مزارات ایران و جهان اسلام

سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های ایران جهان اسلام (امامزاده ، بقعه، آرامگاه، مقبره، مزار، گنبد، تربت، مشهد، قدمگاه، مقام، زیارت، معرفی عالمان انساب، کتابشناسی مزارات و زیارت و انساب

بقعه بى بى زبیده ـ غرب قبرستان ابن بابویه+فیلم

بقعه بى بى زبیده در شهر رى و در غرب قبرستان ابن بابویه قرار دارد. قسمت‌های قدیمى و با ارزش بنا همچنان با حفظ قدمت بر جامانده و نشان از امانتدارى افرادى دارد که این مکان را از دستبرد خرابی‌های روزگار محفوظ نگاه داشته‌اند. اطراف بقعه به محلّه حسین آباد مشهور است.

علّت نام گذارى این اراضى به حسین آباد بدان دلیل بوده است که در سال 1267 هـ . ق اراضى آنجا با سه رشته قنات به میرزا محمّد حسین فراهانى دبیرالملک سپرده می‌شود.

این بقعه در گذشته بر فراز مکانى بلند و بر بالاى تپّه اى قرار داشته است. لیکن امروزه ساختمان بقعه به گونه اى است که هم سطح ساختمان‌های اطراف است. احتمالاً سطح زمین‌های اطراف بقعه را در هنگام ساخت و ساز بالا آورده‌اند و همسطح بقعه کرده‌اند. در گذشته از راه شوسه و آسفالت شده تهران به شهر رى روى ارتفاع پل سیمان که قرار می‌گرفتند آثار قریه حسین آباد به خوبى نمایان بوده و پس از عبور از منگل (و منگل آب متکا)، جادّه، پیچ مختصرى می‌خورده و پس از گذشتن از جلوى قهوه خانه حسین آباد، سمت راست، یک خیابان کوچک بن بست وجود داشته که از انتهاى آن وارد محوطه حیاط بى بى زبیده می‌شدند.

سابقه بنا

براساس منابع، در سال 1335 هـ . ش جلو در ورودى به حیاط بقعه بى بى زبیده دیوار تازه سازى با قزاقى بوده که بالاى در روى کاشی‌های آبى رنگ با خط سفید نستعلیق و زیبایى این اشعار مکتوب بوده است:

«بى بى زبیده شریف که چون خلد با صفا است *** خرگاه پاک دختر سلطان کربلا است

بى بى زبیده آنکه غبارى ز درگهش *** بر چشم حوریان بهشتى چو توتیا است

وین فخر شد نصیب «محمّد تقى» از آنک *** مخدومه شریف حسین خادمش سزاست

کاخ شهان رها کن و این آستان ببوس *** کین در هماندر است که هر حاجتى رواست

فخر است نسبش بانو شیروان ولى *** انیسش قام بس که ز اولاد مصطفاست

این ارمغان (فتوحى است) چون کند *** کائن برگ سبز تحفه درویش بینواست»

در زیر کلمه فتوحى که نام خانوادگى محمّد تقى، بانى کتیبه مذکور، بوده، تاریخ «1322» مشاهده می‌شده که همان تاریخ جدید دیوار و بزرگ تر کردن صحن براى آرامگاه‌های خانوادگى بوده است.

در سمت راست صحن مقبره‌های جدید الاحداث بود ولى نیمى از سمت چپ آن خانه‌های مخروبه اهالى قرار داشت و سراسر زمین صحن را قبرهاى گوناگون پوشانده بود و کمتر درخت در آن دیده می‌شد. در قسمت جنوبى این محوّطه، بقعه بى بى زبیده بر فراز مکان بلندى دیده می‌شود که داراى هشت پلّه ارتفاع بوده و جز آن راه دیگرى نداشته است. اطراف حرم دالان‌های کوچک و دراز گوناگون که یک طرف آن باز بوده، ساخته بودند; چهار عدد این دالان‌ها در قسمت شرقى، دو عدد جنوبى و چهار عدد دیگر غربى بود که عیناً قرینه دالان‌های شرقى بود که هر کدام با در یا بى در یا به وسیله درگاه به یکدیگر مربوط می‌شد، ولى دو راهرویى که بلا فاصله بعد از پلکان‌ها قرا داشت، مسدود بود. در قسمت داخلى هر یک از این راهروها، درهاى دیگرى بود که به حرم یا مسجد و راهرو بزرگ جلو آن راه داشت. یک مسجد بزرگ در جلو قرار داشت که توسّط دو در به راهروها و در شمالى بزرگ به طرف صحن حیاط مربوط بود. بین مسجد مذکور و حرم، راهرو دیگرى وجود داشت، که آن را به یکدیگر مربوط می‌کرد و به طور خلاصه در سه طرف حرم ایوان‌های ساده اى ساخته بودند.

کف حرم با کاشى، فرش شده بود. حرم سه در داشته و مساحت آن به اندازه کنونى بوده است. دیوارها را با کاشی‌های مصور تزیین کرده بودند که این تزیینات در ارتفاع یک مترى از زمین اطراف آن قرار داشت ولى در گوشه‌های تزیینات تا دو متر مشاهده می‌شد و تعمیر بدى آثار آن محو شده بود. در چهار طرف ضلع‌های غربى و شرقى چهار گنجه با درهاى کوچکى از تخته قرار داشت که داخل آن‌ها پر از اوراق قرآن بود.

سرداب نیز درى کوتاه داشت که پس از وارد شدن مکانى بود دالانى شکل اتاق مانند، و طول آن بیش از چهار متر بود و انتهاى آن راه ورودى کوچکى داشت به طول دو متر که باید خم می‌شدند تا از آن بگذرند و به سرداب یا دهلیز آخرى برسند. دهلیز در حدود دو متر و پنجاه سانتى متر عرض و هفتاد متر و پنجاه سانتى متر طول و تقریباً دو متر و پنجاه سانتى متر ارتفاع داشت. سقف دهلیز هلالى شکل و ارتفاع وسط سقف بلندتر از ارتفاع دو طرف بود. در وسط سرداب متصل به دیوار جنوبى در بدنه دیوار سنگ سیاهى قرار داشت که آن را زیارت می‌کردند و اطراف سنگ را پوشانده و تتها یک طرف آن پنجره‌هایی قرار داده بودند که پنجره‌های مذکور را زیارت می‌کردند و دخیل می‌بستند.

بناى اصلى بقعه، حرم کنونى است که در حدود قرن نهم هجرى ساخته شده است و مربوط به اوایل دوره صفویّه است. در اوایل عهد قاجار، دوره فتحعلى شاه، سرداب شرقى ـ غربى با دهلیز ورودى و اتاق مجاور حرم ساخته شده است. داخل دهلیز ورودى سرداب نقّاشى و آینه کارى مختصرى بوده و راهرو باریک کوتاهى آن را به سرداب متصل می‌کرده است. بر دیوار جنوبى سرداب محلّى براى زیارت و افروختن شمع با نصب پنجره چوبى تعبیه شده بود و زوّارى که می‌خواستند از نزدیک تر عرض دعا و نیاز کنند بدانجا می‌رفته‌اند.

مدّت‌ها بعد در دوران ناصرالدّین شاه به دستور مادرش مهدعلیا در سه جانب حرم ایوان‌هایی برپا می‌شود و بر حجم بنا افزوده می‌شود.

چنان که بامداد در کتاب شرح حال رجال ایران می‌نویسد: «از آثار مهدعلیا (مادر ناصر شاه) ساختن بقعه و بارگاه زبیده خاتون در نزدیکی‌های شهر رى است. معروف است که زبیده خاتون دختر حاجى على پسر جعفر است. پدر پس از وفات، او را در باغ خود دفن نمود و پس از چندى کسان و دوستان مهدعلیا خواب دیدند که زبیده خاتون، دختر حضرت سیّد الشهداء (علیه السلام)، از کربلا به رى آمده و در این جا مدفون شده است. مهدعلیا وادار کردند که براى آن، بقعه و بارگاه ساخت و در ضمن ساختمان اینجا محلّ ملاقات مخالفین میرزا تقى خان امیر کبیر با مهد علیا بوده است».

شاید منظور نویسنده از ساختن بقعه و بارگاه ساختن ایوان‌هایی در سه جانب حرم بوده است و احتمالاً در همین زمان کار تزیین درون حرم به صورت نقّاشى و مقرنس بندى انجام گرفته است.

در گذشته نیز ضریح کنونى مرقد را می‌پوشانده است، اما در ضریح صندوقى موجود بوده که گویا مربوط به زمان فتحعلى شاه قاجار بوده است.

به گفته مردم، اکنون هم، هین ضریح روى مرقد است، اما دیگر از صندوق خبرى نیست.

گنبد در زمان صفویّه ساخته شده و از آن زمان تاکنون تغییرى نکرده، فقط اکنون با عایق پوشانده شده است.

در یک جمع بندى درباره تعمیرات بنا در دوره‌های مختلف می‌توان گفت: اصلى بقعه و گنبد مربوط به زمان صفویّه است. در زمان فتحلى شاه قاجار، ایوانى به بقعه اضافه شده است که اکنون پیش فضاى دوّم محسوب می‌شود. همچنین سردابى در آن زمان به بنا اضافه شده که اکنون این سرداب مسدود است، اما دو دهلیز منتهى به آن هنوز وجود دارد که درِ آن بسته است. در مورد پیش فضاى نخست نیز باید گفت با توجّه به معمارى آن، مربوط به دوره صفویّه است. نوع مصالح به کار رفته در این بنا آجر بوده، سپس در زمان ناصرالدّین شاه، ایوانى دور تا دور بقعه (بالکن کنونى) ساخته شده است. احتمالاً تزیینات درون بنا و نصب ضریح در همین زمان ـ زمان ناصرالدّین شاه ـ بوده است. به گفته مردم در زمان پهلوى، بقعه هیچ تغییرى نکرده. بعد از پیروزى انقلاب اسلامى، در سال 1368 هـ . ش تعمیرات اساسى در بقعه انجام شده، در سال 1371 هـ . ش، آجر کارى بنا انجام گرفته و در سال 1376 هـ . ش نیز تعمیرات جزئى روى بنا صورت گرفته است، اما باید گفت این تعمیرات تغییرات اساسى در بنا نبوده، بلکه فقط در حد بازسازى و انجام گچ کارى، آجر کارى و پوشش‌های ظاهرى بوده‌اند.

وضعیّت کنونى بقعه

بنا روى سکّویى قرار دارد که فضاى پیرامون آن را فضاى باز (صحن) فرا گرفته است، ابنیه با ارزش و قدیمى دیگرى نیز در این صحن و در قسمت انتهایى این محدوده دیده می‌شود. بنا متشکل از یک گنبدخانه و یک پیش فضاى نسبتاً وسیع است که جلو گنبدخانه قرار دارد. براى دسترسى به ضریح از فضاى صحن، ابتدا باید از پلّه‌ها و فضاى کفش کن گذر کرد و وارد پیش فضا و از آنجا وارد گنبدخانه شد. پیش فضاى حرم نیز از دو قسمت تشکیل شده، قسمت نخست آن که مجاور دو کفش کن است، نسبتاً قدمت کمترى دارد و قسمت دوّم که ما بین گنبد خانه و قسمت نخست قرار دارد، از قدمت بیشترى برخوردار است. مساحت عرصه بنا 2048 مترمربّع، مساحت بقعه 573 متر مربّع و ارتفاع جداره‌های بیرونى بنا در بیشترین اندازه 43/6 متر است.

قبرستانى که بقعه را محصور کرده، به مساحت شانزده هزار متر مربّع است و دور تا دور ضلع شمالى و غربى آن آرامگاه‌های خانوادگى وجود دارد. در ابتداى ورود، زائر در فضایى صاف و مسطح قرار می‌گیرد که بر خلاف قسمت‌های دیگر صحن خالى از قبور است و این سبب شده که این فضا از قسمت‌های دیگر متمایز شود و فضایى خیابان مانند به وجود آید. در سمت راست این فضا، قبور مختلف قرار گرفته و در سمت چپ آن یک آشپزخانه و چند مقبره خانوادگى دیده می‌شود. گذشت زمان برخى از این آرامگاه‌ها را به مکانى متروک تبدیل کرده است. در سردر بعضى از این آرامگاه‌ها تابلو حاوى مشخصات مدفون در آرامگاه نصب شده است. در حال حاضر از برخى از این آرامگاه‌ها به عنوان انبار استفاده می‌شود.

در بین این آرامگاه‌های خانوادگى آرامگاه خاندان مشهورى چون کریم خان زند، مؤسس سلسله زندیه، قرار دارد.

نماى اصلى این بقعه، نماى شمالى آن است که نمایى متقارن و آجر نماست. این آجر نما جدید است و اثرى از نماى اصلى قدیمى در این ضلع دیده نمی‌شود. از جمله موارد قابل ذکر این نما وجود کتیبه و پیش آمدگى لبه آن است.

در دو طرف این نما پلکانى با یازده پلّه واقع شده است که سطح بنا را تا دو متر بالاتر از سطح زمین آورده است. این پلّه‌ها رابط بین فضاى باز صحن و فضاى بسته حرم در قسمت کف کن‌ها هستند. قوس طاق نماى هر پلکان در این نما نیم دایره است که لچکی‌های آن کاشى کارى شده است و در آن نقوش اسلیمى دیده می‌شود. بالاى هر طاق نما قابى مستطیل شکل با کاشی‌های لاجوردى رنگ دیده می‌شود که در سمت راست روى این کاشی‌ها اسماء مبارک پنج تن و در سمت چپ جمله «آستان مقدسه حضرت بى بى زبیده خاتون (علیها السلام) هیئت عاشورا» به خط نستعلیق نقش بسته است. قوس طاق نماى میانى نیز در این نما به صورت تخت اجرا شده است. بین قوس کفش کن‌ها و قوس میانى تخت دو کتیبه کوچک عمودى کاشى کارى مشاهده می‌شوند. روى کتیبه سمت چپ «آیة الکرسى» به خط ثلث منقوش شده و در انتهاى آن آمده است: «متوسلین به چهارده معصوم». در کتیبه سمت راست نیز آیات سوره مبارکه «کوثر» به صورت کامل و به خط ثلث نوشته شده و در ادامه آمده است: «امنّا بالله صدق الله العلى العظیم و صدق رسوله النبى الکریم و نحن على ذلک من الشاهدین و الشاکرین و الحمدلله». این کتیبه با نقوش اسلیمى قهوه اى، فیروزه اى و نارنجى رنگ تزیین شده است. در این نما، ازاره اى سنگى به ارتفاع حدود دو متر مشاهده می‌شوند که ارتفاع آن در زیر طاق نماى میانى اندکى بیشتر است. قاب دور کتیبه‌ها، قوس کفش کن‌ها و لبه پایینى آجر کارى در محلّ اتصال با ازاره، به اندازه ده سانتى متر هره چینى شده‌اند و روى قوس تخت طاق نماى میانى و لبه پایینى پیش آمدگى این نما، هره چینى بیست سانتى مترى دیده می‌شود.

پیش آمدگى ذکر شده روى طاق نماى میانى، شکسته و اندکى مرتفع تر به منظور می‌رسد. زیر پنجره بزرگ طاق نماى میانى و در قسمت ازاره سنگى آن، دو ورودى کوچک با درهاى فلزى دیده می‌شود. این ورودی‌ها مشرف به فضاى سردابى هستند که گویا در گذشته متصل به فضاى زیر زمین مقبره بوده است. این دو در، فلزی‌اند و قسمت قوس آن‌ها مشبّک است و پارچه‌های کوچکى براى گرفتن حاجت بر آن‌ها بسته شده‌اند. ارتفاع این دو ورودى یک متر و نیم است. در سرداب، در سال 1381 هـ . ش دو تابلو رنگ و روغن به سبک قهوه خانه اى یکى با موضوع دو طفلان مسلم و دیگرى شامل شمایل حضرت امیر (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) وجود داشت که این تابلوها در سال 1334 هـ . ش وقف بقعه شده بود.

بقیه نماهاى این بقعه نیز آجرکارى است که غالباً جدید است. با این حال در قسمت الحاقات عهد قاجارى و در نماى شرقى و غربى، آجرکاری‌های قدیمى دیده می‌شود. در این نماها طاق نماهایى دیده می‌شود که قوس آن مشابه قوس‌های پنج و هفت تند است و قوس آن به صورت هر چینى ده سانتى مترى اجرا شده است. پوشش لچکی‌های آن نیز به صورت خفته راسته است.

بر دیوار نماى ضلع جنوبى چهار «الله» به خط بنایى، داخل شمسه کاشى کارى است که زمینه شمسه، سفید و اطراف آن حاشیه آبى رنگ دارد و بر دیوار نماى ضلع شرقى چهار «على» به خط بنایى، داخل شمسه کاشى کارى است که زمینه شمسه، سفید و اطراف آن حاشیه آبى دارد. در طاق نماى میان پنجره اى فلزى قرار دارد که شیشه‌های ساده در آن جاى گرفته است.

روى پلّه‌های مرتبط به کفش کن نام اموات بر سنگ‌ها حک شده است و این نشان دهنده بناى جدید این پلّه‌هاست; چه در هنگام ساخت بنا روى قبرها پلکان ساخته‌اند و مجبور شده‌اند نام اشخاص دفن شده زیر پلکان را روى پلّه‌های پلکان حک کنند. دو پلکان مذکور هر دو به کفش کن‌ها راه دارند اما اکون رفت و آمد زائران تنها از طریق در ورودى به کفش کن سمت چپ صورت می‌گیرد و در سمت راستى بسته است.

بناى امامزاده متشلک از یک گنبدخانه و یک پیش فضاى نسبتاً وسیع است که جلو گنبدخانه قرار دارد. در واقع براى دسترسى از فضاى صحن به ضریح، ابتدا باید از پلّه‌ها و فضاى کفش کن گذر کرد و پس از عبور از پیش فضا، وارد گنبدخانه شد. پلّه‌ها و کفش کن‌ها به تفکیک و پیش فضا و گنبدخانه مشترک است. پیش فضا نیز از دو قسمت تشکیل شده است، قسمت نخست که مجاور در کفش کن است قدمت کمترى دارد و قسمت دوّم که بین گنبدخانه و قسمت نخست قرار دارد، از قدمت بیشترى برخوردار است. هر یک از این فضاها به صورت جداگانه به شرح زیرند:

بالاى پلّه‌ها، فضاى کفش کن قرار دارد. در سمت شرق این فضا، پنجره اى با قوسى نیم دایره و شیشه‌های رنگى تعبیه شده است. در ضلع جنوبى درى قرار گرفته که به بالکن گشوده می‌شود. پهناى این بالکن حدود سه تر است که دور تا دور سه ضلع شمالى، شرقى و غربى بنا را احاطه کرده است. در ضلع غربى نیز درِ چوبى منتهى به پیش فضاى نخست قرار گرفته است. پیش فضاى بین کفش کن و حرم دو قسمت است، قسمت نخست مربوط به دوره قاجاریّه است و پیش فضاى دوّم که چسبیده به حرم است، قدمت بیشترى داشته و به عهد صفویّه باز می‌گردد. مساحت این دو پیش فضا بر روى هم هشتاد متر مربّع است. درِ ورودى به این پیش فضا، درِ چوبى قهوه اى رنگى است، با ابعاد دو متر در دو متر. این در بسیار ساده است و روى آن کنده کارى، یا اثرى هنرى دیده نمی‌شود. این در جدید نصب شده و قدمت زیادى ندارد و در ضلع شرقى پیش فضاى نخست قرار دارد. به دلیل متقارن بودن بنا رو به روى این درست، در ضلع غربى، درى مانند همین در قرار دارد که از طریق پلکان غربى می‌توان به آن رسید.

در ضلع شمالى این بنا طاق نمایى قرار دارد که از بیرون نما همان طاق نماى میانى است. داخل این طاق نما پنجره اى بزرگ و مشبک با شیشه‌های ساده قرار دارد که از این منظر، فضاى قبرستان و قسمت شمالى آرامگاه به خوبى نمایان است. طاقچه‌هایی با ابعاد بک متر در یک متر و با عمق کم در دیوارها ایجاد شده که روى آن‌ها تابلوهاى مختلفى که از طرف مردم وقف حرم شده است، جاى دارند. بالاى این طاقچه‌ها، طاقچه‌های دیگرى به صورت نما مشاهده می‌شوند.

بین دو پیش فضاى جدید و قدیم راهرویى به عمق سه متر وجود دارد که پوشش سقف آن به صورت طاق آهنگ است. در فضاى پس از این راهرو پیش فضاى قدیمى (دوّم) قرار دارد. پلان پیش فضاى دوّم در وسط، به صورت مربّع کامل و در دو طرف، مربّع ناقص (نیم کار) است. ازاره سنگى دیوار یک متر، و بقیه دیوار گچ کارى شده است که این اندود، جدید است ولى قسمت‌هایی از اندود قدیمى دیده می‌شود. اندود قدیمى نیز گچ بوده که روى آن نقّاشی‌هایی با رنگ کشیده شده است. گفتنى است که این نقّاشی‌ها ظاهراً ابتکارى است و دقت و ظرافت بالایى ندارند، بنابراین نمی‌توانند قدمت زیادى داشته باشند. در دو جداره شرقى و غربى این پیش فضا آجر کارى مشبّک دیده می‌شود که ظاهراً جدید است. کف این قسمت از سنگ است. در این فضا طاقچه‌هایی به صورت نیم کار وجود دارد که نیم طاق آن رسمى سازى شده است. طاق این قسمت از بقعه رسمى بندى است. در رسمى بندى مربّع کامل، چشمه اى دوازده ضلعى دیده می‌شود. دوازده شاپرک، هشت ترنج، چهار پاباریک و چهار سوسن در آن شکل گرفته‌اند. قوس‌های این پیش فضا مشابه قوس سه قسمت (ثلاثى) است. در ضلع جنوبى این پیش فضا در ورودى به حرم قرار دارد. در اطراف در ورودى نوشته‌هایی دیده می‌شوند که قدمت برخى از آن‌ها به بیش از صد و چهل سال می‌رسد. در این نوشته‌ها کتیبه افرادى چون محمّد حسین بروجردى و مادر ناصرالدّین شاه موجود است. گذشت زمان خواندن این کتیبه‌ها را مشکل کرده است. این کتیبه‌ها به صورت دست نوشته و یادگاری‌هایی است که افراد مختلف آن را بر دیوار حک کرده‌اند. نوشته‌های خوانا به قرار زیر است:

«... المحبوب و فقه الله گویند مرا عذاب خاهى (خواهى) فرمود *** حیرانم از اینکه در کجا خواهد بود *** آنجا که تویى عذاب (نبود آنجا)

آنجا که تو نیستى کجا خواهد بود

کتبه العبد (ناخوانا) محمّد حسین بروجردى من زمرة المداحین

الائمه الطاهر المتخلص بالمحبوب نه ربیع الاول سنه 1262

یاد دارى که وقت زادن تو *** همه خندان و تو بودى گریان

آنچنان کن که وقت مردن تو *** همه گریان شوند و تو خندان

شهر رجب 1246

گلیم بخت کسى را که افکنند سیاه *** باب زمزم (و) کوثر سفید نتوان کرد

صفر سنه 1260

چون در روز چهارشنبه 3 شهر جمادى الاولى ملأ عوضعلى ولد مرحوم کربلائى سیّد ملأ على نهاوندى با (ناخوانا) محمّد شریف ولد کربلائى عباسعلى نهاوندى بدین روضه منور مشرف شدند از براى یادگارى، بنده حقیر اینرا نوشتم و هر که خواند دعائى در حق این کمترینان بکند خدا از سر تقصیرات بنده در گذرد بحق محمّد (صلى الله علیه وآله) سنه 1252

خداوندا تو را بحرمت این معصومه قسم می‌دهم *** که از سر گناهان اقل خلق الله (ناخوانا) معلى بگذر

و داد این حقیر از على محمّد خان ولد محمّد خان *** نایب بگیر که پدر زن این

حقیر بى تقصیر را کوشت (را کشت) *** که انشاء الله به لعنت خدا و نفرین رسول گرفتار شود

و بتایخ بیست و سیم ذى القعد الحرام سنه 1246

از جان گذشتم ئیم بجانان رسیدهایم *** وز درد رستهایم بدرمان رسیدهایم

ما را سر توقع سامان خویش نیست *** از سر گذشتهایم بسامان رسیدهایم

اگر بفاتحه برادران دوستان یاد *** نمایند پدر این بزرگوار در پناه خودش

در قیامت شفاعتش را بکند *** کتیبه حقیر القدر یا قلى و مرحوم

مقصود على بیک قجر قزوینى سنه 1250

با هر که دوستى خود اظهار میکنم *** خابیده (خوابیده) و شخصیّت (خفته اى است) که بیدار میکنم

از بسکه در زمانه یکى اجل درد (نواخوانا) *** اظهار درد خیش (خویش) بدیوار (میکنم)

کتبه حقیر محمّد باقر ابن آفتحعلى شیرازى در طاریخ (تاریخ) جمعه بیست وهشتم شهر صفر المظفر سنه 1261

عبرت بگیر این دل غافل ز روزگار *** رفتند دوستان عزیزان از این دیار

ما میرویم از عقب و کاروان به پیش *** سرگشتهایم گرگ در بیم شکار

بدنیا دل نبندد هر که مرد است *** (که) دنیا سر بسر اندوده و درد است

اگر خواهى به قبرستان گذر کن *** که دنیا با رفیقانت چه کرد است

حقیر الفقیر الغى محمّد کاظم السبه (نواخوانا) *** فضل الله الحسنى نفرستى (تفرشى) طرخورانى سنه 1250

السلام اى ابن شاه کربلا *** طفل مظلوم حسین بى گناه

پاى بوست آمدم من پر گناه *** رو سیاهم رو سیاهم روسیاه

یادگارى محمّد شاطر سرکارى ولد (ناخوانا)

در روز 5 شنبه بیست و پنجم شهر ربیع (ناخوانا)

رسیدم بسمائى چه باغ بهشت *** خوشا حال انکس این گل سرشت

تو هم اى بردار بحق خدا *** دعا کن برانکس که این خط نوشت

حرره: من الناس ابن عبدالله محمّد کاظم

الجوانى بتاریخ شهر رجب سنه 1250

اى برازنده بتو خلعت فرد اکبر *** هست ز پناه تو تاج امامت بر سر

آنچه مخلوق شده بهرو وجود تو بود *** هست بر درگه تو خیل میلایک چاکر

ز وجود تو شده توبه آدم مقبول *** آدم از لطف تو شد صاحب تاج و منبر

هست توصیف تو در عرض و لیکن دانم *** نام نامیت بود باب شیر تشنه (وزن ناقص است)

ز ازل صاحب اعجاز و (ناخوانا) بودى *** دیو بستى و به گهواره دریدى اژدر

چون دریدى (ناخوانا) ضرب بود کز اژدر *** پملک هفت سما خواند تو را اژدر در

که تو اى وارث و داماد رسول مدنى *** شیر یزدانى و هم صاحب شمشیر دو سر

چه یدالله گشودى ز پى فتح خیبر *** شکنى تو ز هم باروى برج چنبر (وزن نادرست است)

صاحب (ناخوانا) دو سر خازن جنات نعیم *** لنگر ارض و (ناخوانا) ساقى حوض کوثر

ببریدى زمین در شب معراج توره *** به نشانه بگرفتى ز نبى انگشتر

بهر اسلام شدى جانب بربر تو روان *** کردى آزاد دو صد بنده به بند بربر

رونق دین نبى گشتى و داماد نبى *** هادى راه خدا شافع یوم محشر

زینت عرض خدا مفخر قاب قوسین *** شهسوار دو جهانى و ملائک لشگر

اینکه در معرکه نبود بمثال تو کسى *** شاه دلدل فرس و قاتل عمر (ناخوانا)

آر نبودى ز وجود تو نه بودى جبریل *** کرده است علم نو وز صاحب

بال و شهپر (افتادگى دارد) *** عرش و لوح و قلم و کرسى و جنات نعیم

گشته ایجاد ملائک ز وجودت (یکسر) *** عرش را خاک کف پاى تو باشد حجرات

لوح را فخر که از بهر تو باشد هنر (افتادگى دارد) *** گشته جاروب کش درگه تو خیل ملک

کرده فرش حرمت طایر قدسى شهپر *** هست خدّام بدرگاه تو جبریل امین

شه مرحب کش و خندق جه و سیاره حشر *** عاجز آید قلم و لفظ ز مدح توشها

گر بتوصیف تو کوشند خلایق یکسر *** خاک درگاه تو بود ناصح (ناخوانا) ولى

ز تو امید شفاعت بودش در محشر *** با دل محزون و جگر بریان و چشم گریان و خواطر افکار مد تیر نعم گرفتار از شهر بیرون آمدم آهسته آهسته وارد حضرت شاهزاده عبدالعظیم گردیدم چند شب را در آن آستان مشرفه و روضه مطهّره مشرف گردیدم بلى برادران چون تنها مونسى بغیر زیارت شب و روز کس دیگر نداشتم جاى دوستان و همپایان و برادران خالى بود روز دوشنبه را بعد از زیارت صبح از آستان منور حضرت شاهزاده عبدالعظیم برون آمدم سه ساعت از روز رفته وارد روضه معظمه مکرمه مشرفه ابن معصومه اعز حضرت زبیده خواتون روحى و روحنا عنها گردیدم چند فرد از این (ناخوانا) باقى مانده بود در همین آستانه نشستم و تمام نمودم بعنوان یادگارى نوشتم از این حقیر مانده باشد که هر کسى از دوستان و برادران بر این آستانه مشرف می‌شوند یاد نمایند گویند و نویسنده و اگر بفاتحه یاد نماید بر این بزرگوار در پناه خودش نگاه بدارد و در جنات از شفاعت آن حضرت بهره مند شود بحق محمّد و آله (ناخوانا) دوشنبه دوّم شهر (ناخوانا) سنه 1238

ـ (ناخوانا) روزه بودم حالى نداشتم اینقدر بود که دوستان را یاد کردم (ناخوانا) ولدعایشان (آشیان) معلى مکان مقصود على بیک فخر قزوینى الاصل المکى دارالخلافه طهران و صمه آبنهمه

آنچه پر جستیم و کم دیدیم و در کار است و نیست *** در حقیقت نیست جز انسان که بسیار است و نیست

حرره سیف الله قاجار سنه 1252

ـ لا اله الا الله محمّد رسول الله على ولى الله (با خط زیبا)،

ـ سوره مبارکه حمد (با خط زیبا) که در پایان آن نوشته شده است:

ـ حرره ابوالحسن ابن مرحوم المظفر و ملأ على اکبر.

ـ مزجر بصامر سنه 1455».

چند سال قبل سازمان اوقاف که قصد تعمیر بنا را داشته است دیوارها را کاملاً گچ می‌کند اما میراث فرهنگى متوجه قدمت بنا می‌شود و به اوقاف اعتراض می‌کند. پس از آن میراث فرهنگى پوشش گچى دیوارها را خراب می‌کند. پس از برداشتن سه لایه گچ روى دیوار که حاصل سه دروه مختلف بوده است به دست خط‌ها و نقّاشی‌های موجود می‌رسند و اکنون قصد بر آن است که این دست خط‌ها محفوظ بماند.

در کنار در ورودى حرم زیارت نامه بى بى زیبده خاتون با قلم و به خط نستعلیق نوشته شده است و در انتهاى آن نام شخص واقف آمده است. متن زیارت نامه را شخص واقف نگاشته ولى چون سندیّت ندارد، بعضى از علماى کنونى آن را تأیید نکرده‌اند.

در ورودى به گنبدخانه در ضلع شمالى پیش فضا قرار دارد. این در مربوط به سال 1271 هـ . ق است که توسّط یک از وزراى قاجار به بقعه هدیه شده است. این در دو لنگه با ابعاد یک متر و نیم در سه متر است که تمام آن خاتم کارى است. در وسط هر لنگه نام اهداء کننده و سازندگام آن حک شده است. دور تا دور هر لنگه در نیز اشعارى دیده می‌شود. نوشته‌های روى در بر اثر مرور زمان ناخوانا شده‌اند.

این نوشته‌ها به خط نستعلیق، و به قرار زیر است:

ـ «بفرمایش جناب جلالت انتساب میرزا محمّد صادق

راقمه الحقیر میرزا محمّد حسین شیرازى بشهر شعبان المعظم من شهور سنه 1271»

ـ «قائم مقام اتمام پذیرفت. وقف حضرت زبیده خاتون نمود

باهتمام استادان کربلایى محمّد رفیع مشهدى ابوالقاسم و کربلایى حسن و آقا محمّد کریم اتمام یافت».

باید در نظر داشت بسیارى از تزیینات حرم مربوط به بازسازی‌های اخیر است.

کف حرم سنگ است. در گنبدخانه تا حدود یک متر و بیست سانتى متر سنگ مرمر و بقیه آن گچ کارى است که رنگ شده است. در گوشه‌ها مقرنس کاری‌هایی به رنگ طلایى و قهوه اى دیده می‌شوند که در هر کدام از آن‌ها اسامى از اسماء الهى نوشته شده است. زیرا این مقرنس کاری‌ها احادیثى از ائمه معصومین (علیهما السلام) منقوش است.

زیر هر مقرنس کارى و بالاى ازاره سنگى دیوار دو آینه مستطیل شکل به طول یک متر و هفتاد سانتى متر قرار دارند که با گچ بری‌هایی به رنگ سبز مزیّن شده‌اند.

در هر ضلع حرم، طاق نمایى قرار دارد. در انتهاى هر طاق نما درى تعبیه شده که غیر از در ورودى، بقیّه به بالکن گشوده می‌شود.

کف بقعه به وسیله فرش‌هایی که از سوى مردم وقف شده، پوشیده شده است. در این بقعه قسمت زنانه و مردان جدا نیست و در کلیه روزهاى هفته به غیر از بعد از ظهر پنجشنبه که بقعه زنانه است، زنان و مردان در یک فضا زیارت می‌کند.

زائران در حرم نماز به جاى می‌آورند. چند تابلو مختلف در گوشه و کنار حرم دیده می‌شوند که عبارت‌اند از: تابلو «قائم آل محمّد»، «محمّد رسول الله» و حدیث «ان الحسین مصباح الهدى و سفینه النجاة»

ضریح از جنس چوب و قهوه اى رنگ است. این ضریح چوبى روى چهار جوبى فلزى سوار است. قدمت ضریح به بیش از یک قرن می‌رسد. ابعاد ضریح سه متر در دو متر و ده سانتى متر، و ارتفاع آن دو متر است. چهار چوب فلزى بالاى ضریح که پارچه‌های سبز رنگى روى آن کشیده شده است، طاق ضریح را به صورت یک برآمدگى ذوزنقه اى شکل در آورده است. روى ضریح هیچ نوشته اى دیده نمی‌شود. کف قسمتى که ضریح روى آن قرار گرفته تا ارتفاع چهل و پنج سانتى متر از کف حرم بلندتر و از سنگ مرمر است.

جنس سنگ قبر مرمر و به ابعاد یک متر و شصت سانتى متر در شصت سانتى متر است. روس سنگ قبر به رنگ طلایى و به خط نستعلیق نوشته شده است:

«هو الباقى مرقد مطهّر حضرت بى بى زبیده خاتون 1371»

پیکر مطهّر در زیر زمین قرار دارد، اما به دلیل مسدود بودن اطراف آن، امکان رفتن بدانجا وجود ندارد.

گنبد از داخل گچ کارى شده که با رنگ‌های سفید، سبز کم رنگ و پررنگ، و تا حدودى رنگ قهوه اى کم رنگ ملون است. بین چهار طاق گوشه‌ها رسمى سازى شده که خطوط آن به وسیله رنگ کارى نمایان است. چشمه حاصل بیست و چهار ضلعى است و در آن بیست و چهار شاپرک، شانزده ترنج و هشت پاباریک دیده می‌شود. قوس‌های این فضا مقارنت بسیارى با قوس سه قسمت (ثلاثى) دارد.

گچ برى گنبد به شکل شمسه است که چهارده پرتو آن تا پایین کشیده شده و انتهاى هر پرتو نام مقدّس یکى از چهارده معصوم با رنگ طلایى حک شده است.

گنبد از بیرون کاهگل، و با پوشش عایق ایزوگام پوشانده شده است. بناى بقعه مورد نظر به صورت آرامگاهى منفرد است که از یک فضاى گنبدخانه و یک پیش فضاى تشکیل شده است، این پیش فضا نیز خود از دو جزء ساخته شده است، جز نخستن آن مجاور گنبدخانه و قدیمى تر است و بخش دیگر آن مشرف به نماى شمالى و جدید سازتر است. به نظر می‌رسد که این بنا نیز در دوره‌های مختلف تاریخى همان الگوى رایج را با اندک ابتکارات و تغییرات رعایت کرده است. بدین ترتیب و در ابتدا فضاى گنبدخانه و ایوان جلو آن (جزو مجاور پیش فضا) ساخته شده و بعدها جزء دوّم پیش فضا، نقش ایوان ورودى را عهده دار شده و فضاى ایوان قبلى به فضاى حائل بین ایوان و گنبدخانه تبدیل شده است، و در نهایت ایوان ورودى به پیش فضاى سابق اضافه شده و بنا به هیئت فعلى در آمده است. هر دو نوع ایوان بناى مذکور (قدیمى و جدید) مبتکرانه و در نوع خود بدیع است. هر چند در عهد قاجار این نوع ابداعات بسیار در معمارى دیده می‌شود.

بناى گنبدخانه و جزء نخست پیش فضاى آن که مجاور گنبدخانه است، قدیمى تر از پیش فضاى مجاور نماى شمالى است. در این باره نظر بر آن است که گنبدخانه و پیش فضاى نخست مربوط به عهد صفوى و پیش فضاى دوّم مربوط به عهد قاجار است، سقف پیش فضاى دوّم جدید و سازه آن اسکلت فلزى است که حدود بیست و پنج سال پیش ساخته شده است.

ساختمان بقعه سالم است و آسیب دیدگى خاصى ندارد. غالب بناهاى آن به تازگى مرمّت شده و بخش‌هایی نیز در حال تعمیر است. البه بناهاى با ارزش جداره‌های پیرامون این بقعه (دور حیاط) نیازمند توجّه جدى و احیاناً مرمّت است.

با وجود قسمت‌های مختلف قدیمى در این بنا آثار چندانى از سازندگان آن نیست. در ورودى به گنبدخانه، قدیمى و خاتم کارى است و روى آن ضمن درج تاریخ شعبان 1271 هـ . ق این عبارات دیده می‌شود: «به اهتمام استادان کربلایى محمّد رفیع و مشهدى ابوالقاسم و کربلایى حسن آقا محمّد کریم اتمام یافت». در، به دستور میرزا محمّد صادق قائم مقام ساخته و وقف شده است. ضریح این بقعه نیز قدیمى و جنس آن چوب است.

در صحن قبرستان یک آشپزخانه موجود است که به گفته خادم به بقعه مربوط نمی‌شود و شخصى است.

زیارت نامه اى که زائران در هنگام زیارت می‌خوانند به شرح زیر است:

«بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا رسول الله السلام علیک یا امیرالمؤمنین السلام علیک یا فاطمة الزهرا سیّدة النساء العالمین السلام علیک یا ابا محمّد حسن ابى على الزکى السلام علیک یا اباعبدالله الحسین الغریب الشهید المظلوم فى ارض کربلا السلام علیک و على الائمه الطاهرین من ذریة الحسین (علیه السلام) السلام على جمیع الانبیاء و المرسلین و الملائکة المقربین و عبادالله الصالحین و جمیع الشهداء و الصدقین السلام علیک یا بنت الحسین الشهید السلام علیک یا زوجه قاسم ابن الحسن یا فاطمه الملقبة بزبیدة خاتون السلام علیک و على من کان عیش عرسها البکاء و دم زوج‌ها لزفافها الحناء و حجلة عرسها بدموعها غرقا السالم على مدفونة فى هذه البقعة من ارض رى و على جارک عبدالعظیم و على امک شهربانو و على رأس زوجک قاسم و على جارک قاسم الثانى و على فاطمة المعصومة فى ارض قم و رحمة الله و برکاته جعل‌ها من زائریک و محبیک و حشرنا مع اجدادک و رحمة الله و برکاته السلام على الحسین و اخیه و جده و ابیه و امه و بنیه و شیعته و موالیه نجنا من الغم الذى فیه برحمتک یا ارحم الراحمین و یا مجیب الدعوات و یا قاضى الحاجات» و در پایان آن آمده است: «نور الله صادقى از زائرین محترم التماس دعا دارم».

این زیارت نامه در حدود سال 1350 هـ . ش وقف حرم شده است. سند آن به معصوم (علیه السلام) نمی‌رسد و ممکن است توسّط واقف به نگارش در آمده باشد. گفته می‌شود بسیارى از علماى کنونى آن را تأیید نکرده‌اند از جمله آیت الله مرعشى نجفى اما بسیارى نیز خواندن آن را جایز می‌دانند و آن را تأیید کرده‌اند.

موقوفات

در آمد بقعه از طریق نذورات و کمک‌های مردم تأمین می‌شود، همچنین یک قطعه زمین کشاورزى موقوفه بقعه است که اجاره بهاى آن به اداره اوقاف پرداخته می‌شود. درآمد حاصل، صرف بازسازى بقعه و هزینه‌های دیگر می‌شود.

دفن شدگان

گورستان تاریخى بى بى زبیده با محوریّت بقعه اى منسوب به زبیده خاتون و ترکیبى از حجره‌هایی که به مقابر خانوادگى اختصاص دارد، اشکال سنتى را تداعى می‌کند. در این گورستان افراد را از هر طبقه اى به خاک می‌سپرده‌اند، اما اکنون دیگر امکان دفن اموات در این قبرستان وجود ندارد حتى اجاره دفن علما نیز داده نمی‌شود. در دو طرف قبرستان آرامگاه‌های خانوادگى واقع شده است، این آرامگاه‌های متعلّق به خاندان‌های روح الله خالقى، ضیاءالدّین ضیایى، ابوالقاسم عابد ابراهیمى، حسین گرامى و... است.

از شخصیّت هاى دفن شده در بقعه می‌توان افراد زیر را نام برد:

ـ میرزا احمد خان صنیع السلطنه: نخستین پایه گذار صنعت عکاسى و فتوگرافى

ـ شعبانعلى نیک خواه به یخنى پز: وى اوّلین و با تجربه ترین شکسته بند دوره قاجار و بعد از آن بوده است که متوفّاى 1336 شمسى است و شسته بندى را به صورت تجربى می‌دانسته و در بیمارستان سیناى تهران به عنوان یکى از پزشکان با تجربه مشغول به کار بوده است.

ـ غلامحسین نقاش، و على اکبر مسعودى: وى در گچبرى و تزیینات ساختمانى تخصص داشته، و گچ بری‌های مسجد فخر الدوله دروازه شمیران را انجام داده است.

ـ شعبانعلى: وى پدر زن طیب رضایى است.

ـ مقابر سه نسل از خاندان کریم خان زند، مؤسّس سلسله زندیه.

نام و نشان صاحب بقعه

درباره شخصیّت آرمیده در این بقعه دو نظر مطرح است. بر اساس دریافت از منابع تاریخى، بى بى زبیده خاتون را دختر عمو و همسر ملکشاه سلجوقى می‌توان دانست که بعد از مرگ ملکشاه در کشاکش درگیری‌های جانشینى در 492 هـ . ق به دستور مویدالملک، نخست در قلعه طبرک رى زندانى و سپس او را خفه می‌کنند. او مادر برکیارق است که بعد از پدرش ملکشاه در شهررى بر تخت سلطنت سلجوقیان نشست. اما اعتقاد برخى بر آن آ ست که وى فرزند بى بى شهربانو و در نتیجه دختر امام حسین (علیه السلام) بوده است.

تحلیل کریمان درباره عدم صحت نظر دوّم این است که: نخست آنکه در هیچ یک از منابع معتمد از اینکه دخترى بدین نام از امام حسین (علیه السلام) در رى مدفون باشد ذکرى نیست; دوّم آنکه درستى انتساب این بقعه به بى بى زبیده فرع بر درستى داستان بى بى شهربانو و آمدن وى با ذوالجناح امام (علیه السلام) به رى است، سوّم آنکه به فرض که داستان شهربانو رویى در صواب داشته باشد، باز هم واقعه زبیده درست نیست; زیرا حضرت سیّد الشهداء دخترى بدین نام و آن هم از این بانو نداشته است.

سایر منابع مربوط نیز می‌نویسند:

در کتاب لب التوایخ دختران حضرت سیّد الشهداء بدین ترتیب ضبط شده است.

«سکینه مادر ایشان رباب بنت امرؤالقیس و فاطمه، مادر ایشان ام اسحق بنت طلحه»

مرحوم شیخ مفید (رحمه الله) بیشتر از دو دختر براى جناب سیّد الشهداء در کتاب مستطاب ارشاد ذکر نکرده است، اول سکینه بنت الحسین (علیه السلام) که مادرش رباب دختر امرؤالقیس بن عدى کلبیه معدیه است و مادر عبدالله رضیع صریح; دوّم، فاطمه بنت الحسین (علیه السلام) مادرش ام اسحق دختر طلحه بن عبدالله تمیمیه است.

در جنة النعیم آمده است: «اولاد جناب خامس آل عبا (علیه السلام) بر حسب قطع شش تن بودند: چهار پسر و دو دختر اما دختران آن بزرگوار یکى فاطمه زوجه حسن مثنى است و دیگرى آمنه یا امیمه است که معروف به سکینه است، و مادرش رباب دختر امرؤ القیس است».

در سر الانساب ابو نصر بخارى، نسابه معروف و کتاب انساب احمد بن على بن مهنا نیز تنها دو دختر به آن حضرت نسبت داده شده است.

در دایرة المعارف الاسلامیه صاحب جواهر آمده:

«از این بانو (بى بى شهربانو) هم بجز زین العابدین متولد نشده است».

نتیجه اى که از تمام مطلب مذکور در مبحث بقعه بى بى شهربانو و بى بى زبیده می‌توان گرفت آن است که:

1. مادر امام چهارم بنا به روایات اسناد مورد اعتماد، در نفاس آن حضرت در گذشته و در واقعه کربلا زنده نبوده است.

2. بنا به آن دسته از اقوال که این بانو را در کربلا حاضر دانسته‌اند. وى در پایان فاجعه خود را در فرات غرق کرده و در هیچ سند قدیمى مذکور نیست که از کربلا به رى آمده باشد.

3. براى بى بى شهربانو فرزندى جز امام چهارم ذکر نشده است.

4. حضرت سیّد الشهداء (علیه السلام) دخترى به نام زبیده نداشته و در منابع تنها دو دختر به نام سکینه و فاطمه از آن حضرت ذکر شده و مدفن هیچ یک از آن دو نیز در رى نبوده است.

به اعتقاد محلّى، اسم مدفون در این بقعه فاطمه و لقب او بى بى زبیده است.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موضوعات
سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های جهان اسلام (معرفی بیش از چهل هزار زیارتگاه)

طراح وبلاگ: سید محمد علوی زاده