه   و دست نویس بزرگواران حیرت علی شاه و نیاز علی شاه که باهم بیعت کرده بودند وباهم درست کردند ومرحوم پدر م محمود نمازی تازنده بودند بدون نا م ونشآن ومنیت به این آرامگاه بزرگوار آن می رسیدن حتی برق کشی انجام دادن و پول می دادند به برادر بزرگترشان که خرج مرمت کاری وبواندود شود و البته که بعداز فوت پدر م هم ادامه داشته توسط خاله جان ومامان  و دایی علی و عده محدودی آز فامیل ایران  و خارج از ایران انشالله بقیه را ادامه با مدرک خواهم داد
دوشنبه ۱۰ خرداد ۰۰ , ۱۹:۳۴ بهادر میرحسینی

به دلیل این که مالکیت زمین و بنا مشکل دارد. زمین متعلق به کسانی دیگری است و به دلیل این که مرشدزاده و نمازی در کسوت تصوف بودند اجازه اقامت و دفن داده شده است. دو باغ با نام های خانقاه متعلق به مرشدزاده و خانه نمازی که در همسایگی هم و نزدیک همین بنا ساخته شده اند و کاروانسرای نمازی هم در اصل متعلق به یکی از خانواده های (خاندان های) اهل ماهان است که در اختیار این دو نفر که کرمانی هم نبودند و یکی از نایین به ماهان تبعید شده بود و دیگری با اصالت شیرازی و مقیم هند بود در این دو باغ در وهله اول دو برج بودند ساکن شدند.

سه شنبه ۱۸ خرداد ۰۰ , ۱۰:۴۷ سیده رویا مرشد زاده طباطبایی نعمت اللهی

بسم الله الرحمن الرحیم

 با سلام و عرض ادب

 چون آموخته بودم که که نیازی نیست به هر حرفی یا عملی یا قضاوتی واکنش نشان دهم و هر کس قراره فقط به خدا جواب دهد و بزرگترین انتقام، بی تفاوتی است در حقیقت راضی به پاسخ به کامنتهای آقای نمازی و فهیمه جان نبودم و از نظر ما قیامت تبلی السرائر هست و همه نهان ها آشکار می‌گردد و به هر  سخن و صحبتی  لازم نیست پاسخ داد، ولی تماس ها و مسائلی موظفم نمود به پاسخگویی و بیان مطالبی جهت اطلاع علاقه مندان به امور

 اولا،ً تشکر می کنم از برادر عزیز و ارجمندی که مطالبی را ارائه نموده بودند که تا حد زیادی درست و مطابق با واقعیت بود ؛

ثانیاً ،گله مندم از آقای نمازی که با وجود اذعان به کذب حرفشان متوسل به بی حرمتی و تهمت شده اند؛

ثالثا ،گله مندم از دختر عمه عزیزم که با وجود شناخت دایی محمود خود حتی او را در ردیف دایی خارج از کشور خود هم قرار نداده و اسمی هم از او نبرده و زحمات و کارهای بی ریای او را نادیده گرفته.

متذکر می‌شوم که مطالب ذکر شده توسط اینجانب  چکیده‌ای است از اطلاعاتم از -مادربزرگم(عروس حیرتعلی شاه مرشد) عمه بزرگم(نوه حیرتعلی شاه) عمه کوچکم(نوه حیرتعلی شاه وعروس نیازعلیشاه) پدرم (نوه حیرتعلی شاه) ، حاج آقا مصفایی از دراویش معمر که در حدود سی سال پیش، ۸۰ سال سن داشتند و اطلاعات ایشان کاملاً موثق و دقیق بوده و تعدادی ازاهالی وشاهدان معمر ماهان که هنوزدرقیدحیاتند و مستندات ومدارک موجودکه چندسال پیش نیز درنشستی درمهمانسرای ماهان که آقای نمازی هم حضورداشتند درجمع تعدادی ازحاضران ارائه شد.

حال می پردازم به بیان واقعیت هایی که مغفول و ناگفته مانده اند:

مرحوم حاج سید محمود خان طباطبایی نائینی مشهور به حیرت علیشاه مرشد، به علت درگیریهایی با پسر ناصرالدین شاه که در آن زمان داماد صفی علیشاه بود، مرتباً از طرف ایشان مورد آزار و اذیت قرار می‌گرفت که در کتب تاریخی هم ذکر شده، نهایتاً مرحوم حاج سید محمود خان طباطبایی (حیرت علیشاه )به پیشنهاد صفی علیشاه تصمیم به هجرت به ماهان می گیرند تا در جوار شاه نعمت الله ولی عهده دار امورات آستانه شاه باشند. ایشان با فروش اراضی و املاک پدری خود در نائین و تبدیل آن به نقدینگی به همراه تعدادی از مریدانشان از جمله محمد ابراهیم نمازی و حاج حیدر علی منصوری و چند تن دیگر که در کتاب‌ خاندان های بزرگ نائین ذکر شده به ماهان عزیمت می نمایند.

 حاج سید محمود خان طباطبایی (حیرت علیشاه)، مرشد و عارفی وارسته بود که به علت خوش خلقی و رفتارشان جاذبه و مریدان زیادی داشتند یکی از مریدان ایشان حاج محمد ابراهیم نمازی نیاز علی شاه بود که به قول مردم و همچنین نوشته های کتب تاریخی غراب (کشتی) ایشان در دریا غرق شده بود و پس از مالباخته گی و حالت روحی سختی که برای ایشان در اثر ضرر و زیان پیش آمده بود به عرفان روی آورده و به پیشنهاد صفی علیشاه برای التیام حالت روحی و آرام گرفتن، ملازم حاج سید محمود خان طباطبایی حیرت علیشاه مرشد می‌گردد، تا حیرت علیشاه با سبک و سلوک خود او را دلداری داده و غم او را تسکین بخشیده و او را آرام نماید. حیرت علیشاه مرشد پس از مدتی که در جوار شاه نعمت الله ولی ساکن بودند و امورات آستانه شاه نعمت الله هم به دست ایشان بود در ماهان با یکی از خانواده‌های متدین و متمول ماهان وصلت می‌نمایند و در یکی از باغات ماهان که نزدیک به مقبره فعلی می باشد ساکن می گردند و در اطراف آن باغ هم برج هایی با اتاق برای  مریدانش می سازند که آنها هم در جوار خودشان باشند.

 ثمره ازدواج حیرت علیشاه فرزند پسری شد که حیرت علیشاه مرشد به واسطه علاقه و حبشان به شاه نعمت الله ولی نام نعمت الله را بر او گذاشتند. حیرت علیشاه مرشد در مکانی نزدیک به محل سکونتشان اقدام به ساخت بنایی نمود تا مکانی گردد برای مهمان هایی که عموماً از تهران، شیراز، نائین و یزد به ماهان عزیمت می‌کردند و در جنب آن هم شروع به ساخت کاروانسرایی نمود برای نگهداری حیوانات و اسب و قاطر های مسافران و زائران.

ساخت بنای مقبره فعلی در حال اتمام بود که ایشان بنا به روایاتی در اثر مرگی مشکوک در سن ۳۸ سالگی از دنیا می‌روند در حالی که فرزند ایشان هشت یا نه سال سن داشته اند. در وصیت نامه‌ای که از ایشان به جامانده حیرت علیشاه مرشد بر اموال و ناموس خود حاج محمد ابراهیم را قیم و وصی قرار داده بود. با مرگ ایشان وصی او حاج محمد ابراهیم (نیاز علی شاه )، حیرت علیشاه مرشد را در بنایی که خودش احداث نموده بود و درست در مرکزیت زیر گنبد مقبره فعلی دفن می‌نمایند.در آن زمان پسر حاج محمد ابراهیم یعنی اسماعیل نمازی حدوداً ده سال سن داشته اند. {کذب گفته آقای نمازی که فرموده‌اند مقبره را اسماعیل نمازی پسر ارشد حاج محمد ابراهیم نمازی و با پول ایشان ساخته روشن است}

 ابراهیم نمازی پس از فوت حیرت علیشاه مرشد، همسر ایشان یعنی والده سید نعمت الله را به خاطر داشتن  محرمیت و بنا به وصیت حیرت علی شاه به عقد خود در می آورد که این عمل اشتباه حساسیت بی بی رقیه همسر و اسماعیل فرزندشان را نسبت به سید نعمت الله و مادرش به وجود می‌آورد و تخم کینه و عداوت کاشته می شود.

 از گفته های همسایگان و سایر منابع ذکر شده، سید نعمت الله و مادرش بسیار مورد آزار و اذیت بودند و نوشته هایی که از آن زمان باقی است بر این گفته صحه می گذارد.ت ا اینکه والده سید نعمت الله هم در سن جوانی و در کمال حسن و زیبایی از دنیا میرود. مرحوم حاج محمد ابراهیم نمازی بعد از مرگ والده سید نعمت الله همسر دیگری به نام بی بی سکینه اختیار می کند و خداوند پسر دیگری به ایشان عنایت می کند که به واسطه علاقه زیاد حاج محمد ابراهیم به مرحوم حاج سیدمحمودخان طباطبایی (حیرت علیشاه مرشد) نام ایشان یعنی محمود را بر فرزند خود می گذارد که این اشتباه هم عامل حساسیت بیشتر بی بی رقیه همسر اول حاج محمد ابراهیم و فرزندش اسماعیل نسبت به خانواده مرشد می گردد.

 سیدنعمت الله پسر  حاج سید محمود خان طباطبایی مرشد  به دلیل این که پدرشان (حیرت علیشاه ) به مرشد مشهور بودند فامیل خودشان را با پیشوند مرشدزاده و به علت همجواری و مرید شاه نعمت الله ولی بودن با پسوند نعمت اللهی انتخاب می‌نمایند و فامیلی شان مرشدزاده طباطبایی نعمت اللهی می باشد و فرزندان و نوه هایشان هم همگی  همین نام فامیل را دارند.

 در همان زمان اسماعیل نمازی فرزند حاج محمد ابراهیم نمازی فامیل شان را آرین نمازی انتخاب می‌نمایند و فرزندان و نوه های ایشان هم همین نام فامیل را دارند.

بی بی سکینه همسر حاج محمد ابراهیم هم به علت حساسیت های زنانه از طرف بی بی رقیه مورد بی‌مهری قرار می گرفته ولی درعوض با خانواده مرشد یعنی سید نعمت الله که در آن زمان ازدواج کرده بود  و همسر و فرزندانش رابطه خوبی داشته، به‌طوری که فرزند سید نعمت الله را به همسری پسرش انتخاب می‌نماید( یعنی محمود نمازی فرزند حاج محمد ابراهیم داماد خانواده مرشدزاده طباطبایی می گردد)

 این از شرح نسبت فامیلی خانواده مرشدزاده و نمازی

 حال برویم سر نگهداری از بنای مقبره که هر کسی سنگ آن را به گونه ای بر سینه می زند.

 پس از فوت حیرت علی شاه و دفن او در مکانی که خود ساخته بود، درست در وسط مقبره فعلی پسر صفی علیشاه که جوانی ۱۸ تا ۲۰ سال بود، با مرگی مشکوک از دنیا می‌رود و گوشه مقبره به خاک سپرده می شود.‌پس از او هم حاج حیدر علی یکی دیگر از مریدان مرشد از دنیا می‌رود و در گوشه دیگر مقبره در جوار مرشد خود دفن می گردد و بعد از آن یکی از فامیل های مرشد در گوشه دیگر مدفون می‌شود.

 با فوت حاج محمد ابراهیم نمازی (نیاز علیشاه ) نیز به خواسته فرزندش اسماعیل در ورودی مقبره و در کنار قبر حیرت علیشاه دفن می گردد و پس از آن فرزندان این دو مرحوم در آن محل دفن شده‌اند، من جمله سید نعمت‌الله فرزند حاج سید محمود خان طباطبایی حیرت علیشاه مرشد و همسرش بی بی مریم سلطان و همچنین بی بی رقیه همسر حاج محمد ابراهیم ، بی بی سکینه همسر دیگرحاج محمد ابراهیم، بدرالسادات مرشدزاده فرزند سید نعمت الله، بلقیس سادات فرزند سید نعمت الله، اسماعیل آرین نمازی فرزند حاج محمد ابراهیم و پس از آن اموات دیگری خانواده مرشدزاده و نمازی نیز در این محل مدفون هستند.

بعد از فوت حاج محمد ابراهیم، نگهداری از مقبره بر عهده سید نعمت الله فرزند حیرت علی شاه بود و پس از وفات سید نعمت الله نگهداری از این مکان بر عهده بی بی مریم سلطان همسر سید نعمت الله بود و بعد از فوت بی بی مریم سلطان پسر ارشد شان سید محمود مرشدزاده پدر اینجانب که در ماهان مقیم بودند حفاظت از مقبره را عهده دار بودند. حتی ایشان با پیگیری و طی مراحل قانونی از تخریب این بنا در اول انقلاب جلوگیری نمودند به طوری که می دانید بسیاری از بناهایی که به فرقه ها یا به اشخاص متعلق بودند تخریب شده بود، من‌جمله مقبره مرحوم آزادپور در ماهان، ولی پیگیری‌های مخلصانه و بی ریای سید محمود باعث جلوگیری از تخریب این بنای تاریخی گردید و هم ایشان بودند که در سال ۱۳۵۲ نسبت به ترمیم بام اندود و گچ کاری دیوار ها و   تبدیل صفه های بیرون، از انبار کاه و یونجه به حالت فعلی و گذاشتن پنجره‌ای در ضلع خیابان به منظور روشنترشدن مقبره و همچنین تیغه نمودن درگاه سمت بالای مقبره هزینه های زیادی را صرف نمودند که کارگران و بناها و استاد کار هایی که در آن زمان در این مکان کار کرده‌اند هنوز خوشبختانه در قید حیاتند.

 در سال ۱۳۵۷ به علت اینکه درب مقبره شکسته و دیگر چیزی از آن باقی نمانده بود ( درب قبلی مقبره درب تخته ایی بود که همه محلی های آن زمان و اقوام و همسایگان قدیمی مقبره یادشان هست که از نظر مرغوبیت اصلاً با درب فعلی قابل قیاس نبود) با درب فعلی جایگزین شد. در طی سالهای ۵۵ و ۵۶ خانواده سیدمحمود مرشدزاده به علت شغل ایشان در ماهان ساکن نبودند و کس دیگری هم احساس مسئولیتی در قبال مقبره نداشت و همین امر باعث شده بود درب قدیمی مقبره که درب تخته ای بود توسط بچه ها و خوش نشین هایی که در تابستان به کنار جوی آب می‌آمدند شکسته و بعضاً برای روشن کردن آتش مورد استفاده قرار گیرد و دیگر چیزی از آن باقی نمانده بود. در سال ۵۷ با برگشتن خانواده مرشدزاده به ماهان، سید محمود مرشدزاده درب فعلی را برای مقبره نصب کرد که از نظر مرغوبیت و ارزش با در قبلی مقبره قابل قیاس نیست و ارزش بسیار بیشتری دارد و خیلی گله مندیم از آقای نمازی که به جای تشکر از بابت نصب این در به وسیله سید محمود مرشدزاده آنها را به دزدی در این خصوص متهم کرده‌اند که شاهدان می دانند و خود ایشان هم بدون شک اگر اندکی فکر یا بررسی کنند به یاد خواهند آورد که چیزی از آن درتخته ای به جا نمانده بود. حال این تهمت نمی‌دانیم ...؟

پس از فوت بی بی سکینه در سال ۶۵ یا ۶۶ پسرشان محمود نمازی داماد خانواده مرشدزاده، نسبت به خرید کنتور برق برای مقبره اقدام نمود، در این زمان بود که مجدداً محل کار سید محمود مرشدزاده به بم منتقل گردید و خانواده ایشان هم دو سال در ماهان ساکن نبودند. در این مدت هم به علت اینکه هیچکس مراقبت از این بنا را به عهده نداشت علی‌رغم همسایگی خانواده نمازی با مقبره پنجره و کنتور‌برق مقبره به سرقت رفت و خانواده نمازی که در همسایگی مقبره بودند هم برای نصب مجدد کنتور هیچ اقدامی نکردند.

تا سال ۱۳۸۸ که سیدمحمود مرشدزاده در قید حیات و در ماهان ساکن بود، هر چند وقت یکبار به سرکشی پشت بام‌ها و تعمیرات می‌پرداخت. محلی های ماهان و کارگرانی که هر چند وقت یکبار کاری انجام می‌دادند هنوز در قید حیات هستند. بعد از فوت سید محمود مرشدزاده  همسر ایشان  برای نظافت و تمیز نگاه داشتن مقبره اقدام می‌کرد  و اگر او این کار را انجام نمی داد مقبره وضع اسفباری پیدا می کرد.

  در سال ۱۳۸۹ آقای سید علی مرشدزاده طباطبایی عموی اینجانب و دایی فهیمه خانم نمازی طبق اطلاعات واصله با جمع آوری پول از اقوام به قول فهیمه خانوم خارج و داخل، پشت بام مقبره را بام اندود نمودند و یک سری تعمیرات جزئی در مقبره انجام شد. این مدت پسر سید محمود مرشدزاده سید منصور مرشدزاده طباطبایی همراه و همکار ایشان بود.

تا اینکه در سال ۱۳۹۲ با فوت مرحوم هوشنگ نمازی(اسد)  خانواده نمازی بعد از دفن پدرشان در مقبره و قبل از مراسم چهلم ایشان سنگ قبر پدر بزرگ ایشان، اسماعیل نمازی که سنگ بسیار خوبی هم بود و سنگ بی بی رقیه و سنگ قبر فرهنگ نمازی را تعویض نمودند و بر روی سنگهای قبر جدید لقب مرشد را اضافه کردند و پس از آن هم سنگ قبر برادرشان محمد ابراهیم فرزند هوشنگ( اسد) و عمویشان منوچهر نمازی را هم با لقب مرشد نصب نمودند  و با تعویض سنگ ها مجبور شدند اطراف سنگ قبرهای خود را آجر فرش کنند که این کار باعث شده بود  کف مقبره ای که یکدست خاک و گچ بود از حالت یکدستی بیرون آید (یک طرف آجر فرش، یک طرف خاک و گچ )و حتی حاضر نشده بودند همه جای مقبره را آجر کنند که بسیار صورت ناخوشایندی پیدا کرده بود که اگر کاری انجام می‌دادند و هزینه‌ای درخواست می‌کردند مطمئناً پرداخت می‌شد. بهرحال پس از آن خانواده مرشد زاده نسبت به کامل کردن آجر فرش اقدام کردند تا کف مقبره به حالت یکدست قبلی برگردد.

 کار دیگرشان در همین زمان گذاشتن دری به طرف خیابان است که هیچ ضرورتی به آن نبود و این بنا را از حالت تاریخی و اصلی خود بیرون آورده که ای کاش اگر هدف درست بود، به جای تعویض سنگ قبر ها و نصب در ، نسبت به گرفتن سوراخ های دیوار ها که آب باران از آن روان گردیده و پشت بام‌هایی که خراب شده اقدام می کردند و یا درب قبلی مقبره که درب بسیار خوبی هم هست و نیاز به تعمیر دارد تعمیر می‌کردند که صد البته واجب تر بود .

حال بیایید اگر واقعاً دلمان برای این بنا می سوزد و نمی‌خواهیم خراب شود و از بین برود که دارد می رود هر کدام به سهم خود و امواتی که در آنجا مدفون داریم (خانواده مرشدزاده و نمازی) و با کمک هایی که فهیمه خانم می توانند از داخل و خارج جمع‌آوری کنند و با انتخاب نماینده‌ای از خانواده مرشدزاده و نمازی و بستن قرارداد با کسی که از طرف هردو خانواده موردتایید باشد، نسبت به بازسازی و نگهداری این بنای تاریخی قدمی برداریم تا هم خدا راضی باشد و هم ارواح گذشتگان مدفون در این مکان.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موضوعات
سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های جهان اسلام (معرفی بیش از چهل هزار زیارتگاه)

طراح وبلاگ: سید محمد علوی زاده