- چهارشنبه ۱۶ مهر ۹۳
بقعة باشکوه این امامزاده در 16 کیلومترى غرب شهر ماهان، در وسط شهر جوپار واقع شده و به «شاهزاده حسین» است. بناى امامزاده حسین، از آثار دوران صفویّه به شمار مىرود و مرکّب از صحن، حرم، گنبد و رواق است. با توجّه به بناى رفیع این امامزاده و صحن بزرگ و ایوان باشکوه آن از ابّهت خاصّى برخوردار است که در طول دوران مختلف مرمّت شده، واحدهایى به آن افزوده شده است. این بنا از نظر تزیینات گچبرى و مقرنسکارى و بخصوص زینت رواقهاى متعدّد آن، بىنهایت زیبا و جالب توجّه است.
اصل بقعه به صوره مربّع مستطیل و به ابعاد 35×37 متر است که شامل چهار رواق زیبا در شرق و غرب و شمال و جنوب مرقد است. اصل مرقد امامزاده در وسط رواقها قرار گرفته و خود شامل اتاقى به ابعاد 10×10 متر است که ارتفاع آن به بیش از هفت متر و داراى چهار ایوان مىباشد. تمام دیوارهاى حرم، کاشىکارىهاى ظریف، آیینه کارىهاى جالب و دیدنى دارد.
دیوارهاى حرم، اعم از رواق و اتاق مرقد، با کاشىهاى آبى به سبک لانه زنبورى تا ارتفاع 40/1 متر تزیین شده که بر ابّهت بنا افزوده است. بقیّه اتاق مرقد، با کاشىهاى معرّق در زمینه گل و بوته و اسماء جلاله، توسّط استاد محمودخانى مشهدى تزیین شده است. ساقه و زیر گنبد، با آیینههاىرنگى توسّط استاد رسول ایران منش تزیین شده، که بر شکوه مرقد افزوده است. در این اتاق، ضریحى بسیار عالى، اثر هنرمندان اصفهان به چشم مىخورد که در پایین درِ ورودى آن کتیبهاى به این مضمون وجود دارد: «اصفهان طرّاحى و قلمزنى سیّد سلاماللَّه خسروانى» چهار لنگه درِ بسیار زیبا و ظریف در چهار جهت اتاق مرقد نصب است که بر روى درِ جنوبى این بیت و مطالب دیگرى قلمزنى شده که حکایت از ساخت در به دستور هیات امنا و نام سازنده آن در سال 1354 است:
«پاس این درگه نگهدار و قدم نه با ادب
ز آنکه جبریل امین باشد بر این در پاسبان»
درِ شمالى نیز به همان شکل و ابعاد است. و کتیبه فوق با یک بیت ذیل در آن به صورت زیبایى قلمزنى شده است.
زین در رحمت که حق بگشود بر خلق جهان
مىرسد هر لحظه بانگ روح القدس بر گوش جان
در کتیبه درِ شرقى پس از مطالب فوق این دو بیت قلمزنى شده است:
مأمون چو بود در پى قطع حیاتمان
حـق داد از مکائد دشمن نجاتمان
مــا بىگناهان بدور عالم بر آمدیم
چوپار گشت مدفن وصالِ وفاتمان
گنبد خوش ترکیب بنا، الهامى از معمارى و طرح گنبد آستانه ماهان است که پرشکوه و با عظمت به چشم مىخورد. قطر گنبد 5/7 و ارتفاع آن از سطح بام 5/10 متر مىباشد که بر روى یک بناى هشتضلعى به ارتفاع 70/4 متر قرار گرفته که از داخل با ایجاد یک گوشواره در زاویهها به دایره تبدیل شده و داراى چهار پنجره در چهار جهت و چهار پنجره کوچک در زاویهها است. گردنى گنبد به شکل استوانه و داراى سه کتیبه است که دو تا کم عرضتر در پایین و بالا و یکى با عرض زیاد در وسط قرار دارد. گنبد بنا نیز با کاشى فیروزهای و در طرحهای لوزی پوشش شده است.
گلدسته امامزاده در غرب گنبد، از زیبایى خاصّى برخوردار است. کاشىکارىهاى گنبد و ساقه آن از نره کاشى فیروزهاى و سفید است.
تعداد 35 گنبد عرقچینى در رواقها و شبستانها استفاده شده که زیر همه آنها مقرنسکارى و رسمى بندىهاى ظریفى انجام گرفته است.
ورودی اصلى بقعه در جنوب قرار دارد که سر درِ آن بسیار زیبا و دیدنى است و با کاشىهاى قدیمى دوره ناصرى تزیین و اشعارى در مدح امامزاده دور تا دور آن در کاشىهاى لاجوردى در زمینه گل و بوته تزیین شده است.
رواق جنوب غربى را به مسجد بزرگى تبدیل نمودهاند که داراى سه در از جنوب و غرب و دربى از داخل صحن جنوبى است. این آرامگاه داراى سه ایوان باشکوه و سه صحن کوچک و بزرگ است. نماى شمالى آرامگاه، بنایى سه طبقه را نشان مىدهد که ایوانى بلند و خوش تناسب و زیبا به ارتفاع بیست متر دارد. صحن زیبا با درختان سرو بلند و یک حوض در وسط، و کاروانسراى بزرگ در دو طبقه، چنان که سقف طبقه اوّل، حیاط طبقه دوّم است با 35 حجره کوچک و بزرگ، از جمله زیبایىهاى صحن شمالى بقعه است.
به تازگى در شمال غرب بقعه نیز ایوانى اضافه نموده که توسّط 21 پلّکان به آن راه مىیابد و داراى گنبدى رفیع، حسینیه و صحن کوچکى به ابعاد 27×37 متر در جنوب شرق است که در وسط آن حوض و سقاخانه تعبیه نمودهاند. در زیر حسینیه نیز، بازارچه آستانه واقع شده است.
ایوان اصلى بقعه و صحن مرکزى آن در جنوب بقعه واقع شده که طول و عرض صحن 32×40 متر است که دور تا دور آن را رواق و حجره بندى نمودهاند و تعداد 12 اتاق در آن پدید آمده است.
این بنا به شماره 529 در تاریخ 1/1/1345 به ثبت آثار ملّی و تاریخى رسیده است. در کل بارگاه امامزاده حسین، از جمله زیارتگاههاى دسته اوّل استان کرمان و جزو پنجاه بنای باشکوه ایران اسلامى به شمار مىآید که از حیث معمارى و ترکیب بنا منحصر به فرد است.
شهرت محلّى نسب: شخص مدفون در این بقعه، بیش از دو قرن است که به فرزند امام موسى کاظم شهرت دارد و چنین مشهور است که او به همراه شاهچراغ وارد ایران شد و پس از درگیرى در شیراز به کرمان مهاجرت نمود و از بیم جان خود در جوپار مخفى شد. مامورین و دست نشاندگان عبّاسى آن حضرت را شناختند و مردم عوام را تحریک نمودند تا آن امامزاده را شهید نمایند. اگر با چشمپوشی داستان فوق را بپذیریم، نمیتواند این قول نسبت به شخص مدفون صحیح باشد، زیرا در منابع موجود از مهاجرت حسین بن موسى به ایران به گزارش معتبرى بر نخوردیم، جز این که از قرن هفتم هـ . ق چنین مشهور شد که آن حضرت به همراه شاهچراغ به شیراز آمده و در همان جا به شهادت رسیده است. برخى نیز مزار آن بزرگوار را در طبس و عدّهاى دیگر در بهبهان مىدانند که هیچ کدام آنان سندی ندارد.
از آنجاییکه در مبحث حسین بن موسی طبس به تفصیل دربارة عدم مهاجرت حسین به ایران سخن رانده شد و دلایل مستندی ارایه گشت، لذا خوانندگان محترم را به کتاب استان یزد رجوع میدهیم.
پس از اثبات عدم مهاجرت حسین بن موسى به ایران، برخى با یک مدرک ضعیف چنین گمان نمودهاند که شخص مدفون
در این بقعه سه نفر از فرزندان حسین بن امام على النقى
الهادى به نامهاى عبداللَّه، رحمتاللَّه، و غیباللَّه مىباشند
که از اعاظم نقباء و شرفاى سامرا به شمار مىآیند. اما این دیدگاه نیز منطقی به نظر نمیرسد.
امام فخر رازى پس از بیان فرزندان امام هادى مىنویسد: «حسین مات قبل ابیه بسر من راى، و اتفقوا على ان المعقب من اولاده ابنان الحسن العسکرى الامام و جعفر الکذاب (التواب)» حسین قبل از پدرش در سامرا وفات یافت. علماى انساب و تاریخ نویسان اتّفاق نظر دارند که نسل معقب از فرزندان امام هادى تنها از امام حسن عسکرى و جعفر کذّاب (توّاب) است.
سیّد احمد کیاءگیلانى نیز تنها از دو پسر امام هادى نسل قایل است و حسین را جزو غیر معقبّین مىداند، بنابراین هر نوع فرزندى که نویسندگانِ معاصر براى حسین بن امام هادى ذکر نمایند. صحیح نبوده و آثار جعل در آن پیداست.
شیخ حسین عندلیب زاده مىنویسد: «در کتابهاى مشهور انساب فرزندى براى حسین بن على النقى ذکر نکردهاند. فقط در کتاب خطى غیر معتبرى که مؤلف آن هم مجهول است. به نام «بحرالانساب» فرزندانى به نامهاى جعفر، محمّد، زینالعابدین، غیباللَّه، رحمةاللَّه، لطفاللَّه، عنایتاللَّه، هدایتاللَّه و نعمتاللَّه براى این بزرگوار ذکر مىکند.
مرحوم محلاتى به نقل از کتاب دیگرى به نام «بحرالانساب ملک الکتاب» چهار فرزند براى حسین بنامهاى جعفر، محمود، باقر وزینالعابدین ذکر مىکند و مىگوید آنها بعد از فوت پدر از سامرا به شهر لار مهاجرت کرده، بعد از رسیدن به آن جا به قتل رسیدند. این ادّعا با توجّه به غیرمعتبر بودن دو کتاب اشاره شده صحیح نیست. بخصوص اسماء ترکیبى از قرن چهارم به بعد باب شده و از طرفى در میان نسل سوّم و چهارم ائمه چنین اسامى ترکیبى استفاده نشده است. از این رو آثار جعل در آن هویداست و نمىتوان مزار کنونى در جوپار را از آن فرزندان حسینبن امام هادى دانست.
به اعتقاد پژوهشگران شخص مدفون در این بقعه ابوعبدالله حسین بن حسین بن زید الشهید بن امام على بن الحسین السجّاد است.
امام فخر رازى مىنویسد او در کرمان مىزیسته، ملقّب به قعدد و داراى سه فرزند معقب است که اسامى آنان عبارتند از یحیى، محمّد و زید.
از این رو احتمال قوى داده مىشود که او در جریان قیام محمّد بن محمّد بن زید شهید پسر عمومى خود که در سال 199 هـ . ق صورت گرفته، از سوى او و ابن طباطبا امیر کرمان بوده، یا جهت جذب نیرو به این منطقه مهاجرت کرده باشد.
ابو عبداللَّه حسین بن حسین ذى الدمعة بن زید الشهید با دو واسطه به امام سوّم شیعیان حضرت على بن الحسین سجّاد نسب مىرساند. او سیّدى جلیلالقدر، شریف، بزرگوار و شیخ بنى هاشم در اواخر قرن دوّم و ابتداى قرن سوّم بوده است. ابوالحسن عمرى نسابه، مادر حسین را اُمّ ولد (کنیز) دانسته، محل سکونت او را در مدینه نوشته است. او حسین را شیخ بنى هاشم و مکنّى به ابو عبداللَّه مىداند و براى او 13 فرزند قایل است که سه تاى آن دختر بودند.
علماى انساب تداوم نسل او را از سه فرزند او یحیى، محمّد اکبر و زید مىدانند. وى بیشتر احفاد او را در بغداد، موصل، مکه، طایف، نصیبین، شیراز، حلب، دمشق و هند پراکنده دانسته و جمع بسیارى از آنان را از علما، شعرا، فقها، ثوّار، شهدا، نقبا و روسا دانسته و مىنویسند: «محمّد و زید اطروش دو فرزند دیگر حسین که در قصر بن هبیره ساکن بودند در مسیر مکّه در ایّام خلیفه مکتفى عبّاسى به شهادت رسیدند.»
امام فخر رازى سکونت حسین ابوعبداللَّه را در کرمان نوشته است، این شاید به خاطر امارت او بر این شهر از سوى محمّد بن محمّد بن زید شهید پسر عمومى او باشد، یا این که پس از این قیام و تحت تعقیب گرفتن نزدیکان محمّد بن محمّد بن زید شهید و ظلم و ستم عمال مامون عبّاسى، وى به همراه یکى از فرزندان خود، محمّد، به کرمان مهاجرت کرد و در جوپار ساکن شد.
به اعتقاد اهالى امامزاده حسین از ظلم مأمورین عبّاسى به ایران آمد، و پس
از رحلت حضرت رضا از بیم جان خود متوارى شد تا آن
که به جوپار کرمان رسید، در این قصبه، ماموران و دست نشاندگان عبّاسى،
آن حضرت را شناختند و مردم عوام را تحریک نمودند تا
آن امامزاده را شهید نمایند.
زمان متوارى شدن این سیّد جلیلالقدر را باید سال دویست هـ . ق دانست، زیرا در همین سال بود که انقلاب و نهضت محمّد بن محمّد بن زید و ابن طباطبا به دست عمال مامون سرنگون شد و این سیّد جلیلالقدر از ترس جان خود به کرمان روى آورد. غافل از آن که، قاتل و جلاّد سادات یعنى هرثمة بن اعین، حاکم خراسان و کرمان بود. هرثمه دستور داد تا او را یافته، به شهادت برسانند. بنابراین، این واقعه نیز باید در اواخر همین سال یا ابتداى حکومت طلحة بن طاهر به کرمان دانست. زیرا در سال دویست هـ . ق هرثمة بن اعین به دستور مامون هفتمین خلیفه عبّاسى کشته شد و امارت کرمان و خراسان از سوى خلیفه، ابتدا به طلحة بن طاهر و پس از او به برادرش عبداللَّه بن طاهر واگذار شد.
- ۲۰۶۱
- ادامه مطلب