- دوشنبه ۱ دی ۹۳
فهرست مطالب پست:
موقعیّت آرامگاه امامزاده یحیى.
موقعیّت آرامگاه امامزاده یحیى
بناى امامزاده یحیى در کنار بازار ساوه است که درنزد اهالى به سیّدیحیى و فرزندش سیّد ابوالرضا ، از احفاد امام موسى کاظم علیه السلام شهرت دارند.
امّا مرحوم عبّاس فیض که خدا رحمتش نماید، مىنویسد: «به ظن قوى،
أبوالرضا کنیه همان امامزاده یحیى است. از آن جایىکه آن مرحوم در هنگام
تألیف کتاب گرانسنگ خود مدرکى جهت اثبات ادّعاى خود نداشته، از
موضوع بحث که همانا نسب امامزاده بود گذشت و به توصیف بقعه امامزاده
یحیى پرداخت.
این بنا ، مشتمل بر بقعه، گنبد و صحن است.
بناى بقعه به صورت مربع متساوى الأضلاعى به دهانه و ارتفاع 9 متر با
جدار سفید کارى و ازاره سیمانى تعمیرى است که در هر ضلعى، شاهنشینى
به دهانه 5/2 متر و عرض 50 سانتیمتر ساخته شده است. در چهار گوشه
فوقانى بنا ، نیم طاقى تعبیه شده که چهار ضلعى را به مثمن تبدیل کرده و پا
کار پوشش عرقچینى بر آن پیاده شده است. در وسط بقعه، ضریحى مشبّک
از چوب و درون آن، مرقدى مزیّن به کاشىهاى خشتى فیروزهاى رنگ
جدید وجود دارد.
در جانب شمالى بقعه، ایوانى به دهانه 4، عرض 3 و ارتفاع 6 متر با جدار
کاشىکارى تعمیرى و پوشش آراسته به گچبرى توأم باقطعاتى از آیینه
ساختهاند که جرزهاى طرفین آن، آجرى است و در دل جرز شرق،
سقاخانهاى هویداست. در اطراف بقعه، صحنى است که در هر طرف،
14 حجره و در ضلع شمالى و طرفین دالان ورودى صحن، شش حجره
ساخته شده است. گنبد بنا، آجر پوش عرقچینى و از بناهاى عصر صفوى و
فاقد تزیینات است.[1]
نسب شریف
هم چنان که اشاره شد، اهالى شخصیّت مدفون در بقعه را از احفاد
امام موسى کاظم علیه السلام مىدانند که على التحقیق اصلى ندارد و از باب
رب شهرة لا اصل لها است. زیرا از میان احفاد آن حضرت یحیى نامى
به منطقه آوه و ساوه مهاجرت ننموده و هیچ یک از علماى انساب نیز به آن
اشاره نکردهاند.
به طور قطع تا اواخر قرن پنجم، نه امامزادهاى به نام یحیى به شهر ساوه
وارد شده و نه بقعهاى به چنین نام وجود داشته است. به شهادت مورّخان و
علماى انساب، شخصّیت مدفون در این بقعه، یکى از سادات جلیل القدر،
فاضل، صالح و دیندار حسنى است که در سال 541 ه . ق در این شهر وفات
یافته و در این مکان دفن شده است.
علاّمه محقّق سیّد عبدالعزیز طباطبایى، در کتاب معجم أعلام الشیعه
نسب شریف این امامزاده عظیم الشان را به نقل از سمعانى مىنویسد:
«یحیى بن زید بن خلیفه بن داعی بن مهدی بن إسماعیل بن القاسم
بن أحمد بن إسماعیل بن الحسن بن زید بن الحسن بن على بن أبى طالب علیه السلام.
و هوالسیّد أبوالرضاالعلوی الحسنی من أهل ساوه، المتوفّى
سنة 541 ه . ق»[2]
یحیى بن زید.. . سیّد أبوالرضا علوى حسنى از أهل ساوه است که در سال
541 ه . ق وفات یافته است.
بنابر این احتمال مرحوم فیض درست بوده، اما مدرکى در دست نداشته
است.
مىبینیم این بقعه اول این که متعلّق به یک نفر بوده، و دوم شخصیّت
مدفون در آن حسنى است نه موسوى.
أبو سعد سمعانى در کتاب معجم شیوخ، شرح حال او را نگاشته و در
کتاب التحبیر نیز درباره این سیّد جلیل القدر چنین مىنویسد: «کان علویّ
دیّن، فاضل، صالح، خیّر، جمیل الأمر، شیخ الصوفیّه، متواضعاً. متخلّقاً
بالأخلاق الحسنة.»[3]
وى سیّد علوى دین دار، دانشمند، نیکوکار و خیّر، زیباکردار، شیخ
صوفیّه، متواضع و داراى اخلاق نیکو بوده است.
او اضافه مىکند که: «در اصفهان از فقیه أبو سعد محمّد بن محمّد بن
محمّد مطرز و از أبوسعد محمّد بن على بن محمّد سرفتج کاتب و از أبوبکر
عبدالجبّار بن عبداللّه بن محمّد بن فوریه صفّار و از أبوالفرج رجاء بن محمّد
بن أحمد بن جعفر بن روح قاضى، استماع حدیث نموده است.»
سمعانى مىنویسد: «لقیته بالکرج أوّلاً و کتبت عنه بها، ثمّ کتبت عنه
بساوة منصرفی من العراق، و کانت و لادته لیلة النصف من ذیالحجّة سنة
468 بآمل طبرستان، و توّفی بساوة فی شعبان سنة 541 ه . ق.»[4]
بار اوّل او را در کرج زیارت کردم و از او مطالبى در آن جا نوشتم، سپس
ملاقاتم در ساوه بود هنگامىکه قصد عزیمت به عراق را داشتم. وى در نیمه
نخست ذى الحجّه سال 468 ه . ق در آمل طبرستان بهدنیا آمد، و در شعبان
سال 541 ه . ق در ساوه وفات یافت.»
بنابر این، دیگر جاى هیچ شک و تردیدى نیست که بارگاه کنونى در ساوه
از آن این سیّد جلیل القدر و فقیه اهل بیت علیهمالسلامباشد. زیرا مرحوم فخر رازى
نیز این نسب را تایید کرده و تعداد فرزندان اسماعیل بن القاسم بن أحمد بن
إسماعیل را سه تن مىشمارد که عبارتند از، 1 ـ أبویعلى محمّد 2 ـ مهدى
أبوالرضا 3 ـ أبوزید أحمد.[5]
علاّمه نسّابه أبوطالب مروزى، وفات قاسم بن أحمد، جدّ پنجم امامزاده
یحیى ساوه را در دیلم دانسته و نام مادر او را صفیه دختر اسحاق کوکبى
معرّفى مىکند.[6]
وى اضافه مىکند که: «له ثلاثة أولاد أعقبوا و ذیّلوا بآمل و ساوة و منهم
بسرخس قوم»[7]
براى او سه فرزند نسل دار «معقّب» است که تداوم آنها در آمل و ساوه و
قومى نیز در سرخس مىباشند .
بنابر این چنین استدلال مىشود که این خاندان در دیگر شهرهاى
ایران سکونت داشتهاند. آن چه از کلام حاکم ابو عبدالله نیشابورى بر
مىآید، جدّ این امامزاده نیز از علماء فاضل قرن پنجم بوده است: او در
این باره مىنویسد: «خلیفه أبوطاهر بن داعى بن مهدى العلوى العمری
الاسترآبادى، علوی فاضل، قدم نیشابور و سمع کتب، و سمع من أبى الحسین
عبدالغافر».[8]
او سیّد علوى دانشمندى بود که وارد نیشابور شد و استماع کتب نمود و
از أبى الحسین عبدالغافر نیز استماع حدیث کرد.
ظاهراً حاکم نیشابورى، در انتساب او به امام معصوم علیه السلاماشتباه نموده، و
این سیّد را از احفاد امام على علیه السلام از نسل عمر الأطرف دانسته که قبلاً نسب
شریف این امامزاده جلیلالقدر بیان شد.
یک پیشنهاد
از آن جایى که تاکنون نسب شریف این امامزاده مخفى بوده و مردم او را
به دید یک امامزاده عادى و نوه امام موسى کاظم علیه السلاممىنگریستند که
مدرکى نیز بر آن اقامه نشده بود و دلیلى هم بر اهمیّت فوق العاده دادن
به بقعه مذکور نمىدانستند، اکنون که نگارنده با زحمات فراوان و بدون
چشم داشتى نسب شریف وى را از کتابهاى معتبر انساب استخراج نموده،
پیشنهاد مىکند که در روز تولّد او در شهر ساوه جشنى مهیّا و در فضایل
اهل بیت علیهمالسلاممطالبى گفته شود و همگان نسبت به شخصیّت مدفون در این
بقعه، که سیّدى شریف، جلیل و با عظمت و یکى از فقهاى بنام قرن ششم
بوده آگاهى بیشترى داشته باشند و به این وسیله با نشر معارف اسلامى،
این انتساب دروغى که به غالب امامزادگان ایران مىدهند از سرِ عوام
النّاس بیرون آورند؛ باشد که ان شاءاللّه مورد شفاعت جدّ مظلومش
امام حسن علیه السلامواقع شویم.
- ۱۶۵۸
- ادامه مطلب