مزارات ایران و جهان اسلام

سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های ایران جهان اسلام (امامزاده ، بقعه، آرامگاه، مقبره، مزار، گنبد، تربت، مشهد، قدمگاه، مقام، زیارت، معرفی عالمان انساب، کتابشناسی مزارات و زیارت و انساب

حضرت حمزة بن موسى علیه ‏السلام

وى مُکَنّى به ابوالقاسم[1] و سیّدى جلیل القدر، شریف و عالمى فاضل و متقّى بود. به قول شیخ مفید  رحمه‏الله: «و لکلّ واحد من ولد أبى الحسن موسى بن جعفر فضل و منقبة مشهورة»[2]

براى هر یک از فرزندان حضرت امام موسى کاظم  علیه‏السلام فضیلت خاصّ و مَنقَبت مشهورى است. مادرش اُمّ ولد «کنیز» بود.[3]

برخى نیز مادر وى را اُمّ احمد نوشته‏اند.[4] بنابر این او برادر اعیانى = پدرى حضرت احمد بن موسى  علیه‏السلامملقّب به شاه چراغ و محمّد عابد مى‏باشد. درباره اُمّ احمد نوشته‏اند که وى از زنان محترمه و صالحه زمان خود بود. امام موسى کاظم  علیه‏السلام عنایتى اص به او داشت و مورد اعتماد و اطمینان آن حضرت بود، تا جاییکه او رایکى از اوصیاى خود به حساب آورده است.

زمانى که امام موسى کاظم  علیه‏السلام عازم بغداد بود، ودایع امامت را به «اُمّ احمد» سپرد
و فرمود: براى هیچ کس بازگو مکن! هرگاه کسى آمد و آن را مطالبه کرد، تحویل بده و بدان که من شهید شده‏ام و کسى که این امانات را از تو بخواهد، وصىّ و جانشین من
است و اوست امام واجب الإطاعة که بر تو و همه لازم است از او اطاعت نمایند. روزى
که هارون الرشید، حضرت امام موسى بن جعفر  علیه‏السلام را در بغداد شهید کرد، امام
رضا  علیه‏السلام نزد «اُمّ احمد آمد و فرمود: اماناتى که پدرم هنگام رفتن به شما سپرد بیاورید!
اُمّ احمد پرسید: آیا پدرت، امام موسى کاظم  علیه‏السلام به شهادت رسید؟

امام رضا  علیه‏السلام فرمود: بلى، الآن از دفن پدرم مى‏آیم، امانات را به من بسپار که منم
خلیفه و جانشین پدرم امام موسى بن جعفر  علیه‏السلام و امام بر جنّ و انس.

اُمّ احمد، با شنیدن این خبر شروع به گریه نمود و با صداى بلند شیون مى‏کرد و
بعد از تسکین یافتن، امانات امام موسى کاظم  علیه‏السلام را تحویل امام رضا  علیه‏السلام داد و با امام
رضا  علیه‏السلام به امامت بیعت نمود.[5]

عبّاس فیض  رحمه‏الله درباره سیّد حمزه مى‏نویسد: «حمزة بن موسى  علیه‏السلامسیّدى جلیل
القدر، شریف و مردى عالم و فاضل بود و نزد همگان محترم بشمار مى‏رفت»[6]

علّامه نسّابه سیّد ضامن بن شدقم، از اعلام قرن یازدهم هجرى، از او چنین یاد
مى‏کند؛ «کان عالما فاضلاً صینا دینا جلیلاً، رفیع المنزلة، عالى الرتبة، عظیم الحظّ و
الجاه والعزّ والابتهال، محبوبا عندالخاصّ والعامّ...»
[7]

وى عالم، دانشمند، کامل، دیندار، جلیل القدر، بلند جایگاه، عالى رتبه و برخوردار
از جاه و مکنت، عزیز و صاحب منزلتِ والایى بوده که در نزد همگان محترم و دوست

داشتنى بود.

علماى انساب او را داراى سه پسر و هشت دختر دانسته‏اند، اما به اسامى دختران
او هیچ اشاره‏اى ننموده‏اند.[8]

از تاریخ تولّد و وفات یا شهادت وى اطّلاع دقیقى در دست نیست و در مصادر
ترجمه او از این موضوع ذکرى به میان نیامده است. اما برخى احتمال دادند که وى در
سال 151 ه . ق در مدینه به دنیا آمده و در سال 203 یا 204 ه . ق در سن 53 سالگى
در شهر رى وفات یافته است.[9]

علاّمه حِرزالدّین همین ادّعا را تأیید مى‏کند و مى‏نویسد: «استشهد فى الرى فى
عهد المأمون العبّاسى»
[10]

او در زمان مأمون عبّاسى در شهر رى به شهادت رسیده است.

علاّمه سیّد جعفر اعرجى در همین باره مى‏نویسد:

«وقع هو و بنوه فى بلاد العجم، مات هو بالرى، و دفن فى مسجد الشجره و له
مشهد یزار.»
[11]

او و فرزندانش در بلاد عجم رفتند، سیّد حمزه در شهر رى وفات یافت، و در مسجد
شجره دفن شد، و براى او آرامگاهى است که زیارت مى‏شود.

حاج محمّد باقر واعظ طهرانى کجورى مازندرانى مى‏نویسد: «یکى از علماى آن
زمان قاضى نوراللّه‏ شوشترى است که خبر مى‏دهد از نسبت آن سیّد جلیل القدر و
احترامى که حضرت عبدالعظیم بر این مزار شریف ـ در شهر رى بود ـ مى‏فرمود: همانا
بر صحّت مراد دلالت مى‏نماید؛ از آنکه جلالت قدر امامزاده حمزه اجلّ از اعقاب و

احفاد وى بوده است.»[12]

دلایل هجرت حمزة و اختلاف در مدفن او

دلیل هجرت حضرت امامزاده حمزه  علیه‏السلام فرزند بزرگوار امام موسى کاظم  علیه‏السلامدر
کتب تاریخى و اسناد دیگر، به طور دقیق و مستند ذکر نشده است. مورّخان و علما هر
کدام با الهام از مدارکى ضعیف، دلایلى را براى هجرت حضرت حمزه  علیه‏السلامفرزند بلافصل
امام موسى کاظم  علیه‏السلام ذکر نموده‏اند. از این رو در مورد مدفن آن جناب آرا و عقاید
گوناگونى وجود دارد و علماى انساب و پاره‏اى از مورّخان در تعیین مزار آن امامزاده
عظیم الشأن و محدّث عالى مقام، بین ترشیز(= کاشمر)، رى، قم، سیرجان، تبریز و حلّه
اختلاف دارند که ذیلاً نقل مى‏شود و در پایان امر، نگارنده عقیده خود را ذکر خواهد
کرد. در این میان زیارتگاه‏هایى نیز بنام حمزه در جاى جاىِ کشورمان وجود دارد که
متولّیان هریک معتقدند، شخصیّت مدفون در آن، فرزند بلافصل امام موسى کاظم  علیه‏السلام
است که در پایان به آنان نیز اشاره کوتاهى خواهد شد.

عمده دلایلى که مى‏توان براى هجرت آل على  علیه‏السلام و امامزادگان عالى مقام به ایران
برشمرد، به قرار ذیل است:

1. ارادت و احترام ایرانیان نسبت به ذریّه پاک رسول اللّه‏  علیه‏السلام.

2. فشار دولت غاصب اموى نسبت به اولاد على  علیه‏السلام تا جایى که دودمان جلیل
علوى از شدّت جور و ستم، قتل و غارت، حبس و تبعید و شکنجه امویان، مجبور
شدند براى حفظ جان خود هجرت نموده و با انکار سیادت و اختفاى نسب نامه شریف
خود به شهرهاى دور دست پراکنده شوند.

3. با ضعیف شدن دولت عبّاسى و فشار فزاینده آنان نسبت به ذریّه پاک و مطهّر
رسول خدا  صلى‏الله‏علیه‏و‏آله در اطراف و اکناف ممالک اسلامى، گروههایى به پا خاسته و دولت

مستقلى تشکیل دادند؛ از آن جمله در مازندران و گیلان دولت علوى و آل بویه به
وجود آمدند و چون دودمان شریف نبوى  صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و امامزادگان عالى مقام با خلفاى عبّاسى
در حال مبارزه بودند، به این نواحى، یعنى ایران هجرت نمودند و اهالى این مناطق
مقدمشان را گرامى مى‏داشتند.

4. دعوت امام رضا  علیه‏السلام از امامزادگان به ایران را مى‏توان از اهمّ موارد هجرت این
اختران فروزان به ایران دانست.[13]

عدّه‏اى از مورّخان، با الهام گرفتن از موارد فوق، در مورد علّت هجرت حضرت
امامزاده حمزه  علیه‏السلامنوشته‏اند:

«حمزة بن موسى  علیه‏السلام در خدمت برادرش امام على بن موسى الرضا  علیه‏السلام عازم
خراسان شد و همواره در خدمت برادر بود و در رفع حوایج امام مى‏کوشید. چون به
سوسسفید رسیدند، عدّه‏اى از عُمّال مأمون بر آنان حمله کردند و او را کشتند و
برادرش امام رضا  علیه‏السلاماو را در باغى دفن کرد.»[14]

این مطلب اساس عقیده‏اى مبنى بر مدفون بودن آن امامزاده واجب التعظیم در
کاشمر و یا سیرجان شد، که ما در کتاب «انوار پراکنده» و «امامزادگان رى» و «على بن
حمزه  علیه‏السلام» مجعول بودن این داستان را ثابت کردیم.

عدّه‏اى دیگر از مورّخان[15] بر آنند که حضرت امامزاده حمزه  علیه‏السلام با خواهر خود
حضرت فاطمه معصومه  علیهاالسلامدر سفر به قم همسفر بود. آنان داستان هجرت فاطمه
معصومه  علیهاالسلام را با بیست و سه تن از برادران و برادرزادگان خود، و حمله مخالفان
به کاروان مذکور در ساوه[16] و زخمى شدن امامزاده حمزه  علیه‏السلامدر آن مکان و به

شهادت رسیدن آن حضرت در قم را نوشته‏اند، که به طور تحقیق اصل داستان
صحّت ندارد و ما در جلد اوّل کتاب انوار پراکنده (صفحه 154) آن را ردّ نمودیم
و امامزاده مدفون در بقعه قم را با استناد به تاریخ قدیم قم ثابت کردیم که در بحث
بعدى خواهد آمد.

امّا برخى دیگر از مورّخان با توجّه به اسناد و شواهدى، مدفن حضرت امامزاده
حمزه  علیه‏السلام را در شهر رى دانسته و مى‏نویسند: حضرت عبدالعظیم  علیه‏السلامروزها به زیارت
قبرى در باغى مشرّف مى‏شد که به قراینى قوى و نیز از آنجا که امام زمان  علیه‏السلاماین
مکان را در داستان سیّد مهدى قزوینى بحرالعلوم  رحمه‏الله نفى نکرده، ثابت مى‏گردد که قبر
مذکور از آنِ حضرت حمزه  علیه‏السلامباشد که در بحث آینده به آن اشاره مى‏شود.[17]

عدّه‏اى دیگر از مورّخان دلیل هجرت حضرت حمزه  علیه‏السلام را دعوت امام رضا  علیه‏السلاماز
امامزادگان مدینه نوشته و ابراز مى‏دارند: چون آن حضرت از برادران و برادرزادگان و
بنى اعمام خود دعوت به عمل آورده بود و از طرفى چون امامزاده حمزه  علیه‏السلام برادر
احمد بن موسى  علیه‏السلام معروف به شاهچراغ بود، معلوم مى‏شود که آن حضرت با برادر
خود به ایران آمده و بعد از درگیرى در شیراز به شهادت رسیده‏اند و لذا قبر وى در
جوار برادرش قرار دارد. ما در کتاب «امامزادگان رى» این عقیده و عقیده کسانى را که
مدفون در شیراز را امامزاده حمزه  علیه‏السلام فرزند بلافصل حضرت امام موسى بن جعفر  علیه‏السلام
مى‏دانند، با ادلّه مستند ردّ نمودیم.

آرى، در مدفن امامزاده حمزه اختلافات زیادى وجود دارد که در مبحث آینده همه
آن اختلافات را به اختصار ذکر کرده و دیدگاه خود را بیان خواهیم داشت.

 


[1]. بحارالأنوار 48: 313، تحفة الأزهار 3: 322.

 

[2]. ارشاد 2: 248.

 

[3]. لباب الأنساب 2: 594، على بن حمزه  علیه‏السلام: 34.

 

[4]. منتخب التواریخ: 469، امامزادگان رى 1: 334.

 

[5]. بحارالأنوار 48: 307، اعلام النساء المؤمنات: 125، ریاحین الشریعه 3: 358، شاگردان مکتب ائمه  علیهم‏السلام 1:
147، انوار پراکنده 1: 335، امامزادگان رى 1: 335.

 

[6]. بدر فروزان: 59، على بن حمزه  علیه‏السلام: 32.

 

[7]. تحفة الازهار 3: 322.

 

[8]. المجدى: 117، النفحة العنبریة: 93، لباب الانساب 2: 441.

 

[9]. مراقد المعارف 1: 262، امامزادگان رى 1: 337 ـ 338، على بن حمزه  علیه‏السلام: 33.

 

[10]. مراقد المعارف 1: 267.

 

[11]. الدرّ المنثور: 244.

 

[12]. روح و ریحان 4: 194.

 

[13]. امامزادگان رى 1: 33 ـ 340.

 

[14]. اعیان الشیعه 6: 251، بحارالانوار 48: 284، مشاهدالعترة الطاهره: 95، روضات الجنّات 4: 212، حیاة الامام
موسى بن جعفر 2: 419.

 

[15]. انوار المشعشعین1: 141، گنجینه آثار قم1: 389، کریمه اهل بیت: 172.

 

[16]. بحرالأنساب: 16، حیاة الست: 5، امامزادگان رى1: 241.

 

[17]. مستدرک الوسائل 3: 613، بحارالأنوار 53: 286، حکایت 45 و 48: 312، اختران فروزان رى و طهران: 58.

 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موضوعات
سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های جهان اسلام (معرفی بیش از چهل هزار زیارتگاه)

طراح وبلاگ: سید محمد علوی زاده