مزارات ایران و جهان اسلام

سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های ایران جهان اسلام (امامزاده ، بقعه، آرامگاه، مقبره، مزار، گنبد، تربت، مشهد، قدمگاه، مقام، زیارت، معرفی عالمان انساب، کتابشناسی مزارات و زیارت و انساب

بررّسى آرامگاه امامزاده یحیى علیه‏ السلام همدان

فهرست مطالب:

موقعیّت آرامگاه امامزاده یحیى همدان.

نسب شریف..

توصیف آرامگاه امامزاده یحیى بن على حسنى.

موقعیّت آرامگاه امامزاده یحیى همدان

یکى از زیارتگاههاى مهم و با شکوه شهر همدان، بقعه معظم امامزاده یحیى است که در جنوب میدان امام خمینى قدس ‏سره همدان واقع شده است.

بقعه در وسط محوطّه‏اى وسیع قرار دارد و از چهار جانب محصور است.
این بارگاه مجلّل مرکب از صحن، مجموعه حرم، مسجد و سرویس‏هاى
بهداشتى است که توصیفش خواهد آمد.

 نسب شریف

درباره نسب شریف امامزاده یحیى اختلاف است، برخى معتقدند که وى
فرزند بلافصل امام امیرالمؤنین على علیه‏ السلاممى‏باشد وعدّه دیگر، این امامزاده
را از احفاد امام حسن مجتبى علیه‏ السلام معرّفى مى‏کنند که در این جا به بررسى این
اقوال خواهیم پرداخت.

 

اکثر مورّخان و علماى انساب فرزندى به نام یحیى را براى امام على علیه‏ السلام
قایل شده‏اند.[1]

و درباره یحیى بن علی بن أبی طالب علیه‏ السلاممى نویسند:

مادرش اسماء دختر عمیس خثعمیّه بوده است.[2]

ابن طباطبا ، از اعلام قرن پنجم مى‏نویسد: «توفّی فی حیاة أبیه و لاعقب
له . »
[3] وى در زمان حیات پدر بزرگوارش وفات یافت و فرزندى نداشت.

بیهقى متوفّاى 565 ه .ق اشاره مى‏کند که ؛ «أمّه أسماء بنت عمیس، و
کانت تحت أخیه جعفر ، فلّما قتل جعفر تزوّجها علی بن أبیطالب، فولدت له
یحیى، ومات یحیى فی حیاة علی
علیه‏ السلام»[4]

مادرش أسماء دختر عمیس که ابتدا همسر جعفر طیّار بود که پس از
شهادت وى، امام على علیه‏ السلام با او ازدواج کرد و از وى صاحب یک فرزند به نام
یحیى شد . یحیى در زمان حیات پدر وفات یافت.

از آن جایى که شهادت حضرت جعفر طیّار بن أبى طالب علیه‏ السلامدر سال
هشتم هجرى بوده، لذا مى‏توان احتمال داد که تولّد یحیى یک سال یا دو
سال بعد از این تاریخ، یعنى در سال دهم هجرى بوده است. علاّمه حرزالدّین
در کتاب مراقد المعارف مرقد یحیى بن على بن أبى طالب علیه‏ السلامرا در کوفه
نوشته و اشاره مى‏کند که وى به یحیى معین شهرت دارد.[5]

 

بنابر این از آن جایى که یحیى بن على علیه‏ السلام در زمان حیات پدر بزرگوارش
وفات یافته و قبر او هم اکنون در کوفه از مزارهاى مشهور شیعیان است، لذا
وجهى براى مزار یحیى بن على بن أبى طالب
علیه‏ السلام در همدان باقى نخواهد ماند
و این مزار با شکوه متعلّق به یکى دیگر از سادات علوى خواهد بود.

علاّمه نسّابه ابن طباطبا ، ضمن بیان مهاجرین آل أبى طالب علیه‏ السلامبه
شهرها و کشورهاى اسلامى مى‏نویسد: «التّاجر بهمدان أبوالقاسم یحیى بن
على بن الحسین بن هارون الأقطع بن الحسین بن محمّد بن هارون بن محمّد
البطحانی بن القاسم بن الحسن بن زیدبن الإمام الحسن
علیه‏ السلام».[6]

یعنى وى به عنوان تاجر به شهر همدان وارد شد که این مطلب را شیخ کیا
از أبى الغنائم دمشقى نسّابه نقل نموده است.

وى در جاى دیگر از کتاب خود، پس از بیان ورود پدر امامزاده یحیى،
أبوالحسین على به اهواز مى‏نویسد: «أبوالحسین على داراى چند فرزند
معقّب است که عبارتند از ؛ طاهر، زید، هارون، أبوالقاسم حمزة و أبوالقاسم
یحیى که در همدان است.»[7]

وى هنگام معرّفى حسین بن هارون الأقطع که از واردین شهر رى
بوده مى‏نویسد: «او داراى دو فرزند به اسامى أبى القاسم حسین و على است
که فرزندى ندارد.»
[8]

 

به دلیل آشفتگى گزارش ابن طباطبا که گاهى براى على بن حسین بن
هارون الأقطع، فرزندى نمى‏داند و در جاى دیگر او را صاحب پنج فرزند ذکر
مى‏کند، جاى بسى تأمّل و اندیشه است. بخصوص از قول سیّد امام مرشد
باللّه‏ زین الشرف یحیى بن أبى الغنائم نسّابه مى‏نویسد که أبوالحسین على بن
حسین بن هارون الأقطع، نامش حسین بن على بوده است.

أبوالحسن محمّد بن ابى جعفر شیخ الشرف عبیدلى نسّابه،
متوفّاى 435 ه .ق، أبوالحسین على بن حسین بن هارون الأقطع را ملّقب به
صوفى مى‏داند اما از ذکر فرزندان او مطلبى به میان نیاورده و او را جزو
معقّبین مى‏داند.[9]

امام فخر رازى و دیگران نیز گزارشى از یحیى بن على بن حسین بن
هارون الأقطع در کتاب‏هایشان ذکر ننموده‏اند.[10]

به هر حال هیچ مدرکى مبنى بر وفات او در شهر همدان در دست نیست،
بخصوص وى در عین حالى‏که سیّدى محترم و جلیل القدر بوده به کار
تجارت اشتغال داشته و لازمه کار او مسافرت به شهرهاى مختلف بوده است.
از این رو مى‏بینیم که علماى انساب کمتر ذکرى از او به میان آورده‏اند
و این به دلیل مسافرت‏هاى زیاد اوست. بنابراین نمى‏توان قبول نمود که
آرامگاه کنونى در همدان از آن او باشد. بخصوص سند دیگرى در دست
است که شخصیّت مدفون در این بقعه را معرّفى و به نام و نسب شریف

او تصریح دارد.

علاّمه نسّابه سیّد جعفر اعرجى نجفى، متوفّاى 1332 ه . ق درباره
امامزاده یحیى همدان مى‏نویسد:

«یحیى بن علی بن علی بن سعید بن علی بن داود بن سلیمان بن عبداللّه
بن موسى الجون بن عبداللّه المحض بن الحسن المثنّى بن الإمام الحسن، و
هوالسیّد الجلیل صاحب الکرامات کان بهمدان، و أولد، و له فیها مشهد یزار ،
و یعرف بمشهد یحیى بن علی.»
[11]

یحیى بن على.. . سیّدى جلیل و صاحب کرامات در همدان بود و داراى
فرزند است، در همدان براى او مشهد و بار گاهى است که زیارت مى‏شود و به
مشهد یحیى بن على مشهور است.

پس از نقل این سند دیگر جاى تردیدى نیست که شخصّیت مدفون در
این بقعه یحیى بن على حسنى است که به جهت تشابه اسمى و نسبى با
یحیى پسر امام على علیه‏ السلاماشتباه شده، بلکه به جهت هم نام بودن نام پدرِ
امامزاده به على، به یحیى بن على شهرت یافته است.

به هر حال نسبت فوق را ابن عنبه متوفّاى 828 ه .ق نیز در کتاب خود
تأیید نموده است.[12] بنابراین مشهد کنونى را باید از آن همین سیّد جلیل
القدر دانست.

به اعتبارى ایشان از علویانى به شمار مى‏آید که به نام امام یحیى در نیمه

قرن ششم در همدان مى‏زیسته است.[13]

متأسفانه غالب مزارات ایران همین مشکل را داشته و سازمان اوقاف که
متولّى بقاع متبرکه است، جهت معرّفى صحیح این اختران فروزان، تحقیق
جامعى ارائه ننموده است.

نگارنده مى‏گوید روزى در یکى از بقاع متبرکه نشسته بودم که کاروانى از
کشور عربستان داخل حرم امامزاده شد.[14] یکى از زوّار که چشمش به تابلوى
مقابل ضریح افتاد و نوشته بود ناصر بن موسى بن جعفر علیه‏ السلام به رفقاى خود به
عربى گفت: «الایرانیّون یقولون هذا ابن موسى بن جعفر علیه‏ السلامکیف کان هذا ، و لا
یوجد فى أولاد الإمام ابن بإسم ناصر»

ایرانى‏ها این بقعه را نیز فرزند امام موسى بن جعفر علیه‏ السلام مى‏دانند. چگونه
این ممکن است و حال آن که در میان فرزندان امام فردى به اسم ناصر یافت
نمى‏شود.

بعد همگى آنان خندیدند. با دیدن این صحنه، بسیار ناراحت شدم از آن
جایى‏که در این رشته (انساب) بالغ بر هفت سال تحقیق داشته و بیش از
چهل عنوان کتاب در خصوص امامزادگان تألیف و تحقیق نمودم و آشنایى
کامل با مزارات ایران و هم چنین از مهاجرت آل ابى طالب علیه‏ السلامدر شهرهاى
اسلامى مطلّع هستم بسیار بر من گران آمد  بخصوص آنان تصوّر مى‏نمودند
که در ایران اصلا اهل تحقیق یافت نمى‏شود یا این‏که این انتساب به

امامزادگان از روى عمد و جهت کسب درآمد صورت گرفته است.

نگارنده چون آشنایى کامل با زبان عربى داشته، جلو رفتم و دست همان
عرب را گرفته و با او به سخن پرداختم و از کیفیّت ورود امامزادگان به خراسان
و نسب شریف امامزاده ناصر طرقبه براى او سخن گفتم، چنان مجذوب
سخنانم شد که تمام دوستان کاروانى خود را صدا زد و بنده از مزارات ایران
برایشان توضیح مى‏دادم که این مباحثه بالغ بر دو ساعت طول کشید. آنان از
من پرسیدند اگر شما چنین به نسب امامزادگان تسلّط دارید چرا
سازمان‏هاى ذیربط، شما را حمایت نمى‏کنند؟

خواننده محترم! شما اگر به جاى بنده بودید چه جواب مى‏دادید؟! آیا
صلاح بود از بى مهرى مسئوولان اوقاف برایشان بگویم؟ یا از مظلومیّت اهل
بیت علیه‏ السلام، یا نسبت دروغى که مردم به امام موسى کاظم علیه‏ السلاممى‏دهند؟! و...

روزى خدمت جناب حجّة الإسلام والمسلمین حاج محمّد رضا
خسروى، معاونت فرهنگى سازمان کلّ اوقات و امور خیریّه رفتم و طرح کلّى
در خصوص امامزادگان ایران خدمتتشان تقدیم داشتم، ایشان پس از
تشویق نگارنده و این‏که بنده اهل این کار هستم، و انشاءاللّه تصمیم جدّى در
این خصوص اتخاذ خواهیم نمود و.. . آخر الامر پس از سه ماه از رفت و آمدم
در اوقاف، که متحّمل هزینه‏هاى سنگینى هم شدم، متأسّفانه تصمیم جدّى
آنان مسکوت عنه بود. آرى! بنده در ضمن بیان مشکلات مزارات ایران شاهد
مثالى از یکى از بقاع اصفهان برایشان زدم.

به ایشان عرض کردم، در زواره اردستان بقعه ایست که اهالى آن جا
صاحب مرقد را امامزاده نوح پیغمبر مى‏خوانند و ظاهراً این انتساب به جهت

نام نوح است؛ زیرا مى‏دانستند که نوح  از پیامبران الهى است و یقین داشتند
که به اصفهان مهاجرت ننموده، و از طرفى امامزاده‏اى نیز به نام نوح به
گوششان نخورده بود؛ بنابراین جهت جمع این مطلب، بقعه را به امامزاده نوح
پیغمبر شهرت دادند که اگر بقعه متعلّق به نوح پیغمبر بود دروغ نباشد و اگر
امامزاده به نام نوح در این بقعه مدفون باشد به امامزادگى آن اعتراف کرده
باشند.[15]

ایشان خنده ملیحى فرمودند، بنده اضافه کردم که براى این جانب نیز قبول
این مطلب که میان فرزندان یا فرزند زادگان امام معصوم، شخصى به نام نوح
باشد، بسیار بعید بود، چون یقین داشتم که تا اواسط قرن سوّم هجرى چنین
اسمى در کتب انساب ذکر نشده‏است؛ بنابراین تحقیقات وسیعى را در این زمینه
انجام دادم تا این‏که علاّمه نسّابه ابوالحسن عمرى -از اعلام قرن پنجم- در
این‏باره مطلب بسیار زیبایى نوشته‏اند که از این قرار است أبوالکتاب نوح بن
محسن بن علی بن محمّد بن علی بن عبیداللّه بن أحمد بن علی العریضی بن
امام جعفر صادق
علیه‏ السلامورد بغداد و هو بلدة قریة من سواد إصفهان و...[16]

ابوالکتاب نوح که سیّدى جلیل القدر بود، وارد بغداد که قریه‏اى در اطراف
اصفهان است، شد، بعضى از اهل محل گفتند، که او را در آن قریه دیدند .

پس از تحقیق از قریه بغداد در قرن سوّم و چهارم، به چنین روستایى در

اطراف اصفهان و یزد بر نخوردیم، بعداً متوجّه شدیم، از آنجایى که در روایات
اسلامى، بغداد را زوراء مى‏خوانند، مؤّف با کلمه زواره اشتباه گرفته، و این
امامزاده را در قریه زواره وارد دانسته و مى‏نویسد که در همان جا اقامت
داشته و وفات یافته است.

ملاحظه فرمودید، به جهت عدم تحقیق، بقعه‏اى به امامزاده نوح پیغمبر
شهرت یافته که براى اهالى خود محل هم ثقیل بود ، چه رسد براى اهل
تحقیق! امید است روزى مسؤلان سازمان اوقاف به خود آیند و با تشکیل
گرهى از محقّقان زبده با این جعلیّات و خرافه‏هاى فراوانى که هر روزه درباره
سادات و امامزادگان ساخته مى‏شود، مقابله نمایند و ترس از قیل و قال‏هاى
عوام هم نداشته باشند، چه این که نه ما مقلّد عوام هستیم و نه براى
خشنودى آنان حاضریم دین خود را فداى دروغ‏هاى آنان کنیم باید قاطعانه
باید جلوى این تحریف‏هاى تاریخى گرفته شود و به قول یکى از علماء، الآن
که حکومت در دست ماست و نمى‏توانیم این مشکل را حل کنیم، باید دید
بعدها چه دروغ‏هایى به این امامزاده انتساب خواهند داد.

 توصیف آرامگاه امامزاده یحیى بن على حسنى

تاریخ بناى بقعه امامزاده یحیى همدان، دقیقاً معلوم نیست اما کیفیّت
ساخت هسته مرکزى آن به شیوه معمارى دوره مغول مى‏ماند که رواق‏هاى
آن در دوره صفویّه به آن اضافه شده و در دوره قاجاریّه، اتاق‏ها، طاق‏نماها و
غرفه‏هاى پشت رواق به آن اضافه شده است.

 

کل بناى بقعه عبارت از بناى مستطیل شکلى است مرکّب از ایوانها ، رواق
و حرم، در وسط هر ضلع ایوان بلند با قوس تیزه دار و در هر سوى آنها
حجره‏هایى در دو طبقه بنا شده است که با طاقنماهاى بزرگ و مشبک‏هاى
چوبى، نماى آجرى بنا را جلوه بخشیده‏اند. هسته مرکزى، اتاقى مربّع شکل
است که در چهار ضلع آن، چهار درگاه تعبیه شده است. مدخل اصلى، ایوان
آیینه کارى زیبایى است که بر دیوارهاى آن، اشعارى از محتشم کاشانى و
تاریخ 1306 ه . ق مربوط به آیینه کارى ایوان ـ نوشته‏اند. وضع داخلى بقعه از
این قرار است که حرم مربّع بزرگى در وسط بنا قرار دارد و در چهار ضلع آن،
دهانه‏هاى طاقى به پهناى 10/3 متر، به رواقى که چهار جانب را احاطه کرده
است، باز و مربوط مى‏شود و پشت رواق نیز طاق‏نماها و اتاق‏هایى را در زمان
قاجاریّه اضافه کرده‏اند که جبهه خارجى بنا را تشکیل مى‏دهد. طول داخلى
هر یک از چهار ضلع حرم به طور تقریب 6 متر است.

بر روى دیوارها و پایه‏هاى چهار کُنج حرم، لنگه طاق‏هاى روسى دهانه
طاق‏هاى چهار جانب حرم و سقف ضربى بقعه استوار است.

ورودى حرم در شاه نشین سمت غربى واقع شده و در برابر شاه
نشین‏هاى دیگر، ارسى‏هاى مشبّک نصب شده است. ارسى سمت جنوب از
نمونه کارهاى خوب و قدیمى چوبى محسوب مى‏شود. در قسمت بالا، چهار
ضلعى حرم به هشت ضلعى تبدیل و سپس ساقه گنبد بر بالاى طاق‏نماها بر
پا و گنبد خوش ترکیب بنا بر روى آن استوار شده است. فضاى داخل بقعه در
حال حاضر به جز مقرنس گونه‏هاى گچ‏کارى که در زیر قوس طاقنماها انجام
شده، هیچ گونه تزیینى را نشان نمى‏دهد. ولى احتمالاً در گذشته، بنا داراى

تزیینات گچ‏برى و کتیبه بوده که در جریان تعمیرهاى پى در پى از میان رفته
است. در اطراف حرم، رواقى به عرض 90/2 متر قرار گرفته است. در وسط
حرم، ضریحى چوبى بر روى پایه‏اى از سنگ قبرهاى مرمرى قرار داشته، و
در میان ضریح، صندوق منبّت نفیسى بود که دو بدنه آن به شیوه آلت و لغت
با هنرمندى تزیین شده و با کارهاى منبّت قرن هشتم و نهم قابل مقایسه
است. قسمت تاریخ دار صندوق از بین رفته، امّا مى‏توان احتمال داد که
مربوط به دوران مغول است. این بنا به شماره 1286/3 به ثبت تاریخى
رسیده است.[17]

 

 

[1]. الارشاد: 354 ـ 355، تاریخ الیعقوبى 2: 213: اعلام الورى: 203، تاریخ الطبرى 4: 118،
الکامل فی التاریخ 2: 440، کشف الغمّه 1: 588، تاج الموالید: 94 ـ 95، التتّمة فی تواریخ الأئمّة: 57، کاشف الغمّة: 53 ـ 52، عمدة الطالب: 186.

 

[2]. مروج الذهب 3: 63، تاریخ الأئمة: 170، الارشاد 1: 354.

 

[3].  منتقلة الطالبیّه: 262، تحفة العالم 1: 232

 

[4].  لباب الأنساب 1: 333.

 

[5].  مراقد المعارف 2: 369.

 

[6].  منتقلة الطالبیّه: 347.

 

[7].  منتقلة الطالبیّه: 12.

 

[8].  منتقلة الطالبیّه: 155.

 

[9].  تهذیب الأنساب: 120.

 

[10].  رجوع به الشجرة المبارکة: 65، المجدى: 23 ـ 24، الفخرى: 142 ـ 143، لباب
الأنساب 2: 449 ـ 629 ، الأصیلى: 139 ـ 140، عمدة الطالب: 93 ـ 94.

 

[11].  مناهل الضرب: 231.

 

[12].  عمدة الطالب: 145.

 

[13].  دائرة المعارف تشّیع 2: 485.

 

[14].  امامزاده ناصر و یاسر، بخش طرقبه، مشهد مقدّس که به برادران امام رضا علیه‏السلامشهرت دارند که به طور یقین این انتساب دروغ است.

 

[15]. باید یاد آور شد که در اصفهان و اطراف آن مزاراتى به پیامبران الهى انتساب مى‏دهند، که
اکثر آنان اشتباه بوده و باید در این خصوص تحقیق جامع صورت گیرد، آن بقاع عبارتند از، 1 ـ یحیى پیغمبر، گلپایگان، روستاى قالقان . 2 ـ دانیال پیغمبر، گلپایگان، روستاى کنجدجان. 3 ـ صالح پیغمبر ، گلپایگان، روستاى کنجدجان و...

 

[16].  المجدى: 137 ـ 138.

 

[17].  دائرة المعارف تشیّع 2: 484 ـ 485،بناهاى آرامگاهى: 224، راهنماى همدان،
قزوین و قم: 53 ـ 55، آثار ایران: 235 ـ 230، همدان: 18 ـ 19.

 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موضوعات
سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های جهان اسلام (معرفی بیش از چهل هزار زیارتگاه)

طراح وبلاگ: سید محمد علوی زاده