- چهارشنبه ۲۱ خرداد ۹۳
نقشة بنای باقیمانده عبارت است از مربعی که طول ضلع داخل آن حدود 86/11 و ضلع خارج آن 60/14 با ضخامت دیوار 40/1 سانتی متر که دارای یک درب ورودی است. بر فراز بقعه، گنبدی بر روی گردنی استوانهای شکل بلندی استوار گشته و چندین نورگیر بر روی گردنههای بلند آن ایجاد شده است. کاشیکاری سطح خارجی گنبد، از آثار سالهای اخیر است؛ اما از تعریفی که مؤلّف تاریخ یزد از آن کرده، معلوم میشود که در اصل سراسر با کاشی سبز رنگ پوشیده شده بوده است. این گنبد از نوع دو پوستة پیوسته بوده و بر روی چهار فیلپوش و شکنجهای رسمی و دوال و رف نهاد شده است. داخل بقعه از نظر فراوانی تزیینات، یکی از پرکارترین نمونههای موجود به شمار میرود.
بناهای مختلفی، بقعه را در میان گرفته که به احتمال برخی از آنها باید بر
تصویری دیگر از گنبد باشکوه امامزاده سید رکن الدین p |
تصویر هوائی از گنبد امامزاده سید رکن الدین p |
روی دیوارها و پایه های واحدهای بناهای وابسته به بقعه یا مدرسة اصلی ساخته شد باشند. در نمای شمالی ساختمان هنوز بخشی از نماسازی تزیینی اصلی بنا با وجود لطمههای شدید قابل تشخیص است.
سر در ورودی بقعه از جهت شمال دارای کتیبهای از گچ بوده که مقدار کمی از آن باقی مانده است. این کتیبه، دو ردیف نوشته به خط کوفی داشته و قسمت زیرین آن، گل و بوته بوده و هنوز کلمة مستقیماً از آن کاملاً باقی است و طبعاً از آیات یکی از سوره های الملک، النساء، انعام و یا فتح است. و پلبر، تاریخ این کتیبه را سال 725 ﻫ . ق ثبت کرده است.
در هر ضلع از بقعه، سه طاقنما، یکی بزرگ در وسط و دوتا کم عرض در دو جانب آن با قوس های تیزدار طرح شدهاند. بالای تیزة طاقنماها، یک گنجینة گچبری پهن دور تا دور بر روی چهار ضلع نقش بسته است که در آن، سورة «یس» تا آخر آیة 13 به خط ثلث خوانده میشود. داخل طاقنماهای هر یک از ضلع های چهارگانه، نقش های ترنج، و در زیر تیزة قوس آنها، تزیینات مقرنس گونه نقشاندازی گردیده است.
نقاشیهای روی دیوارها به رنگ آبی، سبز، قهوهای و طلایی انجام شده و گچبریها از برجستگی های بسیار کمی برخوردار هستند. در مقرنس کای زیر تیزة طاقنماها چنان کار شده که گویی مقرنسها برجسته هستند. شدّت تزیینات به حدّی است که به اعتبار جنبه های معماری بنا را تحت الشعاع قرار داده است، محراب بنا نیز دارای تزیینات چشمگیری است و در قسمت بالا و در زیر تیزة قوس آن دارای تزیینات مقرنس گونه است. از ویژگیهای این محراب، وجود حاشیة پهن کتیبة سه جانب آن است که
تصویری از ایوان و گنبد باشکوه امامزاده سید رکن الدین p |
سه کتیبه در یک حاشیه جا داده شده است که یکی به خط ثلث و به گونة دورویه شامل سورة «انسان»؛ دیگری، کتیبة کوفی دورویه از آیات قرآنی و سرانجام، تکرار عبارت «الملک لله» به خط کوفی ریز.در بالای کتیبة کمربندی ثلث، بخش کاربندی زیر گنبد شامل چهار فیلیبوش و شکنجهای رسمی و دوال و رف اجرا شده و خیره کننده است. داخل فیلیبوش ها که به صورت دو مثلث چسبیده به هم نموده شدهاند، عبارت قرآنی «فسکیفیکهم الله و هو السمیع العلیم» (بخشی از آیة 137 سورة بقره) به خط کوفی تزئینی زیبا که ترنج گونهای را مینماید، نقشاندازی شده است. در بالای فیلیبوشها و شکنجهای میانشان، بخش دوّم کاربندی زیر گنبدـ مرکب از شانزده شکنج یا طاقنما گونهـ قرار گرفته که درون آنها، طرحهای زیبایی از خط کوفی پیچدار تزیینی شامل عبارتهای «القدرةلله»، «القوتلله، الحکمةلله»، «السلطانلله»، «القضاءلله»، «الکرم لله»، «المنةلله»، العزّةلله»، «الشکرلله» و «الملکلله» نقش بسته است. در بالای این تاب های تزیینی، در ساقه گنبد، کتیبه کمربندی به خط کوفی تزیینی شامل سورة «فتح» تا آخر آیة پنجم طرح شده است. زیر سقف گنبد نیز شمسة زیبایی با شعاع های تزیینی خوش نقشی زینت یافته است. پیرامون شمسه را دوازده ترنج لاجوردی رنگ فراگرفته که یک درمیان در داخل آنها و به خط ثلث، سورة «تین» و به خط کوفی، سورة «اخلاص» نوشته شده است.
با توجّه به اهمیّت رصدخانة مدرسه، مطالبی از «تاریخ یزد» نوشتة قرن نهم هجری دربارة آن میآوریم که مدرسة رکنیة را «امّ البقاع مدارس یزد»
نامیده ودربارة رصدخانه آن مینویسد: «بر مقابل مدرسه رصدی ساخته و دو منار کوچک بر دو طرف آن مبنی شده و بر سر یکی مرغ روئین نهاده که چون آفتاب طالع میشود. آن مرغ رو به آفتاب میکند و هر چه که آفتاب برمیآید، او روی به آفتاب دارد بر آن جانب.
و در میان رصد، چرخ چوبین منقّش نداده و سیصد و شصت قسمت کرده و در هر قسمتی، سمتی درجهای ساخته. محل آفتاب هر روز در درجهای مینماید که آفتاب کدام درجه است و دوازده برج نموده و هر درجه به حروف ابجد نهاده، و در هر دایرهای که در چهار گوشة چرخ نهاده، سی خانه و ماه ترکی و عربی و فارسی و رو مینموده که هر روز معلوم میشود چند روز از ماه مذکور گذشته.
در بالای چرخ، دایرهای کشیده در موضع قمر، هر روز در هر منزل که باشد، از شرطین و بطین و ثریا و دهران و هقعه و هنعه و ذراع و نثره و تارث و بطن الحوت نموده و سی دایره برگرد دایرة قمر نهاده که هر یک روز از ماه بگذرد، دایرة سفید سیاه شود تا آخر ماه و دوازده خانه بر یمین و دوازده خانه بر یسار چرخ ساز داده که دوازده دایرة یمین هر یک ساعت که گذرد، از دریچهای که در تحت او ساخته، مرغی روئین سر بیرون کند و مهره از دهن در طاسی که زیر آن دریچه نهاده است، بیندازد و آن چرخ به گردش درآید و چون یک تخته از آن دوازده گانة یمین رصد سیاه شود، ساعتی گذشته باشد و در وقت صبح و پیشین و پسین و شام و خفتن، چون مرغ مهره در آن طاس اندازد و آن چرخ به گردش درآید و در اندرون رصد طبلی زده شود، در بالای آن منار عَلَمی ظاهر شود و طبل زده شود و بر بالای علم خروش و آواز طبل فرو نشیند، و بر بالای دایرة قمر، دایرة خمسة متحیره باشد و منسوبات هر روز به آن کواکب نموده و اساس روزها نوشته و اندرون رصد، تنورة مسین پر آب میکنند و لنگری به زنجیر آویخته بر روی آب و به طریق اصطرلاب در پایین آن تنوره نهاده و از عصارة او آبی بیرون میآید و در چاه میریزد و هر چند از آب کم میشود، آن لنگر فرو میرود و قریب صد و پنجاه طناب هر یک برابر دوازده ساعت روز و شب دو سوراخ کرده و هر شب هر ساعت چراغی نهاده میشود و هر ساعت که از شب میگذرد، چراغ باز نشانده میشود.»[1]
هم اکنون در یزد محلّهای به نام «وقت و ساعت» موسوم است و میدان واقع در آنجا را نیز به «میدان وقت و ساعت» نام میبرند. این نام، یادگاری است از رصد سیّد رکنالدّین، رصدی که متأسّفانه هیچ اثری از آن باقی نمانده است.
این تسمیه در تاریخ جدید یزد که قریب یک قرن پس از تألیف رصد تألیف شده نیز آمده است[2]. در جامع مفیـدی، تألیف قرن یازدهـم، نام محلّه وقت ساعت و میدان وقت ساعت ذکر شده و معلوم میشود که در آن زمان این میدان وجود داشته است.[3]
سال تأسیس این رصد در دو کتاب تاریخ یزد و تاریخ جدید یزد، سال 725 ﻫ . ق ضبط و در هر دو گفته شده است که پنجرهای چوبین بر پائین چرخ نهاده بودهاند که به اصطلاح مؤلف تاریخ یزد به خط معقّلی در هم نشانده عبارتی حاوی نام سازندة رصد در آن ساخته شده بود.[4]
طاق گچ کاری داخل قبر سیّد رکن الدّین ، از نوع تاق سرپهن است. در طرح های تاق و حاشیه های کتیبهدار مقبرة سیّد رکن الدّین ، بریدگی کم عمق است و خطوط کتیبه ها و نوشته ها پنچ و تاب کتیبههای برجسته را ندارند؛ زیرا حروف کتیبه متمایل به خطوط راست است و طرح زمینه یا به کلّی از بین رفته یا به حداقل رسانیده شده است.
مقبرة سیّد رکنالدّین دارای تزیینات گچ کاری به جلال کاشیکاریهای پرآرایش قرن سیزدهم و چــهاردهم در ایران است. در کتــاب مـعماری
تصویری از مقرنس کاری، نماسازی ، رسمی بندی،گچ بری و نقاشی های زیبای زیر گنبد بقعة امامزاده سید رکن الدین p |
اسلامی، نوشتة پاپادوپولو، دربارة مقبرة سیّد رکنالدّین چنین آمده است: «این آرامگــاه باشکوه که گنبـد آن بسیار بلند است، دارای زیباترین نمونههای کتیبههای رنگآمیزی شده است. دیوارها و تاقها و گنبد آن با خطوط کوفی بسیار ماهرانه و ظریفی زینت یافته است. به همین ترتیب، شکلهای برگ سان ادامه دهنده مضمون کهن درخت زندگی که بر گرد خورشیدی مرکزی گنبد را میآراید. در واقع تماماً با خطّ کوفی باشکوهی ترسیم شده است. برعکس بر روی ساقه گنبد کیفیّت تحسینآمیز ترسیمی و حرکتی بدان گونه که برخی از نقّاشان امروز در جست و جوی آنند با قدرت آزادی شکار و نسبتاً ماهرانه فوراً جلب نظر میکند.[5]
استاد ایرج افشار، دربارة مقبرة سیّد رکن الدّین چنین مینویسد:
«سیّد رکن الدّین برای تأسیسات علمی و خیریّة خود که در یزد و اصفهان و ابرقو و کازرون و قم و کاشان و حدود این شهرها قرار داشت، موقوفات بسیار در سراسر خاک یزد و جز آن وقف کرده بود؛ اما اکنون از آن همه تأسیسات متعدّد و بزرگ که در وقف نامه آمده و در تواریخ یزد هم بدانها اشاره شده است، به جز بنای مسجد جامع یزد و مسجد مصلّای عتیق که باقی ماندهاند، و همین طور گنبدی از مقبرهاش که محل دفن او است «مدرسه» برجای مانده است و این هم علی الظاهر به مناسبت آن است که مرقدش از قدیم الایام زیارتگاه شده بود، ورنه از این بقعه هم اکنون اثری برجای نبود[6].»
نسب شریف
نسب شریف سیّد رکنالدّین به اتّفاق نقل همهی علمای انساب با چهارده واسطه به امام ششم منتهی میشود که از قرار ذیل است: سیّد رکن الدّین محمّد بن قوام الدّین محمّد بن نظام الدّین علی بن ابی محمّد شرفشاه بن ابی المعالی عربشاه بن ابی محمّد بن ابی الطیّب زید بن ابی محمّد حسن بن احمد بن عبیدالله بن أبی جعفر محمّد بن علی ابی الحسن بن عبیدالله بن احمد الشعرانی بن علی العریضی بن امام جعفرصادقA .
علّامه نسّابه ابن عنبه، متوفّای 828 ﻫ .ق نخستین کس از علمای انساب است که به نام و نسب او پس از ذکر فرزندش سیّد شمسالدّین مبادرت نموده و از او به عنوان السیّد الجلیل رکنالدّین محمّد یاد میکند.[7]
همین نسبنامه را ابن مهنّا[8] و عمیدی نسّابه ذکر نمودهاند. منتهی علاوه بر لقب او رکنالدّین، زکیالدّین را نیز افزوده است.[9] علّامه نسّابه ضامن بن شدقم، نام پدر سیّد رکنالدّین را قوامالدّین محمّد و جدّش را با عنوان سیّد نظام الدّین شرف شاه کان نقیباً رئیساً نام میبرد.[10]
علّامه سیّد جعفر اعرجی، و سیّد عبدالرزاق کمونه نیز شجره نامه فوق را با الفاظی که ابن عنبه در شأن سیّد رکن الدّین گفته بیان داشتهاند.[11]
در کتاب نزهة العیون پس از ذکر نسب شریف وی مینویسد: رکن الدّین محمّد القاضی النقیب، او سه فرزند به اسامی، سیّد شمس الدّین محمّد، عصمة نسب و ماجان داشت که مادر همهی آنها اصلان نسب دختر مجد الدّین ابوالفخر بن شمس الدّین بود.[12]
شرح حال سیّد رکن الدّین
سیّد ابوالمکارم رکن الدّین محمّد قاضی حسینی در حدود سال 658 ﻫ . ق در یزد بدنیا آمد. پدرش سیّد قوام الدّین محمّد [علی] از ریاضی دانان و نقبای یزد بود. از اینرو سیّد رکن الدّین معارف علوم و ریاضی را از پدر آموخت و به رشد و بالندگی رسیّد . پس از فوت پدر تمام دارائیهای وی به او منتقل شد و توانست با اتکاءبه وجهه علمی و اجتماعی و مالی، آثار خیر در نقاط مختلف یزد به وجود آورد و وقفنامهای برای موقوفات خود به نام «جامع الخیرات» تنظیم نمود.
سیّد رکن الدّین از سادات بسیار جلیل القدر، و سیّد ی بزرگوار و از عالمان بزرگ یزد بود. او قاضی شهر یزد و مورد رجوع عموم اهالی در زمان خود بود و در محلّه «وقت و ساعت» زندگی میکرد و بنیانگذار کتابخانه و مدرسهای در آن محلّه بود. به دلیل اینکه شوکت و اقتدارش در بین عامه مردم زبانزد بود، بعضی دشمنان در واقعة قتل یک زردشتی به دروغ او را متّهم میکنند و همین امر سبب خشم اتابک یوسف شاه، حاکم یزد، میشود و وی را دستگیر کرده و پس از زدن هزار تازیانه وی را در بند کشیده در چاهی در خورمیز، واقع در چند کیلومتری مهریز،
محبوس میکنند.
تصویری از بقعة باشکوه سید رکن الدین و مناره مسجد جامع از مستحدثات وی
تصویری دیگر از گنبد باشکوه امامزاده سید رکن الدین p
مأموران حکومتی پس از آن در تعقیب تنها پسرش، میرشمس الدّین محمّد، بودند که وی مخفی شده و به وسیلة بعضی از دوستان از یزد فرار میکند و در آذربایجان رحل اقامت میافکند و با میانجیگری سلطان ابوسعید وسایل آزادی پدرش را از سیاهچال خورمیز فراهم مینماید.
مؤلّفان تواریخ یزد نوشتهاند که علّت اصلی دستگیری و اتهام سیّد رکن الدّین محمّد به قتل یک زردشتی بدان خاطر بود که مدرسه رکنیّه و تأسیسات متصل به آن، موجب پستی مدرسة محمود شاهی که جنب آن بود میشد (این مدرسه از بناهای اتابکان بود)، اتابک یوسف شاه که در آن موقع حاکم یزد بود، نسبت به سیّد رشک برد و به علّت آنکه جمعی از عیّاران خواجهای ترسا را که با چندین هزار فلوری به یزد آمده و نزدیک مدرسه ساکن شده بود کشتند و مالش را ربودند. یوسف شاه تهمت این واقعه را بر سیّد رکن الدّین نهاد و گفت که اتباع او چنین عمل کردند. پس سیّد را گرفت و پس از شکنجه و آزار در بازار شهر گردانید و در چاه قلعة خورمیز به بند کشید. آنگاه فرزندش، سیّد شمس الدّین محمّد، شبانه برای دادخواهی پدر به تبریز رفت و چون با رشید الدّین فضل الله و پسرش، غیاث الدّین محمّد، وزیر سلطان ابوسعید، آشنایی داشت حکم آزادی و قضاوت پدرش را گرفت.
سیّد رکن الدّین محمّد پس از آزادی از بند با احترام و تکریم مردم وارد شهر یزد میشود و پس از استقبال باشکوه مردم در یزد، در مدرسه رکنیّه بار دیگر بر مسند قضا مینشیند. سپس برای انجام مناسک حج عازم حجاز میشود. وی پس از مراجعت از خانه خدا، تمام همّت خویش را صرف عمران و آبادی نمود و چه بسیار قناتها که به وسیلة وی دایر شد و یا مدرسه، مسجد، بازار و گرمابه که با تلاش و پشتکار او احداث شد. همچنین چندین آب انبار و خانقاه که در آن زمان محل تجمع شیعیان بود
تصویری از گنبد مسجد جامع |
در نقاط مختلف یزد ساخت که برخی از آنها هنوز باقی است.
تصویری از کاشیکاریهای گنبد امامزاده سید رکن الدین |
در مجموع آنچه که از آثار خیر او در نقاط مختلف یزد باقی مانده حکایت از این دارد که قبل و بعد از او کسی تا این حد موفق به ایجاد بناهای عام المنفعه نشده بود. به ویژه این که در هر مورد از بنایی موقوفاتی نیز برای آن بنا مقرّر و معیّن ساخته و آن را در وقفنامه ثبت نموده است. همچنین در وقف به امور بسیار ظریفی توجّه داشته که تا پیش از او کسی به این گونه موارد توجّه نداشته است. مشهور است که از موقوفات وی این بوده که چند باب مغازه در کنار آب انبار وقت و ساعت را وقف نمود که اجارة آن صرف خرید کوزه برای بچّههایی که برای بردن آب به آب انبار میآمدند و کوزه آنها میشکست، میشد. همچنین موردی را معیّن نموده بود تا صرف جبران خسارت مالی کسانی بشود که نوکر یا اجیر دیگران بوده پولشان را در راه گم میکردهاند و برای اینکه از طرف ارباب خود توبیخ نشوند از محل آن موقوفه به این گونه افراد پرداخت میشده است.
ایجاد دارالشفاء در جنب مدرسه رکنیّه، دارالادویّه = داروخانه از آثار خیر دیگر این سیّد بزرگوار است که در زمان خود پناهگاه بیماران بوده و و در آن زمان که هنوز علم طب مانند امروز توسعه نداشته مورد توجّه عموم مردم بوده است.
این نواده بزرگوار حضرت ابوجعفر پس از عمری پرخیر و برکت و پس از اینکه عمری را به قضاوت، دستگیری ضعفاء و نیکنامی سپری کرد، عاقبت در سال 732 ﻫ . ق در سن 74 سالگی در شهر یزد دیده از جهان فروبست و مردم قدرشناس یزد که در همه عمر از او جز خدمت خیر و خوبی ندیده بودند، بر جنازهاش حاضر شدند و پس از تعظیم و تکریم فراوان، وی را در جوار مدرسه رکنیّه، جایی که امروز بقعه متبرّک اوست، به خاک سپردند و امروز این محل از اماکن مقدّس شهر یزد است، و رسم است که هر چهارشنبه مردم یزد به زیارت آن میروند.[13]
[1]- تاریخ یزد:81-83.
[2]- تاریخ جدید یزد:123.
[3]- جامع مفیدی 3: 417، 543، 556، 654.
[4]- مستنبط این تاریخ الفقیر الی الله الجلیل الخلیل بن ابی بکر بن خلیل است (تاریخ یزد: 83)، مستتبنطه صنعة هذه الساعات العبد الفقیر الی الله الخلیل ابی بکر بن محمّد خلیل غفرالله له بالخیر. (تاریخ جدید یزد: 125).
[5]- معماری اسلامی: 78-79.
[6]- یادگارهای یزد 2: 570-391، دایرة المعارف تشیّع 3: 346-348، معماری اسلامی ایران، در دورة ایلخانان: 172-173، بناهای آرامگاهی:46-47، تاریخ یزد: 81-83، مجموعه راهنمای جامع ایرانگردی (استان یزد) 28: 74، 85.
[7]- عمدة الطالب: 273، الفصول الفخریّه: 147-148.
.[8] التذکره: 168.
[9] - المشجّرالکشاف 1: 57 و 299.
[10]- تحفة الازهار 3: 101.
[11]- الأساس: 225، موارد الإتحاف 2: 207.
[12]- نزهة العیون: 26.
[13]- یادگارهای یزد 1: 102، 138، 2: 47، 286-287، 562-560، تاریخ یزد (جعفری): 81-87، فرهیختگان دارالعباده: 1=-31، جامع مفیدی 3: 543-558، تاریخ یزد (آیتی): 113-114، تاریخ سالشماری یزد: 66، دانشنامه مشاهیر یزد 1: 789، بارگاه آفتاب: 92-93.
- ۲۴۲۱
- ادامه مطلب