- پنجشنبه ۲۷ شهریور ۹۳
این بقعه در مسیر جاده قدیم تهران ـ قم، در جنوب شرقى حسن آباد، و در شرق روستاى کلین و در جنوب جاده خانلق واقع شده است.
شخصیّت مدفون در این بقعه، یعقوب ابن اسحاق کلینى پدر محمّد، صاحب کتاب اصول کافى است. در رجال شیخ طوسى، شیخ محمّد بن یعقوب کلینى این گونه معرّفى شده است: «ابو جعفر محمّد بن یعقوب بن اسحاق کلینى». از تاریخ تولّد وى (شیخ یعقوب) اطّلاعى در دست نیست، اما از آنجا که فرزندش محمّد در زمان امام حسن عسگرى (علیه السلام) متولد شده است; بنابراین، شیخ یعقوب، زمان امامت امام هادى و امام حسن عسگرى (علیه السلام) متولد شده است، بنابراین، شیخ یعقوب، زمان امامت امام هادى و امام حسن عسگرى (علیه السلام) را درک کرده است.
در مورد شیخ یعقوب در کتب رجال اطلاعات چندانى یافت نشد، تنها در کتاب گنجینه آثار قم آمده است که «پدر بزرگوار شیخ المشایخ محمّد بن یعقوب کلینى از علماى بزرگ زمان غیبت صغرى شمرده شده است، برخى بر آناند که شیخ یعقوب در روستاى کلین در نزدیک ورامین مدفون است، نه در روستاى کلین حسن آباد، اما در گنجینه آثار قم آمده است: «پدر بزرگوار شیخ المشایخ محمّد بن یعقوب کلینى... در دهکده مخروبه کلین داراى بقعه و قبه قدیمى و مزار عمومى است و این دهکده مخروبه کلین داراى بقعه و قبه قدیمى و مزار عمومى است و این دهکده با حصار مخروبه و متروکهاش در سه کیلومترى راه قم به تهران نزدیک حسن آباد واقع است». و در فواید الرضویه آمده است: «کلین بر وزن حسن قریه اى است نزدیک رى که یعقوب بن اسحاق والد کلینى در آنجا مدفون است».
همچنین راویان محلّى، خود، نقل میکنند، که چند سال قبل خدمت آیت الله مرعشى نجفى رسیدهاند و در مورد شخصیّت مدفون در کلین سؤال کردهاند، ایشان نیز تأیید کرده است که فرد مدفون در کلین سؤال کردهاند، ایشان نیز تأیید کرده آ ست که فرد مدفون در کلین حسن آباد، شیخ یعقوب کلینى است.
ابراهیم بن علان کلینى، دایى شیخ محمّد و برادر همسر شیخ یعقوب کلینى، نیز در این بقعه مدفون است. بنابر گفته صادقى، نجاشى در کتاب رجال خویش در ذکر محمّد بن یعقوب اشارتى به خال وى، علان کلینى دارد که احتمال دادهاند، وى همان ابراهیم بن علان است. شریف رازى در این باره میگوید: «ابوالحسن على بن محمّد معروف به علان کلینى محدثى دانشمند و عالمى موثق و استاد بزرگ اصحاب زمان خود بود و در رى میزیسته و ثقة الاسلام کلینى خواهر زاده وى از او روایت نموده است، قبر وى در کلین نزدیک قبر جناب یعقوب بن اسحاق پدر ابو جعفر محمّد بن یعقوب میباشد». به روایت محلّى مزار علان در حرم شیخ یعقوب است، اما سنگ قبر او مشخص نیست و در بازسازیهای متعدّد پنهان شده است.
تاجیک در کتاب آثار تاریخى و باستانى ورامین به نکته قابل تاملى اشاره میکند.
وى مینویسد: «ابو جعفر محمّد، محدّث معروف عالم تشیّع و صاحب کتاب معتبر اصول کافى، از کتب اربعه شیعه، در منطقه کلین در شهر رى اقامت داشت و این بقعه منزل و ماواى وى تا پیش از هجرت همیشگى ایشان به نجف بوده است».
از آنجایى که محمّد بن یعقوب کلینى در بغداد رحلت کرده و همانجا دفن است، بدون تردید بقعه حاضر نمیتواند محلّ دفن کلینى باشد. اگر نظر تاجیک را بپذیریم، میتوان چنین گفت که این بقعه محلّ زندگى کلینى بوده و بعدها که شیخ به مناصب علمى و مذهبى میرسد، منزل وى نزد منطقه شیعه نشین رى و ورامین از ارج و قرب ویژه اى برخوردار میشود.
ب) سابقاً بنا و حدود و ثغور آن: صحن از گذشته تا به حال قبرستان بوده، تنها تغییرى که در صحن صورت گرفته، آن است که اطراف آن در حدود سال 1375 هـ . ش به وسیله دیوارهایى محصور شده است. بناى بقعه از گذشته تا حال هیچ تغییر نکرده و فقط بازسازیهایی در آن صورت گرفته است، از تغییرات صورت گرفته در بنا به این موراد میتوان اشاره کرد: کف بنا ابتا گچى بوده، و در حدود سال 1330 یا 1335 هـ . ش پوشش موزاییک جایگزین گچ شده و پس از آن کف بقعه با سنگ مرمر مفروش گردیده است، بند کشى بنا از ساروج بوده. این بند کشى مربوط به سال 1285 هـ . ق بوده است، اما میراث فرهنگى در بازسازى بنا بندکشى گچى را جایگزین بندکشى قبل میکند که تنها جنبه زیبایى دارد و استحکام بند کشى قبلى را ندارد. در ورودى بقعه ابتدا چوبى بوده است، پس از آن درى آلومینیومى جایگزین آن شده و سپس در سال 1376 هـ . ش درِ چوبى کنونى به جاى در آلومینیومى قرار گرفته است.
یکى از راویان به سنگ نبشته سردر ورودى بقعه اشاره میکند. که متعلّق به حدود سال 1290 هـ . ق است و شعرى در منقب فتحعلى شاه که به این محلّ مسافرت کرده است بر آن بوده است. این سنگ چند سال قبل ربوده میشود، اما به نظر میرسد این تاریخ غلط باشد، چرا که چنین سالى (1290) با دوران فتحعلى شاه همخوانى ندارد و شاید راوى نام شاه را اشتباه گرفته است. منظورش ناصرالدّین شاه باشد. برخى شواهد و وجود قطعههای کاشى در نماى بیرونى در درونى که پیش تر بدان اشاره شد، بر کاشى کاریهای قبلى بنا میتواند دلالت داشته باشد.
در گذشته، ضریحى چوبى روى مرقد قرار داشته که به دلیل فرسودگى، آن را از بقعه خارج کرده و صندوق شیشه اى کنونى را جایگزین آن کردهاند. گنبد قدیمى آجرى بوده است. روى این گنبد کوچک قدیمى، گنبدى دیگر بنا کردهاند که در نتیجه گنبد قدیمى دیده نمیشود.
وضعیّت کنونى بقعه
معمارى این بقعه همچون معمارى اغلب بناهاى منفرد از الگوى معمول پیروى میکند که گنبدخانه و ایوان ورودى فضاهاى عمده آن را تشکیل میدهند. در دو طرف این ایوان، دو اتاق هست که از آن به عنوان انبار وسایل استفاده میشود. به علاوه، دو راه پلّه، دو طاق نما و دو قاب آجرى در اضلاع شرقى و غربى و هفت غرفه در اضلاع شرقى، غربى و جنوبى بقعه از دیگر عناصر تشکیل دهنده این بنا هستند. این بنا روى سکّویى قرار دارد که محیط پیرامون آن را فضایى باز تشکیل میدهد که براى دفن اموات از آن استفاده میشود.
مساحت بنا صد و چهل و دو متر متر مربّع و مساحت آن ده متر و شش صد و سى متر مربّع است. ارتفاع لبه انتهایى ایوان ورودى تا روى سکوى پیرامون بنا هفت متر و ارتفاع لبه دیوار بیرونى تا روى سکوى پیرامون چهار متر و هفتاد سانتى متر است.
سنگ مرمر، کاشى، آجرو گچ از مصالح استفاده شده در بنا هستند.
مساحت صحن، ده هزار و شش صد و سى سانتى متر مربّع است. سه طرف دیوار صحن غیر از ضلع ورودى با دیوارهایى به ارتفاع دو متر احاطه شده است، که نیم متر پایین آن به صورت لاشه چینى و بقیه آن آجرى است. ضلع شمالى نیز با نردههایی فلزى به ارتفاع یک متر محصور است.
صحن زیارتگاه، قبرستانى است که اموات و شهداى محلّ را در آن به خاک میسپارند. بقعه در وسط صحن قرار دارد. پس از درِ ورودى صحن فضایى صاف و مسطح رو به روى زائر قرار آرد، در این فضا هیچ قبرى وجود ندارد، کف آن آسفالت است و دو طرف آن درخت کارى شده است، بنابراین، این قسمت متمایز از قسمتهای دیگر بقعه است و فضایى راهرو مانند به وجود آورده است که زائر را مستقیماً به بقعه راهنمایى میکند. در انتهاى این راهرو رو به روى بقعه، باغچه اى است که درختچههایی در آن کاشته شده است. در ضلع شمال شرقى صحن، غسّالخانه و دست شویى زنانه و مردانه قرار دارد.
ورودى اصلى در ضلع شمالى صحن است. در ورودى، فلزى طوسى رنگ به ابعاد سه متر در سه متر است. بناى بقعه روى سکّویى قرار دارد که با چهار پلّه به صحن متصل میشود. این پلّهها در ضلع شمالى بنا و روبه روى در ورودى بقعه قرار دارند.
سکو، دیواره اى پنجاه سانتى مترى دارد و کف پوش آن آجر خشتى است.
نماى اصلى بقعه، که در ضلع شمالى آن و رو به روى ورودى قرار گرفته است نمایى متقارن است که در میانه آن ایوان ورودى جاى گرفته است. در دو طرف ایوان، طاق نماهایى در قابهای آجرى دیده میشوند. در ورودى، و دو اتاق جانبى این بقعه نیز داخل همین قابهای آجرى و در این نماى اصلى قرار دارند. از این دو اتاق به عنوان انبار وسایل استفاده میشود. در اتاقهای تزیینات خاصى دیده نمیشود. نوع پوشش سقف آن به صورت پوشش چهار طاقى است. تمام فضاى داخل و کف این اتاقها آجرنماست. تمام سطح ظاهرى این نما به صورت هره چینى و آجر کارى لچکیهای آن به شکل خفته راسته است. قوس ایوان ورودى مشابه قوس هشت قسمت و قوس طاق نماهاى فوقانى دو طرف ایوان ورودى مقارن قوس پنج و هفت تند است. طاق ورودى دو اتاق جانبى نیز از نوع قوس هلالى است. کف ایوان ورودى، سى سانتى متر بالاتر از کف سکوى پیرامون بقعه است و با سنگ مرمر مربّع شکل به ابعاد بیست سانتى متر در بیست سانتى متر مفروش شده است.
این مرمرها به رنگ سبزند که رگههایی قرمز و قهوه اى در آن دیده میشود. ازاره ایوان تا ارتفاع یک متر و پنج سانتى متر کاشى کارى فیروزه اى است که نقش مایه گره کشى آن در زمینه شش اجرا شده، پس از ازاره کاشى، بقیه فضاى ایوان گچ کارى شده است و نیم طاق آن با مقرنسهای گچى پوشیده شده است. درِ ورودى بقعه در میانه این ایان قرار دارد.
نماى شرقى بقعه، نمایى آجرى است که از دو غرفه، یک طاق نما و یک قاب آجرى تشکیل شده است. قوسهای این نما، قوسهای پنج و هفت تند است. لچکیهای آجرنماى این قوسها به صورت خفته راسته اجرا شدهاند. در لچکى طاق نما و در اجراى خفته راسته، آشفتگیهایی درده میشود احتمالاً این بى نظمى در مرمّت آن به وجود آمده است. ورودى پله مرتبط با پشت بام در طاق نماى این ضلع قرار دارد.
کف دو غرفه این نما پنجاه سانتى متر بالاتر از کف سکوى پیرامون بقعه است. این کف با آجرهاى بیست سانتى متر در بیست سانتى متر در پنج سانتى متر و در شبکه چهل و پنج درجه فرش شده است. حاشیه این شبکه نیز با آجرهاى شش سانتى متر در بیست و چهار سانتى متر در بیست و چهار سانتى متر هره چینى شده است.
در غرفه میانى این نما پنجره اى قرار دارد که حفاظ چوبى مشبکى روى آن است. زیر این پنجره نیز اثر ورودى مسدود شده اى دیده میشود، قسو هلالى و آجرچینى آن از نشانههای وجود این ورودى است. نوک قوس غرفهها و در میانه لچکیهای دو قوس، کاشى کارى مختصرى متشکل از پنج تا شش کاشى دیده میشود. پوشش سقف این دو غرفه به صورت طاق آهنگ است. نماى غربى نیز مانند نماى شرقى است، با این تفاوت که در آجر کارى خفته راسته لچکیها بى نظمى دیده نمیشود کاشى کارى مختصرى هم در نماى شرقى هر سه طاق این نما (طاق غرفهها و طاق نما) انجام یافته است. در این نما نیز پنجره و ورودى مسدود شده دیده میشود.
نماى جنوبى بقعه نیز چون نماهاى شرقى و غربى، نمایى آجر کارى است و بر خلاف آن دو نما، که تا حدودى نامتقارن بود، تقارن کامل دارد. این نما از سه غرفه تشکیل شده است، که نوع قوس، آجر کارى لچکیها، ارتفاع سکوى غرفهها و نوع کف پوش آن همگى همچون نماهاى شرقى و غربى است. سقف غرفه میانى این نما به صورت طاق آهنگ و سقف نیم هشتیهای دو طرف این غرفه به صورت پوشش چهار طاقیها اجرا شده است. در این نما اثرى از کاشى کاریهای مختصر نماهاى شرقى و غربى نیست.
درِ ورودى گنبدخانه در چوبى دو لنگه اى است که در ضلع شمالى ایوان و ورودى قرار دارد. ابعاد آن سه متر و سى سانتى متر در یک متر و بیست سانتى متر است. بالاى این در ورودى نوشته شده است: «مرمّت این بقعه توسّط میراث فرهنگى استان تهران در سال 1376 به اتمام رسید».
قوس این در مشابه قوسهای پنج و هفت تند است. پس از این در، از راهرو کوچکى با ابعاد یک متر و بیست سانتى متر در صد و ده سانتى متر وارد حرم میشوند.
درون فضا بقعه ازاره اى کاشى کارى به رنگ فیروزه اى تا ارتفاع یک متر و پنج سانتى متر وجود دارد که نقش مایه گره کشى آن در زمینه شش اجرا شده است. بقیه جداره داخلى بقعه گچ است.
در ضلع جنوبى حرم محرابى قرار دارد. محراب داراى مقرنس کاریهای گچى است. لچکیهای قوس محراب نیز با ترکیبى از آجر و کاشى به صورت خفته راسته پوشیده شدهاند. در بنا چهار طاق نما و چهار گوشواره هست. قوس محراب، طاق نماها و قوس گوشوارهها همگى شبیه قوسهای پنج و هفت تند است. در ضلع شرقى و غربى دیوار، دو پنجره چوبى مشبّک قرار دارد که قوس آنها مشابه قوسهای پنج و هفت تند است.
زیر پنجره غربى، جابخارى است که بر اثر روشن کردن شمعهای فراوان دیوار آن، دود زده است زیر پنجره شرقى کمد دیوارى قرار دارد. کف بقعه نیز با سنگهای مرمر سبز رنگ (با رگههای قرمز و قهوه اى) به ابعاد بیست سانتى متر در بیست سانتى متر پوشیده شده است و روى آن فرش گستردهاند. روى قسمتهایی از دیوار هم یادگاریهایی نوشتهاند.
سنگ قبر از مرمر سفید است و در وسط حرم قرار دارد. این سنگ قبر به صورت دو تکّه سنگ مرمر است که روى هم قرار گرفتهاند. ابعاد سنگ مرمر زیرین، دو متر و ده سانتى متر در یک متر و ده سانتى متر و ارتفاعش چهل سانتى متر است.
ابعاد سنگ قبر زیرین که نام شخصیّت مدفون روى آن حک شده است، یک متر و هشتاد سانتى متر در هشتاد سانتى متر و با ارتفاع بیست و پنج سانتى متر است. روى سنگ قبر به خط نستعلیق نوشته شده است:
«مرقد منور و مطهّر مرد صالح جناب مستطاب شیخ یعقوب ابن اسحاق کلینى رازى رضى الله عنه که در حدود سال سیصد هجرى قمرى وفات و در اینجا بخاک سپرده شده است، او پدر عالم بزرگوار شیعه مرحوم ثقة الاسلام محمّد ابن یعقوب کلینى مؤلّف کتاب شریف اصول و فروع و روضه کافى است که یکى از کتب اربعه شیعه میباشد و قبر ایشان در بغداد زیارتگاه مومنان است در بسیار از کتابها مانند فوائد الرضویه محدّث قمّى و ریحانة الادب خیابانى تصریح شده که قبر شیخ یعقوب کلینى در روستاى کلین در راه رى (تهران) به قم مشهود و مشهور است بازسازى این مرقد در سال 1410 هجرى قمرى مقارن با اوّلین سالگرد پیروزى انقلاب اسلامى ایران به رهبرى امام خمینى (رحمه الله) علیه بهمت افراد خیر این محلّ انجام شد».
در شکل ظاهرى و بیرونى این بقعه تنها عنصر جدید، گنبد فوقانى است که بر نمود و تظاهر بیرونى بقعه تاکید بیشترى دارد. گنبد سابق این بقعه با داشتن خیز و ارتفاع کم، نمود چندانى نداشته، بخصوص هنگام نزدیک شدن به بقعه از جبهه شمالى (ورودى اصلى مجموعه) در پشت ایوان ورودى پنهان میشده است. در داخل بنا اثرى از تزئینات سابق دیده نمیشود و تمام پوشش داخلى در زیر اندودها و بازسازیها اخیر قرار گرفته اما با توجّه به لچکیهای محراب و آجرکارى فضاى داخلى دو اتاق جانبى میتوان چنین حدس زد که تزیینات داخلى بقعه آجرکارى، یا ترکیبى از آجر و کاشى بوده است.
چنانچه دو ورودى مسدود شده اضلاع شرقى و غربى بنا واقعاً زمانى ورودى بوده باشند و از ابتدا در طرح معمارى این بنا تعبیه شده باشند، میتوان گفت که این مسئله نیز تا حد بسیارى دور از الگوى کلّى و اصلى معمارى آرامگاههای منفرد است. هر چند در وجود چنین عناصرى ابهام بسیارى وجود دارد و شاید در مرمّت حدود صد و سى، یا صد و چهل سال پیش اضافه شده و بعدها مجدّداً حذف شدهاند. ظاهر بنا حکایت از مرمّت و بازسازیهای اخیر دارد، اما قسمتهای قدیمى بنا به گونه اى است که گویا در گذشته دور (حدود یک قرن قبل) نیز مورد بازسازى و تعمیر (خصوصاً بند کشى) قرار گرفته است. به هر حال تکنیک ساخت، الگوى کلّى بنا، مصالح به کار رفته و نوع تزیینات قدیمى و پوشش گذشته سقف حکایت از قدمت حداقل دو تا سه قرن پیش این بنا دارد. الگوى این بنا به الگوى بناهاى مقبره اى منفرد شباهت دارد که از ابتدا معمارى مقابر رواج داشته است و با توجّه به جنبههای مختلف معمارى این بنا همچون مصالح، پوشش سقف و تزیینات گذشته آن میتوان زمان ساخت آن را (حداقل) تا دو سه قرن پیش دانست. بنا اخیراً بازسازى شده و گنبد فوقانى، تزیینات داخلى، اندودها و پوشش کف جدید هستند. باید گفت در گذشته (حدود یک قرن و نیم قبل) نیز بقعه مورد بازسازى قرار گرفته است. بناى بقعه، با توجّه به بازسازیهای اخیر، سالم است و آسیب دیدگى خاصى در آن دیده نمیشود. ([1])
[1]. امامزادهها و تربت برخى از پاکان و نیکان 1: 229 ـ 231.
- ۱۵۶۸
- ادامه مطلب