- چهارشنبه ۱۶ مهر ۹۳
در نزدیکى ریجاب از توابع شهرستان اسلام آبادغرب، قبرستانى از صدر اسلام با تعدادى آرامگاه به سبک چهار طاقىهاى دورة ساسانى وجود دارد. در میان این قبور، بناى عظیمى دیده مىشود که در میان اهالى محل به مقبرة ابودجانه معروف است و در نزد اهالى از احترام خاصّى برخوردار است. این آرامگاه چهار ضلعى است و بر فراز آن گنبدى مخروطى شکل قرار دارد. در جنوب این آرامگاه بناى دیگرى شبیه به آن، ولى در ابعاد کوچکتر ساخته شده است و در داخل آن چند سنگ قبر به چشم مىخورد. این دو آرامگاه با لاشه سنگ و ملاط گچ ساخته شده و سطوح بیرونى و داخل آن با ملاط گچ اندود شده است.
این مقبره زیر نظر میراث فرهنگى در سال 1369 مرمّت و بازسازى شده است.
ابودجانه یکى از یاران با وفاى پیامبر بود. در جنگ احد هنگامى که مشرکان، نیروهاى اسلام را شکست دادند، ابودجانه نیز مانند حضرت على در کنار پیامبر باقى ماند و از آن حضرت مردانه دفاع کرد.
نام وى «سماک بن خرشه» از طایفة «اوس» از نزدیکان «سعد بن عباده» است که از بزرگان صحابه و دلاوران و دعات عرب بود. در جنگ «بدر» و «احد» و دیگر غزوات نبى اکرم ابودجانه حاضر بوده است.
در کتب رجال چون «اصابه» و «اسد الغابه» از ابودجانه ذکر شده و سرانجامِ او را در جنگ «یمامه» یادداشت کردهاند. جنگ یمامه نبردى بود که مسلمانان به فرماندهى «خالد بن ولید» با «مسیلمة کذّاب» و پیروانش کردند. در این جنگ مسیلمه چون طاقت پایدارى در مقابل سپاه اسلام را نداشت، در باغى محصور، تحصّن جست. ابودجانه با آنکه قبل از تحصّن کفّار در جنگ دادمردى داده بود چون دید تحصّن کار را به درازا مىکشاند، درخواست کرد که اسلامیان وى را در سپرى بنشانند و بوسیلة نیزهها در میان باغ پرتابش کنند. یاران ابودجانه چنین کردند و او چون به درون حصار آمد، شمشیر از نیام بر کشید و چون شیرى خشمناک در پیروان مسیلمه افتاد و سرانجام در این زد و خورد به درجة شهادت رسید.
محمّد بن سعد در طبقات مینویسد:
«شهد ابودجانة الیمامه وهو فیمن شرک فی قتل مسیلمة الکذّاب وقتل ابودجانة یومئذٍ شهیداً»
از انتساب این قبر به ابودجانه به تفصیلى که گذشت، بسیار بعید مىنماید به طورى که مىدانید، در این نواحى قبور دیگرى نیز به بزرگان و صحابه منسوب هست در حالی که صحت آنها مشکوک مىباشد، مانند انتساب قبر (ویس نازار) به اویس قرنى، زاهد معروف که در جنگ (صفین) کشته شده است.
از جمله اقدامات انجام شده در مرمّت این بقعه، عبارتند از؛ حفر کانالى به طول 40 و به عرض 115 و عمق 20/1 متر براى مهار آبی که جهت آبیاری باغهای جنب بقعه از کنار آن میگذشت و به زیر بنا نفوذ کرده و باعث احتمال ریزش آن شده بود. قالب گذارى کانال، شفته ریزى با مخطوط آهک و گل رس به طول 25 و عرض 5/1 و عمق 20/1 متر، و چیدن دیوار دو طرف کانال با سنگ مارون و ملات ماسه و سیمان.
مقبرهای دیگر در قزوین: این مقبره در ابتدای روستای لهارد (شارد)، در 36 کیلومتری جنوب باختری شهر قزوین واقع شده است. بنایی نسبتاً تازه ساخت که از داخل به صورت شش ضلعی است و هر یک از اضلاع آن دو متر و درِ آن از جانب مشرق باز میشود و دو پنجره در جنوب و شرق دارد. ایوانی در جانب مشرق تعبیه شده که طول آن سه و ارتفاع آن دو متر است و در جانبین آن دو گلدسته کوچک احداث شده است. در وسط بقعه، ضریح چوبی به ابعاد 1×50/1 و ارتفاع 20/1 سانتیمتر قرار دارد. در بالای بقعه، گنبدی کلاه خودی به صورت دو پوش به قطر 5 و ارتفاع بیش از 6 متر قرار دارد که نمای خارجی آن را ایزوگام نمودهاند.
در تابلویی که در داخل بقعه بر دیوار آن نصب شده، نوشته است: «آستانه مبارکه ابودجانه، صحابة رسول اکرم ، بازسازی توسّط مشهدی درویش در سال 1376 هـ . ش»
وی سماک بن اوس بن خَرَشة بن لَوذَان، از صحابة پیامبر و از انصار و از قبیله بنی ساعده بود. در جنگهای بدر و احد و دیگر غزوات پیامبر شرکت داشت. در جنگ احد، پیامبر شمشیری بدو بخشید و وی رشادت و پایداری بسیار از خود نشان داد و از معدود اصحابی بود که به رغم پیروی و پیروزی قریشیان، از پیامبر جدا نشد و به همین سبب پیامبر او را دعا فرمود. در سال 4 ق، پس از پیروزی مسلمانان بر یهودیان بنی نضیر، پیامبر ، اموال ایشان را میان مهاجران تقسیم کرد و با آنکه انصار از آن سهمی نیافتند، پیامبر سهمی به ابودجانه و سهل بن حنیف که فقیر بودند، بخشید.
شباهت نام ابودجانه صحابی پیامبر با سماک بن مخرمة اسدی که از عثمانیان بود و از علی کناره گرفت، یا سماک ابن خرشه جعفی، سبب شده تا برخی گمان برند که وی در جنگ صفیّن حضور داشته است.
طبری نیز در اخباری که در فتوح زمان عمر، از سیف بن عمر تمیمی نقل کرده، از سماک بن خرشة انصاری نام برده است که در فتح برخی از نواحی ایران شرکت داشته است، اما این یک، کنیة ابودجانه ندارد، از اینرو بعید نیست این شخص در بقعة کنونی در ریجاب مدفون باشد که به جهت تشابه اسمی به ابودجانه خوانده شده است.
برخی از محققان برآنند که این سماک بن خرشه انصاری یاد شده در تاریخ طبری، اساساً برساخته سیف بن عمر تمیمی است.
در کتاب معارف و معاریف دربارة ابودجانه چنین مینویسد:
«سماک بن خرشة یا سماک بن اوس بن خرشة بن لوذان بن عبدوة بن ثعلبه انصاری ساعدی خزرجی ملقّب به ذی المشهرة و مکنی به ابودجانه، یکی از صحابه رسول خدا و از یاران شجاع و دلیر آن حضرت و از مدافعان به نام اسلام است. وی در غزوة بدر و هم احد در رکاب پیامبر بود، پایمردیهای او در زمان پیغمبر و در جنگهای آن حضرت شهرة تاریخ است، در جنگ احد که مسلمانان شکست خورده از دور پیامبر پراکنده شدند و همه فرار کردند تنها علی ماند و ابودجانه که حضرت به وی فرمود:
ای ابادجانه مگر نمیبینی که دیگران رفتند؟ تو نیز
به آنها بپیوند. وی عرض کرد: ما بیعتی که با خدا
و رسولش کردیم مشروط به این نبود که هر چه دیگران کردند ما نیز بکنیم.
پیامبر فرمود: تو از جانب من آزادی. ابودجانه گفت: به خدا سوگند کاری نخواهم کرد که قریش بگویند وی نیز بگریخت و پیامبر را تنها گذاشت، در کنار شما میمانم هر چه بر شما آمد بر من همان آید. پیغمبر او را آفرین گفت.
از امام صادق نقل است که فرمود: ابودجانه در روز احد عمامهای به سر بسته و گوشة آن را از پشت آویخته و با تکبّر و تبختر در وسط میدان نبرد گام همی زد.
پیامبر فرمود: این گونه راه رفتن را خدا دشمن دارد جز هنگام نبرد در راه خدا.
این بنا به شمارة 17556 و در تاریخ 6/12/1385 به ثبت آثار ملّی و تاریخى رسیده است.
- ۱۸۳۱
- ادامه مطلب