مزارات ایران و جهان اسلام

سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های ایران جهان اسلام (امامزاده ، بقعه، آرامگاه، مقبره، مزار، گنبد، تربت، مشهد، قدمگاه، مقام، زیارت، معرفی عالمان انساب، کتابشناسی مزارات و زیارت و انساب

امامزاده زید ـ شهداد

 

یکى دیگر از مزارهاى باشکوه و مجلّل استان کرمان، آرامگاه با عظمت امامزاده زید ‰ است که در شهر شهداد قرار گرفته است.

این مزار از قدیم الایّام به نام امامزاده زید ‰ در کرمان و شهداد معروف بوده و داراى مقامات و کرامات بسیارى مى‏باشد که از قرن‏هاى دور مورد توجّه غالب مردم شهداد و کرمان بوده و سلاطین و امرا هم توجّهى ویژه به آن داشته ‏اند.

بانى آرامگاه: به درستى معلوم نیست که نخستین بنایى که بر روى قبر امامزاده زید ‰ ساخته شده توسّط چه کسى و به امر کدام یک از امراء انجام گرفته است. همین قدر مى‏دانیم که مزار متبرّک حضرت زید ‰ پس از وفات او به سال 482 هـ . ق توسّط شاهان آل قاورد سلجوقى ساخته شده و بعد در هر دوره‏اى توسّط افراد خیّر و نیکوکار مورد بازسازى و تعمیر قرار گرفته است.

قدیمى‏ترین قسمت بناى امامزاده زید ‰ ایوان خشتى است به طول 90/8 و عرض 85/5 متر که دیوارى به ضخامت 5/1 متر دارد. قدمت این ایوان به قرن هفتم هجرى مى‏رسد. بناى کنونى که به توصیف آن خواهیم پرداخت متعلّق به دورة صفویّه است.

توصیف بقعه: مجموعه این بقعه شامل سردر، گنبد رفیع و زیبا، کاشى‏کارى‏هاى معرّق فیروزه‏اى، ایوان و صفّه زیبا به نام صفا و ورودی است که از نظر معمارى و شیوه ساختمانى بسیار جالب و قابل مطالعه و بررسى است. در این بقعه، یک سرى تزیینات کاشى‏کارى، گچ‏برى، نقّاشى، مقرنس‏کارى، گره سازى و آیینه کارى دیده مى‏شود که از نظر معمارى بسیار ارزنده و جالب و بخصوص گچ‏برى زیر سقف ایوان قدیمى آن در زمره هنرهاى ممتاز این بناى تاریخى به شمار مى‏رود.

حرم مطهّر: اصل بنا به شکل مربّع و هر یک از اضلاع آن بیست متر است که مجموع مساحت حرم مطهّر چهارصد مترمربّع است. ترکیب بقعه، هم چون حرم شاهزاده حسین چوپار بنا شده با این تفاوت که گنبد امامزاده زید ‰ مقدارى کوچک‏تر است.

چهار در، در چهار جهت بقعه به سمت شبستانى که دور تا دور اتاق اصلى مرقد را فرا گرفته، قرار دارد. تمام جدارهاى داخلى این فضا به اندازه 20/1 سانتى‏متر با کاشى‏هاى لاجوردى و به شکل زنبورى و در زمینه گل و بوته تزیین شده است. الباقى دیوار شبستان‏ها سفیدکارى و رنگ کارى شده و تزیین خاصى جز سقف این شبستان‏ها که داراى مقرنس و هلال بندى‏هاى ظریفی است، تزیین دیگرى به چشم نمى‏خورد.

براى اتصال شبستان یا رواق به اصل اتاق مرقد، چهار درِ چوبى عالى در چهار طرف شبستان تعبیه نموده‏اند، اصل اتاقى که مرقد امامزاده در آن است، به شکل مربّع و ابعاد 8×8 متر است که تمام جدار آن آیینه کارى زیبا، کاشى‏کارى نفیس و مقرنس‏کارى جذاب دارد و شکوه و عظمت این بنا را براى زوّار به تصویر مى‏کشد.

در چهار طرف و زاویه‏هاى حرم، چهار گوشواره زیبا و گچ‏برى‏هاى ظریف و جالب مشاهده مى‏شود که برخى از آنها هنوز پس از هفت قرن از بناى اصلى پابرجا مانده است.

ضریح مرقد امامزاده که در وسط حرم، درست زیر گنبد قرار دارد، قبلاً چوبى و به شکل صندوق بوده، که در سالیان جدید برداشته شده، و در گوشه‌ای از رواق نگهدارى مى‏شود. به جاى آن، ضریحى از آب طلا و نقره که کار هنرمندان اصفهانى است و آیات قرآن و اشعار محتشم کاشانى بر روى آن قلم زنى و حکاکى شده، نصب شده است. در بالای ضریح مطهّر، کتیبه‌ای به این عنوان قرار دارد:

«به همَت هیأت امنا سازنده احمد و عبّاس پرورش، قلمزنى سیّد مصطفى احمدى، نجارى حاج نعمت اللَّه حیدرزاده سال 1380 اصفهان»

تصویرى سه بعدى از نقّاشى عصر عاشورا توسّط مرحوم شوکت الملک و عمل حاجى پروانه کاشانى در سال 1328 هـ . ش وقف حرم شده، که در یکى از رواق‏ها به چشم مى‏خورد. این نقّاشى در سال 1380 توسّط سیّد ماشاء اللَّه حسینى نژاد تعمیر شده است با وجود این، بخش‏هایى از آن از بین رفته است.

در جانبین چهار ورودی اصلى به شبستان حرم، دو نور گیر در طرف بالاى در قرار دارد که در مجموع هشت نور گیر در بقعه تعبیه شده است.

در داخل حرم قبرهاى مرحومین سیّد محمود قوام الشریعه و فرزند او سیّد محمّد خلیل قوام و شیخ محمّد حسین قوامى قرار دارد که مورد توجّه اهالى است.

ایوان حرم: مدخل اصلى بقعه که از جانب شمال است، سراسر با کاشى‏هاى گرهى در زمینه گل و بوته به رنگ آبى و زرد و سبز
و زیبا مزین شده است. در قوس بندى ورودی، مقرنس‏کارى‏هاى ظریفى صورت گرفته که همه آن نیز کاشى‏کارى شده است.
ارتفاع بقعه از سطح زمین 18 متر است که هفت متر آن را ایوان حرم تشکیل مى‏دهد.

در مقابل همین ایوان، آرامگاه هشت‌ضلعى زیبایى قرار گرفته که توسّط هشت ستون استوار است و گنبدى عرقچینى براى آن تعبیه نموده و با آجرهاى تزیینى مزیّن نموده‏اند، که مدفن و آرامگاه دکتر سیّد ابوالقاسم پورحسینى متخلّص به واصل است. آن مرحوم زمین مهدیّه را خریدارى و به امامزاده زید ‰ وقف نموده است. از آخرین سروده‏هاى آن مرحوم در بالاى ستون‏هاى آرامگاه او در روى کاشى‏هاى آبى آسمانى نقش بسته که این از قرار است:

از ظلمت آباد عدم یابم ظهـور دیگرى

گر برد مد حق بر دلم از فیض نور دیگرى

بى او ندانم من کیم گر او نباشد من نیم

او نائى و من چون نیم این هم ظهور دیگر

فیضش مکررّ مى‏رسد،نورش ز هردرمى‏رسد

از پاى تا سر مى‏رسد، ذوقى و شور دیگرى

هر دم کند سیرى جدا، گه درفضا گه دربقا

این جنبش منتهایـى، دارد ســرور دیگرى

اى خوش نواى خوش سخن، الکن بگشایى ز من

آخر تو هم حرفى بزن در اوج طور دیگرى

با ما نمى‏آیى میا، از خود بر آ اى خود برا

امّـا بجــو در هـر کجا خط عبور دیگرى

واصل تو خامى پخته شو آگه نى آمخته شو

سخت دلى افروخته شو، اندر تنور دیگرى

فخر اینکه جانان ویم، اینک چند مهمان ویم

یکشب که در بـان ویم دارم غرور دیگرى

در زیر رسمى بندى گنبد آرامگاه دکتر نوشته شده: «1367 عمل محمّد جواد فخرى زاده کرمانى معمار میراث فرهنگى».

گنبد رفیع: بر فراز بقعه، گنبدى زیبا به شکل شلجمى است که شکوه و عظمت بنا را دو چندان نموده است. گنبد از نوع دوپوش است که ساقه آن سه متر و قوس آن هشت متر، و در مجموع 11 متر از سطح بام ارتفاع دارد و سراسر آن با کاشى‏هاى معرّق فیروزه‏اى مزیّن شده و جمله لااله الااللَّه محمّد رسول اللَّه با خط بنّایى در دور تا دور ساقه در زمینه سفید تکرار شده است.

در زلزله سال 1360 گلباف بخش‏هاى اعظم حرم مطهّر، بخصوص گنبد حرم آسیب دید که توسّط فرهنگیان متدّین و اهالى دین مدار شهداد بازسازى شد.

ایوان بلند (ورودی): ایوان بزرگ حرم که از آن به عنوان ورودی و درِ اصلى به صحن مطهّر استفاده مى‏شود. بسیار باشکوه است و ارتفاع آن حدود 12 متر مى‏باشد که بالاى آن مازنه‏اى تعبیه نموده‏اند. دور تا دور ایوان را آیة الکرسى در زمینه گل و بوته کاشى‏کارى نموده‏اند که بسیار زیبا و موزون است. در این ایوان پس از بسم اللَّه چند کتیبه به چشم مى‏خورد که از این قرار است:

«به سعى هیئت امناء تجدید بنا از محل نذورات ضریح زیر نظر معمار میراث فرهنگى جواد فخرى زاده کرمانى به تاریخ 1369 هـ . ش یا حضرت امامزاده زید ‰

مهدیّه: پس از عبور از ایوان رفیع، یک هشتى بزرگ تعبیه شده که در قسمت چپ آن، یک مهدیه بزرگ به مساحت چهارصد مترمربّع احداثشده است. با وجود آنکه این بنا به تازگى ساخته شده، بسیار باشکوه، زیبا و حرفه‏اى بنا شده، هر بیننده‌ای تصوّر مى‏کند که چهار صد سال سابقه دارد امّا ذوق و هنر و ارادت استاد حسین على نقى زاده در سال 1374 هـ . ش باعث شده که به شکل معمارى قدیم احداث شود. این مهدیه 12 متر عرض و چهل متر طول دارد و در اطراف آن ستون‏هایى جهت نگهدارى سقف تعبیه نموده‏اند. تمام سقف مهدیّه به سبک قدیم، هلال بندى، مقرنس‏کارى و مقدارى از آن گچ‏برى شده است. قرینه این مهدیّه در شمال شرق در حال ساخت مى‏باشد. در مقابل مهدیّه یعنى در سمت راست هشتى، دفتر نگهبانى حرم مطهّر و دو حجره دیگر که به عنوان پایگاه مقاومت بسیج المهدى است، قرار دارد.

صحن مطهّر: صحن بزرگ حرم که حدود 5/1 هکتار است به طول و عرض 120 متر مى‏باشد که بسیار زیبا و داراى دو درخت کُنار، 18 درخت نخل بزرگ و 2 نخل کوچک است. در شرق و غرب بقعه دو حوض کوچک قرار دارد که جلوه خاصى به حرم داده است. سقاخانه‏اى کوچک مقابل مهدیّه و نزدیک درختان قرار دارد که در حال بازسازى است. صحن، قبرستان عمومى اهالى نیز مى‏باشد. سرویس‏هاى بهداشتى و آشپزخانه که در مجموع در 115 متر تعبیه شده در جنوب غربى صحن قرار دارند.

طرح توسعه: طرح توسعه آستانه از دیرباز مورد توجّه مسوولین شهر و هیات امنا قرار داشته، از این رو در زمان تصدّى شهردارى شهداد توسّط مهندس حاج عبّاس چنگیزى، پیرامون حرم مطهّر بلوار کشى و بهینه سازى شده است به تازگى نیز توسّط شوراى شهر توجّه ویژه‏اى به آستانه امامزاده زید ‰ مبذول شده است.

ساخت مهمان‏سرا، حسینیه بزرگ، بازسازى سرویس‏هاى بهداشتى، ایجاد رواق‏ها، احداث کتاب‏خانه و مفروش نمودن صحن مطهّر از جمله برنامه‏هاى طرح توسعه حرم مطهّر است.

این بقعه باشکوه به شماره 530 و در تاریخ 1/1/1345 به ثبت آثار ملّى و تاریخی رسیده است.

نسب شریف: نسب شریف حضرت زید ‰ با هفت واسطه به امام ششم شیعیان حضرت امام صادق ‰ منتهى مى‏شود اجماع علماى انساب بر این قول اتّفاق دارند که از قرار زیر است:

حضرت زید بن على البکرآبادى بن محمّد بن على بن محمّد بن على الخوارزمى بن قاسم الشیخ بن محمّد الدیباج بن امام جعفر صادق‏ ‰.

وى سیّدى بسیار جلیل‏القدر، عظیم‏الشان، عابدى زاهد، فاضلى ارجمند، فقیهى وارسته و سرپرست سادات کرمان مى‏باشد که نام او در بیشتر کتاب‏هاى انساب به نیکى یاده شده است.

پدران این بزرگوار، همه از بزرگان سادات اهل بیت Œ و از مشاهیر خاندان پیغمبر ‹ بودند. آن گونه که از تاریخ استفاده مى‏شود، پدران و اجداد حضرت زید ‰ در طول زندگى خود با حاکمان ظالم و غاصبان حقوق اهل بیت‏ Œ درگیر بودند و پیوسته در اسارت و زندان دشمنان بوده، یا مبارزه و هجرت و آوارگى در راه دین را اختیار کرده، برخى از آنان نیز به امارت و فرمانروایى رسیده بودند.

در این که مدفون در این بقعه، حضرت زید ‰ نواده بزرگوار امام جعفر صادق‏ ‰ است، هیچ شک و تردیدى میان علماى بزرگ انساب نیست و این مزار جزو 2 مزار صحیح النسب استان کرمان بعد از بقعه متبرّکه امامزاده سیّد على سیرجان است که اجماع علماى انساب بر آن اصرار دارند. از طرفى این مزار متبرّک، جزو 25 مزار مشهور کشور است که انسان مى‏تواند با آرامش خاطر، خفته در آن را زیارت کند و سلام او به خودِ او فرستاده شود. چرا که در بقیّه مزارات ایران براى تعیین شخصیّت‏هاى مدفون در آن، با قراین و شواهد و با اگرها و مگرها اثبات مدفن سیّدى مى‏شود که این خود یکى از شرافت‏ها و کرامت‏هاى صاحب این مرقد است. با این وجود، سعى ما بر این است که تمام اقوال علماى انساب و مورّخان رادربارة خفته در این مزار بیان کنیم تا صحّت ادّعاى ما روشن شود.

علّامه نسّابه ابن طباطبا از دانشمندان و نسب شناسان قرن پنجم هجرى، ضمن ورود سادات به شهرهاى ایران، از منطقه خبیص یاد مى‏کند. منتهى نام سیّد زید ‰ را به تصوّر آنکه در کلمه کرمان بیان داشته از قلم مى‏اندازد. همین اندازه معلوم مى‏کند که حضرت زید ‰ تا قبل از این تاریخ در قید حیات بوده، مسکن او نیز خبیص کرمان بوده است.

علّامه نسّابه بیهقى معروف به ابن فندق متوفّاى 565 سال هـ . ق، ضمن معرّفى فرزند حضرت زید ‰ مى‏نویسد: «نسب شریفش با هفت واسطه به امام جعفر صادق‏ ‰ منتهى مى‏شود و در کرمان بوده است».

امام فخر رازى متوّفاى سال 606 هـ . ق با جملة ابوطالب زید بن على البکرآبادى، ساکن کرمان. همین ادّعاى پیشین را تأیید مى‏کند.

ابوطالب مروزى از دانشمندان نسب‏شناس و متوفّاى بعد از سال 614 هـ . ق از او به عنوان زید الحاجى الزاهد بن على البکر آبادى بن محمّد بن على بن محمّد بن على الخوارزمى یاد مى‏کند و براى آن حضرت هشت پسر و دو برادر ذکر مى‏نماید و مى‏نویسد: لهم اعقاب، براى همه آنها نسل بوده است.

علّامه نسّابه ابن عنبه متوفّاى سال 828 هـ . ق از عالمان انساب ساکن کرمان، دربارة وى مى‏نویسد: على بکرآبادى سه فرزند به اسامى حسن، عقیل و ابوطالب زید زاهد داشته است و براى زید نیز هشت پسر ذکر نموده‏اند و فرزندان زید الان در کرمان و ولایات دیگر آن هستند.

او در جاى دیگر از کتاب خود نسل زید زاهد را در کرمان، خبیص و بم مى‏داند.

سیّد کیا گیلانى از دانشمندان قرن دهم هـ . ق همان گفتار ابن عنبه را ذکر نموده، از زید به شایستگى یاد مى‏کند.

علّامه سیّد ضامن بن شدقم از دانشمندان انساب و متوفّاى بعد از سال 1090 هـ . ق پس از ذکر نام و نسب شریف زید ‰ به معرّفى فرزندان آن حضرت مى‏پردازد که برخى از آنها سرپرست سادات بودند.

ملّا هاشم خراسانى در کتاب منتخب التواریخ مى‏نویسد:

«در خبیص کرمانست قبر جناب بابا زید... چنانچه در عمدة الطالب است.»

معلوم شد که تمام علماى انساب دربارة نسب حضرت زید ‰ و مدفن او در خبیصِ کرمان اتّفاق نظر دارند.

پدر بزرگوار: پدر بزرگوار حضرت زید ‰ على نام داشت و معروف به بکر آبادى بود. از آن جهت به این لقب شهرت یافت که در منطقه‏اى به نام بکر آباد جرجان = گرگان سکونت داشت و فرزندان او را نیز بکرآبادیّون مى‏گفتند.

او سیّدى جلیل‏القدر، عظیم‏الشان و از شجاعانِ سادات حسینى بود.

امام فخر رازى او را امیر شهر جرجان مى‏داند و از او به شایستگى یاد مى‏کند.

على به خاطر سکونت در گرگان به على الجرجانى الأمیر نیز معروف است. ظاهراً او به خواهش احمد ابوالحسن الهارونى، مجدّد دولت علویان طبرستان به آن منطقه مهاجرت نموده‏است. او قبلاً در شهر رى سکونت داشته، آوازه حکومت علویان بر طبرسان و نقش ابوالحسن هارونى حسنى به گوش او رسیده بود، از این رو پس از دعوت از او، مشتاقانه به سپاهیان هارونى ملحق شد و پس از مجاهدت‏هاى فروان به عنوان نخستین حاکم جرجان برگزیده شد. در آنجا به عدل و داد حکم راند تا اینکه عاقبت در زمان حکم‏رانى برادر احمد، سیّد یحیى هارونى در گرگان وفات یافت.

علّامه نسّابه ابن عنبه دربارة او مى‏نویسد: «از خانواده قاسم الشیخ بن محمّد الدیباح در جرجان مى‏توان از على بن محمّد بن على بن محمّد بن على بن قاسم نام برد. بعضى گفتند که او فرزند (نسل) ندارد، امّا سیّد رضى‏الدّین ابن قتادة الحسنى در مشجّر خود یاد کرده که او را حسن، عقیل و ابوطالب زیدالزاهد بوده است.»

عمیدى نسّابه از اعلام قرن نهم هجرى، حسن را هم چون زید مکنّى به ابوطالب دانسته است. او برادر بزرگ‏تر حضرت زید‰ است که متأسّفانه از چگونگى زندگانى و تاریخ و محل وفات و مدفن او اطّلاع دقیقى نداریم.

علّامه ضامن بن شدقم، حسن را به اشتباه حسین دانسته و کنیه او را نیز ابوعبداللَّه نوشته، اضافه مى‏کند که او فرزندى به نام امیرکا (امیر کیا) داشته و از او فرزندى به نام حسن، و از او امیرکا و از او محمّد و بالاخره از او نیز مهدى به وجود آمده است.

آن چه مسلّم این است که دو برادر حضرت زید ‰ و فرزندان آن‏ها در گرگان و طبرستان مى‏زیسته‏اند و تنها حضرت زید ‰ به کرمان مهاجرت نموده است.

تاریخ و محلّ تولّد: بدون شک محلّ تولّد حضرت زید ‰ در شهر گرگان بوده‏است. زیرا پدر او سالیان دراز در این شهر سکونت داشته، طبق گفته مورخّان در همین شهر صاحب اولاد شده، که اولاد او به بکرآبادیّون ملقّب گشته‏اند.

متأسّفانه از تاریخ تولّد آن حضرت در هیچ یک از منابع موجود ذکرى به میان نیامده است. از آنجایى‏که نام شریف او نخستین بار در کتاب لباب الأنساب بیهقى آمده است و با توجّه به آنکه پدر وى در ولایت یحیى الهارونى به سال 424 هـ . ق یا کمى بعد از آن وفات یافته، مى‏توان احتمال داد که آن حضرت در سال 395 هـ . ق در بکرآباد گرگان به دنیا آمده باشد. زیرا منصب نقابت و سرپرستى ساداتى که به او در کرمان محوّل شده، لازمه آن است که او حدود 30 سال داشته، باشد تا واجد شرایط نقابت باشد، از این رو او در این هنگام کمى بیش از سى سال داشته که به کرمان مهاجرت کرده است.

انگیزه مهاجرت به کرمان: انگیزه مهاجرت حضرت زید ‰ به کرمان به درستى معلوم نیست؛ امّا بدون شک پس از وفات پدر بزرگوارش در حدود سال 425 هـ . ق، انگیزه‏اى جهت ماندن در منطقه طبرستان برایش مهیّا نبوده است. از این رو احتمال دارد که جهت تبلیغ حقایق و معارف تشیّع به کرمان مهاجرت نموده، همان جا همسر اختیار کرده، در کرمان ماندگار شده است.

با توجّه به نوع شغل و منصبى که حضرت زید ‰ داشته است دو احتمال دیگرى مى‏توان جهت انگیزه مهاجرت وى به کرمان داد. هم چنان که خواهد آمد، برخى آن حضرت را نقیب و عدّه‏اى دیگر او را نسّابه دانسته‏اند. لازمه کار نقابت آن است که شخص نقیب النقباء (سرپرست تمام سادات) او را به این سمت یعنى نقابت (سرپرستى سادات یک منطقه) منصوب کند. بنابراین او به اختیار به کرمان مهاجرت نکرده بلکه محل مأموریّت او بوده است. امّا اینکه این مأموریت از جانب چه کسى به او داده شده، از مجهولات تاریخ است.

از طرفى آن حضرت را نسّابه خوانده‏اند. لازمه این شغل نیز مسافرت به دیگر شهرهاى اسلامى جهت ثبت و جمع آورى نام سادات و چگونگى احوال آنان است. بنابر این، شاید حضرت زید ‰ بدین خاطر به کرمان مهاجرت کرده است. هرچند نظر نگارنده بر این عقیده است که آن حضرت از سوى امام ابوالفتح دیلمى مقتول به سال 454 هـ . ق به منصب نقابت سادات کرمان منصوب شده، وى بدان جهت به کرمان مهاجرت کرده است و این منافاتى با تبلیغ و نسّابه بودن آن حضرت ندارد.

چرا شهداد؟ از دیگر مجهولات تاریخ زندگانى حضرت زید ‰، سکونت او در شهداد یا همان خبیص است. در اینکه چرا آن حضرت منطقه شهداد را جهت سکونت اختیار نموده معلوم نیست. این احتمال که او جهت استفاده از هواى خوب فصل زمستان و بهار خبیص به این منطقه پناه آورده و یا اینکه همچون دیگر افراد، باغ اختصاصى در خبیص داشته بعید به نظر نمى‏رسد.

وجه دیگرى که از سکونت حضرت زید ‰ پرده بر مى‏دارد، نقابت (سرپرستى) او بر سادات است. زیرا شخص نقیب باید در جایى سکونت داشته باشد که در دسترس بیشتر سادات باشد و یا سریع بتوان به آنان مواجب و دیگر مقرّرى‏ها را رساند. از این رو شهر خبیص که در گذشته در شاه‏راه و مسیر کاروان‏هایى که از خراسان، قاین و یزد به کرمان مى‏آمدند بود، جاى خوبى جهت سکونت به نظر مى‏رسید و به وسیله همین کاروان‏ها مى‏توان مقررّى ماهانه سادات که از سوى نقیب النقباء جهت معاش سادات ارسال مى‏شد، رساند، یا از احوال آنان با خبر شد.

معلوم مى‏شود که حضرت زید ‰ به اختیار و به جهت منصب مهمى که داشته شهر خبیص را جهت سکونت اختیار نموده تا از این شاه‏راه جهت کمک و مساعدت به سادات اقدام نماید.

اگـر چـه خامـوشم فریاد هستم

به شیرین عشق خود فرهاد هستم

به شــاهان جهـانم اعتنا نیست

و لیکــن بنــده شــهداد هستم

ازدواج با آل قاورد سلجوقى: پدر حضرت زید ‰ خود امیرى از امراى گرگان بوده است؛ پس حضرت زید ‰ یک امیرزاده
و از لحاظ نسب و شرافت نیز، بزرگ زاده‏اى از نسل آفتاب و
نواده بزرگوار امام جعفر صادق ‰ است. هم، مقام نقابت دارد
و هم نسّابه دوران است. در زهد و تقوى نیز سرآمد عصر خود
است. از این رو هر پادشاهى به فکر خویشاوندى با این سلاله
رسول خدا ‹ است.

صاحب کتاب تاریخ سلاجقه کرمان، محمّد بن ابراهیم کرمانى خود را از دودمان حضرت زید ‰ دانسته، مى‏نویسد: ملک قاورد مؤسّس سلسله سلاجقه، چهل دختر داشت ـ بعضى را در حکم امراء آل بویه کرد و اکثر به علویان داد. از آن جمله هشت دختر به ولىّ صالح شمس الدّین ابوطالب زید زاهد نسّابه مدفون در خبیص و هفت پسر او داده است.

اگر کسى از تاریخ زندگانى سادات از کتاب‏هاى معتبر انساب اطّلاع نداشته باشد، شاید مطلب فوق را منکر شود. آرى، چنین است. ملک قاورد به جهت اعتلا دادن موقعیّت خود در میان جامعه و در بین امیران، همان روش را رفت که در گذشته عضدالدوله دیلمى برگزیده بود و داستان آن از این قرار است.

در سال 312 هـ . ق هنگامى که سلطان عضدالدوله دیلمى به حجّ رفته بود، خواست با یکى از سادات حسنى به نام زید الأسود بن ابراهیم بن محمّد بن قاسم الرُسّى بن ابراهیم طباطبا بن اسماعیل دیباج بن ابراهیم الغمر بن حسن المثنى بن امام حسن‏ ‰ که سیّدى جلیل، شریف و از بزرگان سادات حسنى در قرن چهارم و از زاهدان و عابدان زمان خود و مشغول عبادت در بیت المقدّس بود، به خلافت بیعت نماید، او نپذیرفت. سپس شاه او را اکرام کرد و مقدمش را گرامى داشت و بسیار احترامش نمود. حکایت شده که سلطان از او درخواست کرد که خواهرش فاطمه را به ازدواج خود درآورد زیرا او در خواب رسول خدا ‹ را دیده بود که به او امر نموده بود تا خواهرش را به ازدواجش درآورد و هم چنین خواهرش نیز قبل از ازدواج خواب دید که به حجّ مشرّف شده و رسول خدا‹ او را به ازدواج مردى درآورده به شکل حضرت زید اسود، خواب خود را کتمان کرد تا اینکه به مکّه مشرّف شد و با زید ازدواج نمود و خوابش تعبیر شد. هنگامى که فاطمه وفات یافت، سلطان عضدالدوله، دخترش شاهان دخت را به ازدواج زید ‰ درآورد و از او چندین فرزند به دنیا آمد.

عضدالدوله دیلمى از این ازدواج بسیار خرسند بود و نزد ملوک و پادشاهان افتخار مى‏کرد و مى‏گفت: و قد التحم نسل رسول اللَّه بنسلى، نسل رسول خدا ‹ با نسل من در آمیخته است.

بنابراین عضدالدوله دیلمى با این ازدواج که دختر و خواهر خود را به یکى از بارزترین شخصیّت‏هاى حسنى در عصر خود داد، بیشتر سادات را به خود معطوف نمود و به آنان نیکى و احترام مى‏نمود. آل قاورد نیز با این عمل، بلکه فراتر از آن، دخترى به حضرت زید‰ و هشت دختر دیگر را به فرزندان حضرت زید ‰ داد تا در این شرافت از شاهان دیلمى و آل بویه سبقت گیرند.

آرى، زید ‰ علاوه بر شرافت نسبى که به‏رسول خدا ‹ ختم مى‏شود، خود امیرزاده و رییس سادات و داماد شاهان سلسله قاورد سلجوقیان کرمان نیز مى‏باشد. که تمام شرافت‏ها را یک جا به‏خود اختصاص داده، از او چهره کاملى در جامعه ترسیم نموده است.

غروب آفتاب: از تاریخ وفات حضرت زید ‰ در منابع انساب ذکرى به میان نیامده است. ما بر اساس برخى از قراین احتمال داده بودیم که آن حضرت در حدود سال‏هاى 470 تا 500 هـ . ق وفات یافته است و این پس از کشته شدن ملک قاورد است که در سال 466 هـ . ق وفات یافت. در کتاب ستارة کویر دربارة تاریخ وفات این سیّد جلیل القدر از یک نسخة خطی چنین آمده است: «زید الحاجى الزاهد، مات فى ربیع الثانى سنة 482 هـ . ق یعنى زید حاجى زاهد در ربیع ثانى سال 482 هـ . ق وفات یافته است.

طبق این تاریخ و با وجود اینکه قبلاً احتمال دادیم حضرت زید ‰ در حدود سال 395 هـ . ق به دنیا آمده باشد، بیش از 87 سال عمر پر برکت داشته‏اند. به جاست اهالى شهداد و خبیص 15 ربیع الثانى هر سال را به پاس یاد بود این عارف زاهد، نقیب و نسّابه دوران، مجلس یادبودى آراسته و به ذکر فضایل و کرامات آن حضرت مبادرت ورزند. که به یقین مورد توجّه وى و جدّ مظلومش امام جعفر صادق ‰ قرار خواهند گرفت.

زیارت شاه نعمة اللَّه ولى: شاه نعمت اللَّه ولى که خود از عرفاى بنام کرمان محسوب مى‏شود به زیارت حرم آسمانى حضرت زید ‰ روى آورده، از آن آثار و برکاتى مشاهده کرده است. محرابى کرمانى پس از ستایش از زید ‰ مى‏نویسد: «و چنین مشهور است که حضرت شاه نورالدّین نعمت اللَّه ولى قدس سره همیشه به زیارت ایشان مى‏رفته‏اند و چون نزدیک خبیص مى‏رسیده‏اند و گنبد مدفن ایشان منظور ایشان مى‏شده، پیاده مى‏گشته‏اند کفش از پاى مبارک بیرون مى‏کرده و مى‏فرموده‏اند که چندان ملائکه جناح در جناح کشیده و ازدحام نموده‏اند که به سهولت پیمودن طریق زیارت ایشان متعذّر است و چنین گویند: که یک نوبت حضرت شاه ولى به طریق معهود به زیارت ایشان آمدند و هفت نوبت به اندرون گنبد مرقد رفته‏اند و بیرون آمده‏اند بعد از آنکه فارغ شده‏اند، بعضى از مریدان سبب پرسیده‏اند فرموده: که در عالم ملک و ملکوت سیر نمودیم و ایشان را نیافتیم تا مرتبه مرتبه در عالم عالیه و محال و امکنه سامیه، سیر واقع شد. ایشان را در ارفع مقام یافتیم و دیگر کمالات و مراتب عالیه ایشان را روى نموده و دست داده که به تحریر انجام‏پذیر نیست.

فرزندان و نوادگان حضرت زید ‰ : دربارة تعداد فرزندان حضرت زید‰ در میان علماى انساب اتّفاق است.

قدیمى‏ترین منبعى که از تعداد فرزندان امامزاده زید ‰ سخن به میان آورده، کتاب «الفخرى فى انساب الطالبیین»، تألیف علّامه نسّابه ابوطالب مروزى از دانشیان علم انساب در قرن هفتم هجرى و متوفّاى بعد از سال 614 هـ . ق است. نویسنده ضمن ستایش از زید و معرّفى یکى از فرزندان او مى‏نویسد: «له ولدان و سبع اخوة اعقبوا و عمومة لهم اعقاب» براى او دو فرزند و هفت برادر است که نسل دارند، عموهاى او نیز داراى نسل مى‏باشند.

از این جمله به دست مى‏آید که حضرت زید داراى هشت فرزند ذکور بوده است. همین قول را مرحوم علّامه نسّابه ابن عنبه متوفّاى 828 هـ . ق از قولِ سیّد عالم رضى‏الدّین حسین بن قتادة مدنى حسنى نسّابه مى‏نویسد:

«لزید ثمانیة اولاد ذکور» براى زید هشت فرزند ذکور بوده است. «و عقب زید الآن بکرمان و ولایتها» و فرزندان زید الآن در کرمان و اطراف آن هستند.

سیّد احمد کیا گیلانى از دانشمندان نسب‏شناس قرن دهم هـ . ق همان قول ابن عنبه را بازگو کرده، تلّقى به قبول نموده است.

علّامه نسّابه ضامن بن شدقم حسنى از اعلام قرن یازده هجرى همین قول را پذیرفته، قایل به هشت فرزند ذکور براى حضرت زید ‰ شده است.

در ادامه به معرّفى فرزندان حضرت زید ‰ و برخى از نوادگان آن حضرت مى‏پردازیم:

1. ابوهاشم تمیم: نخستین فرزند زید ‰ که بزرگ‏تر از همه و وارث مقام پدر و نقیب اشراف کرمان بوده، حضرت ابوهاشم تمیم نام داشته است. نخستین بار مرحوم بیهقى متوفّاى سال 565 هـ . ق نام او راذکر نموده، مى‏نویسد: «النقیب الشریف عزّ الاشراف ابوهاشم تمیم بن زید الحاجى...» او سرپرست سادات کرمان، سیّدى شریف و بزرگ اشرف‏ابوهاشم تمیم است.

ابوطالب مروزى از او به عنوان النقیب بکرمان ابوهاشم تمیم یاد کرده، مى‏نویسد او داراى 2 فرزند ذکور بوده است.

امام فخررازى متوفّاى سال 606 هـ . ق از او به عنوان نقیب کرمان یاد کرده و مى‏نویسد او فرزندى به نام ابوالبشایر هاشم داشته که نقابت پس از پدر را به عهده داشته و نسل او در کرمان به وفور بوده‏اند.

همین قولِ امام فخر رازى را سیّد عمیدى در کتاب خود ذکر نموده و علّامه ضامن بن شدقم از او پیروى کرده است.

متأسّفانه از تاریخ تولّد و وفات سیّد ابوهاشم تمیم، هیچ اطّلاعى در دست نیست و حتّى نمى‏دانیم که آن بزرگوار در کجاى کرمان دفن شده است.

2. سیّد محمّد: وى دوّمین فرزند ذکور حضرت زید ‰ است که به زهد و تقوى آراسته بوده، سیّدى جلیل‏القدر و عظیم‏الشان به شمار مى‏آمده است.

نگارنده معتقد است که آن بزرگوار در راور وفات یافته و اینک آرامگاه او در دهستان هرروز و در روستاى امامزاده محمّد، مدفون مى‏باشد.

3. سیّد حمزه: سوّمین فرزند حضرت زید ‰، سیّد حمزه نام داشت که او نیز، خصال پسندیده پدر را از وى به ارث برده است.

نام او را علّامه سیّد ضامن بن شدقم ذکر نموده است. قبر وى در قبرستان متروک محلّه زرندوییه ـ که گویا در گذشته صبران نام داشته است ـ قرار دارد. به تازگى اداره اوقاف زرند کار بازسازى آن را به عهده گرفته است.

محرابى کرمانى نیز از او یاد کرد. امّا متعرّض نسب شریف او نشده است. ما شرح حال و توصیف بقعه وى را در کتاب مزارات کرمان به تفصیل نوشته‏ایم.

4. سیّد طالب: وى چهارمین فرزند حضرت زید است که به کنیه پدر نیز خوانده مى‏شود. زیرا هم چنان که اشاره شد کنیه حضرت زید، ابوطالب است و این کنیه اقتضاى داشتن فرزندى به نام طالب را دارد. از تاریخ وفات و محل دفن او اطّلاع دقیقى در دست نیست.

5. سیّد حسن: پنجمین فرزند حضرت زید ‰، سیّد حسن نام داشت که به زهد و تقوى آراسته بود. او سیّدى جلیل‏القدر، عظیم‏الشان و از بزرگان سادات خبیص به شمار مى‏آمد. نام وى در برخى از کتاب‏هاى انساب اشاره شده است. به احتمال قریب به یقین مدفن آن بزرگوار در روستاى آبگرم است.

متأسّفانه از نام دیگر فرزندان حضرت زید ‰ اطّلاعى در دست نیست و در منابع موجود نیز ذکرى به میان نیامده است. بعید نیست که نام دو فرزند دیگر او عبدالرحمن و محمود باشد.

ابوالبشایر هاشم و نوادگان او: نقابت و سرپرستى سادات کرمان به عهده حضرت زید ‰ بوده، پس از وفات آن حضرت، این منصب مهم و معنوى به فرزند ارشد او، ابوهاشم تمیم رسید. بعد از وفات سیّد تمیم حسینى، نقابت و سرپرستى تمام سادات کرمان و نواحى به حضرت سیّد ابوالبشایر هاشم، فرزند او محول شد که نخستین بار نام آن بزرگوار را امام فخر رازى متوفّاى 606 هـ . ق ذکر مى‏نماید. پس از او، دیگر علماى انساب، سیّد هاشم را نقیب سادات کرمان ذکر نموده‏اند و از او به شایستگى یاد کرده‏اند. آرامگاه آن حضرت در شهر راین و در وسط میدان قرار گرفته است و به سیّد بشیر و شیر خدا معروف است.

علّت شهرت امامزاده ابوالبشایر هاشم به بشیر و یا شیر خدا در هیچ یک از منابع موجود اشاره نشده است. امّا گمان مى‏رود که بشیر مخفّف همان کنیه ابوالبشایر باشد. که بر اثر مرور زمان تصحیف شده و یا اینکه سیّد ابوالبشایر هاشم به خاطر اتصاف به زهد و تقوى به شیر خدا ملقب و معروف شده و یا شیر خدا، تاریخ بازسازى بناى بقعه است که برابر سال 1115 هـ . ق مى‏باشد.

وى سیّدى شریف، جلیل‏القدر، عظیم‏الشان و از بزرگان سادات کرمان به شمار مى‏آمد. متأسّفانه از تاریخ تولّد و وفات وى هیچ اطّلاعى در دست نیست. امّا احتمال داده مى‏شود که وفات وى در نیمه دوّم قرن ششم هجرى اتّفاق افتاده باشد.

متأسّفانه از نام همسر و فرزندان سیّد ابوالبشایر هاشم در منابع موجود انساب و تراجم چیزى به ثبت نرسیده است. تنها سیّد ضامن بن شدقم از دانشیان قرن یازدهم هجرى براى سیّد هاشم فرزندى به نام شرف شاه ذکر نموده، مى‏نویسد: «او فرزندى به نام محمّد و از او نیز محمّد، و از او نیز احمد و از او زین‏العابدین و از او قوام‏الدّین و از او ابوطالب و از او احمد و سپس ابوطالب ثانى به وجود آمده است.»

یک کرامت جالب: محمّد جواد فخرى زاده کرمانى، معمار میراث فرهنگى، سالیان زیاد خدمت گزار بارگاه حضرت زید ‰ است. کرامتى از سوى امامزاده زید ‰ براى او واقع شده، که ارادت او را به این امامزاده جلیل‏القدر صد چندان کرده است. نقل کرامت امامزاده مدّت‏ها بر سر زبان اهالى شهداد بود. جریان از این قرار است:

در سال 1369 هـ . ش ایوان باشکوه مدخل اصلى حرم مى‏بایست کاشى‏کارى مى‏شد. استاد محمّد جواد فخرى مى‏دانست که هواى شهداد بسیار گرم و طاقت فرساست و کار به کندى پیش خواهد رفت. با وجود این، شروع به کار کرد و داربست‏ها نصب شد. ارتفاع ایوان به بیش از 10 متر مى‏رسید. ابتدا اطراف سر در مزیّن به کاشى‏کارى شد و الان نوبت قوس‏هاى زیر آن و کتیبه‏اى در وسط ایوان که اصلى بود. چند روزى کار نصب کاشى به خوبى پیش رفت تا اینکه هنگام نصب کاشى‏هاى شجره‌نامه خودِ امامزاده بر اثر خستگى و گرماى هوا، استادِ معمار دستى به صورتِ خود کشید تا عرق‏هاى ناشى از کار را خشک کند که در این هنگام لغزش حاصل شد و از ارتفاع 10 مترى بر روى کاشى‏ها و سنگ‏هایى که در زمین ریخته بود سقوط کرد، دستیار وى و خدّام آستانه که این منظره را مشاهده مى‏کردند با عجله و به تصوّر اینکه استاد مرده است به کمک او شتافتند، با کمال تعجّب استادِ معمار بلند شد و با لبخند ظریفى گفت من طورى نشدم! اطرافیان تمام بدن او را ملاحظه کردند حتّى زخمى نیز حادث نشده بود. این کرامت سریع بر سر زبان‏ها افتاد.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موضوعات
سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های جهان اسلام (معرفی بیش از چهل هزار زیارتگاه)

طراح وبلاگ: سید محمد علوی زاده