- چهارشنبه ۱۶ مهر ۹۳
بقعة باشکوه این امامزاده در شهر درب بهشت، مرکز بخش ساردوئیه ـ در 90 کیلومترى شمال غرب شهر جیرفت، در یک موقعیّت پایکوهى واقع شده است.
حرم مطهّر امامزاده سیّد احمد درشمال باغى از گردو و صنوبر ساخته شده است. صنوبرها و گردوها چنان تنومند و بلند هستند که عظمتى خاص به محیط دادهاند. در دو طرف خیابان که از مرکز بخش عبور مىکند و از کنار حرم به سوى شهرستان بافت مىرود، صنوبرها (چنالا) سر به آسمان کشیدهاند و چشم انداز فوق العادهاى به صحن و سراى حرم مطهّر داده است.
اصل بنا مربوط به دوره تیمورى بوده، که در زمان صفویّه و قاجاریّه تجدید بنا شده است. بقعه از داخل به صورت هشتضلعى است که هر یک از اضلاع آن سه متر و دو در، در مغرب و جنوب دارد. ضریح مطلا که کار هنرمندان اصفهان است در وسط بنا نصب است که کتیبهاى بر روى درِ آن به صورت قلمزنى چنین نوشته شده است: «این ضریح مطهّر زیر نظر اداره کل حج و اوقاف کرمان و با کوشش عبّاس هجرتى بخشدار و امان اللَّه آستانى و همیارى اهالى بخش ساردوئیه به زرگرى حسین پرورش و قلمزنى حسین عبّاس پور سال 1366 تهیّه و نصب شد.»
بر بالاى ضریح، این اشعار نیز قلمزنى شده است:
بیـا و همّت مــردان پارســا بنگــر
ز روى صــدق و صفـا بـزم اولیا بنگر
بیا به درب بهشت و ببین جلــوه حق
نموده نور فشان ارض و هـم سما بنگر
در این مکان مقدّس شهى ز آل رسول
ز نسل پاک علــى شـــاه لافتى بنگر
به خاک خفته در این خاک پاک پادشهى
که داشت سلطنت از جـانب خدا بنگر
گـذشته از سر دنیا و آخـرت یک جـا
بغیــر حــق بندش هیـچ مـدّعا بنگر
چوبنده بود خدا را از روى صدق و صفا
گــذشته در طلـب حق زما سوى بنگر
به پـاس حـرمت او مؤمنان با اخلاص
ضــریح مــرقد وى کرده از طلا بنگر
چو نصـب گشت ضریح مبارک آن شاه
تو شـور و شوق على شادى رضا بنگر
ائمــه جملــه نمـاینـد شــادمانیها
تو شاد و خرم از این کار مصطفى بنگر
دعاى خیر ملائک به امرحضرت دوست
بـه بانیــان گــرامـى ایــن بنـا بنگر
در شمال مرقد یک محراب بزرگ و در غرب آن نیز مدخل و ایوان بزرگى در حال ساخت مىباشد. دو طاقچه بزرگ به شکل محراب در شرق اتاق مرقد است که به عنوان قفسه کتب ادعیه و قرآن از آن استفاده مىشود.
قبل از ضریح، رواقى وجود دارد که در یک گوشه آن منبرى چوبى است و در ضلع سمت راست آن، گنجهاى پر از قرآن است. این گنجه معروف است به کت شهرق «سوراخ شاهرخ» و وجه تسمیه آن این است که رییس قبیله شاهرخیها به نام شاهرخ (شهرق) در حال فرار از دست اشرار به زیارتگاه پناه مىبرد و در زیر قرآنها مخفى شده بدین ترتیب از شر آنها خلاص مىشوند و محل را از آن زمان کت شهرق مىنامند.
چـون شهرق گریزان ز اشرار شد پنــاه آمــد و زار و زوّار شـد
از آن پس کـت شهرقش نام شد همان گنجه کاو را به سر بام شد
ابعاد این رواق 10×12 متر است که دو ستون قطور در وسط آن تعبیه نموده و چهار طرف آن را هلال بندى کردهاند. یک لنگه درِ چوبى که تاریخ ساخت آن مربوط به سال 1374 هـ . ش در اصفهان است، نصب مىباشد. پس از گذشتن از این در، بر دیوار سمت راست آن سنگى مرمرى نصب شده که ابیاتى بر روى آن حک شده است و مربوط به بازسازى بقعه در زمان ناصرالدّین شاه قاجار مىباشد که چنین نوشته شده است:
در عهد دولت شه ناصر ولـى دین
حـق ناصرش شود که بود خلق را معین
خدّام خود نموده به هر شهر حکمران
جز شهر ما که بن عم خود کرد جانشین
عمال شاهزاده به هـر قریه حاکمند
بر سـاردوئیه گشته یکى حکمران تعیین
داده مراد خلق خــدایش دهد مراد
نامش بود مــراد علـى لطف حـق ببین
خدّام آستان به مخلوق سرور است
باشد امیــرى از امــراى جـــور یقین
مدفون دراین زمین یکى ازنسل احمد است
سلـطان به خلـق باشد به نام احمد امین
نسل امام معجزهاش چون امام هست
گـویا به جـد اطهـر خود بوده جانشین
شد بارگاه وى چه خراب از بادحوادث
مخلـوق از ایـن قضیه بگشتند دل غمین
بد سیّدى مـلازم درگـاه آن جناب
شب تا سحر ستاده به خدمت در این زمین
همنام جدّ خـویش محمّد بدى بنام
گــویا گلـش بنــور محمّد شد عجین
از سعى و اهتمام وى حکمران ملک
شــد بقعهاش تمــام به بنّایـش آفرین
این روضه است یا که بود بهشت برین
با وادى الســلام نجــف گشـته قـرین
بناى امــانى او سـیّد محمّد است
امــر امیــر گشــته مــــورخ تعییـن
جمــع مشایخ که خــدّام بودهاند
بسته کمــر به خدمت سلطان دین مبین
شخصى سوال کرد ز تاریخ بقعهاش
گفتــم بیـا به جلوه چه عرش خدا بین
شاها تو از کرم نظرکن به سوى خلق
حجــّار را ببخـش تو در روز وا پسین
جمله «عرش خدا ببین» طبق حروف ابجد سال 1238 هـ . ق به دست مىآید که ماده تاریخ تعمیر بقعه است. کتیبه دیگرى در حرم وجود داشت که در تابلوى چوبى حک شده، تاریخ آن مربوط به سال 756 هـ . ق بود.
گنبد بنا دوپوش، به قطر 5/6 و ارتفاع 12 متر است. دو مناره بزرگ به ارتفاع بیست متر در غرب بقعه در حال ساخت مىباشد. کاشىکارى گنبد از سال 1383 آغاز شده و هنوز ادامه دارد. این کاشى کاریها توسّط استاد حاج مصطفى موسوى زاده اصفهانى در حال اجرا مىباشد.
زایرسراى حرم مطهّر که به مساحت ششصد مترمربّع است، در سال 1373 ساخته شده که داراى هشت اتاق کوچک، سالن غذا خورى، دفتر، سرویسهاى بهداشتى مىباشد. در امتداد همین زایرسرا، تعداد پنج حجره تعبیه نمودهاند که به عنوان قبور خانوادگى و کتاب خانه آستانه از آن استفاده مىشود. قبر متولی سابق حرم، مرحوم سیّد جلالالدّین فاطمى فرزند ابوالقاسم به همراه قبر برادر او سیّد عبّاس فاطمى، نایب التولیه، در اتاق دوّم واقع است. هم چنین در ایوان این رواق، قبر حاج امان اللَّه آستانى نژاد فرزند مرحوم اسداللَّه که جزو هیات امناء امامزاده بوده قرار دارد.
خوش بختانه طرح جامع توسعه حرم مطهّر در حال اجراست و عملیات ساختمانى حرم و بازسازى گنبد و بارگاه و احداث دو گلدسته متناسب با گنبد، تبدیل باغ جنب حرم، به پارک زیباى حرم با همکارى شهردارى و بخش دارى ساردوئیه و سر و سامان دادن به وضعیت موقوفات از نظر اسناد و مالکیت و اخذ مال الاجارههاى مربوطه، از اهم فعّالیّت در غالب این طرح است.
این بناى باشکوه به شماره 11874 و به تاریخ 18/3/1384 به ثبت آثار ملّى و تاریخى رسیده است.
درگذشته چنین مشهور بود که شخص مدفون در این بقعه، احمد الصغیر ابن احمد الکبیر ابن امام موسی کاظم است، امّا این ادّعا پس از اثبات عدم فرزند داشتن احمد بن موسی به نام احمد، مورد قبول قرار نگرفت و در کتاب ماه ساردوئیه به تفصیل دربارة آن سخن رانده شد.
پس از قیام پر شور یحیى بن عمر بن یحیى بن حسین بن زید شهید بن امام سجّاد در کوفه به سال 248 هـ . ق و مشارکت جمع بسیارى از سادات و امامزادگان عالى مقام، متوکّل عبّاسى به فکر چارهاى افتاد و لشکر بزرگى را به مقابله سپاه یحیى بن عمر فرستاد که به طرز فجیعى آن سیّد علوى را به شهادت رسانده و اصحاب و یاران او متفرق شدند. بدون شک یکى از اصحاب آن بزرگوار، سیّد جلیلالقدر ابوالحسن على بن ابراهیم المجاب بن محمّد العابد بن امام موسى کاظم بود که پس از سخت گیرى عمّال متوکّل، خلیفه عبّاسى به سیرجان مهاجرت نمود. فرزندان و اعقاب او در سیرجان و جیرفت و کرمان پراکنده شدند.
یکى از نوادگان امامزاده سلطان سیّد على، سیّد جلیلالقدر ابوالغنائم احمد بن محمّد بن على بن ابراهیم المجاب بن محمّد العابد بن امام موسى کاظم بود که سیّدى جلیلالقدر، فاضل، شجاع، صاحب مکنت و مال و شریف در جیرفت مىزیست.
او بدون شک در ساردوئیه صاحب مِلک و باغ بوده و پس از مدّتها عبادت و ارشاد در همین منطقه وفات یافت و در ساردوئیه دفن شد و بر سر مزار او در سال 454 هـ . ق آرامگاهى به پا داشتند که مادّه تاریخ آن طبق حروف ابجد درب مزار شد و به تدریج مرقد او مورد استقبال مردم و محل نذورات آنان واقع شد.
متأسّفانه در منابع موجود از تاریخ و سال وفات این سیّد جلیلالقدر ذکرى به میان نیامده است. امّا با برخى قراین مىتوان احتمال داد که وى در اواخر قرن چهارم هجرى یا ابتداى قرن پنجم هجرى وفات یافته و در این مکان دفن شده است.
علّت شهرت او به سلطان سیّد احمد نیز آشکار است زیرا او هم ریاست معنوى و هم ریاست مادّى شهر جیرفت و نواحى آن را به عهده داشته، چنان که از کنیه او پیداست وى به ابوالغنایم مکنى بوده که این حکایت از داشتن غنائم و باغات زیاد در منطقه جیرفت بوده است.
- ۲۷۳۳
- ادامه مطلب