- چهارشنبه ۲ مهر ۹۳
بنای یادبود سیّد جمال الدّین اسدآبادی در محلّه سیّدان شهر اسدآباد و در کنار امامزاده سیّدان واقع گردیده است و تعدادی از افراد خانواده این عالم بزرگ در کنار این امامزاده که در گذشته گورستان قدیمی شهر بوده است مدفون میباشند.
بنای اصلی و قدیمی زادگاه سیّد جمال دارای پلاک ثبتی به شماره 855 بود که توسّط اداره کل ارشاد اسلامی تخریب گردید و به جای آن بنای کنونی که به عنوان بنای یادبود میباشد ساخته شد.
به مناسبت یکصد و پنجاهمین سال شهادت این عالم بزرگ و برگزاری کنگرهای به همین مناسبت این بنا در سال 1387 مورد بررسی قرار گرفت و گزارش آن تهیّه و جهت ثبت در فهرست آثار ملّی پیشنهاد گردید.
سیّد جمال الدّین در ماه شعبان 1254 ق (1217 ش / 1838. میلادی) در روستای اسدآباد همدان در محلّه با سابقه «امامزاده احمد» (در محل بنای یادبود کنونی) به دنیا آمد. پدرش سیّد صفدر، عالمی پرهیزگار و دانشمند و مادرش سکینه بیگم، زنی باسواد بود. وی از پنج سالگی آموزش قرآن و مقدّمات عربی را نزد پدر و مادر آغاز کرد. در سال 1264 ق، به همراه پدرش «سیّد صفدر» وارد قزوین شد و به مدّت چهار سال در حوزة علمیّه این شهر به درس و بحث پرداخت و در ادبیّات عرب، منطق، فقه و اصول سرآمد همدرسان خود شد. سیّد در سال 1266 ق همراه پدر به قصد نجف اشرف از تهران حرکت کرد و به شاگردی شیخ مرتضی انصاری و ملاحسین قلی همدانی در آمد. در سن 18 سالگی در اکثر علوم رایج در آن زمان به مقام عالی رسید. بعد به هندوستان و حجاز و مکّه سفرهایی کرد و سرانجام به افغانستان مراجعت نمود. و در آنجا شریک اسرار دوست محمّدخان امیر افغانستان شد. در جنگ هرات نیز همراه او بود. سپس به مصر رفت و با دانشمندان آنجا همنشین شد. او در مصر به خاطر دانش و کمالاتش بسیار معروف شد و در جامع ازهر منطق و فلسفه درس میداد. شیخ محمّد عبده و گروهی از فضلای مصر در کلاس او حضور داشتند. سیّد جمال در سال 1254 هجری قمری، بنا به دستور شیخ انصاری عازم هندوستان شد و ضمن آشنایی با علوم جدید سعی کرد تا مردم و خصوصاً مسلمانان را علیه استعمار انگلستان بسیج کند. مدّتی او را در کلکته زیر نظر حکومت انگلیسی هند نگاه داشتند و بعد که اجازه یافت از راه دریای سرخ به اروپا رفت. در لندن و پاریس مورد توجّه مقامات سیاسی اروپا بود. در پاریس با همکاری شیخ محمّد عبده به انتشار روزنامه عروة الوثقی مبادرت نمود. که فقط 18 شماره از آن منتشر شد. با نشر مقالات، اندیشههای خود در مورد اتحاد اسلام را میپراکند. بالاخره به حجاز سفر کرد و از بوشهر به ایران وارد شد و به تهران رفت و در خانه حاجی محمّد حسن امین الضرب ساکن شد. چند بار با ناصرالدّین شاه ملاقات کرد و از ضرورت قانون گفت ولی شاه سخنان او را نپسندید و پس از مدّتی امر به اخراج او از ایران کرد. از راه مازندران به قفقاز و بعد به مسکو و پترزبورگ رفت. در سفری که به مونیخ رفت با ناصرالدّین شاه و امین السلطان ملاقات داشت و به دعوت آنان دوباره به ایران بازگشت. مدّتی در شاه عبدالعظیم بود که باز به دستور شاه با افتضاح او را بیرون کردند. به بغداد و بصره سپس به اروپا رفت. سلطان عبدالحمید او را به استانبول دعوت کرد و امیدوار بود از نفوذ او برای اداره کشورهای اسلامی امپراتوری عثمانی بهره گیرد. در استانبول میرزا آقاخان کرمانی و شیخ احمد روحی و خبیر الملک به تشویق او به نشر مطالب علیه شاه و اتابک پرداختند. پس از کشته شدن ناصرالدّین شاه به دست میرزا رضای کرمانی که از مریدان او بود، دولت ایران خواستار تحویل او شد ولی مقامات عثمانی نپذیرفتند. پس از مدّتی از چشم سلطان افتاد و مواجب او را قطع کردند و با فقر زندگی میکرد تا اینکه در 1314 هجری قمری (9 مارس 1897 میلادی) در استانبول درگذشت. دولت افغانستان تقاضائی مبنی بر انتقال کالبد سیّد به زادگاه او نمود که این درخواست از سوی دولت عثمانی مورد قبول واقع شد و اکنون مزار و آرامگاه سیّد جمال الدّین اسدآبادی در محوّطه دانشگاه کابل میباشد. او توانست در شهرهای انگلستان و فرانسه نشریات «عروة الوثقی» و «ضیاء الخائفین» را منتشر کند. تتمّة البیان فی تاریخ الافغان، القضا و القدر، اسلام و علم، نیجریّه یا ناتورالیسم، الوحدة الاسلامیه و الواردات فی سر التجلیات از جمله آثار مهم قلمی اوست. همچنین نامهها، سخنرانیها، مقالات، مذاکرات و مصاحبهها، که تعدادی از اینها با عناوین «مقالات جمالیّه»، «نامههای سیّد جمال الدّین»، «شرح حال و آثار سیّد جمال الدّین» یا در کتابهایی که پیرامون زندگی و آرمان سیّد نوشته شده به چاپ رسیده است. او شعر نیز میسرود و به نام افغانی تخلّص میکرد. از او با نامهای جمال الدّین الافغانی و سیّد محمّد بن صفدر الحسین نام برده میشود. با وجود لقب «افغانی» که او خود را با آن معرّفی مینمود و با آن شناخته شده بود، وی ایرانی و شیعه و از مردم اسدآباد همدان بود، هر چند گروهی معتقدند که وی حنفی مذهب و از مردم اسدآباد مرکز ولایت کنر افغانستان است. گمان میرود که سیّد جمال الدّین صلاح نمیدانسته کسی به هویّت وی پی ببرد به طوری که گاهی به جای اسدآبادی، اسعدآبادی امضا مینمود. امام محمّد عبده شاگرد سیّد جمال الدّین و مترجم کتاب نیجریه وی به زبان عربی، در مقدّمه ترجمة کتاب مینویسد، سیّد جمال الدّین ایرانی بود ولی به دو علّت خود را افغانی معرّفی مینمود: اوّل اینکه بتواند در کشورهای عربی خود را سنّی معرفی کند و به هدفهایش برسد. دوّم اینکه خود را از دست مقررات سختی که دولت ایران برای اتباعش در خارج قرار داده بود برهاند.
بنای فعلی یادمان سیّد جمال الدّین اسدآبادی واقع در محلّه سیّدان و جنب امامزاده احمد معروف به سیّدان میباشد و در سه طبقه ساخته شده است که به عنوان موزة مردم شناسی و کتابخانه سیّد جمال و اداره ارشاد اسلامی اسدآباد و ادارة میراث فرهنگی و گردشگری اسدآباد استفاده میشود و دارای مساحتی حدود 60×20 متر مربّع میباشد و سنگ یادبود در حیاط آن قرار گرفته است و قبور اجداد سیّد جمال در کنار امامزاده قرار دارند که در گذشته گورستان قدیمی اسدآباد بوده و هم اکنون به صورت مناسبی توسّط شهرداری فضاسازی شده است.
این بنا محل زادگاه سیّد جمال یکی از مشاهیر بزرگ ایرانی و جهان اسلام است که حفظ آن به عنوان بنای یادبود ضروری به نظر میرسد و ثبت آن در فهرست آثار ملّی پیشنهاد میگردد سنگ یادبودی از طرف انجمن آثار ملّی به این بنا هدیه گردیده است که در حیاط بنا نگهداری میشود.
این بنا در گذشته خانه پدری سیّد جمال بوده است و در سال 74 به دلیل تخریب زیاد اقدام به نوسازی آن شده است و به عنوان واحد میراث فرهنگی شهرستان اسدآباد استفاده میشود و در سال 1387 موزه مردم شناسی در آن دایر گردید و همچنین کتابخانهای تحت عنوان کتابخانه سیّد جمال در این ساختمان ایجاد گردیده است.
- ۱۶۴۶
- ادامه مطلب