- چهارشنبه ۲۱ خرداد ۹۳
چنانچه پیشتر نوشته شد، خفته در مزار از احفادِ امام جعفر صادقA است که با یازده واسطه نسب به آن حضرت میرساند[1] که از قرار ذیل است؛ سیّد یحیی بن قوامالدّین مرتضی بن سلیمان ابی طاهر (الرئیس بیزد) بن حمزه ابی یعلی (الرئیس بیزد) بن عبدالمطلب ابی یعمر بن محسن (الرئیس بیزد) بن علی ابیالحسن (سیدالجلیل) بن محمّد ابیجعفر بن علی بن عبیدالله بن احمدالشعرانی بن علیالعریضی بن امام جعفرصادقA.
همین نسب نامه را علّامه نسّابه سیّد ضامن بن شدقم در کتاب خود ذکر نموده و مینویسد: سیّدیحیی دارای یک فرزند به نام سیّدسلیمان بود که از او دو فرزند به نامهای سیّدمجتبی و سیّدمرتضی به دنیا آمدهاند.
از سیّدمجتبی بن سلیمان بن یحیی، فرزندی به نام ابویعلی به وجود آمد. او فرزندی به نام محمّد داشت و دارای دو فرزند به اسامی حسن و
حسین بود.[2]
علّامه نسّابه سیّد ابوطالب مروزی، پس از ذکر نام پدر سیّد یحیی از او با عنوان؛ سیّد قوامالدّین المرتضی ابیهاشم محمّدالرئیسالنقیب بیزد بن ابیطاهر سلیمانالرئیس بیزد یاد میکند و مینویسد او فرزندی به نام سیّدالأجل قطب الدّین المجتبی أبوالقاسم عبدالمطلب النقیب داشته که شیخ و استاد مروزی بوده است.[3]
ابن عنبه نیز پس از تأیید نسب نامه فوق مینویسد: برادر سیّدیحیی، ابوالقاسم مجتبی فرزندی به نام ابی یعلی داشته که نوادة او سیّد جلالالدّین حسین بن الامیر عضدالدولة محمّد بن ابی یعلی، از شعرای فارسی زبان و نیکو خصال بوده که از یزد به شیراز مهاجرت نموده است.[4]
سیّد عمیدالدّین حسینی نسّابه پس از ذکر نام پدر سیّدیحیی و تجلیل از او، برای وی چهار فرزند ذکر مینماید که عبارتند از، سیّد محسن ابوعبدالله، سیّد مرتضی ابومحمّد، سیّد حسین ابوطاهر و سیّد عبدالمطلب و برای هر یک فرزندانی ذکر مینماید.[5]
ابن مهنّا نیز جمع کثیری از این خاندان را که به شیراز و کازرون منتقل شدهاند ذکر نموده و از آنان تجلیل به عمل میآورد.[6]
بنابراین ثابت میشود که علاوه بر سکونت پدر و برادرزادههای سیّدیحیی در یزد، اکثر اجداد و پسر عموهای او نیز در شهر یزد و نواحی آن سکونت داشته و از رؤسا و بزرگان سادات عریضی به شمار میآمدند و مشاغل مهمّی همچون؛ قضاوت، امامت، ریاست و نقابت بر سادات و متولی اوقاف شهر یزد را به عهده داشتهاند و خود منشأ خیر و برکت برای اهل زمانشان بودهاند.[7]
از تاریخ تولّد و وفات سیّد یحیی در منابع موجود ذکری به میان نیامده است. از آنجایی که برادر وی سیّد قطبالدّین مجتبی ابوالقاسم استاد مروزی بوده و نام وی در کتاب او ذکر شده، حکایت از آن دارد که در نیمه اوّل قرن هفتم هجری در قید حیات بوده است، زیرا وفات ابوطالب مروزی نسّابه بعد از سال 614 ﻫ .ق است. بنابراین میتوان احتمال داد که وفات سیّدیحیی بعد از سالهای 650 و 651 ﻫ .ق بوده است.
- ۱۷۶۳
- ادامه مطلب