مزارات ایران و جهان اسلام

سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های ایران جهان اسلام (امامزاده ، بقعه، آرامگاه، مقبره، مزار، گنبد، تربت، مشهد، قدمگاه، مقام، زیارت، معرفی عالمان انساب، کتابشناسی مزارات و زیارت و انساب

آرامگاه بابا توکّل ـ سبزوار

این آرامگاه در فاصلة هشتاد کیلومترى شهر سبزوار، بخش خوشاب از دهستان درّه ‏یام و در روستاى بابالنگر و به فاصله صدمترى شمال روستا واقع شده است.

به لحاظ اقلیمى روستاى بابالنگر در منطقه کوهستانى قرار گرفته که ارتفاعات اثقلان در شمال روستا، و کوه یارسیم جان در شمال غرب روستا و کوه کلارد در شمال شرق آن واقع شده و همین امر باعث گشته که آب و هواى منطقه در فصل تابستان بسیار خنک و دلپذیر باشد.

مجموعه مفصّل بابا توکّل شامل: آرامگاه، حمام، آب انبار، و چشمه آب شفا و یک چهار طاق است که به اصل آرامگاه سازه‏اى سنگى با مصالح بوم است. بوم سنگ‏ها فاقد تراش هستند. لیکن فاصله ملات خور سنگ‏ها بندکشى شده است. داخل فضاى داراى اندود گچ و تزئینات گچ‏کارى به صورت استامپى در آن دیده مى‏شود. نمونه این تزئینات در بناى امامزاده قاسم سیرنان جوین موجود است. بنا داراى سردابه و ضریحى چوبى در مرکز آن قرار دارد.

پلان بنا مستطیل شکل و ورودى اولیه آن از ضلع جنوبى بود که داراى درى منبّت کارى شده با نقوش هندسى و اسلیمى بسیار زیبایى است. قسمتى از این در، در میراث فرهنگى سبزوار نگهدارى مى‏شود. بنا فاقد پارتیشن بندى است و تمامى فضاها پر از جرز مى‏باشد که براى تبدیل پلان از مربّع به دایره با انجام گوشه‏سازى پلان، مراحل تبدیل خود را از چهار ضلعى به هشت‏ضلعى و نهایتاً دایره طى کرده است. نورگیرى در شکل اوّلیّه از ورودى‏ها صورت مى‏گرفته که در حال حاضر فقط از ضلع شمال شرقى صورت مى‏گیرد. در ضلع شمالى، اتاقى به اصل بنا افزوده شده است. یک رشته پلّکان بالارو در ضلع جنوب شرقى دسترسى به بام را به عهده دارد. این بنا با نهایت به ارزش‏هاى معمارى، تاریخى و فرهنگى جزء بناهای قرن هفتم هجری بشمار می‌آید.

تاریخچة مجموعه: براساس مواد و مصالح فرهنگى همچنین وضعیّت معمارى ابنیه، بکارگیرى این آثار بر سر راه چاپارى و کاروانى جادّه ابریشم، چهار طاقى موسوم به میر مظفر قبل از اسلام و دیگر آثار از دورة سلجوقى تا دورة قاجاریّه مى‏باشد. این مجموعه چون مکمل خلاء اسناد تاریخى فرهنگى شمال شرق ایران مى‏باشد به شماره 10901 و در تاریخ 27/11/1382 به ثبت آثار ملّی و تاریخی رسیده است.

آب انبار بابالنگر: به منظور سهولت در دسترسى به آب و رفاه حال زوّار، علاوه بر این‏که در دامنة کوه و در جوار روستاى قدیمى بابالنگر آب و قنات وجود داشته (چشمه‏هاى چهارگانه)، به فاصله چهل مترى و در سمت راست کاروانسرا یک حوض انبار از نوع دو مخزنى ایجاد کرده‏اند که داراى ورودى و خروجى آب است؛ هدایت آب‏هاى دامنة جنوبى کوه‏هاى اثقلان به این حوض، انبار و محلّى براى خروج سرریز آب از حوض انبار، از جمله ویژگى‏هاى منحصر به فرد این حوض انبار است که در حوض انبارهاى مشابه در نقاط دشت اینگونه نیست. بر بدنه مخزن حوض انبار، مصالح معمارى دیده نمى‏شود بلکه اندودى از ساروج را بر عارضه‏هاى موجود بعد از حفّارى کشیده‏اند که مخزن عایق‏بندى شود.

طول محوّطه حوض شامل مخزن و پایاب پانزده مترى است و عرض متوسّط آن حدوداً هفت متر است. هندسه مخزن دایره به قطر حدوداً 5/3 متر است و عمق مخزن نسبت به لایه سطحى حدوداً چهار متر مى‏باشد. دسترسى پایاب از ضلع غربى با دهانه عرضى حدوداً یک دوّم متر است که طاق آن با مصالح سنگ و ملاط گچ و آهک به شکل جناقى مى‏باشد. بعضى قسمت‏هاى اندود ساروج در محل به صورت زبره است که مى‏تواند نشانه مرمّت باشد. آب از ضلع شمالى با دریچه‏اى که در محل به آن سرچشمه مى‏گویند وارد مخزن مى‏شود و پس از انباشت آب از دریچه ضلع جنوب شرقى خارج مى‏شود که زائرین مى‏توانند همیشه آب تازه استفاده کنند و از خروجى آب براى مصارف نظافت و بنایى و دیگر موارد مورد نیاز زائرین استفاده شود.

با عنایت به زائرسراى مجاور و قدمت امامزادگان این بنا هم مربوط به قرن هفتم هـ . ق مى‏باشد. این بنا به خاطر اهمّیت در حفظ هارمونى مجموعه و خصایص معمارى به شمارة ‏5/9/446380 در دریف آثار ملّى کشور به ثبت رسیده است.

چشمه آب شفا: لنگر مترادف خانقاه است؛ در دوران اسلامى زائرین به عشق زیارت «بابا» به این مکان مى‏آمده‏اند، کسانى که رنج سفر را براى رضاى دل و آرامش جان برخود هموار مى‏کرده‏اند و با نذر و نذورات به این مکان مى‏آمده‏اند و بعد از انجام مراسم در بازگشت به جهت تیمن و تبرّک آب چشمة شفا را با خود مى‏برده‏اند. در حال حاضر، هنوز آثار علقه بندى بر چهارچوب در یا گیاهان اطراف چشمه صورت مى‏گیرد. مسیر دسترسى به چشمه کاملاً از سنگریزه پاک است و سنگریزه را به صورت «چهل» که در گویش سبزوارى به آن «چل» با کسر «چ» مى‏گویند انباشته‏اند، با این کار هم راه نظافت شده هم این‏که علامت ونشانى براى راهنمائى زائرین به محل چشمه مى‏باشد.

در این مجموعه چهار چشمه دیده می‌شود که فاصله هر کدام حدوداً چهل متر است. عدد چهل عدد مقدّسى است شاید بتوان رابطة منطقى بین این اعداد و شکل‏گیرى چشمه‏ها، و چلّه نشینى و آداب و رسوم شب را مورد بررسى قرار داد. شاید این موضوع ریشه در آیین قبل از اسلام دوره مهر پرستى و میترایى داشته باشد.

هندسه چشمه به صورت پلان چهار صفّه است ولى در اندازة مقیاس کوچک حدوداً دو متر در دو متر و درى بسیار کم عرض حدوداً پنجاه سانتى متر و ارتفاع کم دارد؛ گویى تعمّدى در کوتاهى در ورودى بنا بوده شاید استعاره از خضوع و خشوع در ورود و خروج از محل است. صفه‏اى کم عرض و کم عمق در اضلاع شمال شرق و غربى چشمه وجود دارد که نسبت به سطح آب حدوداً یک متر بالاتر است.

دژیا کلانتر یا زندان: تاریخچه بنا، با عنایت به مواد فرهنگى در لایة سطحى همچنین مصالح و نحوه اجراى طلاق وسقف این بنا در قرون نهم یا یازدهم هـ . ق احداث شده است. پلان بنا به شکل تقریباً صلیب یا چلیپا است، سقف بنا از نوع جناقى است و مصالح آن خشت و آجر با ملاط گل و گچ است. هندسه بنا تقریباً مستطیل شکل است. قرارگیرى بنا روى پشته‏اى صخره‏اى که تنها راه دسترسى به آن از ضلع شمالى است. وجود احتمال زندان بودن محل را تشدید مى‏کند. اتاق‏ها به طول و عرض تقریبى دو متر در دو متر، بقایاى معمارى در برج در طرفین ورودى شمالى بنا مشهود است.

بعضى‏ها معتقدند به عنوان دژ دیده بانى و تدافعى بوده است که احتمال تدافعى و به عنوان قراول خانه معقول به نظر می‌رسد. درِ ورودى به محل چنانچه ورودى مجموعه از این محل باشد تا حدودى پذیرفتنى است اما تا زمانى که گمانه زنى باستان‏شناسى در محل صورت نگیرد این محل هم مانند صدها اثر تاریخى دیگر شهرستان سبزوار به مجهول باقى خواهد ماند. بعضى از باستان شناسان با عنایت به این‏که مکان مشرف به روستاى قدیمى و از طرف دیگر متکى به کوه است، معتقدند مکان از موقعیّت سوق الحیشى برخوردار بوده لذا دژ دیده بانى است. اما آثار روستایى قدیمى بر اساس بقایاى معمارى روستا با حدوداً ده خانوار را تعریف مى‏کنند که همچنین بعید مى‏رسد که این بنا براى حفاظت از آنان باشد واگر براى مجموعه باشد که نقاط رفیع‏تر در محل موجود است.

لازم به ذکر است پلان فضاى داخلى این مکان ]زندان[ با پلان بناى مدور ارگ طابران توس که موسوم به زندان است، تقریبا یکى است.

حمام بابالنگر: این حمام از نوع خزینه‏اى است. پیمون یا هندسه آن مستطیل شکل است. ورودى حمام از ضلع جنوب شرقى است. ساختمان حمام نسبت به سطح عمودى ارتفاع ندارد، بلکه هم سطح زمین است. تهویة آب به وسیله چند هورنو در سقف صورت مى‏گیرد. آب حمام از چشمه قنات در ضلع غربى آن تأمین مى‏شود. حمام داراى سربینه و صحن گرمخانه و اتاق نظافت است. خزینه آن در انتهاى ضلع شرقى حمام قرار گرفته و گلخن حمام در ضلع شرقى است.

مصالح بنا از سنگ و آجر، ملات آهک و ماسه است و بدنه آن با ملات ساروج به صورت زبره عایق بندى شده است. طول حمام حدوداً پانزده متر و عرض آن حدوداً پنج متر مى‏باشد. اختلاف ارتفاع زمین باعث هدایت آب به درون حمام و خروج پساب آن شده است. با عنایت با اسلوب معمارى و نحوة اجراى مصالح، همچنین اخبار محلّى و واقع شدن در مجموعة تاریخى بابالنگر و نیز مکمل خلاء اسناد تاریخى فرهنگى آن در ردیف آثار ملّى کشور به شماره 10902 ثبت گردیده است.

سردابه‏هاى بابالنگر: مقابر گروهى با مصالح سنگ و ساروج که در دل کوه کنده شده به تعداد حدوداً 70 سردابه که ارتفاع خیلى کمى نسبت به سطح عمومى دارد، گروهى معتقدند این سردابه‏ها مربوط به قبل از اسلام است و گروهى معتقدند، سردابه‏هاى گروهى به این شکل مربوط به قرون هشتم و نهم هـ . ق است. آقاى قره خانى بهار به نقل از باستان شناس ایرانى که نامش را ذکر نکرده مى‏گوید:

«در قرن‏هاى هشتم و نهم هـ . ق در منطقه خراسان پاره‏اى مقابر اسلامى را نیز درون اطاقک‏هاى سنگى مى‏کنده‏اند که چند نوع از آن‏ها توسّط یک باستان شناس ایرانى، در حوالى بجنورد و نیز حوالى روستاى لنگر (بین قوچان و نیشابور) بررسى شده و احتمال است [دخمه‏] چهل دختر نیز مى‏توانسته در اصل اتاقکى بوده باشد که از آن به عنوان جایگاه مقابر اسلامى استفاده مى‏شده و این فقط یک حدس و احتمال است. یکى از سردابه‏ها که ورودى آن باز است و پوشش و معمارى آن قابل بررسى است، ارتفاع آن نسبت به سطح عمومى حدوداً یک متر است و در مقایسه با دخمة چهل دختر که حدوداً 30/2 ارتفاع دارد، بسیار کم ارتفاع مى‏باشد. پوشش سقف از نوع قوس دار است که تقریباً نیم بیضى و پنج و هفت است. هر چند که برداشت و رسم فنى نشده است و براساس شکل و ظاهر قضاوت صورت گرفته است، وجود این همه سردابه آن هم در قرن هفتم هـ . ق در زمانى که حملة مغول امان و آسایش مردم را گرفته، دفن و نگهدارى اموات به این شکل به صورت محترمانه با آن بى‏نظمى حاکم بر آن دوران جاى تأمّل و اندیشه دارد و نیاز به بررسى بیشترى است. واقع شدن «بابا» بر مسیر کاروانى جادّه قدیم در محل برخورد بیهق، خبوشان، (قوچان) اسفراین و نیشابور ممکن است جایگاهى براى قبول امانى باشد که کاروانیان اموات خود را تدفین مى‏کرده‏اند، اما در بى‏نظمى اوایل حمله مغول!؟
چون این اثر مکمل خلاء اسناد تاریخى فرهنگى شمال شرق کشور بوده، همچنین نزد عموم مردم محل مورد احترام،
در فهرست آثار ملّى و تاریخی به شماره 10899 در تاریخ 2/11/82 ثبت گردیده است.

چهارطاقى بابالنگر (آتشکده): این چهار طاقى براى اوّلین بار توسّط آقاى محمود بختیارى شهرى، کارشناس و عضو هیئت علمى و پژوهشکده باستان‏شناسى سازمان میراث فرهنگى و صنایع دستى و گردشگرى خراسان رضوى در پایان نامه کارشناسى ارشد وى منتشر شد و به شماره 1173 در فهرست آثار ملّى کشور به ثبت رسید.

هدف، پژوهش مجموعه تاریخى ـ مذهبى بابالنگر است روش پژوهش، تاریخى ـ پیمایشى با استفاده از مشاهده است. یافته‏ها نشان مى‏دهد که آثار باستانى منطقه سرولایت نیشابور و درّه یام سبزوار داراى شاخص‏هاى معمارى ویژه‏اى هستند و با توجّه به محوّطه‏هاى باستانى موجود از سابقه کمى برخوردارند. این آثار شامل ابنیه و محوّطه‏هاى باستانى هستند که در طیفى زمانى از دورة تاریخى، تا عصر حاضر و به خصوص قرون میانه اسلامى قرار دارند. مجموعة بابالنگر نیز که در ارتباط نزدیک به آثار منطقه شکل گرفته متعلّق به دورة ساسانى، دو بناى آرامگاه، حدود صد سردابه زیرزمینى با معمارى خاص، یک کاروانسرا با زائرسرا، یک حمام متعلّق به دوره ایلخانى، یک حوض انبار و یک دژ است. با توجّه به وحدت معمارى این آثار و وجود آتشکده میر مظفر در جوار این مجموعه باید آثار یاد شده را متأثر از آن دانست. علل مؤثّر در ایجاد این کانون در ابعاد جغرافیایى و طبیعى و اقلیمى اوضاع سیاسى اجتماعى و پیشینة تاریخى مذهبى، قابل ملاحظه و بررسى هستند.

این اثر بر رفیع‌ترین قلّة شرقى رشته کوه اثقلان واقع شده است. مصالح بنا از سنگ و ملات آن ساروج است.

هندسه بنا مستطیل شکل و هندسه چهار طاقى به شکل مربع است.

فضاى جرز نسبتاً قطور است که تشکیل چهار گوشه اصلى یا چهار طاقى بر آن استوار شده و دو جرز بیرون بنا که پایه‏هاى تأسیسات ورودى به چهار طاقى است را دارد.

فضاى خالى در جهات اصلى جغرافیایى دسترسى به بنا وجود دارد. ورودى اصلى که تعامل ارتباطى با فضاى بیرونى از ضلع جنوبى است که پیش خوان یا تالار ورودى که به وسیله دو رشته پلکان بالا رو از سمت شرقى و غربى به درون چهار طاقى ارتباط دارد. در بنا فضاى بسته وجود ندارد و فضاى نیمه بسته محدوده به داخل چهار طاقى است.

چون بنا در اثر عوامل انسانى و طبیعى تخریب شده، لذا به درستى سیرکولاسیون دسترسى را نمى‏توان درجه بندى کرد ولى پیشخوان ضلع جنوبى و تالار اطراف ضلع شرقى و غربى ایوان دسترسى درجه یک مى‏باشد.

واقع شدن آتشکده‏ها معمولاً بر سر راه‏هاى کاروان رو بوده یا مکانى که اشراف کامل به محیط داشته باشد. قرارگیرى این آتشکده بر سر راه کاروانى بیهق، جوین، خپوشان (قوچان) نیشابور، توجیه‏پذیر است.

اما این آتشکده چه جایگاه اجتماعى داشته و آیا آتشکده محلّى‏ست یا آتشکده معروف آذربرزین است که در کوه‏هاى ریوند نیشابور، در متون اقدام واضح از آن ذکر شده است.
اما مطالبى چند در این بخش قابل بررسى است و جاى
تأمّل دارد.

در سبزوار تنها روستایى که نام کیخسرو دارد، در این بخش واقع شده است هر چند با پیشوند کى نام «کیذور و کیذفان» را داریم و گفته‏هاى افسانه‏وار در برهان قاطع ذیل آذربرزین مهر، ارتباط این منطقه با نیشابور بزرگ فرهنگى و نوشته‏هاى بندهشن، ایران در زمان ساسانیان و... که مجال پرداختن به این موضوعات در خور این کتاب نیست، اما آن‏چه مسلم است به واسطه این بنا در دوره‏هاى اسلامى تأسیسات و ابنیه در مجموعه تاریخى بابالنگر بوجود آمده است.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موضوعات
سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های جهان اسلام (معرفی بیش از چهل هزار زیارتگاه)

طراح وبلاگ: سید محمد علوی زاده