- دوشنبه ۱ دی ۹۳
امامزاده یحیى کرچا سارى
فهرست مطالب این پست:
امامزاده یحیى تاکام سارى
در روستاى تاکام کنار جاده پهنهکلا به دودانگه، بنایى قدیمى به شکل مستطیل به ابعاد 5 × 6 متر واقع است که شامل دو اتاق مىباشد. درب بقعه امامزاده از جانب مشرق رو به رودخانه لاجیم رود که حد تلاقى آب سد تجن نیز است، باز مىشود، و اتاقک کوچکى در جانب جنوب جهت خادم بقعه تعبیه شده است. بام بقعه حلب سر است و اخیرا انبارى نیز در کنار بقعه ساختهاند. بخشى از زمینهاى بقعه توسط آقاى علم امیرانى جهت مرغدارى تصرف شده است؛ با وجود این، زمین زیارتگاه حدود شش هزار متر مربع است.
فضاى عالى بقعه و عدم امکانات رفاهى آن باعث شده تا
مقدارى از اهالى در ایام عزادارى سردار و سالار شهیدان در دهه اول محرم به
این بقعه روى آورند. ضریح مرقد صندوق چوبى است که حدود 60 سال
از ساخت آن مىگذرد.
به جهت واقع شدن بقعه در کنار جاده، و در میان انبوه درختان و نزدیکى
آن به رودخانه، بهترین موقعیت رادارا مىباشد و امید است با مساعدت
اوقاف و مردمان خیّر، بقعه این زیارتگاه تعمیر و توسعه شود.
اعتقاد اهالى بر آن است که خفته در مزار از سادات طیارى است که در
زمان دولت علویان به مازنداران مهاجرت کرده است که اگر این ادعا صحیح
باشد، تنها شخص طیّارى که به نام یحیى در طبرستان مىزیسته یحیى
بن محمد بن عبداللّه بن قاسم الامیر بن اسحاق الاطرف بن عبداللّه الجواد
ابن جعفر الطیار بن ابىطالب علیه السلاماست که علامه عمیدى نسّابه از سکونت
او در طبرستان خبر داده است[1]. جمع کثیرى از بنى اعمام سید یحیى
طیارى در طبرستان سکونت داشتهاند که دیگر علماى انساب متعرض
نام آنها شدهاند.[2]
از آن جایى که لفظ طبرستان به طور عموم ذکر شده و بیشتر مرکز آن
سارى، نکاى امروز و قائم شهر را شامل مىشود، با شخصیت ما در این بقعه
مطابقت دارد.
امامزاده یحیى کرچا سارى
در منطقه دودانگه و در حدود 70 کیلومترى شهرستان سارى و دو
کیلومترى روستاى شلدره، بر بالاى کوهى مشرف بر روستاى کهنه ده و
شلدره، مزارى قرار گرفته که در عین سادگى از ابهت و چشم انداز
فوقالعادهاى برخوردار است.
بقعه، اتاق سادهاى به شکل مستطیل به طول 8 متر، عرض 4 متر و ارتفاع
30/2 سانتى متر است که شامل دو اتاق تو در تو است که درب آن از جانب
شمال باز مىشود و سقف بقعه حلب سر است.
پس از ورد از اتاق کوچک که به عنوان شبستان از آن استفاده مىشود، به
اتاق دوم که مرقد امامزاده در آن است مىرسیم. قبر امامزاده به وسیله
سیمان و آجر به اندازه یک و 10 سانتیمتر بالا آورده و طول آن را 2 متر و
عرض آن را یک متر درست کردهاند و بر روى آن پارچه سبز انداختهاند.
امامزاده را به «چهل دیگ» نیز مىخوانند. گویند که چهل دیگ یا خمره
طلا در پیرامون بقعه مدفون است. از این رو بارها اطراف بقعه را کندند، خدا
عالم است که آیا چیزى بیرون آوردند یا نه؟
اهالى، خفته در مزار را یحیى زاهد از نوادگان امام حسن مجتبى علیه السلام
مىخوانند اما نسب او را نمىدانند. اگر این ادعا و شهرت محلى صحیح باشد
که هست، آن وقت تنها سید حسنى که یحیى نام و ملّقب به زاهد و در سارى
و نواحى آن مىزیسته، جناب سید بزرگوار حضرت یحیى بن حسین بن
محمد بن عبیداللّه الامیر بن عبداللّه بن حسین بن جعفر الخطیب بن حسن
المثنى بن امام حسن مجتبى علیه السلام مىباشد که به عنوان فقیه، زاهد، عالم و
واعظ مشهور بوده و در طبرستان مىزیسته و دو فرزند داشته که در سارى و
آمل سکونت داشتهاند.[3]
در ظاهر سید یحیى در جریان دولت علوى طبرستان به این منطقه
مهاجرت کرده و علاوه بر زهد و تقوى، در وعظ و خطابه نیز تسلط کافى
داشته و از دعات حسن بن على الاطروش متوفاى 304 ه . ق در این
منطقه بوده است.
وفات سید یحیى باید در ثلث اول قرن چهارم هجرى باشد. دو تن از بنى
اعمام وى نیز به گفته ابوطالب مروزى و ابن طقطقى در طبرستان
مىزیستهاند.[4]
امامزاده یحیى نکا
در روستاى سیکا شهرستان نکا، بناى تازه ساخت امامزاده یحیى قرار
دارد که بقعهى آن چهار ضلعى است که سنگ قبرهاى قدیمى مکشوفه
در محوطه بقعه حکایت از قدمت آن دارد که متولى حرم آن را در
دیوار ضلع شمالى نصب نموده و ضریح آلومینیومى آن سمت جنوب بنا
قرار گرفته است.
محوطه آستانه داراى اتاقکهایى چوبى براى اسکان موقت زوار
مىباشد. و آب زایران توسط چشمه زیرزمینى تامین مىشود. اهالى سید
یحیى فرزند جعفر بن عبداللّه بن زید بن یحیى بن صالح بن امام موسى
کاظم علیه السلام مىدانند و گویند: «در سالهاى 859 الى 889 هجرى قمرى
امامزادگان یحیى، ابراهیم و زکریّا فرزندان جعفر بن عبداللّه بن زید بن یحیى
بن صالح قیام نمودند و در شهر مور هزار جریب در دوران مأمون دستگیر و
سپس به شهادت رسیدند.[5]»
پرواضح است که نسب فوق نمىتواند صحیح باشد زیرا در اصل امام
موسى کاظم علیه السلام فرزندى به نام صالح نداشته تا از او یحیى و زید به وجود آید؛
از طرفى سال 859 و 889 ه . ق با زمان خلافت مأمون عباسى بیش از 450
سال فاصله دارد که پذیرش آن براى اهل تحقیق بسیار دشوار و آثار جعل در
آن آشکار است.
ما معتقدیم خفته در مزار سید جلیل القدر یحیى بن محمد بن على بن
اسماعیل المنقذى بن جعفر بن عبداللّه بن الحسین الاصغر ابن امام سجاد علیه السلام
است که با برخى از بنى اعمام خود، در سپاه حسن بن زید داعى در طبرستان
بودند[6] و به احتمال قوى در دهه آخر قرن سوم در این مکان وفات یافته و یا
به شهادت رسیده است.
برخى از خویشان سید یحیى از علماء و قضات طبرستان به شمار
مىرفتند، بعید نیست که زید بن عبداللّه بن على بن محمد بن جعفر[7] و
ابراهیم بن على بن ابراهیم بن اسماعیل منقذى[8] در کنار وى مدفون شده
باشد.
امامزاده یحیى دلیجان
اعتقاد اهالى آرامگاه سادهاى است که در غرب روستاى هستیجان
محلاّت در بالاى روستا قرار دارد از نوادگان امام موسى کاظم علیه السلام است اما
سندى بر این مدعاى خود اقامه ننمودند.[9] و ما هم به مدرک صحیحى دال بر
نسب او نیافتیم. ممکن است او از سادات سجّادى باشد.
امامزاده یحیى نراق
این زیارتگاه در غرب امامزاده سلیمان در نراق واقع شده و گویند که
خفته در مزار شاه یحیى از نوادگان امام کاظم علیه السلاماست. ساختمان بقعه
سبک بناهاى دوران سلجوقیان در قرن ششم را نشان مىدهد. در داخل
ایوان این بقعه قبر چند نفر از خواجگان و بزرگان از اعقاب خواجه نصیر الدین
طوسى به چشم مىخورد.
گنبد این امامزاده از بیرون به صورت برج و از داخل به شکل مربع است.
داخل بقعه نیز قبرى به چشم مىخورد که تاریخ وفات آن ششصد سال قبل
را نشان مىدهد.[10]
عباس فیض درباره این مزار مىنویسد: «در پایین و خارج نراق،
گورستانى وجود دارد که در آن دو بناى امامزاده دیده مىشود، یکى شاه
هادى ودیگرى شاهزاده یحیى بناى شاهزاده یحیى در جانب شرقى
گورستان قرار دارد و مدفن یکى از احفاد امام کاظم علیه السلاماست. این بناء از
خارج، برجى و از داخل، مربع متساوى الاضلاع و از آثار قبل از صفویّه است
که در این عصر، ایوان خشتى در شمال و بخشهاى دیگرى در اطراف بقعه
اضافه شده به طورى که به صورت چند ضلعى در آمده است! طاق ایوان
فروریخته و این آرامگاه به صورت مخروبه در آمده و فاقد تزیینات و عناصر
هنرى و تاریخى است.[11]»
متأسفانه تا کنون به مدرک مستندى دال بر هویت صاحب بقعه به دست
نیامده و ممکن است که او از سادات حسینى و از نسل على الأصغر ابن امام
سجاد علیه السلام باشد.
امامزاده یحیى ازناب ابهر
روستاى ازناب در 12 کیلومترى جنوب شرقى ابهر قرار دارد، در این
روستا به فاصله سیصد مترى سمت جنوب، بقعه امامزاده یحیى واقع شده و
اطراف آن را قبرستان وسعیى فرا گرفته است. آرامگاه در نقطه بلندى قرار
گرفته وداراى گنبد و بارگاه مىباشد و در نزد اهالى متدّین روستاى ازناب از
اعتبار زیادى برخوردار است.
بناى بقعه از دو قسمت هشتى و حرم تشکیل یافته است. هشتى، فضایى
به طول 14/7 متر و عرض 62/6 سانتیمتر مىباشد. سقف این قسمت را تیر
چوبى پوشش نموده و دیوارها با اندودى از گچ پوشانده شده است.
فضاى حرم داراى پلان 8 ضلعى منتظم بوده و طول هر ضلع 196 سانتیمر
قابل اندازه گیرى مىباشد. در قسمت داخلى هر یک از اضلاع داراى
یک واحد فرورفتگى بوده و وجود تقارن دراین عناصر موجبات سایه روشن
را فراهم نموده است. پلان هشت ضعلى فضاى حرم در 70/2 مترى از کف
با استفاده از ترمپهها به دایره تبدیل شده و پا طاق گنبد عرقچینى در
آن قرار دارد.
در وسط این گنبد خانه، قبر امامزاده با ضریح چوبى قرار دارد که فاقد
سنگ قبر است. تار و پود بنا از آجرهاى نوع ختائى است. درب ورودى بنا
کتیبهاى از کاشى به رنگ آبى که کلمات آن به رنگ سفید نمایش داده شده
است، دیده مىشود. نوع خط نستعلیق و نوع کاشى ختایى و متن کتبیه به
شرح ذیل است: بسم اللّه الرحیم - السّلام علیک ایّها السیّد الزکّى الحق،
و الرضّی الرضى، و الکوکب الدرّى، السّلام علیک یا امامزاده یحیى بن
یحیى بن الموسى الکاظم علیه السلام و رحمهاللّه جمیعاً و برکاته - الوقف
على اکبر طهرانى.
در داخل متن در طرف راست جمله: عمل استاد مرتضى و
مصطفى و در طرف دیگر کلمه 1323 هجرى قمرى دیده مىشود.
این بنا متعلّق به اواخر دوران قاجاریّه است، امّا با وجود کتیبه سنگ
قبرى که در کنار مرقد امامزاده واقع شده و تاریخ سال 1026 ه . ق را
نشان مىدهد، که مزار امامزاده در قرن 11 هجرى از رونق خاصى برخوردار
بود.[12]
نسب شریف
به استناد زیارتنامه و کاشى کارى سر درب بنا، شجره نامه امامزاده
یحیى بن یحیى بن موسى الکاظم علیه السلام معرّفى شده است. این در حالى است
که آقاى أبوالمعالى فخیم ابهرى نسب امامزاده را یحیى بن على الأصغر ابن
امام زین العابدین على بن الحسین علیه السلام مىداند و قایل بر این است که وى
برادر امامزاده طیّب است.[13]
آن چه مسلم است على الأصغر ابن امام زین العابدین علیه السلام، فرزندى به نام
طیّب و یحیى نداشته و تمام علماى انساب بر این قول متفّقند[14] از این رو
نمىتوان این عقیده را پذیرفت. از طرفى یحیى بن موسى علیه السلام که مادرش
کنیز بود، به اجماع علماى انساب بلا عقب بوده و فرزندى نداشته است.[15]
اقوال دیگر علماء در خصوص یحیى بن موسى علیه السلام در بخشهاى قبلى کتاب
گذشته است؛ به آن جا رجوع شود.
از اینرو انتساب این بقعه به فرزند یحیى بن موسى نمىتواند
صحیح باشد. بلکه مدارک و اسناد و قراینى در دست است که مزار کنونى
از آن یحیى بن عبداللّه الدردار ابن أحمد بن عبداللّه القافة بن على السدید
بن حسن بن زید بن الامام الحسن علیه السلاممىباشد، زیرا فرزند او محمّد أبهرى
در این شهر سکونت داشته و صاحب فرزندانى بوده است. از طرفى،
عمو و پسر عموى او نیز در ابهر ساکن بوده و از رؤسا و بزرگان این شهر
به شمار مىرفتند.[16]
بنابراین، امامزاده یحیى پسر برادر امامزاده محمّد ابهر به شمار مىآید
که نشان از مهاجرت دست جمعى این خاندان به شهر ابهر و زنجان دارد. او
پسر برادر حضرت عبدالعظیم حسنى مدفون در شهر رى است.
امامزاده یحیى صایین قلعه
در داخل شهر صایین قلعه، روى یک تپه تاریخى، زیاتگاه امامزاده یحیى
واقع شده است که هویّت صاحب بقعه را به امام موسى کاظم علیه السلام رسانیده و
وى را از فرزندان و احفاد آن حضرت دانستهاند.
بقعه امامزاده یحیى از دو بخش تشکیل یافته است. بخش نخست،
ایوانى به ابعاد 15/3 متر عرض و 4 متر عمق دارد، فضاى اصلى بقعه از نماى
داخلى کثیر الاضلاع و از نماى خارجى به شکل مربع است و اضلاع آن 9 متر
اندازهگیرى مىشود.
کل بنا از آجرهایى به ابعاد 5/21×21 سانتى متر ساخته شده و ورودى
آن مشرف به هشتى است که سقف آن مسطح و با استفاده از تیر و تخته
پوشانده شده است.
بر فراز این شبستان، گنبدى با واسطه چهار گوشواره بر پلان مربع استوار
شده که این گنبد از نوع دو پوششى مىباشد. در زیر گنبد قبر امامزاده قرار
گرفته و بر روى آن ضریح چوبى نصب است. این بنا متعلّق به دوره ایلخانى
است که کتیبه ضریح آن مورّخ به سال 758 ه . ق را نشان مىدهد و اصل بنا را
به قرن هشتم هجرى منطبق مىسازد.
جالبترین جاى بقعه، ضریح چوبى بسیار زیباى آن است که با چوب
چیت اشباع شده ساخته شده و از ساختههاى شهر لاهیجان است که در متن
کتیبه، شهر لاهیجان قید شده است. این ضریح را نقوش و طرحهاى گیاهى ـ
اسلیمى به روش حکاکى تزیین نموده و در منتهى الیه آن کتیبهاى به خط
ثلث خفى سوره مبارکه یاسین نوشته شده است.
در وسط ضلع شمالى ضریح، کتیبه زیبایى به چشم مىخورد که نوشته
آن به این شرح است:
«این صندوق منّور و معطر و مطهّر حضرت غفران پناه فردوس و علیّین
آرامگاه حضرت امامزاده یحیى علیه و آبائه الکرام... آغاز گردیده و تاریخ آن
758 ه . ق» ثبت شده است.
بناى امامزاده یحیى ذیل شماره 980 در فهرست آثار تاریخى به ثبت
رسیده است.[17]
امامزاده یحیى خدابنده
روستاى شرور یکى از روستاهاى جنوبى شهرستان خدابنده مىباشد که
در فاصله 200 مترى سمت جنوبى آن بقعهاى موسوم به امامزاده یحیى واقع
شده است.
بنایى است ساده به شکل مربع مستطیل که طول آن 6 متر و عرض آن 3
متر است. بقعه از سنگ لاشه و قسمت دیگر آن از خشت و گل ساخته شده و
سقف بنا را تیر چوبى به طور ساده پوشش مىنماید. به اعتقاد اهالى این بقعه
از آن امامزاده یحیى از فرزندان امام موسى کاظم علیه السلاماست که سندى دالِ بر
این مدّعا ارایه نشده است.[18]
امامزاده یحیى هرانده فیروزکوه
روستاى هرانده در 13 کیلومترى جاده فیروز کوه ـ تهران و در ضلع
جنوبى آن واقع شده است. در ضلع جنوبى روستاى هرانده، برج سنگى
مدورى وجود دارد که به امامزاده یحیى مشهور مىباشد. این بنا در گذشته به
کیایحیى معروف بود و در نزد اهالى از احترام فوق العادهاى برخوردار است.
بناى امامزاده در حال حاضر بر روى تپه کوچکى با ارتفاع حداکثر 2 متر
قرار دارد که به نظر مىرسد بر اثر ریزش اندود آن در طول سالیان متمادى
ایجاد شده باشد. بنا شامل بقعه مدور و ایوان است که سقف آن به صورت
گنبد رک داراى 17 ترک بوده و از داخل به صورت گنبد دو پوشه عرقچین
مىباشد حد فاصل میان بدنه برج از بیرون و گنبد رک بقعه به ارتفاع یک متر،
دیوارى ایجاد شده که به طور کامل با بدنه متمایز مىباشد. ورودى بقعه
داراى سر در قوسى شکل در سمت شمال است که در مبادى آن پیشخوانى
ساختهاند که بناى آن متأخر و سقف آن پس از پوشش با تیر چوبى و تخته به
صورت مسطح پوشانده شده است.
قبر امامزاده یحیى در منتهى الیه ورودى است و در کنار آن 8 قبر دیگر
قرار دارد که کلاًّ کف بقعه را پر کرده است و به گفته اهالى، قبور دیگر، متعلّق به
نزدیکان امامزاده مىباشند.
در ضلع جنوبى امامزاده، محراب کوچکى به ارتفاع حدود یک متر به
صورت قوس تزئینى کنگرهاى تعبیه شده است. مصالح به کار رفته در بنا
سنگ لاشه و ملاط گچ و سارج بوده و در سالهاى اخیر قسمت بیرون آن با
ملاط سیمان اندود شده است.
قدمت بقعه به قرون 6 و 7 هجرى برمىگردد که حفاظت از آن ضرورى به
نظر مىرسد.[19]
به نظر مىرسد که وى سید ابوالحسین یحیى بن حسین بن اسماعیل بن
زید بن حسن بن جعفر بن حسن بن محمد بن جعفر بن عبدالرحمن الشجرى
بن قاسم بن حسن بن زید بن امام حسن مجتبى علیه السلام باشد که به گفته
ابن طباطبا، پدرش از گرگان به رى نقل مکان نمود و ملقب به موفق باللّه
شمس الشرف از سادات جلیل القدر بود. فرزندش سید یحیى، معروف به
امام مرشد باللّه زین الشرف است[20] که بنا به نوشته شیخ منتجب الدین به
عنوان نسّابه حافظ، معروف و داراى کتاب انساب آل ابى طالب است،[21] که
ظاهرا ابن طباطبا در شهر اصفهان از او استفاده برده است.[22]
مرحوم بیهقى از او به عنوان یکى از سه نسابه شهر رى یاد مىکند.[23]
سمعانى از او به عنوان «امام زیدى» یاد مىکند و مىنویسد: «او از ابوعلى
محمد بن حسین بن عبداللّه بن شبل شاعر روایت نقل کرده است.»[24]
او در جاى دیگر از کتابش از سید یحیى به عنوان «امام الفریقین» یعنى
پیشوا و رهبر فرقه امامیه و زیدیه در شهر رى درزمان خود یاد مىکند که
حکایت از تسلط او در فقه امامى و زیدى دارد.[25]
ابن حجر عسقلانى از او به شایستگى یاد مىکند و مىنویسد: «او از
صورى، ابن غیلان، و ابن زیده در اصفهان استماع حدیث نمود و از او نیز
محمد بن عبدالواحد دقاق، نصر بن مهدى، ابوسعد یحیى بن طاهر سمان
روایت نقل مىکردند. او مفتى زیدیه و یکى از علماى پیشتاز آنان بوده است.
وى در سال 479 ه .ق در شهر رى وفات یافته است.[26]»
ابن فوطى از قول سمعانى مىنویسد: «او یکى از پیشتازان فرقه زیدیه و
عالمى ادیب بود. در بغداد از ابوعبداللّه محمد بن على بن عبداللّه صورى، و
قاضى ابوالقاسم على بن محسن تنوفى، استماع حدیث نمود. شیخ ما محمد
بن عبدالواحد بن محمد دقاق، حافظ اصفهانى در نامهاى که از بخارا نوشته
است، اشاره مىکند که در شهر رى از پیشوایان و حافضان حدیث کیا یحیى
بن حسین حسنى ملقب به مرشد باللّه را دیدهام و سپس اضافه مىکند که
ما رأیت فى الفوائد افضل منه؛ کسى را پرفایده و داناتر از او ندیدهام. او در
سال 479 ه .ق در شهر رى وفات یافت.[27]»
عاصمى پس از ستایش از فضل و دانش او مىنویسد: «او مردم را به بیعت
با خود دعوت مىنمود.[28]»
علامه سید عبدالعزیز طباطبایى، پس از اشاره به مطالب فوق مىنویسد:
«او از ابو عبداللّه علوى محمد بن على بن عبدالرحمن، متوفاى 445 ه .ق
و از محمد بن على بن محمد بن احمد مکفوف و از ابوطاهر محمد بن على بن
محمد بن یوسف علاف واعظ و از ابونصر بن مروان بن عبدالوهاب مقرى
معروف به خیال روایت نقل مىکرده است. از او نیز احمد بن حسن بن بابا
اذونى رازى و ابوسعد یحیى بن طاهر بن حسین سمان و ابو على حسن بن
على بن ابوطالب فرزادى هموسه و محمد بن حسن بن محمد واعظ و شریف
نسابه ابواسماعیل ابراهیم بن طباطبا روایت نقل مىکردند و ابن طباطبا از او به
عنوان شیخ من سید کیا اجل نسابه مرشد باللّه زین الشرف ابوالحسین یحیى بن
حسین حسنى یاد مىکرده است.»[29]
شیخ آغابزرگ تهرانى، هم در اعلام قرن پنجم و هم در اعلام قرن ششم
در کتاب طبقات اعلام الشیعه از او به شایستگى یاد مىبرد.[30]
آن چه از این گفتار به دست مىآید این است که وى از بزرگان سادات
زیدى در شهر رى به شمار مىرفت.
ظاهرا پس از سقوط بویهیان در قرن پنجم و نیمه اول قرن ششم هجرى،
شهر رى، هم چنان مرکز مهمى براى دانش زیدى بود. احتمالاً در همین
جاست که امام موفق باللّه ابوعبداللّه حسین بن اسماعیل شجرى جرجانى
حسنى ـ پدر امامزاده یحیى ـ که یکى از شاگردان قاضى عبدالجبار بود به رى
مهاجرت کرده و کتاب الاحاطه را که در آن به شرح کلام معتزلى مدرسه
قاضى عبدالجبار و عقیده زیدى در باب امامت پرداخته، تألیف نموده است.
فرزند او المرشد باللّه دانشمند برجسته شهر رى است که دانش کلام
معتزلى، فقه زیدى و امامى، سیرت و نسب طالبى را با هم پیوند داده بود و
شهره آفاق شد. او در سال 446 ه .ق به طور محدودى در میان دیلمان ادعاى
امامت کرد و بعد از آن در رى با عنوان کیایحیى و به عنوان امام شناخته شد.
راویان سنى نیز مکرر نزد او مىآمدند.[31]
علامه سید مجدالدین پس از ذکر پارهاى از خصوصیات و شجره نامه او
مىنویسد: «او در سن 67 سالگى به سال 479 ه .ق در رى وفات یافت و داراى
چندین تألیف است که از جمله آنها، کتاب امالى کبرى معروف به خمیسیه و
امالى صغرى معروف به اثنینیه که به نام انوار معروف است، مىباشد.[32]»
از آن جایى که این آرامگاه در گذشته به کیایحیى شهرت داشته، این
احتمال را تقویت مىدهد که خفته در مزار، همین سید کیایحیى ابوالحسین
مرشد باللّه شجرى نسابه باشد.
[1]. المشجّر الکشاف 2: 348.
[2]. الشجرة المبارکة: 221 و 226، الفخرى: 188 و 185، المشجر الکشاف 2: 357
و 318 و 353 و 366 ـ 367.
[3]. الفخرى: 120.
[4]. الفخرى: 120، الأصیلى: 125، مزارات امامزادگان ایران 10، 89.
[5]. این مطلب که سراسر غلط است در سنگ مزار امامزاده نوشته شده است.
[6]. لباب الأنساب 1: 301، الشجرة المبارکة: 174، الفخرى: 73، تهذیب الأنساب 237، موارد الاتحاف 2: 21، تحفة الازهار 2: 478.
[7]. الشجرة المبارکه: 174، الدرة الذهبیّه 2: 288.
[8]. الشجرة المبارکة: 175، الفخرى: 74.
[9]. دلیجان در آیینه ایران 357.
[10]. دلیجان در آئینه ایران: 348-349.
[11]. گنجینه آثار قم 2: 253-252، بناهاى آرامگاهى: 169.
[12]. تاریخ ابهر: 77، بناهاى آرامگاهى استان زنجان 1: 192-195.
[13]. همان.
[14]. تهذیب الأنساب: 255، المجدى: 211، الشجرة المبارکه: 185، الفخرى: 80، عمدة الطالب: 374.
[15]. المجدى: 107، اأصیلى: 152، الشجرة المبارکة: 91، عمدة الطالب: 226، التذکرة 151، بحار الأنوار 48: 288، کاشف الغمّة: 97، أعیان الشیعه 2: 5، ارشاد 2: 244، کشف الغمّه 3: 9.
[16]. مناهل الضرب: 162.
[17]. تاریخ ابهر: 38-39، بناهاى آرامگاهى استان زنجان: 197-201.
[18]. بناهاى آرامگاهى استان زنجان 1: 196-197.
[19]. آثار تاریخى فیروزکوه: 194 ـ 195.
[20]. منتقلة الطالبیه: 156.
[21]. الفهرست، منتجب الدین: 132 ترجمه 539، امل الامل: 513، جامع الرواة 26 372، تنقیح المقال 3: 314.
[22]. الکواکب المشرقه 3: 648ـ649.
[23]. لباب الانساب 2: 631.
[24]. الانساب، سمعانى 3: 397.
[25]. الانساب، سمعانى 3: 511.
[26]. لسان المیزان 6: 305، ترجمه 876 و 877 و 878.
[27]. مجمع الاداب 5: 192ـ193 ترجمه 4915.
[28]. سمط النجوم العوالى 4: 184.
[29]. معجم اعلام الشیعه 1: 486ـ487 ترجمه 664.
[30]. طبقات اعلام الشیعه، القرن الخامس و السادس 2: 207 و 338 و 339.
[31]. المنتظم 9: 35، تاریخ تشیع در ایران 1: 354ـ355.
[32]. التحف شرح الزلف: 223، سیماى کوچان 1: 279ـ280.
- ۱۷۰۵
- ادامه مطلب