- شنبه ۲۲ شهریور ۹۳
این بنا در خیابان نادرى و چهار راه شهداء شهر مشهد واقع شده است. آرامگاه قدیمى نادر که در زمان حیات وى ساخته شده بود، پس از کشته شدن او مورد ویرانى عمدى قرار گرفت. در زمان حکومت احمد قوام (قوام السلطنه) بناى دیگرى بر آرامگاه نادر شاه ساخته شد که آن هم مدّتى بعد در معرض آسیب و خرابى قرار گرفت و به صورت نامناسبى درآمد.
بناى جدید، در سال 1336 آغاز شد و در سال 1340 هـ . ش خاتمه یافت که مشتمل بر اتاق آرامگاه و دو تالار، موزه، ایوانها، راهروها، پایة مجسمه و دفتر امضاى بازدید کنندگان است. در بناى ضمیمه جداگانه نیز محل کتابخانه، تالار پذیرایى، اتاقهاى نگهبانى و پاسدارخانه احداث شده است. ضمناً با حفر چاه نیمه عمیق و نصب موتور برق و احداث نهرهاى سنگى و حوض و آبنماها و چمن کارى و نردة فلزى اطراف باغ، در تزیین آرامگاه کوشیدهاند.
بناى مقبره، از تخته سنگهاى گرانیت خراسان و سنگهاى دیگر ساخته شده است. پایة مجسمة سوارة نادرشاه، متّصل
به بناى آرامگاه است و مجسمة مفرغى سواره وى ـ به ارتفاع 5/6 متر ـ با مجسمة سه سرباز پیاده که در کنار اسب ایستادهاند، از شهر «رم» به مشهد حمل و بر فراز پایة آن استوار گردیده است. طرحِ مجسمه، به وسیلة ابوالحسن صدیقى تهیه شده و مفرغ ریزى آن در کارخانة «برونى» ایتالیا انجام یافته است.
آرامگاه سرهنگ محمّد تقى پسیان هم در محل مناسبى در باغچة شمالى باغ آرامگاه نادرى قرار دارد و لوحى سنگى بر آن نصب گردیده است.
این بنا، به شمارة 1174 و در تاریخ 18/9/1354 به ثبت آثار ملّی و تاریخى رسیده است.
شرح حال نادر شاه: نادر شاه افشار در سال 1066 هـ . ش در ایل افشار در درگز در شمال خراسان به دنیا آمد. این ایل به دو شعبه بزرگ تقسیم مىشد: یکى قاسملو و دیگرى ارخلو یا قرخلو؛ نادر شاه افشار از شعبه اخیر بود. طایفه قرخلو را شاه اسماعیل از آذربایجان به خراسان کوچاند و در شمال آن سرزمین، در نواحى ابیورد و دره گز و باخرز تا حدود مرو مسکن داد؛ تا در برابر ازبکان و ترکمانان مهاجم سدى باشند. تعداد بسیارى از این ایلها در زمان شاه عباس اول در ایل شاهسون ادغام گشتند.
نام اصلى او نادرقلى بودو هنوز به 18 سالگى نرسیده بود که همراه با مادرش در یکى از یورشهاى ازبکهاى خوارزم به اسارت آنها در آمد. بعد از مدت کوتاهى از اسارت گریخته و به خراسان برگشت و در خدمت حکمران ابیورد باباعلى بیگ بود. او گروه کوچکى را به دور خود جمع کرده بعد از کنترل چند ناحیه خراسان خود را نادر قلى بیگ نامید.
در این هنگام افغانها به رهبرى محمود افغان اصفهان را تصرف کرده بودند و شاه سلطان حسین صفوى را به قتل رساندند. با سقوط اصفهان و قتل شاه سلطان حسین، پسر او به نام شاه تهماسب دوم صفوى که از اصفهان به قزوین گریخته بود خود را پادشاه ایران خواند (1135 هـ . ق) ولى حکام نواحى گوناگون کشور حاضر به اطاعت از او نشدند. محمود افغان نیز که تنها بر اصفهان و نواحى اطراف آن حکومت مىکرد کمى بعد به دست پسر عمویش به نام اشرف افغان به قتل رسید (1137 هـ . ق). همزمان با این اوضاع و احوال نادر که از میزان نفوذ خاندان صفوى در میان مردم
آگاه بود، به شاه تهماسب دوم پیوست و سردار سپاه او شد (1139 هـ . ق). سپس خراسان را به تصرف خود درآورد.
فئودال بزرگ ملک محمود سیستانى (حاکم سیستان) تا حدى مانع قدرتگیرى نادر قلى بیگ شد ولى نادر در سال 1726 پشتیبانى شاه طهماسب صفوى و فتحعلى خان قاجار (پسر شاه قلى خان قاجار و پدر بزرگ آقا محمد خان قاجار) را جلب کرده توانست ملک محمود را شکست دهد و حاکمیت شاه ایران را در خراسان بر پا نماید. شاه طهماسب نیز، نادر قلى را والى خود در خراسان اعلام کرد و پس از آن نادر نام خود را به طهماسب قلى تغییر داد. سال بعد او مناسباتش با شاه طهماسب را قطع کرده و بعد از سرکوب چند ایل ترک و کرد به حکمرانى کامل خراسان مىرسد. آنگاه براى به قدرت رساندن شاه طهماسب با افغانها وارد جنگ شده در 1729 رئیس افغانها یعنى اشرف افغان را در مهماندوست در نزدیکى دامغان (طى نبرد دامغان) و سپس در مورچه خورت اصفهان و براى بار سوم در زرقان فارس شکست داد و سپس در تعقیب وى، افغانستان را مورد تاخت و تاز قرار داده و قبایل این دیار را مطیع نمود. بدین ترتیب پس از هفت سال شورش افغانها به پایان رسید (1142 هـ . ق).
سپس با دشمنان خارجى وارد جنگ شد و روسها را از شمال ایران راند، اما در زمان جنگ با عثمانىها که غرب ایران را در اشغال داشتند متوجه شورشى در شرق ایران شد و جنگ را نیمه کاره رها کرده و به آن سامان رفت. شاه تهماسب صفوى به قصد اظهار وجود دنباله جنگ وى را با عثمانیان گرفت که به سختى منهدم شد.
در سال 1145 هـ . ق. به دنبال یک قرارداد میان شاه طهماسب و دولت عثمانى که بخشى از آذربایجان را به آن دولت واگذار مىکرد، نادر رهبران ایلها را که پشتیبان صفویه بودند در یک جا جمع نمود و با یارى آنها طهماسب را از شاهى برکنار گردانیده پسر خردسالش به نام عباس (شاه عباس سوم) را به جانشینى برگزید و خود را نایب السلطنه نامید. اما در واقع قدرت اصلى در دست نادر بود. نادر شاه در عرض دو سال کل آذربایجان و گرجستان را از عثمانیان پس گرفت و عثمانیان را به سختى شکست داد.
پادشاهى نادر: در سال 1148 قمرى نادر شاه کلیه حکمرانان و کدخدایان ایران را در دشت مغان جمع کرد (بالغ بر 20000 نفر). او در شوراى دشت مغان اعلام کرد که وظایف خود را انجام داده و تصمیم به استراحت و کنارهگیرى از کارها دارد. بزرگان کشور که مىدانستند او باطنا مایل به سلطنت است، وى را به سلطنت پذیرفتند. بدین ترتیب شاه عباس سوم صفوى از شاهى برکنار شده و حکومت سلسله افشار با پادشاهى نادر آغاز شد. نادر اندکى بعد در 1148 هـ . ق. تاجگذارى نمود. شاعرى به نام قوام الدین، ماده تاریخ تاج گذارى وى را «الخیر فى ما وقع» سرود که بر روى سکههاى دوره افشاریه نیز منقوش گردید.
او براى 12 سال پادشاهى کرد و در این مدت دائما به لشکرکشى به نواحى گوناگون مشغول بود و در این مدت توانست بحرین، قندهار، خوارزم، بخارا و بسیارى نواحى دیگر را که براى سالها از ایران جدا شده بود به ایران بازگرداند. مهمترین فتح او فتح هندوستان بود.
افغانهاى یاغى که پس از گشایش قندهار به دست نادر، به دهلى گریخته بودند. نادر شاه سه بار به هند اخطار نمود که افسران اشرف افغان که جزو غارتگران بودند (حدودا 800 نفر) و در قتل عام مردم ایران نقش اساسى داشتند را به ایران تحویل دهد که در پى عدم تحویل آنها سپاه ایران از رود سند گذشتند و در جنگ کرنال هندوستان را شکست داده و دهلى پایتخت آن را تصرف کرد. سپس 800 متجاوز افغان را در بازار دهلى به دار زدند و بازگشتند. در این جنگ بیش از سى هزار نفر کشته شدند. نادر با غنائم فراوان که از هند به چنگ آورده بود به ایران بازگشت و تاج پادشاهى هند را بر سر محمد شاه گذاشت. غنائمى که نادر شاه به ایران آورد ده برابر بیشترین درآمد سالانه دوران صفویه برآورد شده است. در میان این غنائم جواهراتى چون کوه نور و دریاى نور و تخت طاووس و کره جواهر نشان شهرت دارند. نادر شهریار تواناى ایران به رغم کمى سپاهیانش در مقابل لشکریان فیل سوار هندى توانست با به کارگیرى تاکتیکهاى نوین جنگى لشکر انبوه هندوستان را در هم کوبد. نادر شاه بزرگ توانسته بود با آموزشهاى رزمى سنگین و کار آمد ارتش خود را به یک جنگافزار رعب آور براى دشمن تبدیل کند. با حمله نادر به هندوستان زمینه تضعیف و انقراض امپراتورى مغولى هند یا گورکانیان را فراهم کرد و پس از مدتى دولت انگلستان توسط کمپانى هند شرقى بر این کشور استیلا یافت.
نادر شاه در اواخر عمر تغییر اخلاق داد و پسر خود رضا قلى میرزا را کور کرد. سپس، از کار خود پشیمان شده برخى از اطرافیان خود را که در این کار آنها را مقصر مىدانست کشت. لازم به گفتن این نکته مىباشد که همواره پزشکى فرانسوى در رکاب نادر شاه بود که بنا به عقیدهاى امکان وجود دسیسه از جانب او نیز مىرود. (نیازمند منبع) او براى تامین هزینههاى جنگهاى خود مجبور بود تا مالیاتهاى گزافى از مردم بگیرد، به همین دلیل شورشهایى در جاى جاى کشور روى مىداد ولى زمانى که نادر براى رفع یکى از این شورشها به خراسان رفته بود جمعى از سردارانش شبانه به چادر وى حمله کردند و او را به قتل رساندند.
کارنامه نادر: در زمانى که صفویان با هجوم افغانها از هم پاشیده بودند و کشور مورد تجاوز دشمنان داخلى و خارجى بود، عثمانىها از غرب و روسها از شمال و اعراب از جنوب و ترکمانان از شرق به تاخت و تاز و قتل و غارت مشغول بودند، نادر وضعیت حاکمیت ایران را به سامان نمود. بعد از نادر، کریم خان (از سرداران نادر) که از طایفه زند بود به قدرت رسید و حکومت بازماندگان افشار محدود به خراسان شد و این منطقه را به احترام نادر که او را ولى نعمت خود مىدانست در اختیار جانشینانش باقى گذاشت.
نادر از فرمانروایانى بود که براى آخرین بار ایران را به محدوده طبیعى فلات ایران رسانید و با تدارک کشتىهاى عظیم جنگى، کوشید تا استیلاى حقوق تاریخى کشور را بر آبهاى شمال و جنوب تثبیت کند.
با افول دولت نادرى، سرزمین پهناور فلات ایران که پس از مدتها به زیر یک درفش درآمده و رنگ یگانگى پذیرفته بود، از هم پاشید.
ایران در دوره نادر: در عهد نادر دشمنان و متجاوزان به کشور توسط وى سرکوب شدند و کشور اندکى از قدرت گذشته خویش را در حفاظت از مرزها و اعمال قدرت یک حکومت مقتدر مرکزى بر تمام وطن، باز یافت. ترکمانان و ازبکان به ماوراء النهر عقب نشینى کردند.
بناهایى که به دستور نادر در مشهد بنا شدهاند نظیر
کلات نادرى و کاخ خورشیدى از آثار مهم باز مانده از این دوران هستند.
در عهد او به سپاه و تأمین نیرو بسیار توجه مىشد. نادر اقوام ایرانى را متحد و منسجم در زیر پرچم ایران در آورد و بار دیگر ایران قدرتمندترین کشور آسیا گشت. شهرهاى ایرانى در دوره نادر به شرح زیر بودند: جمهورى آران یا آذربایجان، ترکمنستان، افغانستان، بلوچستان (پاکستان)، گرجستان، داغستان، ارمنستان، بحرین، قطر، کشمیر و غیره.
- ۱۷۹۱
- ادامه مطلب