- يكشنبه ۱۸ خرداد ۹۳
در سالیان اخیر، این بقعه در طرح توسعه قرار گرفته و پیرامون بقعه، براى بنایى بزرگتر فنداسیون بندى شده است. مردم منطقه، شاهزاده احمد را فرزند بلافصل امام موسى کاظم مىدانند و معتقدند، این بزرگوار در بغداد به سر مىبرد که خبر شهادت امام رضا به ایشان مىرسد. احمد بن موسى تصمیم مىگیرد جهت خونخواهى به طوس آید؛ لذا سه هزار از اقوام و سه هزار نفر از غلامان را با خود متوجّه طوس مىکند. پس از عبور از شهرستان دزفول و ملاقات با مزار برادر خود محمّد بن موسى ، معروف به سبز قبا، به راه خود ادامه مىدهد و در حوالى قم با حاکم این شهر درگیر مىشود، که در آن جا گروهى از لشکریان خود را از دست مىدهد که مرقدشان در قم موجود است. سپس به اسفراین، که شهرى کوچک در نواحى نیشابور است، وارد مىشود و بعد از آنکه اختلاف در میان یاران او به وقوع پیوست، به سمت خوزستان بر مىگردد و پس از مدّت کوتاهى در حوالى بروجرد و سیلاخور و سپس به منطقه کنونىِ دشت لاله مىرود که در آن جا به شهادت مىرسد. مدّتى مزار آنان مخفى بود، تا اینکه سرانجام به امر عضدالدّوله بنیان گردید.
به روایت بزرگان محلّى، دو برادر به نامهاى سردار و سپهدار که از خانهاى هفت لنگ طایفة بختیارى بودند، در یک اختلاف محلّى بدون خونریزى با هم مصالحه مىکنند. آنان این مسئله را به فال نیک مىگیرند و هر کدام هدیهاى به عنوان نذرى به بقعة شاهزاده احمد مىپردازند. یکى از آنان قندیلى از طلا به بهاى هزار تومان و دیگرى قسمتى از درآمد منطقة کنونى توده را به صورت سالیانه به امامزاده، مىبخشد که درآمد آن موجب رونق امامزاده مىشود.
در گذشته، خادمان این امامزاده عمّامهاى قرمز بر سر مىگذاشتند و معتقد بودند که شاهزاده احمد در زمان حیات خویش، هرگاه خشمگین مىشد، شال قرمز به کمر مىبست. بر اساس سنّتى که از گذشته بر جاى مانده، اگر بین طوایف یا ایلات منطقه نزاعى در مىگرفت، خادمان امامزاده، عَلَم مخصوصى را به میان آنان مىبردند و مردم به حرمت این علم و به احترام «شاهچراغ»، از جنگ و برادر کشى دست بر مىداشتند.
خادمان امامزاده چوبى مخصوص به رنگ قهوهاى و به شکل عدد «نُه» مىسازند، این چوب «آسا» نام دارد و روى آن، آیات و کلمات مقدّس کندهکارى شده است. این چوب را مردم روستاهاى اطراف و زوّار مىخرند و به عنوان تبرّک در خانههاى خود نگهدارى مىکنند.
ایرج کاظمى در قسمت مذهب مردم لرستان، در کتاب خود مىنویسد:
«در تاریخ جهانگشاه آمده است که در سال 650 هـ . ق فرقة اسماعیلى در کردکوى جاى پایى باز کرده بود و از طرفى حروفیان نیز در لرستان پیروانى داشتهاند. رولینسون اظهار داشته است که تعالیم افراطى شیعى در سراسر لرستان گسترده است. اکثر لکها پیرو اهل حق «على اللّهى» مىباشند. همچنین طوایف سگوند، پاپى و بدرالى پیرو این فرقه هستند. به عقیدة پیروان فرقه اهل حق، لرستان صحنة فعّالیتهاى سوّمین مرحلة تجلّى الهى است که بابا خشین نامیده مىشود. یکى از مکانهاى مقدّس و مهمّ این فرقه، آرامگاه شاهزاده احمد مىباشد که در ناحیة کوس در نزدیکى کوه بىآوْ در منطقة قلاوندها قرار دارد و ساداتى از طایفة پاپى از آن مواظبت مىکنند، این سادات عمّامة قرمز دارند».
مترجم سفرنامة لرستان، توضیحى در ارتباط با این نظریّه مینورسکى دارد و مىنویسد:
«... شاهزاده احمد مرکز فعّالیت اهل حق نمىباشند و بدون شک، مینورسکى، شاهزاده احمد را با باباى بزرگ اشتباه گرفته است».
به هر حال، نمىتوان پذیرفت که این مکان متعلّق به فرزند بلافصل امام هفتم است؛ زیرا چنان که اشاره شد، اگر بپذیریم که وى برادر امامزاده محمّد، سبزقباى مدفون در دزفول است، آن وقت نسبش با سه واسطه به امام هفتم منتهى مىشود که از قرار ذیل است: احمدالاصغر بن موسىابىسبحة بن ابراهیمالمرتضى بن امام موسى الکاظم . امّا برخى از مورّخان و علماى بزرگ، نظریّة دیگرى دارند که با منابع معتبر انساب سازگار است. علّامه سیّد محسن امین مىنویسد: «احمد بن على بن حسنالمکفوف بن حسن الأفطس بن علىالاصغر بن امام زینالعابدین در اطراف بروجرد، میان کردهاى لور، آرامگاه بزرگى دارد که به شاهزاده احمد معروف است، و ممکن است همین احمد حسینى باشد.»همین مطلب را علّامه سیّد عبدالرزّاق کمونه بیان داشته و معتقد است که این نظریّه دربارة شخصیّت مدفون در آن درست است.
- ۲۱۶۵
- ادامه مطلب