- چهارشنبه ۲۱ خرداد ۹۳
حسینیه: در حال حاضر از این حسینیه تنها یک بدنه در ضلع شمالی برجای مانده است. سردر بلند ورودی بقعه سلطان شیخ داد نیز در ضلع غربی آن قرار دارد. حسینیه فعلاً صورت معبر را دارد. این بنا احتمالاً به دوران صفوی تعلّق دارد.
آب انبار: مؤلّف جامع مفیدی، بانی این اثر را خواجه مقصود علی صباغ «قرن دهم هجری» میداند. بر مدخل آب انبار دولچکی از کاشی معرق با نقش گل و بوته دیده میشود.
مسجد: این مسجد در کوچه متّصل به بقعه شیخداد قرار دارد و تنها اثر قدیمی آن سنگی است به ابعاد 46 × 29 سانتیمتر که در محراب آن نصب است.
تغییرات و احداثاتی که در بنای مزار شیخ و نزدیک به آن شده طبق ضبط تاریخ جدید یزد عبارت است از:
مدرسة بزرگی که خانزاده دختر محمّد بن مظفّر به سال 786 ﻫ . ق ساخت و چهار صفّة آن را مقابل مزار شیخ راست کرد و دری از آن چهار صفّه به مزار شیخ مفتوح باز کرد. آقای ایرج افشار در کتاب یادگارهای یزد در قسمت مدارس به توصیف آن پرداخته است.
برهان الدّین امیر شیخ «نوة تقی الدّین» پائین مزار، مدرسهای بنا کرد که کتابهای از آن حاوی اشعار شرف الدّین علی یزدی بود.
سنگ قبر شیخ که به اندازة 62 × 93 سانتی متر است به طور عمودی بر سر قبر نصب گشته و در بالای آن، کتیبهای از کاشی معرّق با خط نسخ به رنگ سفید بر زمینه آبی به عبارت زیر دیده میشود. «مولی بشارت دادیم، شیخا به حال افتادیم. تا حق
دهد آزادیم.»
تصویری از سنگ قبر سلطان شیخ داد |
همچنین سنگ قبر، دارای نقش محراب در وسط و دو حاشیه در اطراف و پیشانی در بالا، حاوی آیةالکرسی و اسامی دوازده امامo است و در آخر، مشخصات شیخ چنین نوشته شده: «هذا مرقد الشیخ الا ... الربّانی الصّمدانی ... الثانی بحر المعانی ولی الله، الوالی تقی الملّة و الدّین دادالیزدی قدس الله روحه، توفّی فی شهر شوّال سنة سبعمائة الهجریّة»
از دیگر آثار تاریخی این بقعه، وجود چندین سنگ قبر به تاریخ های 854، 892، 897 و 992 ﻫ . ق است که جملگی آنان به موزه منتقل شدهاند. این بنا تحت شماره 7772 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. [1]
نگاهی به زندگانی شیخ داد
شیخ تقیالدّین دادا محمّد، معروف به «شیخ داد»، از عرفای قرن هفتم هجری و مؤسّس سلسلة دادائیّه است. وی از شاگردان و مریدان شیخ محمّد، معروف به «پیراندایان» بود. او نخست به پیشة بارپازی (پاک کردن جو و گندم) اشتغال داشت و از آنچه به دست میآورد اندکی برای خود نگه میداشت و مابقی را به فقیران میداد. نقل شده که روزی همه ی دسترنج خود را به یکی از سادات بخشید، به همین علّت در عالم خواب مورد عنایت حضرت محمّد، رسول خدا 3قرار گرفت و حضرت او را دادا محمّد نامید و به او درجة ولایت و غنای مالی بخشید.
پس از این واقعه دادا محمّد به توصیه استاد که او را دیگر نیازمند مربی نمیدانست، به اردکان رفت و به ارشاد مردم مشغول شد و خانقاههای متعدّد در اطراف یزد از جمله بندر آباد بنا کرد. او سلسلة دادائیّه را بنا نهاد و جمع کثیری به آن روی آوردند. افراد این سلسله مورد احترام سلاطین آل مظفّر بودند و موقوفات معتبر و مفصّلی داشتند که تا اواخر عصر صفوی به «موقوفات مشایخ دادائیّه» شهرت داشت.
وی به خواست حاکم شرع و قاضی یزد، شهاب الدّین بن قاضی مسعود (م: 748 ق)، به یزد آمد و مورد توجّه و ارادت وی قرار گرفت. از آن پس شیخ دادا محمّد در محلّه «سرآب نو» اقامت گزید و یک بار نیز به همراهی فرزندانش به مکّه مکرّمه رفت. در منابع از او به عنوان شیخ تقیالدّین، قطب الأولیاء، و تقیالحق والدّین، عارف، عالم، زاهد و مرشد یاد کردهاند.
شیخ تقیالدّین پس از درگذشت در خانقاه بندرآباد به خاک سپرده شد. اما پس از سه روز به دستور قاضی شهاب الدّین جسدش را بیرون آوردند و به یزد انتقال دادند و در محلّة «سرآب نو» به خاک سپردند. در سال 726
ﻫ . ق قاضی شهاب الدّین عمارتی کوچک ودرگاه و ساباطی بر فراز قبر وی بنا کرد. چون قاضی شهاب الدّین در سال 748 ﻫ .ق وفات یافت. پس پشت قبر شیخ به خاک سپرده شد.
شیخ تقیالدّین چهار فرزند به نامهای؛ سلطان محمود شاه، حاجی علی شاه، حسن شاه و محمّد شاه داشت که همگی از صوفیان مشهور روزگار خود بودند. همنام وی، دادا محمّد، فرزند حاجی علی شاه است که در سال 810 ﻫ . ق درگذشت.[2]
[1]- یادگارهای یزد 2: 350-352، بناهای آرامگاهی: 301، مجموعه راهنمای جامع ایرانگردی (استان یزد) 28: 94، سیمای میراث فرهنگی یزد: 136.
[2]- یادگاری های یزد 1: 102، 127، 133 و 2: 273 و 350-357، تاریخ جدید یزد: 88، 90-91، 117، 129، 158-164، تاریخ یزد (جعفری): 109-113، تاریخ یزد (آیتی): 137-138، جامع مفیدی 3: 561-568، نجوم المسرّد: 42، تاریخ اردکان 1: 192-194، دانشنامه مشاهیر یزد 2: 868-869، یزد از ظهور تا سقوط آل مظفر: 263-267.
- ۱۶۵۲
- ادامه مطلب