- دوشنبه ۲۴ شهریور ۹۳
در روستاى شیلگان از توابع بخش لطف آباد شهرستان درگز، قبّه و بارگاهى جلب توجّه مىکند که از گوشه و کنار شهرستان و حتى دیگر شهرها، زائرانى را در طول سال پذیرا است. ساختمان بقعه بنایى با شکوه و مجلّل است که، داراى صحن وسیع، گنبدى مرتفع و فاقد تزیینات و کاشیکارى، گلدسته و منارهاى بزرگ و بلند به ارتفاع تقریبى 20 متر، ایوان، حرم، مسجد مىباشد. تاریخ احداث بقعه معلوم نشده است، اما گمان مىرود که مربوط به دورة صفویّه باشد که پس از آن، مرمّت و بازسازى شده و هنوز هم ادامه دارد.
به اعتقاد اهالى، وى محمّد الدیباج بن امام جعفر صادق است که در سال 203 هـ . ق در سن 57 یا 59 سالگى به دست مأمون در جرجان = گرگان به شهادت رسیده است.
قبل از بیان صحت انتساب قبر کنونى به محمّد بن جعفر الصادق باید مختصرى در خصوص زندگانى وى سخن گوییم.
او از بزرگان اهل بیت و عابدی فاضل بود. روایات زیادى از پدر بزرگوارش امام جعفر صادق نقل نموده و گروه بسیارى از بزرگان محدّثین هم از او روایت نقل کردهاند.
شیخ مفید در کتاب ارشاد مىنویسد: «و کان محمّد بن جعفر سخیاً شجاعاً و کان یصوم یوماً و یرى رأى الزیدیّه فى الخروج بالسیف».
محمّد بن جعفر مردى با سخاوت و دلاور بود و یک روز در میان روزه مىگرفت و مانند زیدیّه معتقد بود که امام زمان کسى است که با شمشیر خروج کند. وى دارای کنیه ابو جعفر و ابو على بود و مردى سخى و شجاع و دلاور به شمار میرفت. او همه روز یک گوسفند از براى ضیافت و مهمان نوازى مىکشت و همه را تصدّق مىداد. او در زمان مأمون از مکّة معظّمه خروج کرد و مردم با وى بیعت نمودند و او را امیرالمؤمنین نامیدند. و خویشتن را مأمون نام نهاد و که بیشتر این کار را به
تحریک پسر و بعضى از ایرانیان انجام داد که هر دو بر او غالب بودند و سیرت نیکو داشتند.
خطیب بغدادى تاریخ خروج و اعلان خلافت وى را سه روز گذشته از ماه ربیع الآخر سال 200 هـ. ق مىداند و مىنویسد روز سه شنبه پنج روز گذشته از جمادى الاوّل سال 200 نیز خود را از خلافت خلع نمود. بنابراین وى بالغ بر 32 روز حکومت نموده است.
امّا برخى خروج او را در سال 199 هـ . ق نوشتهاند که بنابراین او بالغ بر یک سال و دو ماه امارت مکّه و مدینه را در دست داشته است که این قول صحیحتر به نظر مىرسد.
او خود مدعى شد که قائم مهدى است و ادّعاى خود را بر مبناى احادیث نبوى قرار داد. ولى امام هشتم حضرت امام رضا منکر ادّعاى او شد، گرچه مىکوشید جان وى را از شکست نظامى رهائى بخشد. وى را توصیه مىکرد که قیامش را علیه عبّاسیان به تعویق اندازد.
قیام یک سیّد علوى در مکه با عنوان «مهدى» قدرت مأمون عبّاسى را تهدید مىکرد. مأمون مىکوشید تا بدون استفاده از زور و با بکارگیرى روشهاى سیاسى و با سازش با امام هشتم حضرت رضا به حل مسأله بپردازد. وى لشگرى را تحت فرماندهى عیسى بن جلودى بدین منظور به مدینه گسیل داشت. ولى این لشگر به نحو فجیعى به دست سپاه محمّد شکست خورد و عیسى به نزد امام رضا آمد و از آن حضرت خواست که با محمّد تماس بگیرد و از او بخواهد به مقاومت خود پایان دهد. ولى او وساطت امام رضا را نپذیرفت. و بر ادامه مبارزه اصرار ورزید. این امر زد و خوردهایى بین لشگریان عبّاسى و مبارزان تا آخر سال 200 هـ.ق به وجود آورد.
سرانجام ارتش عبّاسیان محمّد را دستگیر کردند و او را وادار ساختند تا در ملاء عام خود را از خلافت خلع کند و ادّعاى خود را منکر شود از اینرو منبرى بین رکن و مقام نهادند که در همانجا با محمّد بیعت شده بود و جمعى از قریش و دیگران گرد آمدند، عیسی جلودى در پلّه بالاى منبر قرار گرفت و محمّد در پلّه زیرین ایستاد و بر او قبا و کلاهى سیاه بود که براى خلع خود قیام کرد و مطالبى ایراد نمود که شرح حال او در کتاب قیام محمّد بن جعفر الصادق از سوى نگارنده تألیف و مفّصلاً بیان شده است.
سپس او را نزد مأمون که در خراسان بود، بردند و چون وى را دید مورد عفو قرار داد و مقدم او را گرامى داشت و پیش خود نشانید و جایزه نیکویى به او داد و همچنان نزد مأمون در خراسان بماند و هر گاه به نزد مأمون مىرفت، پسر عموهایش جزء ملتزمین رکاب او بودند و به همراه او سوار مىشدند و مأمون او را بسیار احترام مىنمود و مورد لطف خود قرار مىداد. تا اینکه در سال 202 هـ . ق در سن 53 سالگى وفات یافت. برخى وفات محمّد بن جعفر الصادق را در جرجان، گرگان امروزى، مىدانند و عدّهاى دیگر در خراسان در شهرهاى سرخس و بسطام ذکر نمودهاند.
بنابراین در اینکه وى به شهر قزوین مهاجرت ننموده مورد اتّفاق علماى تاریخ و انساب است لذا مشهد کنونى متعلّق به سیّد دیگرى از سلاله زهرا باید باشد. با رجوع به کتب معتبر تاریخى و انساب به این نتیجه خواهیم رسید که شخص مدفون در بقعة قزوین سیّدى جلیل، شریف و از شهدای بنام آل ابى طالب و از نوادگان محمّد بن امام جعفر صادق است. از آنجایی که کنیة وى ابى محمّد بود، لذا چنین تصوّر شده که وى همان محمّد بن جعفر صادق است که در مکّه قیام نموده است. بنابراین نسب شریف او از قرار زیر است: أبو محمّد حسن الدّین بن حسین الطواف بن جعفر بن حسین بن على الخارص بن محمّد الدیباج بن امام جعفر الصادق ».
علّامة سیّد عبدالرزّاق کمونه مىنویسد که ابو نصر بخارى اوّلین کسى است که به این مطلب اشاره نموده و مىنویسد: «اکراد او را بین دروازه قزوین به شهادت رساندند و حمزة بن محمّد الزیدى در سال 330 هـ . ق بر جنازه او نماز خواند.
علّامة نسّابه بیهقى متوفّاى قرن ششم از او به عنوان سیّد جلیلالقدر یاد میکند و و اضافه مینماید که جدّ وی حسین بن جعفر مدّتى به همدان رفته و پس از آن به قزوین انتقال یافته است. امام فخر رازى حسین را ملقّب به طوّاف نموده و قایل است که 150 سال عمر نموده است. اما برخى دیگر قایلند که فرزند او یعنى ابو محمّد الحسن الدّین 150 سال عمر کرده و ساکن شهر رى بوده است. و اضافه مىکند که نوه او از علماى قزوین و داراى علم انساب بوده که نام او اسماعیل بن على بن أحمد بن الحسن الدّین است.
برخى از علماى انساب ضمن تایید نسب فوق از هجرت ابى محمّد به قزوین سکوت نموده و به ذکر نوادگان او اکتفا کردهاند. به هر حال، آنچه به دست مىآید اینکه ابى محمّد الحسن الدّین در این شهر به قتل رسیده و در این مکان مدفون شده است.
مزاراتى به آن بزرگوار در شهرهاى بسطام، دامغان، کاخک گناباد، آستانة اشرفیه، قزوین و ورامین منسوب است که هیچکدام از آنان اصلى نداشته، و شخصیّتهاى دیگرى در
این مزارات مدفون مىباشند. از آنجایی که مدارک زیادى
در دست است که محمّد دیباج فرزند برومند امام جعفر
صادق در گرگان به شهادت رسیده و در همانجا دفن شده، لذا وجهى جهت انتساب بقعة شهرستان درگز = ابیورد، به فرزند امام جعفر صادق نخواهد بود.
اختلاف دربارة مدفن امامزادگان، موضوعى پر سابقه و دامنهدار است که در بسیارى از منابع تاریخى، کتب انساب و رجال به چشم مىخورد، بحث دربارة علل وجود و یا ظهور چنین اختلاف نظرها، ابهامات و تردیدها، انکار و اثباتها غالباً از دخالت افراد نا آشنا به علم انساب و عدم آگاهى از کیفیّت مهاجرت آل ابوطالب به شهرهاى اسلامى است. به هر حال این قاعدّه، دربارة این بقعه در شهرستان درگز مستثنى نبوده، و اهالى عزم را جزم کردند و پا فشارى مىکنند که شخص مدفون در بقعه، عموى امام رضا و فرزند بلافصل امام جعفر صادق است که عدم صحّت این قول، در بالا ثابت شد. از اینرو، نگارنده جزماً معقتد است که در اینجا محمّد الأصغر بن جعفر الملک بن محمّد بن عبداللَّه بن محمّد بن عمر بن امام على است که در اواخر قرن سوّم در خراسان در گذشته است. او برادرى در مشهد به نام هاشم بن جعفر داشته که در طوس وفات یافته و دفن شده است، حسین بن موسى بن جعفر الملک، برادر زادة دیگر اوست که در خراسان وفات یافت و در طبس به خاک سپرده شده است.
محمّد الأصغر بن جعفر الملک، ظاهراً با محمّدبن جعفر الصادق اشتباه شده چرا که هر دوى اینان، ملقّب به دیباج بودهاند و در خراسان مىزیستهاند. محمّد بن جعفر الملک، داراى دو فرزند بود که در طبرستان و استر آباد مىزیستهاند. او علوى شریف بود که در اواخر قرن سوّم وفات یافته است.
این بنا به شمارة 8265 و در تاریخ 24/1/1382 به ثبت آثار ملّی و تاریخی رسیده است.
- ۳۹۷۴
- ادامه مطلب