- چهارشنبه ۲۱ خرداد ۹۳
نخستین بار مؤلّف جامع مفیدی عنوان « سیّد پنهان» را همراه با نام حقیقی صاحب قبر که سیّد تاجالدّین جعفر بوده است، میآورد و از آن معلوم میشود که این مزار محلّ دفن تاجالدّین جعفر مذکور است.
جعفری در تاریخ یزد مینویسد : « ذکر مزار سیّد تاج الدّین جعفر داخل یزد در شهرستان، مزار او در اندرون شهر به محلّه شهرستانست ، و او از نزدیکان محمّد بن علی بن عبیدالله است و بسیاری کرامات از او ظاهر شده و گوشه انزوا داشتی ، و روزهای جمعه از خانه بیرون آمدی و به مسجد رفتی و دیگر از خانه بیرون نیامدی ، و هیچ کس بر حال او اطّلاع نداشتی ، در مقام عبادتگاه او مدفونست ، وفات او در سال ستمائه بود.»[1]
در تاریخ جدید یزد هم همین مطالب ذکر شده به انظمام دو قصّه از کرامات که در حق او روایت شده که مینویسد: «سیّد پیش از مرگ خود قبر کن و غسّالی طلبید و به آنها مزد داد تا برایش قبری حفر کنند و پس از مرگ او را غسل دهند و به خاک بسپارند. همچنین درخواست کرد که کسی را از این موضوع مطّلع نکنند. سپس سیّد تاج الدّین شبا هنگام به اتاق خود رفت و دیگر بیرون نیامد، چون هوا روشن شد، آن دو مرد به اتاق سیّد رفتند و او را مرده یافتند و مردم را از مرگ وی باخبر کردند. سیّد تاج الدّین پس از تشییع، در خانة خود در کوچة فهّادان، به خاک سپرده شد.»[2]
مطالب جامع مفیدی هم تکرار مسطورات تاریخ جدید یزد است، یگانه مطلب جدیدی که دارد عنوان «سیّد پنهون» است و چنین برمیآید که بعد از قرن نهم هجری مردم مزارِ سیّد تاجالدّین را بدین
شهرت میشناختهاند.[3]
ظاهراً این شهرت مطابق با تاریخ تعمیر و بازسازی بقعه مذکور است که طبق حروف ابجد سال 633 هـ.ق، بدست میآید.[4]
از آثار هنری مزار یک تکیه کاشیکاری چهار پره و ستارهای شکل است، مانند آنچه در مدرسه شهابالدّین قاسم دیده میشود.[5]
نسب شریف
تصویری از گنبد امامزاده سید تاج الدین جعفر |
در منابع موجود، سیّد تاجالدّین جعفر تنها به عنوان «از فرزندان سیّد ابوجعفر محمّد بن علی بن عبیدالله بن احمد بن علیالعریضی بن امام جعفر صادقA» یاد میشود و او را متوفّای سال 600 هـ.ق میدانند. از آن جایی که تاریخ وفات امامزاده جعفر سال 424 ﻫ . ق ثبت شده و در لسان علمای انساب، هر صد سال سه نسل را شامل میشود، بنابراین سیّد تاج الدّین جعفر که 176 سال از جدّ خود فاصله زمانی دارد، میبایست با پنج الی شش واسطه نسب به او رساند. بر این اساس علّامه سیّد محمّد بن احمد حسینی نسّابه در کتاب انساب خود از سکونت سیّد جعفری در یزد نام میبرد که با چهار واسطه به امازاده جعفر یزد نسب میرساند که از قرار ذیل است: سیّد جعفر تاجالدّین بن محمّد بن عبدالله أبی جعفر بن محمّد بن حسن بن محمّد أبی جعفر بن علی أبیالحسن بن عبیدالله بن احمد الشعرانی بن علی العریضی بن امام جعفر صادقA. او فرزندی به نام ابوالحسن علی داشته که در یزد بوده است.[6]
مؤلّف کتاب نزهةالعیون، کنیة پدر جعفر را ابوجعفر [محمّد] ذکر مینماید اما از نام جعفر هیچ اشارهای نمیکند و تنها به نام دو خواهر او سیّده فاطمه و سیّده سکینه اکتفا کرده است. او همچنین نام جدّ سیّد جعفر را عبیدالله ذکر میکند که ظاهراً تصحیف عبدالله است.[7]
گفتار مستوفی دربارة سیّد تاج الدّین
محمّد مفید مستوفی بافقی در کتاب جامع مفیدی دربارة سیّد تاجالدّین جملات زیبایی دارد که توأم با ذکر کرامتی از این بزرگوار است که در این جا به اختصار ذکر میشود: «گوهر صدف امامت و دوحة چمن مکرمت، سیّد تاجالدّین جعفر مشهور به سیّد پنهان علیه الرحمة و الغفران:
از آن وجه اولیـای حضرت حق ز چشـم مردمـان باشد پنهان
که تا وقت شهود و کشف اسرار کسی جز حق نداند حال ایشان
بر ضمیر انوار ارباب معارف و خاطر از هر اصحاب عوارف، مصراع: که مهر و ماه از آن اقتباس نور کنند، روشن و مبرهن خواهد بود که سلسلة نسب عالی حسب قرّةالعین با صرة امامت و شهباز اوج هدایت و نور انوار سیادت و دوحة چمن ولایت، مثنوی:
سرو بن روضة صدق و صفا تازه نهال چمن مصطفی
قـرة عینیـن نبـی و ولـی میوة بستـان بتول علـی
سیّد تاج الدّین جعفر علیهالرحمة و الغفران به امامزادة واجب التعظیم و التکریم سلالة آل طه و سپس امامزاده ابو جعفر محمّد علیه التحیة و التسلیم انتظام دارد و آن گوهر صدف کرامت در « محلّه شهرستان» داخل شهر در زاویة خلوت معتکف گردیده به عبادت پرودگار انس و جان روز به شب و شب به روز میآورد و در هر جمعه به نماز جماعت حاضر گشته به آداب فرایض میپردازد. اهالی دارالعباده از لمعات انوار فایض البرکاتش بهرهور گردیده مشاهدة کرامات که از آبای عظام به یادگار داشت مینمودند و معتقدان خانوادة رسالت را اعتقاد بر اعتقاد افزوده به برکت وجود فایض الجود آن زلال چشمهسـار ولایت ابواب فتوحات در جهانی دریافته زنگ هموم از صفحات قلوبشان زدوده میگردید.
در زمان اتابکان یزد یکی از ملازمان والی در حالت مستی از منزل خود بیرون آمده به جستجوی شراب خانه پای در وادی طلب نهاد و به هر کوچه و محلّه میشتافت، اتفاقاً گذارش به منزل سیّد افتاد بنای کار به اشتلم نهاده سیّد را طلب نمود. چون آفتاب هدایت از گوشة افق مشرق عبادت طلوع نمود، آن مست بادة غفلت، چوبی حوالة فرق مبارک سیّد نمود. به قدرت کاملة یزدانی دست آن شخص همچنان در بالا مانده خشک گردید. جرعه نوش بادة بیهوش سر در قدم آن حضرت نهاده به زبان نیاز عرض نمود، مصراع: عهد کردم که دگر بادة گلگون نخورم
آن جناب متبسّم گشته نجات دارین او را از درگاه قاضی حاجات مسئلت نمود. در همان ساعت دست آن شخص به حالت اصلی معاودت نموده حلقة اخلاص در گوش جان جای داد و در سلک مریدان سیّد انتظام یافته مدّة العمر از جادة متابعت و شاهراه اخلاص سر نتافت. نظم:
بیا و محض کرامت ببین و سرّ حمایت چگونه دفع بلا کرد از و به دست ولایت
... مرقد منّور آن سیّد کرامت نسب مطاف طوایف امم و معبد علمای بنی آدم است، مثنوی:
خـاک رهش هســت بـه از توتیـا دیدة جان را بود از وی جلا
خار و خس او گل (و) ریحان بود مردمـک دیـدة اعیـان بـود
رایـحــهاش زنـده کنـد مـرده را راحت از آن خاطر افسرده را
هر کس که به اعتقاد تمام به جهت مرادات دنیوی و اخروی در شب جمعه بدان مکان شریف به خواندن یک هزار مرتبه سورة اخلاص موّفق گردد به مطالب دو جهانی فایض میگردد و به جهت صحّت بیمار به کرّات تجربه شده که یک مرتبه سورة فاتحة الکتاب و سه مرتبه سورة توحید خوانده دوازده بار صلوات باید فرستاد».[8]
[1] - تاریخ یزد(جعفری) : 157.
[2]- تاریخ جدید یزد: 190-191، دانشنامه مشاهیر یزد1: 786.
[3]- جامع مفیدی3: 539-541، یادگاریهای یزد2: 305، 327-328.
[4]- مزارات امامزادگان ایران4: 209-211. (مقبره سیّد پنهون)
[5]- دائرة المعارف تشیّع3: 366، تاریخ یزد (آیتی): 100-101، بناهای آرامگاهی: 287-288، یادگارهای یزد2: 327-328، مجموعه راهنمای جامع ایرانگردی (استان یزد)28: 95، یزد از ظهور تا سقوط آل مظفّر: 182.
[6]- المشجّر الکشاف1: 308.
[7]- نزهة العیون: 33.
[8]- جامع مفیدی3: 539-540.
- ۱۴۰۹
- ادامه مطلب