- چهارشنبه ۲۴ ارديبهشت ۹۳
بقعة این امامزاده در محلّة حسن آباد اصفهان و در کوچة امامزاده احمد قرار دارد. بناى امامزاده، از آثار تاریخى اصفهان است که قدیمىترین تاریخ آن 563 هـ . ق، مصادف با زمان حکومت سلطان ارسلان بن طغرل و دورة وزارت جلال الدّین قوامالدّین مىباشد. مجموعة بناى امامزاده احمد، مشتمل بر یک بقعه و دو ایوان ـ یکى در شمال و دیگری در غرب ـ است. بقعه، مشرف به جادّه مىباشد و صحن وسیعى دارد که عدّهاى از بزرگان، از جمله هماى شیرازى در آن مدفونند. اصل آرامگاه، به شکل مربّع به اندازة چهار قدم از زمین بلندتر است.
قدیمىترین اثرى که در این عمارت وجود دارد، سنگ سیاه رنگى به ارتفاع سه متر است که در آستانة امامزاده در پایین پنجرة مشبّک چوبى ـ مشرف به جادّه ـ قرار دارد و مشهور است که قسمتى از سنگ «سومنات» بوده و آن را سلطان محمود غزنوى از بتخانة هندوستان آورده است. متن کتیبة این سنگ چنین است:
«آمین یا ربّالعالمین فى تاریخ الخامس عشرة (15) من ربیع الاوّل سنة ثلاث و ستین خمس مائة» (563 هـ . ق).
لوح سنگى نفیسى نیز در ایوان غربى بود که بعد از سال 1307 هـ . ش مفقود شد و بنا به روایت، کتیبة آن چنین بوده است: «اقدام نمود تجدید عمارت این مزار متبرّکه... امامزاده معصوم مغفور سیّد احمد بن سیّد على بن سیّد محمّد من اولاد الامام الهمام... محمّد باقر ـ علیه الصلوة و السلام ـ کمترین خادمان شاهقلى بن علیقلى بن على برزین ـ تقبلاللَّه ـ عنه فى سنة پانصد و سى و هفت».
در این امامزاده، کتیبههاى دیگرى نیز وجود دارد، از جمله کتیبة سردرِ امامزاده به خطّ ثلث با کاشى سفید معرّق بر زمینة لاجوردى که با این متن است: «بسم اللَّه الرحمن الرحیم احمد من حمداللَّه تعالى حمداً یلیق بعز جلاله محمّد ـ صلىاللَّهعلیه و آله ـ ما بعد فقد وفق لسلطان و الخاقان شاهسلطان حسین الحسینى الموسوى الصفوى بهادرخان لبناء ما اضاف الشریف لمشهد زکى من العرصة و الاعیان فى ربیع الاخر سنة 1115 و کان هذا الخیره باهتمام الداعى لدوام القاهرة محمّد شریف المنجم کتبه على نقى الامامى».
در ایوان ورودى، کتیبة دیگرى به همین تاریخ و بدین شرح وجود دارد:
«بسم اللَّهالرحمن الرحیم الحمداللَّه الذى رفع سمک هذا الباب العلى و الصلوة على نبیّه محمّد المصطفى و ولیّه على المرتضى. امّا بعد فقد وفق السلطان و الخالقان الأنجب الأشرف الأکرم الأعظم سلطان السلاطین قهرمان الماء و الطین شاه سلطان حسین الحسینى الموسوى الصفوى ـ خلد اللَّه ملکه البناء هذه الروضة المنیعة ـ سیّد الجلیل المعروف سیّد احمد ـ حشره اللَّه فى زمرة من ینمى الیهم صلوات اللَّه و سلامه علیهم ـ کان ذلک الداعى الغرض الداوم الدولة القاهر محمّد شرف الشریف المنجم و قد تشرف برجوع هذه الخدمة الیه و اتفق اتمامها فى سنة 1115 کتبه احمد الحسینى». این کتیبه حاکى از این است که شاه سلطان حسین عمارت صحن و بقعة سیّد احمد را به کارگزارى محمّد شرف الشریف منجّم در سال 1115 هـ . ق آراسته است. در ضمن بیان مىدارد که بناهاى قدیمى چنان مندرس شده بودهاند که از نو بنا گردیدهاند.
کتیبة دیگرى به خطّ ثلث طلایى بر زمینة لاجوردى درون دور تا دور آرامگاه گچبرى شده و مشتمل بر آیات قرآنى مىباشد. در آخر این کتیبه، نام نویسنده و تاریخ آن ذکر گردیده است: «کتبه الفقیر على نقىّ بن محمّد محسن الامامى فى شهر شعبان المعظّم من سنة 1115». در بزرگ رو به صحن بنا، با کاشىهاى زمان شاهسلطان حسین آذین شده است. به غیر از کتیبههاى فوق، نوشتههاى دیگرى از دورة قاجاریّه، مربوط به تعمیرات و تزیینات در این امامزاده موجود مىباشد. ضریح چوبى امامزاده نیز به دستور ضلّ السلطان ساخته شده است.
حجرة آرامگاه همدم السلطنه ـ دختر میرزا تقىخان امیرکبیر ـ با تزیینات گچبرى و آیینهکارى و نقّاشى، از قسمتهای تماشایى این بناى تاریخى مىباشد.
این بنا تحت شماره 234 به ثبت رسیده است.
در جوار امامزاده احمد، علاوه بر بقعة آقا نجفى، مزار هماى شیرازى، متوفّاى 1290 هـ . ق، که از شعرا و نویسندگان و شخصیّتهاى مشهور قرن سیزدهم هجرى است، و نیز مزار شاعر و ادیب نکته سنج، میرزا ابوالقاسم طرب، متوّفاى 1330، فرزند هماى شیرازى و جمعى دیگر از دانشمندان و مؤمنین و صلحا قرار گرفته است.
دربارة شخصیّت مدفون در بقعه، بین مورّخان اختلاف است و سه دیدگاه مطرح شده است. قول اوّل: نظریّة مؤلّف «ریاض العلما» است که به مناسبت بیان شخصیّت امامزادة عظیم الشان حضرت على بن امام محمّد باقر(ع) که در مشهد اردهال مدفون است، مىنویسد:
«و اعلم انّ السیّد الجلیل، السیّد احمد، المعروف بامامزاده احمد، المقبور فى محلّة باغات باصفهان قد کان ولد هذا السیّد الجلیل»
«بدان که سیّد جلیلالقدر، سیّد احمد، معروف به امامزاده احمد که در محلّه باغات اصفهان به خاک سپرده شد، فرزند این سیّد جلیلالقدر است».
بدین طریق، امامزاده احمد فرزند على بن امام محمّد باقر(ع) معرّفى شده و پس از آن نیز مؤلّف «روضات الجنّات» و میرزا محمّد هاشم چهار سوقى در «میزان الانساب» به آن استناد کردهاند. شیخ عبّاس قمّى، ضمن اشاره به نسب امامزاده، از کتیبهاى خبر مىدهد که بر روى آن نوشته شده بود: «بسم اللَّه الرحمن الرحیم، کل نفس بما کسبت رهنیة، هذا قبر احمد بن على بن محمّدالباقر(ع) و تجاوز عن سیئاته و الحقه بالصالحین».
متأسّفانه، با همة مطالب فوق، اشتهار بقعه به فرزند امام محمّد باقر(ع) نمىتواند منشأ صحیحى داشته باشد زیرا اجماع علماى انساب بر آن است که على بن امام محمّد باقر(ع) فرزند ذکورى نداشته و نسل امام باقر(ع) منحصر به امام جعفر صادق(ع) است. على بن امام محمّد باقر(ع)، تنها یک دختر داشت که به عقد امام موسى کاظم(ع) رسیده است. از طرفى سیّد حسین حسینى زرباطى از نوشتههاى سیّد اشرف الدّین کیایى طالقانى، نسل زیادى را به احمد انتساب داده که همة آنان جاى بحث و تأمّل دارد.
قول دوّم: نوشتة حافظ ابونعیم است که خفته در مزار را احمد المختفى بن عیسى بن زید الشهید بن امام على بن الحسین(ع) مىداند و مىنویسد:
«او در زمان خلافت هارون الرشید در حال فرار به اصفهان آمد و در همین شهر وفات نمود و در محلّة واذار به خاک سپرده شد. کنیهاش ابوطاهر و یکى از راویان اخبار به شمار مىآمد و خود نیز از على بن عبیداللَّه بن محمّد بن عمر بن على، از ابن اسحاق روایت نقل نموده و جعفر بن مروان نیز از او نقل حدیث کرده است».
برخى از نویسندگان این قول را ترجیح داده و مىنویسند: «حافظ ابونعیم حدود چهار قرن به عصر احمد بن عیسى نزدیکتر از ابن عنبه و هشت قرن نزدیکتر از صاحب ریاض بوده است».
بنابراین قول او صحیح به نظر مىرسد. خصوصاً که واذار، در عصر کنونى محلّة معروف به حسنآباد واقع در کوچهاى که از طرف منطقة خواجو منتهى به بازارچة «چهار سو» مقصود مجاور مسجد شاه مىگردد، همین بقعة مدّ نظر است.
آقاى مهرآبادى، به نقل از کتاب الاصفهان مىنویسد: «سنگى که بر دیوار امامزاده نصب بوده، او را احمد بن سیّد محمّد بن محمّدالباقر قلمداد کرده است، در صورتىکه محمّد جزء اولاد حضرت امام باقر(ع) نیامده است».
امّا براى روشن شدن این ادّعا باید به کتب معتبر انساب و تواریخ رجوع نمود و سپس نتیجه گرفت.
سیّد احمد، مکنّى به ابوعبداللَّه و ابوطاهر، سیّدى جلیلالقدر، عالمى فاضل، و بزرگ خاندان حسینى در عصر خود بود. و به زهد و تقوا آراسته و از روات احادیث شیعه به شمار مىآمد. ابوالفرج اصفهانى دربارة او به تفصیل سخن گفته که ما حصل آن را در این قسمت ذکر مىنماییم؛
«پس از وفات پدرشان، احمد به همراه برادرش قاسم در اختیار هادى عبّاسى قرار گرفت و در دار الخلافة وى مىزیست. هنگامى که هادى از دنیا رفت، وى در خانة هارون الرشید و تحت نظر او بود تا به حدّ رشد رسید و از خانة هارون بیرون رفت. سپس او را دستگیر و به زندان انداختند و پس از چندى آزاد شد. او به صورت ناشناس به بصره رفت. غلامى داشت به نام حاضر، مرتّب جاى او را عوض مىکرد تا شناخته نشود.
محمّد بن منصور روایت کرده که گفت: از احمد بن عیسى پرسیدم: چند سال از عمر شما گذشته؟ در پاسخ گفت: من در روز دوّم محرّم سال 157 به دنیا آمدم. [ابوالفرج سال وفات او را ]در بیست و سوّم، رمضان سال 247 هـ . ق در زمان متوکّل مىداند که در این صورت 90 سال عمر کرده است».
اگر احمد بن عیسى در اصفهان وفات مىیافت، بدون شک ابوالفرج اصفهانى که خود اهل اصفهان و متوفّاى 384 هـ . ق بود و حدود 37 سال فاصله زمانى داشت، به آن اشاره مىکرد. از طرفى، ابواسماعیل ابراهیم طباطبا که کتابش را در اصفهان نوشته در قسمت واردین به بصره مىنویسد: «احمد بن عیسى در بصره در زمان متوکّل وفات یافته است».
ابن ابىالحدید از او با عنوان «کان فاضلاً عالماً مقدماً فى عشیرته، معروفاً بالفضل، و قد روى الحدیث و روى عنه» یاد مىکند و در مورد تاریخ و محلّ وفات او سکوت کرده است.
ذهبى در وقایع سال 185 از ظهور احمد بن عیسى در عبّادان (=آبادان) خبر داده و مىنویسد: «مخفیانه با او بیعت کردند و سپس ناتوان ماند و فرار کرد. همچنان در مخفیگاه بود، تا اینکه در سال 247 هـ . ق در بصره وفات یافت. نمىدانم کسى در اسلام طولانىتر از او مخفى شده بود یا نه؟»
صفدى نیز به همین مطلب اشاره مىکند و مىنویسد: «در زمان هارون الرشید مخفیانه [به خلافت] با او در عبّادان بیعت کردند و سپس متوارى شد و مدّت 62 سال مخفیانه مىزیست، تا اینکه در سال 247 در بصره وفات یافت».
ابوالحسن عمرى نسّابه و ابن عنبه، وفات او را در بصره میدانند و ذهبى سن او را 89 سال نوشته است. از او روایات زیادى نقل شده که در منابع ذیل به آن اشاره شده است. بنابراین طبق اجماع علما و مورّخان بزرگ، سیّد احمد مختفى به اصفهان مهاجرت ننمود و در بصره وفات یافته است، و معلوم نیست ابونعیم اصفهانى این مطلب را از کجا ذکر نموده و چگونه خلط نموده است.
قول سوّم: نظر نگارنده است که شخصیّت مدفون در بقعه را سیّد ابوعبداللَّه احمد بن محمّد ابىهاشم بن على ابىالحسن الباغر بن عبیداللَّه الامیر بن عبداللَّه بن حسن بن جعفر بن حسن المثنّى بن امام حسن(ع) مىداند. که سیّدى جلیلالقدر، و عظیم الشان بود. او نوادة سیّد ابوالحسن على الباغر حسنى است که نسلش با فرزندان امام محمّد باقر(ع) توأم شده است. فرزندان و نوادگان او در قم، اصفهان، آذربایجان، بصره، نصیبین، اهواز، ارجان، جبل و رامهرمز پراکنده بودند.
امام فخر رازى، فرزندان ابوهاشم محمّد بن على الباغر را جماعتى در قم، اصفهان و رى مىداند. شیخالشرف عبیدلى نسّابه عیسى بن احمد بن ابىهاشم محمّد بن علىالباغر را در اصفهان ذکر نموده و براى او تداوم نسل در اصفهان قایل است. بنابراین مىتوان ادّعا نمود که احمد بن محمّد بن علىالباغر، با احمد بن على بن محمّدالباقر(ع) اشتباه گرفته شده و سنگ نوشته نیز گویاى همین مطلب بوده که متأسّفانه، چون به دست اهل آن قرائت نشده است، دچار دگرگونى شده و در نتیجه، چنین توهّمی پیش آمده است.
- ۳۳۵۱
- ادامه مطلب