- جمعه ۲۸ شهریور ۹۳
علماى انساب تعداد فرزندان حمزة بن موسى علیهالسلام را سه پسر و هشت دختر مى دانند.
متأسّفانه، اسامى دختران وى در هیچ یک از منابع موجود ذکر نشده و تنها به ذکر اسامى فرزندان ذکور وى که عبارتند از؛ على که در شیراز مدفون است و حمزه و قاسم اشاره کردهاند.[1] مرحوم بیهقى، فرزند ذکور چهارمى به نام احمد براى وى قایل شده است.[2]
اینک به شرح حال مختصر آنان و برخى از نوادگانش خواهیم پرداخت.
1. حمزة بن حمزه علیهالسلام؛ مادرش امّ ولد بود و خود او در خراسان پیشوا و مقدّم
سادات آن جا به شمار مىآمد[3] و از او به عنوان حمزة الثائر (حمزه انقلابى) یاد
کردهاند؛ امّا عمیدى نسّابه از او به عنوان حمزة الثانى یاد نموده است.[4] از او نوادگان
اندکى باقى مانده است که برخى از ایشان در بلخ مىباشند و اعقاب او از یک فرزندش
به نام على بن حمزة بن حمزة بن موسى علیهالسلام است.[5] علاّمه نسّابه ابن طباطبا وى را
مکنّى به ابواسحاق دانسته و مىنویسد: على بن حمزة بن حمزة بن موسى علیهالسلامبه شیراز
مهاجرت نموده و از آن جا به بلخ رفته است.[6]
به هر حال، وى سیّدى جلیل القدر و شریف و از بزرگان سادات خراسان بود و در آن جا
وفات یافته و هم اکنون آرامگاه وى در ترشیز کاشمر یکى از مزارات با شکوه استان
خراسان و شهرستان کاشمر مىباشد که در گذشته به مزار حمزة بن موسى علیهالسلامشهرت
داشت و ما در بحث مدفن حمزة بن موسى علیهالسلام به طور مفصّل به آن اشاره نمودیم.[7]
2. قاسم بن حمزه علیهالسلام؛ مادرش امّ ولد (کنیز) بود.[8] او مکنّى به ابومحمّد[9] و
معروف به قاسم اعرابى است[10] و نسلش تنها از محمّد اعرابى مىباشد.[11] فرزندان او
در هرات، طبرستان، خراسان و رى پراکنده بودند. قاسم داراى چهار پسر به اسامى
احمد، على، محمّد اعرابى و حسن مىباشد.[12]
از محمّد اعرابى بنا به نقل امام فخر رازى،[13] شش فرزند به جا مانده است که
عبارتند از:
1. احمد ابوعلى الاسود، که نقیب شهر طوس و سیّدى جلیل القدر بود.
2. عبداللّه ابومحمّد جرجانى، ملقب به ابى زبیبه بود، برایش فرزندانى در فارس و
ارّجان نوشتهاند. آرامگاه عبداللّه در شهر گرگان قرار دارد و از زیارتگاههاى مشهور
استان گلستان است.
3. موسى، اعقابش در طبرستان مىزیستند.
4. قاسم، اعقاب او در هرات منتشر مىباشند.
5. عبّاس سیاه، که در طبرستان مىزیست، از بزرگان علما و مفسّرین به نام شیعه
است و هم اکنون مزار با شکوه و عظیمى در شهرستان سارى به او منسوب مىباشد که
به اشتباه او را عبّاس بن موسى علیهالسلام مىخوانند.[14]
6. على، در هرات زندگى مىکرد.
مرحوم عبّاس فیض در کتاب بدر فروزان[15] مىنویسد: اعقاب قاسم بن حمزه تنها
از سه فرزندش به نامهاى على، محمّد و احمد مىباشد.
به هر حال، نسل احمد بن محمّد الاعرابى بن قاسم بن حمزة بن موسى علیهالسلام از چند
پسر است که من جمله ایشان، ابومحمّد اسماعیل جدّ شاهان صفوى مىباشد.[16]
از جمله نوادگان محمّد بن قاسم اعرابى، ابوجعفر محمّد بن موسى بن محمّد
ابىالقاسم بن حمزه است که در خدمت پادشاهان سامانى به سر مىبرد و با وزراى آنان
معاشرت داشت.[17]
کیفیّت شهادت و محلّ دفن قاسم
از مهاجرت قاسم بن حمزة بن موسى علیهالسلام به ایران، در هیچ یک از کتب انساب
گذشته ذکرى به میان نیامده است و تنها علامه نسّابه، ضامن بن شدقم در کتاب تحفة
الأزهار مىنویسد: «ابومحمّد القاسم کان سیداً جلیلاً، عظیم الشان، رفیع المنزله،
متمسّکا بنهج آبائه الکرام، معلناً بمذهب اجداده علیهم السّلام مبرهنا بما ورد عن
النّبى علیهالسلام فبلغ امره أحمد بن محمّد بن المعتصم باللّه العبّاسى فأمر بقتله، فانهزم
خائفاً و جلا إلى اصفهان، فلزموا باثره فوجده مع ابن اخیه حمزه نائمین فى قریة
اشترجان من توابع اصفهان فقتلوهما نیاما لیوم السبت 16 من شهر رجب سنه 255
ه . ق و قبر هما مشهور یزار.»[18]
[یعنى:] «ابو محمّد قاسم، سیّدى جلیل القدر، عظیمالشأن و بلندجایگاه بود. او به
روش پدران بزرگوارش قدم بر مىداشت و مذهب اجدادش را آشکارا بیان و اعلام
مىنمود و آن چه از نبىّ صلىاللهعلیهوآله رسیده بود، درباره امامت ائمّه علیهمالسلام و... آشکارا بیان
مىنمود، تا اینکه گزارش او را به خلیفه معتصم باللّه عبّاسى دادند و او امر به قتل وى
کرد. قاسم به اصفهان گریخت و بعد از رفتن او، پا به پاى وى رفتند و او را با پسر
برادرش حمزه، در قریه اشترجان از توابع اصفهان، در حال خواب پیدا کردند و آن دو
را در روز (شنبه 16 رجب)[19] سال 255 ه . ق به شهادت رساندند و قبر آنان مشهور و
زیارتگاه است.
سیّد عبدالرزاق کمونه همین نقل قول را از علامه نسّابه، ضامن بن شدقم در کتابش
آورده است و مىنویسد: «ابن شدقم در تحفة الازهار گوید: احمد بن محمّد معتصم
فرمان قتل قاسم را صادر کرد. پس قاسم به اصفهان گریخت و بعد از رفتن او، پا به پاى
او رفتند و او را با پسر برادرش حمزه در قریه اشترجان از توابع اصفهان در حال خواب
پیدا کردند. این جریان در سال 250 ه . ق روى داد و قبر آن دو امامزاده مشهور و
زیارتگاه است. مؤلف گوید: حمزة بن حمزة بن موسى الکاظم علیهالسلام دو پسر به نام
اسماعیل و على داشته است، که ابن شدقم ذکر نکرده که کدام یک از آن دو با عموى
خود قاسم همراه بودند، و من جز ابن شدقم کسى از علماى نسب را ندیدم که مطلب
بالا را یاد کرده باشد و اللّه اعلم.»[20]
با اینکه مرحوم ضامن بن شدقم سال شهادت را 255 ه . ق نوشته، مرحوم علاّمه
کمونه در نقل قول آن پنج سال را از قلم انداخته و سال 250 ه . ق را نوشته است، که
ظاهرا به طور مستقیم کتاب تحفة الأزهار را ندیده و از او نقل ننموده است، یا اینکه
وى این تاریخ را مطابق سال حکمرانى خلیفه عبّاسى معتصم ندانسته؛ از این رو پنج
سال آخر آن را کسر کرده است و یا اینکه نسخهاى دیگر از کتاب تحفة الأزهار در دست
داشته است. از طرفى، در همان کتاب اشاره به همراهى على بن حمزة بن حمزة بن
موسى علیهالسلام با قاسم بن حمزه علیهالسلام شد که آشفتگى در عبارت آن بچشم مىخورد، که در
قسمت تاریخ و کیفیّت شهادت على بن حمزه علیهالسلاماشاره خواهد شد.
به هر حال، هم اکنون مزار حضرت على بن حمزة بن حمزة بن موسى علیهالسلامو قاسم
بن حمزة بن موسى علیهالسلام در قریه اشترجان از توابع شهرستان فلاورجان استان
اصفهان، داراى گنبد و بارگاه باشکوهى مىباشد که توسّط هیأت امنا اداره مىشود.[21]
مرحوم عبّاس فیض در کتاب گنجینه آثار قم مىنویسد:
«در مظهر قنات دهکده کهک، در چند کیلومترى ترخوران تفرش، بقعه و بارگاهى
است باستانى که مدفن شاهزاده قاسم از احفاد امام کاظم علیهالسلام است و به ظنّ قوى نام
برده قاسم بن حمزة بن امام موسى کاظم علیهالسلام مىباشد که به نقل تاریخ قم، به همراه
برادرزاده خود حمزة بن على بن حمزة بن موسى علیهالسلام از مدینه طیّبه به مقصد ایران
بیرون آمد، تا به سرزمین قم رسید. و در وادى آشتجان (آشتیان)، در سایه درختى
آرمیده بودند که راهزنان به طمع مال و مرکوبشان، آنان را به قتل رسانیدند. و چون در
بین ساداتى که به جانب قم آمدهاند، شخص دیگرى به نام قاسم نیست و در وادى
آشتیان و اطراف آن هم مقبره دیگرى منتسب به قاسم وجود ندارد، مىتوان گفت که،
شاهزاده قاسم مدفون در این گنبد، همان قاسم بن حمزه است؛ و بنابراین باید معتقد
شد که، حمزة بن على هم در جوار او دفن شده است.
امّا نقل اجساد از حدود آشتیان بدین مکان، از امورى است که امروزه قابل بررسى
نیست؛ چه بسا کاروانى از مردم کهک در رسیده، آنان را هم چون قبلاً دیده بود،
شناخته به جانب کهک نقل داده باشند.
به هر صورت ساختمان مزبور مشتمل بر یک بقعه و قبّه با چهار ایوان و چهار
حجره غرفهدار است که نهر آب جارى قنات و اشجار چنار کنار آن بدان محوّطه
صفا داده است.»
همچنان که ملاحظه فرمودید، مرحوم عبّاس فیض داستان شهادت قاسم و حمزه
را به نقل از کتاب تاریخ قم، محلّ وقوع آن را در آشتجان، آشتیان امروز دانسته و
همین امر به چند دلیل باعث اشتباه وى شده است:
اوّلاً: داستان فوق در کتاب تاریخ قدیم قم که تألیف حسن بن محمّد بن حسن قمى
در سال 378 ه . ق و به امر صاحب بن عبّاد تألیف یافته وجود ندارد و همچنین ترجمه
آن به دست حسن بن على بن حسن بن عبدالملک قمى در سال 805 ه . ق صورت
گرفته، هیچ اشارهاى به این واقعه در پاورقى نشده است. بنابراین معلوم مىگردد که،
مرحوم فیض مطلب فوق را از کتاب تاریخ قم، تألیف مرحوم ناصر الشریعه اقتباس
نموده و از آن جایى که داستان شهادت قاسم و حمزه تنها در کتاب تحفة الأزهار آمده
است، لذا او مکان شهادت آن دو امامزاده را از کتاب وى رونوشت نموده که به جاى
اشترجان و عدم تطبیق آن به موضعى در اصفهان به آشتجان و یا آشتیان امروزه
تبدیل نموده است، و مرحوم فیض هم به واسطه تحریف نقل او، چنین نتیجه گرفته
است که، این امامزادگان در آشتیان به شهادت رسیدهاند؛ امّا چون در اطراف آن
بقعهاى به نام این دو نبوده، پس حتما کاروانى از مردم کهک تفرش، آن دو جسد مطهّر
را به آن جا نقل مکان داده و دفن نمودهاند و بارگاه کنونى در کهک از آنِ این دو است.
حال آن که این داستان سرایىها از عدم تحقیق و نیافتن موضعى در اصفهان به نام
اشترجان مىباشد که سابقهاى بس طولانى در گذشته دارد و مسجد جامع آن یکى
از شاهکارهاى معمارى مىباشد.[22] از این رو استدلال مرحوم فیض مبنى بر دفن
قاسم بن حمزة بن موسى علیهالسلام و حمزة بن على بن حمزة بن موسى علیهالسلام در کهک تفرش
بىاساس است و بارگاه کنونى از آنِ یکى دیگر از سادات مىباشد که به احتمال
قوى، مدفن یکى از سادات حسینى است که در شهر قم مىزیسته و نسب او از
قرار ذیل است:
قاسم بن حسین بن زید بن على الشبیه بن حسین ذى الدمعة بن زید الشهید بن
الإمام زین العابدین علیهالسلام که به نام مادرش، امّ کلثوم یا کلثم بنت حسینبن حسین بن
زید شهید علیهالسلام مشهور و معروف به ابن کلثوم یا کلثم است.
ابوطالب مروزى، او را ساکن در شهر قم مىداند.[23] مرحوم امام فخر رازى، اولاد
وى را در شهر رى و ارّجان ذکر کرده که معلوم مىشود او در قم سکونت داشته است.[24]
وى داراى دو فرزند به نام محمّد و ابوعبداللّه، معروف به بن و حسین بود.[25]
علامه نسّابه ابن طباطبا او را ساکن شهر رى دانسته و فرزندان او را محمّد، عبداللّه
و امّ القاسم و سکینه بر شمرده است.[26] از آن جایى که قول ابوطالب مروزى پس از
قول ابن طباطبا از لحاظ زمانى است، مىتوان گفت که، قاسم بن الحسین در شهر رى
سکونت داشته، سپس به شهر قم مهاجرت نموده و در همین شهر نیز ماندگار شده
است. امّا فرزندان او در رى، ارّجان و دیگر شهرهاى اسلامى پراکنده شدهاند. قاسم بن
الحسین یکى از معاریف سادات حسینى مىباشد و بعید به نظر نمىرسد که همچون
دیگر سادات و نقبا که در تابستان گرم قم به باغ اختصاصى خودشان در اطراف قم
مىرفتهاند، او نیز طبق عادت به کهک قم (تفرش) مهاجرت کرده و در همان جا وفات
نموده و دفن شده باشد.[27]
ثانیا: مرحوم فیض و دیگران حمزه را فرزند على بن حمزة بن موسى علیهالسلاممىدانند؛
در حالى که قبلاً در مبحث تعداد فرزندان على بن حمزه علیهالسلام ثابت شد که، وى هیچ
فرزندى نداشته و بلاعقب و دارج از دنیا رفته است، و این شخص باید ابوحمزه على بن
حمزة بن حمزة بن موسى علیهالسلام باشد که به اشتباه و به جهت تشابه اسمى و نسبى به
على بن حمزة بن موسى علیهالسلام نسبت داده شده و یک حمزه از درج کلام افتاده است و
همه این اشتباهات به خاطر آشفتگى در متن کتاب تحفة الازهار مىباشد.
امّا آن چه مسلّم است اینکه، حضرت قاسم بن حمزة بن موسى علیهالسلام به همراه
برادرزاده خود، ابوحمزه على بن حمزة بن حمزة بن موسى علیهالسلام در اشترجان اصفهان
مدفون مىباشند.
3. احمدبن حمزه علیهالسلام؛ نام وى را تنها مرحوم علاّمه نسّابه بیهقى ـ متوفّاى 565
ه . ق ـ در کتاب خود جزء فرزندان بلاعقب حمزة بن موسى علیهالسلام یاد مىکند و دیگر هیچ
اشارهاى از نام و کیفیّت زندگانى او نمىنماید و در هیچ یک از کتب انساب، ترجمه او
یافت نمىشود.[28]
4. على بن حمزه علیهالسلام؛ مشهورترین فرزند حضرت حمزة بن موسى علیهالسلام، امامزاده
جلیل القدر، سیّد على بن حمزه علیهالسلام است که نام وى در اکثر کتب انساب و تاریخ به
شایستگى یاد شده است.
[1]. المجدى: 76، عمده الطالب: 257، الشجره المبارکه: 109، النفحه العنبریّه: 93.
[2]. لباب الأنساب 2: 441.
[3]. سر السلسله العلویه: 41.
[4]. المشجر الکشّاف 1: 133.
[5]. سراج الأنساب: 76، الفخرى: 20، الفصول الفخریّه: 141، عمدة الطالب: 257.
[6]. منتقلة الطالبیّه: 190 و 92.
[7]. انوار پراکنده 1: 344، امامزادگان رى 1: 347 ـ 350، تاریخ کاشمر: 117 ـ 122.
[8]. امامزادگان رى 1: 364.
[9]. تحفه الازهار 3: 323.
[10]. المجدى: 117.
[11]. الشجره المبارکه: 109.
[12]. سراج الأنساب: 76 ـ 77، مشجّر الکشّاف 1: 133، الفخرى: 19 ـ 20، الأصیلى: 181.
[13]. الشجره المبارکه: 109 ـ 110، تهذیب الأنساب: 169، التذکره: 150.
[14]. الدرّه الذهبیّه 1: 222، الشجره الطیّبه: 4، از آستارا تا استرآباد 4: 162.
[15]. بدر فروزان: 138، امامزادگان رى 1: 364.
[16]. منتهى الآمال 2: 421.
[17]. عمدة الطالب: 257 ـ 259، الفصول الفخریّه: 166، النفحه العنبریّه: 940.
[18]. تحفه الأزهار 3: 323.
[19]. در نسخه چاپى اشارهاى به روز و ماه وفات و شهادت ایشان نشده و این تاریخ از یک نسخه معتبر دیگر اخذ شده است.
[20]. مشاهدالعتره الطاهره: 13، آرامگاههاى خاندان پاک پیامبر: 28.
[21]. فهرست امامزادهها و اماکن متبرّکه فلاورجان، امامزاده محسن: 155.
[22]. سیماى فلاورجان: 56 ـ 68.
[23]. الفخرى: 51.
[24]. الشجره المبارکه: 152.
[25]. تهذیب الأنساب: 207.
[26]. منتقله الطالبیّه: 163.
[27]. رجوع کنید به مقاله مربوط به برنامه خاک بهشت، بررسى امامزادگان مدفون در ایران، مرکز پژوهشهاى
اسلامى صدا و سیماى قم.
[28]. لباب الأنساب 2: 441.
- ۱۶۸۸
- ادامه مطلب