مزارات ایران و جهان اسلام

سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های ایران جهان اسلام (امامزاده ، بقعه، آرامگاه، مقبره، مزار، گنبد، تربت، مشهد، قدمگاه، مقام، زیارت، معرفی عالمان انساب، کتابشناسی مزارات و زیارت و انساب

روایات عمر اشرف

روایات عمر اشرف

از عمر اشرف، روایات زیادی در منابع شیعی ذکر شده یا او در سلسله مدارک بسیاری از روایت‌ها قرار داشته است، که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

الف) برطرف کردن مشکل مردم

مثنی بن ولید حناط، از فطر بن خلیفه از عمر اشرف روایت می‌کند که او گفت: پدرم از رسول خدا9 روایت کرد که ایشان فرمود: «مَنْ رَدَّ عَنْ[1] قَوْمٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ عَادِیَةَ[2] مَاءٍ أَوْ نَارٍ، وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ».[3]

از علی بن حکم، از مثنی بن ولید حناط، از فطر بن خلیفه، از عمر بن‏ علی‏ بن‏ الحسین‏، از پدرشصلوات اللَّه علیه روایت است که گفت: «رسول خدا9 فرمود که هر که ضرر آب یا آتش را از گروهی از مسلمانان برگرداند و نگذارد که به ایشان برسد، بهشت برایش واجب می‌شود».[4]

ب) اعتدال در محبت اهل بیت:

عمر اشرف فردی معتدل و طالب حق بود؛ چنان‌که گفته است:

الْمُفْرِطُ فِی حُبِّنَا کَالْمُفْرِطِ فِی بُغْضِنَا لَنَا حَقٌّ بِقَرَابَتِنَا مِنْ نَبِیِّنَا7 وَ حَقٌّ جَعَلَهُ الله لَنَا فَمَنْ تَرَکَهُ تَرَکَ عَظِیماً أَنْزِلُونَا بِالْمَنْزِلِ الَّذِی أَنْزَلَنَا الله بِهِ وَ لَا تَقُولُوا فِینَا مَا لَیْسَ فِینَا إِنْ یُعَذِّبْنَا اللَّهُ فَبِذُنُوبِنَا وَ إِنْ یَرْحَمْنَا اللَّهُ فَبِرَحْمَتِهِ وَ فَضْلِهِ.[5]

آن‌که در محبت ما اهل بیت تندروی می‌کند، مثل کسی است که در دشمنی با ما افراط می‌کند. ما از ناحیه رسول خدا9 حقی داریم و خدا هم برای ما حقی قرار داده است. هر که آن را ترک کند، حق بزرگی را ترک کرده است. ما را در آن حدی قرار دهید که خدا، ما را در آن مرتبه قرار داد و درباره ما نگویید، آنچه را که به ما داده نشده است، که اگر خدا، ما را عذاب کند، به دلیل گناه ماست و اگر مشمول رحمت خود قرار دهد، به دلیل فضل و رحمت اوست.

ج) محل دفن فاطمه زهرا3

عمر اشرف به برخی از شیعیان و دوستداران اهل‌بیت: می‌گفت: «قبر حضرت فاطمه3 در مسیر کوچه‌ای است که در گوشه آن خانه عقیل قرار دارد. ابوغسان بن معاویة بن ابی، می‌گوید، من مکانی را که عمر اشرف گفته بود، متر کشیدم و دیدم طبق آدرس ایشان، 15 ذرع تا قناتی که به خانه عقیل می‌رسد، فاصله است».[6]

د‍) خشنودی امام سجاد7 از مختار

حسین بن زید الشهید7، از عمویش عمر اشرف نقل می‌کند، «أَنَّ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ7 لَمَّا أُتِیَ بِرَأْسِ عبیدالله بْنِ زِیَادٍ وَ رَأْسِ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ خَرَّ سَاجِداً وَ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَدْرَکَ لِی ثَأْرِی مِنْ أَعْدَائِی وَ جَزَی الْمُخْتَارَ خَیْراً»[7]؛ هنگامی که مختار، سر عبیدالله بن زیاد و سر عمر بن سعد را برای پدرم فرستاد، آن حضرت به سجده رفت و فرمود:«ستایش می‌کنم خداوند را که موفقم کرد، تا کشته شدن دشمنانم را ببینم، و خداوند به مختار، پاداش نیکو دهد».

ه) پاکیزگی امام حسین7 هنگام تولد

عباس بن بکار، از حسین بن زید شهید7[8]، از عمر اشرف روایت می‌کند که وی از فاطمه، دختر امام حسین 7و وی از اسماء، دختر ابی‌بکر و او از صفیه، دختر عبدالمطلب، این‌گونه نقل کرد:

لَمَّا سَقَطَ الْحُسَیْنُ7 مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ وَ کُنْتُ وَلِیتُهَا قَالَ النَّبِیُّ9 یَا عَمَّةِ هَلُمِّی إِلَیَّ ابْنِی فَقُلْتُ یَا رَسُولَ الله إِنَّا لَمْ نُنَظِّفْهُ بَعْدُ فَقَالَ9 یَا عَمَّةِ أَنْتِ تُنَظِّفِینَهُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قَدْ نَظَّفَهُ وَ طَهَّرَهُ[9].

زمانی که حسین بن علی7 متولد شد و من قابله او بودم، پیامبر9 به من فرمود: «عمه! فرزندم را نزد من بیاور». گفتم: «یا رسول الله9! هنوز نوزاد را نظافت نکردیم». ایشان فرمود: «شما می‌خواهی او را نظافت کنی؟ حال آنکه خداوند متعال، او را پاکیزه و طاهر کرده است».

و) لعنت رسول خدا9 بر قاتلان امام حسین 7

عَنْ صَفِیَّةَ بِنْتِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ قَالَتْ‏ لَمَّا سَقَطَ الْحُسَیْنُ7 مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ فَدَفَعْتُهُ إِلَی النَّبِیِّ9 فَوَضَعَ النَّبِیُّ لِسَانَهُ فِی فِیهِ [فَمِهِ‏] وَ أَقْبَلَ الْحُسَیْنُ عَلی لِسَانِ رَسُولِ الله یَمُصُّهُ قَالَتْ وَ مَا کُنْتُ أَحْسَبُ رَسُولَ الله یَغْذُوهُ إِلَّا لَبَناً أَوْ عَسَلًا قَالَتْ فَبَالَ الْحُسَیْنُ عَلَیْهِ فَقَبَّلَ النَّبِیُّ بَیْنَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ دَفَعَهُ إِلَی وَ هُوَ یَبْکِی وَ یَقُولُ لَعَنَ الله قَوْماً هُمْ قَاتِلُوکَ یَا بُنَیَّ یَقُولُهَا ثَلَاثاً قَالَتْ فَقُلْتُ فِدَاکَ أَبِی وَ أُمِّی وَ مَنْ یَقْتُلُهُ قَالَ بَقِیَّةُ الْفِئَةِ الْبَاغِیَةِ مِنْ بَنِی أُمَیَّةَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ.[10]

صفیه، دختر عبدالمطلب نقل نقل شده است: هنگامی که حسین بن علی7 به دنیا آمد، او را نزد رسول خدا 9آوردم. پیامبر9 زبانش را در دهان او قرار داد و حسین نیز زبان ایشان را به گونه‌ای می‌مکید که گمان می‌کردم مشغول خوردن شیر یا عسل است. پس از مدتی، نوزاد دامان پیامبر را آلوده کرد. پیامبر9 میان دو چشم حسین 7 را بوسید و او را به من داد و با چشمانی اشکبار، سه مرتبه فرمود: «خداوند لعنت کند امتی که تو را می‌کشند». من گفتم: «پدر و مادرم به فدایت، چه کسانی او را می‌کشند؟». فرمود: «بازماندگان از لشکریان متجاوزگر بنی‌امیه، که لعنت خدا بر آنان باد».

ز) غسل نماز جمعه

احمد بن محمد بن مخلد، از عمر اشرف از حارث بن محمد بن ابی اسامه از یزید بن هارون از محمد بن اسحاق از نافع، از ابن عمر روایت می‌کند که رسول خدا9 فرمود: «مَنْ جَاءَ إِلی الْجُمُعَةِ فَلْیَغْتَسِلْ»[11]؛ «کسی که به نماز جمعه می‌آید، غسل کند». مثل همین روایت از عمر بن علی اشرف از موسی بن سهل وشاد از اسماعیل بن عُلَیّه از ایوب از نافع ذکر شده است.[12]

ح) خطبه امام حسن7، پس از شهادت امام علی7

علی بن امام صادق7 از حسین بن زید شهید7 از عمر اشرف روایت می‌کند:

خَطَبَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ7 النَّاسَ حِینَ قُتِلَ عَلِیٌّ7 فَقَالَ قُبِضَ فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ رَجُلٌ لَمْ یَسْبِقْهُ الْأَوَّلُونَ بِعِلْمٍ وَ لَا یُدْرِکُهُ الْآخَرُونَ مَا تَرَکَ عَلَی ظَهْرِ الْأَرْضِ‏صَفْرَاءَ وَ لَا بَیْضَاءَ إِلَّا سَبْعَمِائَةِ دِرْهَمٍ فَضَلَتْ مِنْ عَطَائِهِ أَرَادَ أَنْ یَبْتَاعَ بِهَا خَادِماً لِأَهْلِهِ ثُمَّ قَالَ یَا أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ عَرَفَنِی فَقَدْ عَرَفَنِی وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْنِی فَأَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ وَ أَنَا ابْنُ الْبَشِیرِ النَّذِیرِ الدَّاعِی إِلَی اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ السِّرَاجِ الْمُنِیرِ أَنَا مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ الَّذِی کَانَ نَزَلَ فِیهِ جَبْرَئِیلُ وَ یَصْعَدُ وَ أَنَا مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ الَّذِینَ‏ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَهُمْ تَطْهِیراً.[13]

زمانی که علی بن ابی طالب7 به شهادت رسید، فرزندش حسن بن علی7، خطبه‌ای ایراد کرد و فرمود: امشب مردی از دنیا رفت که گذشتگان در باب علم و دانش، از او پیشی نگرفتند و آیندگان نیز به مرتبه‌اش نخواهند رسید. هیچ درهم و دیناری پس از خود ذخیره نکرد، مگر هفتصد درهم که می‌خواست با آن غلامی برای خانواده‌اش تهیه کند. سپس فرمود: ای مردم! هرکس مرا می‌شناسد، که می‌شناسد، و هر که نمی‌شناسد، من حسن بن علی هستم. من فرزند پیامبر بشیر و نذیر و دعوت کننده به سوی پروردگار و چراغ فروزنده‌ام. من از خاندانی هستم که جبرئیل در آنجا رفت و آمد داشت و من از خانواده‌ای هستم که خداوند اراده نمود تا پلیدی‌ها را از آنان دور کند و آنها را پاک و پاکیزه گرداند.

ط) ارسال پول توسط مختار برای امام سجاد7

حسین بن زید شهید7 از عمر اشرف روایت می‌کند:

أَنَّ الْمُخْتَارَ أَرْسَلَ إِلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِعِشْرِینَ أَلْفَ دِینَارٍ فَقَبِلَهَا وَ بَنَی بِهَا دَارَ عَقِیلِ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ دَارَهُمُ الَّتِی هُدِمَتْ قَالَ ثُمَّ إِنَّهُ بَعَثَ إِلَیْهِ بِأَرْبَعِینَ أَلْفَ دِینَارٍ بَعْدَ مَا أَظْهَرَ الْکَلَامَ الَّذِی أَظْهَرَهُ فَرَدَّهَا وَ لَمْ یَقْبَلْهَ.[14]

مختار، مبلغ بیست هزار دینار برای علی بن حسین7 فرستاد. ایشان آن را قبول کرد و با آن پول، خانه عقیل و خانه خودش را که ویران شده بود، تعمیر کرد. پس از مدتی و بعد از سخنانی که گفته بود، وی مبلغ چهل هزار دینار برای امام فرستاد؛ اما ایشان نپذیرفتند.

ی) اعتراف ابوبکر بر بیعت امام علی 7 با پیامبر 9 در مسند خلافت

 حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ عبدالله بْنِ جَعْفَرٍ الْمُحَمَّدِیُّ قَالَ: قَالَ: حَدَّثَنَا عُمَرُ بْنُ‏ عَلِیِ‏ بْنِ‏ الْحُسَیْنِ‏ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَبِی رَافِعٍ قَالَ: کُنْتُ قَاعِداً بَعْدَ مَا بَایَعَ النَّاسُ أَبَا بَکْرٍ فَسَمِعْتُ أَبَا بَکْرٍ یَقُولُ لِلْعَبَّاسِ أَنْشُدُکَ اللَّهَ هَلْ تَعْلَمُ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ9 جَمَعَ بَنِی عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ أَوْلَادَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ وَ جَمَعَکُمْ دُونَ قُرَیْشٍ فَقَالَ یَا بَنِی عَبْدِ الْمُطَّلِبِ أَنَّهُ لَمْ یَبْعَثِ اللَّهُ تَعَالَی نَبِیّاً إِلَّا جَعَلَ لَهُ أَخاً وَ وَزِیراً وَ وَصِیّاً وَ خَلِیفَةً فِی أَهْلِهِ فَمَنْ یَقُومُ مِنْکُمْ یُبَایِعُنِی عَلَی أَنْ یَکُونَ أَخِی وَ وَزِیرِی وَ وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی فِی أَهْلِی فَلَمْ یُقِمْ مِنْکُمْ أَحَدٌ فَقَالَ یَا بَنِی عَبْدِ الْمُطَّلِبِ کُونُوا فِی الْإِسْلَامِ رُءُوساً وَ لَا تَکُونُوا أَذْنَاباً وَ اللَّهِ لَیَقُومَنَّ قَائِمُکُمْ وَ لَیَکُونَنَّ فِی غَیْرِکُمْ ثُمَّ لَتَنْدَمَنَّ فَقَامَ عَلِیٌّ مِنْ بَیْنِکُمْ فَبَایَعَهُ عَلَی شَرْطٍ لَهُ وَ دَعَاهُ إِلَیْهِ أَ تَعْلَمُ ذَلِکَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ؟ قَالَ نَعَمْ.[15]

عمر بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب7، از پدرش امام سجاد7 از ابی رافع نقل می‌کند: پس از بیعت مردم با ابوبکر، در آنجا بودم که ابوبکر به عباس گفت: تو را به خدا سوگند می‌دهم، آیا به یاد داری که رسول خدا9 فرزندان عبدالمطلب را جدای از قریش جمع کرد و تو نیز در بین آنها بودی و خطاب به شما گفت: «ای فرزندان عبدالمطلب! خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد، مگر اینکه برای او وزیر، برادر، وصی و جانشینی را معین کرد؟ پس جه کسی از شما با من بیعت می‌کند که برادر، وزیر، وصی و جانشین من باشد؟». ولی هیچ یک از شما برنخاست. سپس پیامبر9 فرمود: «ای فرزندان عبدالمطلب! از پیشگامان در آیین اسلام باشید، نه از پیروان. به خدا قسم، قائم شما قیام خواهد کرد و هرآیینه، شما پشیمان خواهید شد». آن‌گاه علی7 برخاست و با ایشان بیعت کرد و برایش دعا نمود. آیا این سخن را از رسول خدا9 به یاد داری؟ عباس گفت: آری.



[1]. در بحار، «علی» آمده است.

[2]. «رفعت عنک عادیة فلان، أی ظُلْمه و شرّه»؛ مجمع البحرین، ج1، ص283؛ ر.ک: ترتیب کتاب العین، ج2، ص1157.

[3]. کلینی،الکافی، کتاب الجهاد، باب (بدون العنوان)، ح 8317: «عن محمّد بن یحیی، عن أحمد بن محمّد بن عیسی، عن علیّ بن الحکم، عن مثنّی، عن فطر بن خلیفة، عن محمّد بن علیّ بن الحسین، عن أبیه صلوات اللَّه علیهم، عن أمیر المؤمنین7 عن رسول اللَّه9». قرب الإسناد، ص132، ح 463: «بسند آخر عن جعفر بن محمّد، عن أبیه8 عن علیّ7، من دون الإسناد إلی النبیّ9، و تمام الروایة فیه: «من ردّ علی المسلمین عادیة ماء و عادیة نار و عادیة عدوّ مکابر للمسلمین غفر اللَّه ذنبه». الوافی، ج5، ص537؛عاملی، الوسائل الشیعه، ج15، ص142؛ مجلسی، بحار الانوار، ج74، ص339.

[4]. تحفة الأولیاء (ترجمه اصول کافی)، ج‏3، ص419.

[5]. فخررازی،الشجرة المبارکه، ص135؛مفید، الارشاد، ص267؛مجلسی، بحار الانوار، ج46، ص167.

[6]. خلاصة الوفا باخبار دارالمصطفی، ج1، ص259.

[7].طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج1، ص341؛ مجلسی، بحار الانوار، ج45، ص344.

[8] . در امالی حسین بن یزید آمده که با توجه به نقل روایت در منابع دیگر، حسین بن زید باید صحیح باشد.

[9] . صدوق ،الأمالی، ص136.

[10]. صدوق ،الأمالی، ص136.

[11]. عاملی،وسائل الشیعه، ج‏3، صص316 و 317.

[12].طوسی، الامالی ، ج1، ص392.

[13]. استرآبادی، تأویل الایات الظاهره ، ص450؛ بحرانی،البرهان فی تفسیر القرآن، ج4، ص449؛ مجلسی، بحار الانوار، ج45، صص344 و 345.

[14].  مجلسی،بحار الانوار، ج45، صص344 و 345.

[15].طبری،بشارة المصطفی ، ص220.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موضوعات
سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های جهان اسلام (معرفی بیش از چهل هزار زیارتگاه)

طراح وبلاگ: سید محمد علوی زاده