- سه شنبه ۲۵ شهریور ۹۳
بقعة این امامزاده در میان گورستان روستاى آوه ـ بین امامزاده فضل و سلیمان و پاسگاه انتظامى ـ واقع شده و به «امامزاده محمّد» نیز مشهور است.
مرحوم فیض دربارة این زیارتگاه مىنویسد:
«... بقعهاى قدیمى ولى فاقد تزیین و جنبههاى تاریخى قرار دارد و سطح گورستان تا محاذات پوشش آن، بالا آمده است. قاعده بنا، مربّع به دهانه 4 و ارتفاع 6 متر است که در چهارگوشه آن، در ارتفاع 5/2 مترى، نیم طاقى بالا آمده، صورت ساختمان را به هشت ضلعى تبدیل کرده و روى آن فلکهاى شده و پاطاق گنبد عرقچینى بر آن پیاده شده است. جدار مربّع بقعه از خارج، آجرى و از داخل، سفیدکارى و گنبد آن نیمه بیضى یا خودى شکل آجرپوش است».
در مرداد ماه سال 1354 هـ . ش گزارشى توسّط آقاى عظیم زاده تهیّه شده که به شرح ذیل است:
«این بقعه، بناى کوچک و سادهاى است به شکل چهار گوش مربّع که در بالا به هشت ضلعى تبدیل و با یک لبه تراسوار به عرض نیم متر، پاکار مدوّر، گنبدى تقریباً کلاهخودى شکل را در برمىگیرد. اطراف این بنا را به مرور زمان خاک فراگرفته و در حدود تقریباً دو متر از ارتفاع این بنا در زیر خاک است و براى ورود به داخل حرم امامزاده از تنها درِ ورودى آن در سمت غرب باید از چند پله پایین رفت. درِ ورودى دو لتى ساده مىباشد که اطراف درگاه آن با گچ تعمیر شده و به نظر مىرسد که درگذشته درِ بزرگترى داشته است که پس از تعویض آن، دو طرف درگاه را با آجر و گچ جمع نموده و درگاه را کوچکتر نمودهاند. داخل حرم نیز چهارگوش است که در وسط هر ضلع یک طاقنما دیده مىشود که طاقنماى غربى، ورودى حرم و در بالاى سه طاقنماى دیگر، هر کدام یک پنجره وجود داشته که فعلاً دو پنجره شمالى و شرقى آن باز و گوشواره به هشت ضلعى تبدیل و پاکار گنبد را به وجود آوردهاند. در وسط حرم، مزار ساده و بلند و پهنى است که با گچ و آجر به وجود آمده و به نظر مىرسد، مزار دو نفر باشد. کف حرم نیز با آجر مفروش گردیده است.
مصالح این بنا کلاً با آجرهایى به ابعاد 5×22×22 سانتىمتر به وجود آمده و داخل حرم داراى اندودگچ سفید بوده که به مرور زمان قسمتهایى از اندود آن ریخته و بدنه آن از دوده، سیاه گردیده و قسمت پایین بدنه تا ارتفاع یک متر داراى اندود سیمان بوده که بعضى نقاط آن فرو ریخته است.
این بنا با وجود کوچکى و محقرى و با وجود ضایعاتى که به آن وارد شده، از نظر فرم ساختمانى جالب مىباشد...».
تهیّه کننده گزارش، بنا را مربوط به دورة صفویّه دانسته است.
در حال حاضر، این بقعه در میان گورستان روستاى آوه ـ که در سالیان گذشته، گرد آن دیوار کشیدهاند ـ قرار دارد و تقریباً همسطح گورستان است. ایوانى که در ضلع جنوبى بقعه قرار دارد، در تصویرى که در سال 1354 هـ . ش گرفتهاند، دیده نمىشود؛ گرچه اضافه شدن این ایوان در هجده سال اخیر بعید به نظر مىرسد. راه ورودى بقعه از ضلع جنوبى آن است و در ضلع غربى ـ برخلاف اظهارات آقاى عظیمزاده ـ هیچ نشانهاى از درِ ورودى سابق به چشم نمىخورد. در اطراف بقعه، سنگ قبرهاى کوچک با قدمت یک صد تا یک صد و پنجاه سال به فراوانى به چشم مىخورد. همچنین، ستونها و بناى کوچکى در تصویر سال 1354 هـ . ش وجود دارد که در حال حاضر نشانى از آنها نیست. سطح داخلى ایوان و به ویژه داخل بقعه، دود اندود و سیاه است و جز قبر داخل بقعه، چیزى دیگرى در آن وجود ندارد. در سالیان اخیر از سوى سازمان میراث فرهنگى مرمّتهایى در این بقعه صورت گرفته است.
فیض دو احتمال درباره شخص مدفون در این بقعه داده است که به شرح ذیل است:
«به عقیده نگارنده مدفون در این بقعه سیّد جلیل محمّد بن محمّد بن زید بن على الاحول ابن محمّد السلیق از احفاد امام سجّاد است که در سال 299 هـ . ق. در اهواز بر مقتدر عبّاسى خروج کرد و شهر واسط را تسخیر نمود و خلیفه عبّاسى، امیر حسین بن سهل بن عبداللَّه جرشى را با نیروى متناسبى براى مقاتله در مقابل وى مأمور ساخت و پس از چند جنگ سرانجام گروهى از یاران سیّد کشته و بقیّه متوارى گشته، سیّد خود را از معرکه به کنارى کشیده، متنکراً به جانب قم فرار کرد و به طور ناشناس با کتمان نام و نسب خویش، در آوه سکونت گزید و چون لباسهاى سفید و نظیفى پوشیده، از منتهاى جلال و حُسن منظر هم برخوردار بود، مردم او را پیغمبر یا پیغمبرى خواندند و در سال 320 هـ . ق. رحلت یافته، در این نقطه دفین و بر فراز تربتش سایبانى افراشتند و پس از چندى به جاى آن قبه و بارگاهى بنا کردند که ریشهها و پایهها بلکه پوشش آن هم از آثار قرن چهارم به نظر مىرسد.
و محتمل است که مدفون در این بقعه، سیّد جلیل احمد ابحر ابن ابىمحمّد حسن الدلال ابن محمّد بن على بن محمّد بن ابىجعفر احمد بن عیسى الرومى از احفاد على بن جعفر عریضى باشد که در دولت رکن الدوله دیلمى به استخراج نفت در اطراف کوه نمک پرداخت و چون مدیر کمپانى نفتى از کمال حشمت و جلالت برخوردار بود».
برخى دیگر از پژوهشگران، گفتار مرحوم فیض را نپذیرفته و این مکان را مدفن یکى از سادات آوى به نام سیّد محمّد رضى الدّین حسین آوى مىدانند که نسبش با چهارده واسطه به امام چهارم منتهى مىشود و از قرار ذیل است:
سیّد محمّد رضى الدّین بن زید بن داعى بن زید بن أبىالحسن على الحورى بن حسین بن حسن التج بن على أبىالحسن بن حسن أبى محمّد بن على بن محمّد بن على بن على الحریرى بن حسن الافطس بن على الاصغر بن امام بن على بن الحسین السجّاد .
وى سیّدى جلیل القدر، عظیم الشأن و بسیار بزرگوار بود. جدّس (محمّد بن على حریرى) نخستین شخص از سادات حسینى افطسى است که به آوه مهاجرت نموده و منشأ
آثار و برکاتى بوده است.
نخستین مورّخى که از مهاجرت جدّش به آوه سخن گفته: حسن بن محمّد بن حسن قمّى، زنده به سال 378 هـ . ق است که مىنویسد «از فرزندان على بن الحسن الافطس که از آبه به قم آمدند ولد خزرى = حریرى بوده و نام او محمّد بن على بن على الحریرى است» این جمله حکایت از آن دارد که على بن على الحریرى در آبه سکونت داشته و فرزند ارشد او، ابوعلى محمّد خزرى مدّتى به قم مهاجرت نموده و سپس طبق نقلهاى دیگر مورّخان به آبه برگشته است.
از انگیزه مهاجرت على بن على الحریرى، جدّ امامزاده محمّد به آبه به درستى معلوم نیست اما هم عصر بودن وى با ابوالسرایا و ابراهیم طباطبا به سال 199 و 200 هجرى معلوم مىشود که او یا در این قیام شرکت داشته یا اینکه بر اثر جو ناآرام پس از شکست قیام مذکور به ناحیه جبل مهاجرت نموده است. تاریخ نگار قم از قول یکى از نوادگان سیّد على مىنویسد: جدّ امامزاده محمّد با برخى از علویان مدینه جمع شدند تا به جهت کسب معاش به دیگر شهرها مهاجرت نمایند. پس عدّهاى از آنها به ناحیه جبل رحل اقامت افکندند که من جمله آنها جدّ امامزاده محمّد است. بنابراین معلوم شد که سیّد ابوعلى محمّد خزرى به همراه پدرش سیّد على به جهت کسب معاش به آبه مسافرت کردهاند. سیّد ابوعلى محمّد در آبه صاحب چندین فرزند شد که یکى از آنان سیّد على مکنّى به أبىالحسن و ملقّب به زین الدّین است که سیّدى جلیل القدر، شاعرى ادیب، فاضلى ارجمند و بزرگوار بود. او نقابت سادات آبه و خورزن و فراهان را بعهده داشت و در این شهر داراى پنج فرزند به اسامى؛ على، محمّد، طاهر، ابراهیم و سیّد حسن ملقّب به تج، مشهور به تاج الدّین شد که جملگى از بزرگان سادات آبه به شمار مىرفتند. سیّد حسن، فرزندى داشت به نام سیّد حسین که از او سیّد ابوالحسن على ملقّب به حورى یا حریرى به وجود آمد که سیّدى جلیل القدر بود. او نوادهاى دارد به نام سیّد على بن زید که ظاهراً در روستاى تبرته مدفون مىباشد و به اختصار على زید خوانده مىشود.
برادر سیّد على بن زید، عالم جلیل القدر، سیّد رضى الدّین محمّد است که از فقهاى جلیل القدر حسینى آوى قرن ششم هجرى است که در آوه به دنیا آمده و در همین شهر مقدمات علوم اسلامى را فراگرفت و سپس به مدارس علمیّه قم و رى راه یافت و در فقه و اصول و ادب شیعى تبحرى خاص یافت. وى جدّ بزرگوار امام رضى الدّین محمّد آوى است و بیشتر عمر خویش را در آوه گذرانده و در این منطقه منشأ خیر و برکت براى شیعیان صادق و علاقمند به معارف اسلامى بوده است. وفات این سیّد جلیل القدر در نیمه دوّم قرن ششم هجرى اتّفاق افتاده و در شهر آوه سابق که متأسّفانه امروزه یکى از روستاهاى ساوه است دفن شده است.
بقعة امامزاده پیغمبر به شمارة 1309 و در تاریخ 22/09/1355 به ثبت آثار ملّى و تاریخى رسیده است.
1. امامزاده پیغمبر ـ ساوه
بقعة این امامزاده در میان گورستان روستاى آوه ـ بین امامزاده فضل و سلیمان و پاسگاه انتظامى ـ واقع شده و به «امامزاده محمّد» نیز مشهور است.
مرحوم فیض دربارة این زیارتگاه مىنویسد:
«... بقعهاى قدیمى ولى فاقد تزیین و جنبههاى تاریخى قرار دارد و سطح گورستان تا محاذات پوشش آن، بالا آمده است. قاعده بنا، مربّع به دهانه 4 و ارتفاع 6 متر است که در چهارگوشه آن، در ارتفاع 5/2 مترى، نیم طاقى بالا آمده، صورت ساختمان را به هشت ضلعى تبدیل کرده و روى آن فلکهاى شده و پاطاق گنبد عرقچینى بر آن پیاده شده است. جدار مربّع بقعه از خارج، آجرى و از داخل، سفیدکارى و گنبد آن نیمه بیضى یا خودى شکل آجرپوش است».
در مرداد ماه سال 1354 هـ . ش گزارشى توسّط آقاى عظیم زاده تهیّه شده که به شرح ذیل است:
«این بقعه، بناى کوچک و سادهاى است به شکل چهار گوش مربّع که در بالا به هشت ضلعى تبدیل و با یک لبه تراسوار به عرض نیم متر، پاکار مدوّر، گنبدى تقریباً کلاهخودى شکل را در برمىگیرد. اطراف این بنا را به مرور زمان خاک فراگرفته و در حدود تقریباً دو متر از ارتفاع این بنا در زیر خاک است و براى ورود به داخل حرم امامزاده از تنها درِ ورودى آن در سمت غرب باید از چند پله پایین رفت. درِ ورودى دو لتى ساده مىباشد که اطراف درگاه آن با گچ تعمیر شده و به نظر مىرسد که درگذشته درِ بزرگترى داشته است که پس از تعویض آن، دو طرف درگاه را با آجر و گچ جمع نموده و درگاه را کوچکتر نمودهاند. داخل حرم نیز چهارگوش است که در وسط هر ضلع یک طاقنما دیده مىشود که طاقنماى غربى، ورودى حرم و در بالاى سه طاقنماى دیگر، هر کدام یک پنجره وجود داشته که فعلاً دو پنجره شمالى و شرقى آن باز و گوشواره به هشت ضلعى تبدیل و پاکار گنبد را به وجود آوردهاند. در وسط حرم، مزار ساده و بلند و پهنى است که با گچ و آجر به وجود آمده و به نظر مىرسد، مزار دو نفر باشد. کف حرم نیز با آجر مفروش گردیده است.
مصالح این بنا کلاً با آجرهایى به ابعاد 5×22×22 سانتىمتر به وجود آمده و داخل حرم داراى اندودگچ سفید بوده که به مرور زمان قسمتهایى از اندود آن ریخته و بدنه آن از دوده، سیاه گردیده و قسمت پایین بدنه تا ارتفاع یک متر داراى اندود سیمان بوده که بعضى نقاط آن فرو ریخته است.
این بنا با وجود کوچکى و محقرى و با وجود ضایعاتى که به آن وارد شده، از نظر فرم ساختمانى جالب مىباشد...».
تهیّه کننده گزارش، بنا را مربوط به دورة صفویّه دانسته است.
در حال حاضر، این بقعه در میان گورستان روستاى آوه ـ که در سالیان گذشته، گرد آن دیوار کشیدهاند ـ قرار دارد و تقریباً همسطح گورستان است. ایوانى که در ضلع جنوبى بقعه قرار دارد، در تصویرى که در سال 1354 هـ . ش گرفتهاند، دیده نمىشود؛ گرچه اضافه شدن این ایوان در هجده سال اخیر بعید به نظر مىرسد. راه ورودى بقعه از ضلع جنوبى آن است و در ضلع غربى ـ برخلاف اظهارات آقاى عظیمزاده ـ هیچ نشانهاى از درِ ورودى سابق به چشم نمىخورد. در اطراف بقعه، سنگ قبرهاى کوچک با قدمت یک صد تا یک صد و پنجاه سال به فراوانى به چشم مىخورد. همچنین، ستونها و بناى کوچکى در تصویر سال 1354 هـ . ش وجود دارد که در حال حاضر نشانى از آنها نیست. سطح داخلى ایوان و به ویژه داخل بقعه، دود اندود و سیاه است و جز قبر داخل بقعه، چیزى دیگرى در آن وجود ندارد. در سالیان اخیر از سوى سازمان میراث فرهنگى مرمّتهایى در این بقعه صورت گرفته است.
فیض دو احتمال درباره شخص مدفون در این بقعه داده است که به شرح ذیل است:
«به عقیده نگارنده مدفون در این بقعه سیّد جلیل محمّد بن محمّد بن زید بن على الاحول ابن محمّد السلیق از احفاد امام سجّاد است که در سال 299 هـ . ق. در اهواز بر مقتدر عبّاسى خروج کرد و شهر واسط را تسخیر نمود و خلیفه عبّاسى، امیر حسین بن سهل بن عبداللَّه جرشى را با نیروى متناسبى براى مقاتله در مقابل وى مأمور ساخت و پس از چند جنگ سرانجام گروهى از یاران سیّد کشته و بقیّه متوارى گشته، سیّد خود را از معرکه به کنارى کشیده، متنکراً به جانب قم فرار کرد و به طور ناشناس با کتمان نام و نسب خویش، در آوه سکونت گزید و چون لباسهاى سفید و نظیفى پوشیده، از منتهاى جلال و حُسن منظر هم برخوردار بود، مردم او را پیغمبر یا پیغمبرى خواندند و در سال 320 هـ . ق. رحلت یافته، در این نقطه دفین و بر فراز تربتش سایبانى افراشتند و پس از چندى به جاى آن قبه و بارگاهى بنا کردند که ریشهها و پایهها بلکه پوشش آن هم از آثار قرن چهارم به نظر مىرسد.
و محتمل است که مدفون در این بقعه، سیّد جلیل احمد ابحر ابن ابىمحمّد حسن الدلال ابن محمّد بن على بن محمّد بن ابىجعفر احمد بن عیسى الرومى از احفاد على بن جعفر عریضى باشد که در دولت رکن الدوله دیلمى به استخراج نفت در اطراف کوه نمک پرداخت و چون مدیر کمپانى نفتى از کمال حشمت و جلالت برخوردار بود».
برخى دیگر از پژوهشگران، گفتار مرحوم فیض را نپذیرفته و این مکان را مدفن یکى از سادات آوى به نام سیّد محمّد رضى الدّین حسین آوى مىدانند که نسبش با چهارده واسطه به امام چهارم منتهى مىشود و از قرار ذیل است:
سیّد محمّد رضى الدّین بن زید بن داعى بن زید بن أبىالحسن على الحورى بن حسین بن حسن التج بن على أبىالحسن بن حسن أبى محمّد بن على بن محمّد بن على بن على الحریرى بن حسن الافطس بن على الاصغر بن امام بن على بن الحسین السجّاد .
وى سیّدى جلیل القدر، عظیم الشأن و بسیار بزرگوار بود. جدّس (محمّد بن على حریرى) نخستین شخص از سادات حسینى افطسى است که به آوه مهاجرت نموده و منشأ
آثار و برکاتى بوده است.
نخستین مورّخى که از مهاجرت جدّش به آوه سخن گفته: حسن بن محمّد بن حسن قمّى، زنده به سال 378 هـ . ق است که مىنویسد «از فرزندان على بن الحسن الافطس که از آبه به قم آمدند ولد خزرى = حریرى بوده و نام او محمّد بن على بن على الحریرى است» این جمله حکایت از آن دارد که على بن على الحریرى در آبه سکونت داشته و فرزند ارشد او، ابوعلى محمّد خزرى مدّتى به قم مهاجرت نموده و سپس طبق نقلهاى دیگر مورّخان به آبه برگشته است.
از انگیزه مهاجرت على بن على الحریرى، جدّ امامزاده محمّد به آبه به درستى معلوم نیست اما هم عصر بودن وى با ابوالسرایا و ابراهیم طباطبا به سال 199 و 200 هجرى معلوم مىشود که او یا در این قیام شرکت داشته یا اینکه بر اثر جو ناآرام پس از شکست قیام مذکور به ناحیه جبل مهاجرت نموده است. تاریخ نگار قم از قول یکى از نوادگان سیّد على مىنویسد: جدّ امامزاده محمّد با برخى از علویان مدینه جمع شدند تا به جهت کسب معاش به دیگر شهرها مهاجرت نمایند. پس عدّهاى از آنها به ناحیه جبل رحل اقامت افکندند که من جمله آنها جدّ امامزاده محمّد است. بنابراین معلوم شد که سیّد ابوعلى محمّد خزرى به همراه پدرش سیّد على به جهت کسب معاش به آبه مسافرت کردهاند. سیّد ابوعلى محمّد در آبه صاحب چندین فرزند شد که یکى از آنان سیّد على مکنّى به أبىالحسن و ملقّب به زین الدّین است که سیّدى جلیل القدر، شاعرى ادیب، فاضلى ارجمند و بزرگوار بود. او نقابت سادات آبه و خورزن و فراهان را بعهده داشت و در این شهر داراى پنج فرزند به اسامى؛ على، محمّد، طاهر، ابراهیم و سیّد حسن ملقّب به تج، مشهور به تاج الدّین شد که جملگى از بزرگان سادات آبه به شمار مىرفتند. سیّد حسن، فرزندى داشت به نام سیّد حسین که از او سیّد ابوالحسن على ملقّب به حورى یا حریرى به وجود آمد که سیّدى جلیل القدر بود. او نوادهاى دارد به نام سیّد على بن زید که ظاهراً در روستاى تبرته مدفون مىباشد و به اختصار على زید خوانده مىشود.
برادر سیّد على بن زید، عالم جلیل القدر، سیّد رضى الدّین محمّد است که از فقهاى جلیل القدر حسینى آوى قرن ششم هجرى است که در آوه به دنیا آمده و در همین شهر مقدمات علوم اسلامى را فراگرفت و سپس به مدارس علمیّه قم و رى راه یافت و در فقه و اصول و ادب شیعى تبحرى خاص یافت. وى جدّ بزرگوار امام رضى الدّین محمّد آوى است و بیشتر عمر خویش را در آوه گذرانده و در این منطقه منشأ خیر و برکت براى شیعیان صادق و علاقمند به معارف اسلامى بوده است. وفات این سیّد جلیل القدر در نیمه دوّم قرن ششم هجرى اتّفاق افتاده و در شهر آوه سابق که متأسّفانه امروزه یکى از روستاهاى ساوه است دفن شده است.
بقعة امامزاده پیغمبر به شمارة 1309 و در تاریخ 22/09/1355 به ثبت آثار ملّى و تاریخى رسیده است.
- ۲۸۲۵
- ادامه مطلب