- پنجشنبه ۲۲ خرداد ۹۳
بقعة شاهزاده فاضل با توجّه به گنبد آجری کم خیز که ارتفاع آن حدود هشت متر است، و نمای سادة بیرون آن، از نظر معماری جلوهای خاصّ دارد. اصل بنا در قرن هشتم ساخته شده و در دوره های مختلف مرمّت شده است.
طبق نوشتههای تواریخ یزد؛ در سال 747 ﻫ . ق به هنگام حکومت امیر مبارز الدّین محمّد بن مظفّر، متوفّای 765
ﻫ .ق برای حفاظت و توسعة شهر، در اطراف برج دروازة شهر که مجاور این بقعه بود، به حفر خندق اقدام کردند. جسد سالمی که بر روی سینهاش مصحفی بود، از زیر خاک بیرون آمد، چون خبر به امیر مبارزالدّین رسید، دستور داد تا نبش نکنند و فصیل گرد قبر او بکشند و بقعهای بنا کنند.[1] در سال 844 ﻫ . ق امیر قطب الدّین خضر شاه بن شمس الدّین محمّد، قطعهای زمین مجاور بارو را خریداری کرد و به توسعه ساختمانِ مزار پرداخت.[2]
در کتاب جامع مفیدی آمده است: «هنگامی که شاه اسماعیل به قصد خواباندن فتنة رئیس محمّد کره به یزد آمد، چون کراماتی از این مزار دید مبلغی از بابت وجوهات یزد را به رسم سیورغال متولّی این آستانه مقرّر کرد که تا زمان تألیف کتاب برقرار بوده است.»
او اضافه میکند: «بیرون مزار تالاری از چوب ساخته... و شیخ بزرگوار مشهور به پیربرج در آنجا آسوده... محمّد علی بیک ناظر بیوتات کر کراق سرکار خاصّة شریفة دارالعبادة یزد میبود برجی رفیع اساس که از قدیم الأیام در آنجا ساخته بودند، عمارت کرده نقّاره خانه را از میدان خواجه ضیاء الدّین محمّد بدانجا نقل نمود...»[3]
این بنا براساس نوشتة جامع جعفری در سال 1226 ﻫ . ق مرمّت شده و اتمام آن را عبد الوهّاب طرّاز به سال 1240 ﻫ . ق میداند.
یگانه کتیبة قدیمی که در این مزار دیده میشود. کتیبة کاشی معرّق عصر تیموری به اندازة 70×90 سانتی متر است که به طور عمودی بر بالای سر قبر نصب شده بود و این عبارت بر آن خوانده میشد: «استشهد فی سبیلالله الحیّ الرزّاق فرحاً بما آتاه من فضله الخلّاقالامام بنالامام سبط رسولالله الملکالعلامالفضل[4] بن الامامالعالم موسیالکاظم بن الامامالناطق جعفرالصادق بن الامامالقادر محمّدالباقر بن الامام الزاهد
بن علی زینالعابدین بن الامامالسعیدالحسینالشهید بن اسدالله الغالب علیبنابیطالب سلامالله علی آبائهالکرام و علیه السلام فی حدود سنة اثنتین و مأتین.»
نصب این کتیبة کاشی دورة تیموری باید از آثار قطب الدّین خضر
شاه باشد که مؤلّف جامع مفیدی به اشاره مینویسد؛ «قبر را از کاشی ترتیب داد.»[5]
در سال 1312 ﻫ . ش. بر اثر احداث خیابان پهلوی، بخشی از مجموعه شاهزاده فاضل تخریب شد. بدنة داخل بقعه با کاشیکاری طرح هندسی مرکب از ستارههای شش پر و شش ضلعیها و حاشیهای از کاشی معرّق زینت شده است.[6]
بنای فعلی از سال 1350 ﻫ .ش. زیر نظر هیأت امنا و با نظارت اوقاف یزد بازسازی شد. بقعه در دو طبقه ساخته شده و سراسر آن آئینه کاری، گچبری و نقّاشیهای زیبا و ظریف دارد که توسّط هنرمندان یزدی، انجام شده است. مقرّنس کاریهای جالبی در زاویه های جرز متّصل به گنبد مشاهده میشود. به خاطر احداث گنبد بنا، دوازده ستون بزرگ در چهار جهت بقعه نصب شده و در وسط آن ضریح بسیار باشکوه که از نقره و آب طلا است، از مرقد محافظت میکند. گنبد بقعه، دوپوش و از داخل به صورت عرقچینی به قطر ده و ارتفاع تقریبی پانزده متر است. دورتا دور ساقه گنبد از داخل، اشعار محتشم کاشانی در زمینه لاجوردی به طرز زیبایی بکار رفته است. در منتهیالیه پایههای ستون بقعه که گنبدخانه بر آن سوار است، سورة مبارک تبارک الذی بیده الملک، تمام فضا را مزیّن ساخته است. بر درب ضریح کتیبهای به این مضمون قلمزنی شده که: «السلام علیک یا شاهزاده فاضل، سازنده یزد محمّد دهقان» اندازه ضریح 3 × 2 متر و در سال 1369 ﻫ . ق در بقعه نصب شده است.
تصویری از ضریح مطهر امامزاده شاهزاده فاضل p
|
بقعه شامل دو حیاط یا صحن است که یکی در شمال بقعه و دیگری در شرق آن است. این دو صحن توسّط یک هشتی با گنبد خانه قدیمی به همدیگر وصل میشود. در انتهای صحن شمالی، صورت قبری است که متعلّق به سیّد سلیمان و از همراهان امامزاده فاضل میدانند که در این مکان به شهادت رسیده است. بر بالای درب اصلی بارگاه، ترجمةسنگ قبر بر روی کاشی انجام و نصب شده است. کرامات زیادی به این بقعه منتسب است که حکایت از علوّ مقام خفته در آن دارد.
شهرت محلّی نسب
دربارة شخصیّت مدفون در بقعه، چندین دیدگاه است. جعفری و کاتب، اقدم تاریخ نویسان یزد، این مزار را که میان فصیل دروازة مهریجرد بود تحت عنوان پیر برج آوردهاند.[7] برخی به تصوّر این نامگذاری چنین پنداشتهاند که مراد از پیر برج[8]، وجود زیارتگاهی از آن زرتشتیان است.[9] بر این اساس زردشتیان به طور سنّتی این مزار را بسیار محترم میدارند و آن را مدفن یکی از شاهزادگان ساسانی میدانند.[10] اما این ادّعا از اساس مردود است، زیرا «پیر» در اینجا به معنی کهنه و مزار قدیمی است و کلمه «پیر برج» اصطلاحی برای شناساندن مزار قدیمی و کهنه نزدیک برج شهر یزد بوده است. مؤلّف تاریخ جدید یزد، روایت جدیدی دربارة این مزار در دو جای کتاب خود ذکر مینماید و مینویسد: «این شخص از مضروبین واقعة فهرج بود که عدّهای از آنها به یزد آمدند و یکی از آنها درین محل مدفون شد.»[11]
عبدالحسین آیتی معتقد است که این مزار از آن فضل بن علی برادر سهل بن علی و از خاندان فضل بن سهل وزیر مأمون عبّاسی است.[12]این ادعا نمیتواند منشأ صحیحی داشته باشد، زیرا تمام مؤرخان یزد، از قرن هفتم تا زمان پهلوی، جملگی پس از ادّعاهای مطرح شده، قول مشهور که بقعه را از آن فضل
تصویری از آینه کاری های زیر گنبد |
بن امام موسی کاظمA میداند، مطرح نموده و حتی سنگ قبر دورة تیموری تصریح به امامزاده بدون خفته در مزار دارد، که به شاهزاده فاضل مشهور است.[13] اما همین دیدگاه معلوم نیست از کجا مطرح شده و به چه دلیل پس از کشف جسد امامزاده، به پسر امام هفتم خوانده شده است. جعفری پس از ذکر این واقعه و انتساب بقعه به فضل بن موسیA تردید نموده و مینویسد: «به حقیقت نپیوسته است.»[14] بر این اساس باید در حول زندگانی فضل
تحقیقی بیشتری صورت گیرد تا صحّت و عدم صحّت این ادّعا مورد بررسی قرار گیرد.
شرح حال فضل بن موسیA
فضل، یکی دیگر از فرزندان امام موسی کاظمAاست که مادرش «اُمّ ولد» کنیز بود. علمای انساب او را همزاد سلیمان و عبدالرحمان و حسین میدانند و مینویسند که وی بلا عقب بوده است.[15] ابن عنبه اضافه میکند که: فضل و سلیمان و احمد فرزندان امام موسی کاظمA تنها دارای دختر بودند و فرزند ذکور نداشتهاند.[16]
متأسّفانه از وضع زندگی و تاریخ وفات و محلّ دفن او هم اطّلاع دقیقی در دست نیست به جز اینکه مزاراتی به او در آوه، محلّات، بهبهان و جهرم منتسب دانستهاند و نقل قولهایی متضادی از مهاجرت او به این مکانها ذکر شده است.
الف. فضل در آبه
قدیمیترین مدرکی که از هجرت فضل بن موسیA به ایران و شهادت او در آبه سخن به میان آمده، از شیخ عبد الجلیل قزوینی رازی است که مینویسد: «شهادتگاه و آرامگاه عبدالله و فضل و سلیمان فرزندانِ امام موسی کاظمA در آبه است، محلِّ قبور این عزیزان، نورانی و پر از قبور علماء و فقهاست...»[17]
در حاشیة عمدة الطالب جایی که سلیمان و فضل دو پسر امام موسی کاظمAرا وصف میکند. از قولِ سیّدحسین بن مساعد حائری گوید: «قبر آن دو در آوه است و من در ماه رمضان سال 918 ﻫ .ق آن را
زیارت کردهام.»[18]
قاضی نورالله شوشتری در کتاب مجالسالمؤمنین در هنگام وصف آبه گوید: «مشاهدی که در آبه قرار دارد عبارتند از؛ شهادتگاه عبدالله و فضل و سلیمان فررندان
امام موسیA که آنها مشاهدی نورانی است.»[19]
تصویری از گلدسته زیبای شاهزاده فاضل |
محمّد جواد نجفی مینویسد: «... و قبر امامزاده عبدالله و فضل سلیمان که فرزندان موسی بن جعفراند در آبه است.»[20]
جمع کثیری از نویسندگانِ معاصر همین قول را پذیرفتهاند[21]، معلوم نیست عبدالجلیل این مطلب را از کجا یافته و ذکر نموده است. زیرا تا کنون هیچ یک از علمای انساب وفات یا شهادت فضل را در آبه ننوشتهاند. مؤلّف کتاب «کریمه اهل بیتO» به نقل از مرحوم منصوری از کتاب ریاض الأنساب مینویسد: «پنج تن از برادران حضرت معصومهA به نامهای فضل، جعفر، هادی، قاسم و زید و تعدادی از برادرزادگان، و تنی چند از غلامان و کنیزان، آن حضرت را همراهی میکردند، تا به شهر ساوه رسیدند، چون مردم آنجا سنّی متعصّب بودند به کاروان مزبور حمله ور شدند و 23 تن از همراهان آن حضرت را به شهادت رساندند که من جمله آنها فضل بن موسیA است. هنگامی که آن بانو جسد غرق به خون و پیکرهای عزیزان خود را نقش بر زمین دید به شدّت محزون گشت و در اثر مصائب جانکاه به شدّت بیمار گردید و در قم
وفات یافت.»[22]
این موضوع در کتب معتبر انساب و تواریخ ذکر نشده و آثار تصرّف و جعل نیز در آن هویداست. زیرا به طور قطع امام موسی کاظمA فرزندی به نام هادی نداشته، و قاسم بن موسیA نیز در حلّه پس از شهادت پدر، وفات یافته استف و از طرفی زیدبن موسیA در زمان مأمون عبّاس و پس از شکست قیام او دستگیر و روانه مرو شد، و عبدالله بن موسیA نیز تا اواسط امامت امام جوادA در قید حیات بوده و از اصحاب آن حضرت به شمار میرفته است. اصولاً طبق منابع معتبر، هیچ کدام از اسامی نامبرده همراه حضرت معصومهO به قم مهاجرت ننموده تا در ساوه به کاروان آنان حمله ور شود و آنان به شهادت برسند. خصوصاً در تاریخ قدیم قم که در سال 378 ﻫ .ق توسّط حسن بن محمد بن حسن قمّی، از مورّخان و دانشمندان قرن چهارم نگارش یافته ذکری از این واقعه به میان نیامده، از اینرو سکوت مؤلّف مزبور از حادثهای نظیر این رویداد و عدم راهیابی آن در کتب معتبر دیگر، نشان از مجعول و بیاساس بودن
آن دارد.[23]
در برخی از منابع از سکونت فضل بن محمّد بن فضل بن حسن بن عبیداللهالثانی بن حسن بن عبیدالله بن عبّاسالشهید بن امیرالمؤمنین علیA در قم سخن به میان آمده[24]، اگر بارگاه کنونی را از آن او بدانیم به دور از حقیقت نیست. هر چند شهرت مدفن فضل بن موسی (ع) در آوه برسایر بقاع هم نام بیشتر است.
ب: فضل در محلّات
در بالای شهر محلّات و در کنار خیابان سرچشمه، مزار باشکوهی قرار دارد که به فضل الرضا و یحیی فرزندانِ امام موسی کاظم A مشهور است. این ادّعا بدان جهت مطرح شده که بر فراز جرز شرقی بقعه، لوحی از کاشی نصب شده است که دربارة خفتگان این مزار چنین نوشته است: «هذه الروضة الشریفة المنوّر و المشهد المقدسة للسیّدین الشریفین الحسیبین النسیبین یحیی بن الامام الهمام موسی الکاظم و فضل الرضا علیه آبائهما التحیة والثناء ...»[25]
برخی معتقدند که این دو برادر از همراهان حضرت معصومه O بودند و در محلّات وفات نمودهاند[26] و چنین شهرت دارد که به دست مخالفان به شهادت رسیدهاند. اما در هیچ یک از کتب انساب و تواریخ دیگر به این موضوع اشاره نشده است.
عبّاس فیض u پس از بیان بقعه مذکور مینویسد:
«فضل الرضا راهم [در این بقعه] فرزند همان امام [موسی کاظمA] ضبط کردهاند، در حالیکه با تصریح صاحب مجالس المؤمنین بر دفن وی در «آوه» نمیتوان اظهار عقیده کرد.
پس اگر مدفونین در این مشهد را دو تن از احفاد امام کاظمA به اسامی یحیی و فضل بخوانیم با مشکلاتی مواجه نمیگردیم، مخصوصاً که در میان سادات رضویه عنوان آل الرضا تا چند قرن متداول بوده است که باید معتقد شد که فضل هم از سادات رضویه قرن چهارم هجری است که از جمله خاندان موسی مبرقع بوده است.[27]
در جای دیگر از کتاب خود مینویسد:
«از این خاندان [رضائیه] در قرن چهارم افراد بسیاری در محلات متوطن بودهاند.»[28]
نگارنده در کتاب قیام یحیی بن زیدA که به شرح حال حضرت یحیی پسر زید شهیدA و مزارات منسوب به او و یحیی نامها میپردازد، نسب امامزاده را چنین نوشته است: یحیی بن احمد بن محمّد بن احمد بن موسی المبرقع بن امام جوادA و ابوالفضل علی بن ابی ابراهیم جعفر بن احمد بن محمّد بن احمد بن موسی المبرقع بن امام جوادA. شرح حال این دو به تفصیل در کتاب فوق آمده است.[29]
ج – فضل در بهبهان
بارگاه امامزاده فضل در بهبهان، از زیارتگاه های مشهور این شهرستان است که به «شاه فضل» شهرت دارد. قدمت بارگاه متعلّق به دورة صفوی است که در زمان قاجاریّه تعمیر شده است. دهخدا دربارة این مزار مینویسد: «امامزاده فضل برادر امام رضاA است و بقعة آن حدود یک هزار سال پیش بنا شده است.»[30] این ادّعا ظاهراً از قول علّامه سیّد جعفر بحرالعلوم، نشأت گرفته است. وی در کتاب تحفةالعالم مینویسد: «... و فضل، قبر او در بهبهان معروف است و زیارت و شناخته و به شاه فضل معروف است.» [31] همین مطلب را مرحوم علّامه کمونه از سیّد بحرالعلوم نقل نموده است.[32] بنابراین تمام این ادّعا متعلّق به دو قرن اخیر است و نمیتواند منشأ صحیحی داشته باشد، بلکه از باب «ربّ شهرة لا اصل لها» است. چنان که گفته شد، مزار کنونی باید از آن فضل بن موسی أبی سجة بن ابراهیم المرتضی بن امام موسی کاظمA باشد، زیرا جمع کثیری از سادات موسوی به ارّجان «بهبهان» مهاجرت کردند.[33] من جمله آنان محمّد بن ابراهیم بن موسی أبی سجة بن ابراهیم المرتضی است که برادرزادة فضل بن موسی است.[34] به هر حال آنچه از قراین و امارات به دست میآید، مزار کنونی در بهبهان نمیتواند از آنِ فضل بن امام موسیA باشد، بلکه همچنان که اشاره شد از آنِ فضل بن موسی ابی سجة، نوادة امام هفتمA است که به جهت تشابه اسمی و نسبی به فرزند امام هفتم اشتباه گرفته شده است.
د- فضل در جهرم
در جهرم نیز مزار باشکوهی به فضل بن امام موسیA مشهور است. و در بین اهالی چنین شهرت دارد که وی از همراهان حضرت معصومه O یا احمد بن موسیA، شاه چراغ بوده، که پس از درگیری قتلغ خان، حاکم شیراز با کاروان احمد بن موسیA ، امامزادگانی که همراه آن بزرگوار بودند به ناچار متفرّق شدند و هر کدام به منطقهای عزیمت کرده و به صورت ناشناس به زندگی ادامه دادند. در این میان فضل بن موسیA به جهرم رفت و در بیرون از شهر در منطقة «خارقان» سکنی گزیده و به صورت ناشناس به کشاورزی پرداخت.
به مرور زمان مردم به این امامزاده بزرگوار علاقمند شدند و آوازة علم و تقوای وی در سرتاسر شهر پیچید تا اینکه حاکم شهر نیز از آن باخبر شد و هنگامی که از هویّت واقعی وی آگاه گردید، گروهی را مأمور به شهادت رساندن ایشان کرد. سرانجام یکی از مأموران هنگامی که فضل بن موسیA از شدّت خستگی از کار روزانه در کنار جوی آب به خواب رفته بود، با ضربات «بیل» ایشان را به شهادت رسانید، فردای آن روز کشاورزان متوجّه پیکر مقدّس او که مظلومانه به خون غلطیده بود، شدند و در همان مکان (خارقان) به خاک سپردند.[35]
گزارش فوق، اگر چه در هیچ یک از کتب معتبر انساب و تواریخ ذکر نشده و تنها در افواه مردم و برخی ازکتب محلّی شهرت دارد، اما از آنجاییکه هجرت احمد بن موسیA با جمع کثیری از سادات و برادران و برادرزادگان و بنی اعمام به شیراز از قطعیّات تاریخی است،[36] خصوصاً نبرد میان کاروان شاه چراغ با سپاه قتلغ خان، حاکم شیراز و قتل عام سادات و پراکندگی آنان به مناطق دیگر، لذا این احتمال را تقویت میدهد که بارگاه کنونی در جهرم از آنِ فضل بن موسیA باشد. هر چند احتمال دیگری از مدفون بودن سیّد فضلالله ابوالرضا بن حیدر العلوی الامیرالملکی متوفّای510 ﻫ .ق که از سادات جلیلالقدر و در خدمت سلطان سنجر بن ملکشاه بود و مدتی نیز در نیشابور استماع حدیث نمود،[37] داده شده است، امّا قول اوّل از اهمیّت بیشتری برخوردار است.
همچنین مزارات دیگری به نام فضل بن موسیA در آمل،[38] امامزاده فاضل در قم به فرزندان امام هفتم شهرت دارند، اما از اهمیّت چندانی برخوردار نیستند و خفتگان در آن مزارات سادات دیگری از نسل ائمه o میباشند که در کتاب مزارات امامزادگان ایران شرح حال آنان به تفصیل نگاشته شده است.
شخصیّت مدفون در این بقعه
چنانچه ملاحظه شد، چهار مزار مشهور در ایران به فضل بن موسیA شهرت دارد که هر کدام با منابعی ضعیف و مجعول، سعی در مدفون ساختن فرزند امام هفتمA در منطقه خود دارند. بدون شک مزار امامزاده شاهزاده فضل در یزد که به شاه فاضل شهرت دارد، نمیتواند از آنِ فرزندِ امام هفتم باشد. چنان که در قسمت امامزاده زید اردکان اشاره میشود، هیچ یک از فرزندانِ امام هفتمA در منطقه یزد وفات ننموده و تنها امام رضاA از این استان گذر نموده است. از آنجایی که یزد، مقرّ سادات عریضی است و جمع کثیری از آنان در این شهر سکونت داشته و اینک صاحب گنبد و بارگاهند، لذا به ظنّ غالب و قریب به یقین، این مزار از آنِ یکی از سادات عریضی است. از اینرو احتمال میرود که وی سیّد فضل بن علی بن محمّد بن علی بن احمد بن محمّد بن عیسی بن علی بن حسن بن محمّد بن علی العریضی بن امام جعفر صادقA باشد که به گفته عمیدی نسّابه فرزندی به نام اشرف داشته است.[39]
همین شجره نامه را مؤلّف کتاب نزهة العیون اشاره نموده[40] و احمد بن محمّد بن عیسی را با حذف محمّد، احمد بن عیسی دانسته است که پس از مراجعه به کتب انساب، صحّت این ادعا ثابت شده است.[41] سیّد فضل به گفته ی صاحب نزهه دارای دختر بوده و در شهر اصفهان سکونت داشته است. اکثر پدران و پسرعموهای وی از نقبای معروف اصفهان و از مشاهیر سادات اصفهان و کاشان و یزد به شمار میرفتند[42]. برادر وی هلال بن علی همان شخصیّت بزرگواری است که اینک آرامگاه او به اشتباه در آران بیدگل به هلال بن علی بن ابی طالب فرزند امیرالمؤمنینA مشهور است.[43] از آنجاییکه یزد از توابع اصفهان به شمار میآمده، این احتمال تقویت مییابد که سیّد شاه فضل به این منطقه مهاجرت و در نیمه نخست قرن ششم وفات یافته است.
[1] - برخی این واقعه را چنین نقل می کنند: با نزدیک شدن حفاری به محوطه قبر، ندایی از داخل زمین بلند میشود که راه را برگردانید، کارگــران نسبت به این صدا بیاعتنایی نموده و به خیال اینکه دچار توهّم شدهاند به کار خود ادامه میدهند، این صدا سه نوبت تکرار میشود، پس از چند لحظه، کارگران بیهوش به زمین میافتند، پس از بازدید امیر از مکان و مشاهده قبر، دستور نبش قبر میدهد، شجره نامهای بالای سر حضرت در قبر وجود داشت که معلوم میکرد او به دست مخالفان به شهادت رسیده است. دستمالی بر سر خونین امامزاده بسته بود، امیر دستمال را برای تبرّک باز نمود و بجای آن دستمال دیگری میبندد که خون فوران میکند، تا اینکه دستمال قبلی را به زخم میبندد و دستور میدهد بقعهای بر قبر او بنا کنند.
[2]- تاریخ یزد (جعفری): 127، تاریخ جدید یزد: 188، تاریخ یزد (طاهری): 43-44.
[3]- جامع مفیدی 3: 531-533، یادگارهای یزد2: 341-342.
[4]- در کتیبه بعد از «ف» چیزی شبیه الف دارد که احتمالاً بدین مناسبت آن را فاضل دانستهاند و الحاقی به نظر میآید.
[5]- جامع مفیدی 3: 532، یادگارهای یزد2: 343،
[6]- دائرة العارف تشیّع 3: 345، مجموعه راهنمای جامع ایرانگردی (استان) 28: 97، یزد از ظهور تا سقوط آل مظفر 179-180، بناهای آرامگاه : 146-147.
[7]- تاریخ یزد (جعفری): 127، تاریخ جدید یزد: 51 و 188.
[8]- به معنی پیری که نزدیک به برج دفن بوده است.
[9]- یادگارهای یزد 2: 340.
[10]- فرهنگ بهدنیان: 206.
[11]- تاریخ جدید یزد:51.
[12]- آتشکدة یزدان: 174، دائرة المعارف تشیع 3: 354.
[13]- تاریخ یزد (جعفری): 127، تاریخ جدید یزد:187، تاریخ یزد (طاهری): 43-44، جامع مفیدی3: 531-533، دانشنامه مشاهیر یزد2: 810.
[14]- تاریخ یزد (جعفری): 127.
[15]- المجدی: 107، لباب الانساب1: 394، الشجرة المبارکه: 77، تحفة الأزهار3: 123، التذکره:151، ارشاد2: 244، بحار الانوار 48: 286.
[16]- عمدة الطالب: 227، الفنحة العنبریّه: 62.
[17]- الردّ علی النقض: 588-589.
[18]- عمدة الطالب: 277.
[19]- مجالس المؤمنین2: 186.
[20]- ستارگان درخشان9: 91.
[21]- مشاهد العترة الطاهرة: 29-30، آوه دوّمین کانون تشیّع در ایران: 125-126، دائرة المعارف تشیّع1: 6، دانشنامه ایران اسلامی1: 207، دائرة المعارف بزرگ اسلامی2: 247، دائرة المعارف الاسلامیه1: 66، فرهنگ جغرافیایی ایران1: 26، گنجینة آثار قم2: 22-23، بناهای آرامگاهی: 225.
[22]- کریمه اهل بیتA: 174-175، حیاة الست: 5، ریاض الانساب: 16.
[23]- انوار پراکنده 1: 149-154.
[24]- الاصیلی: 330، الدرة الذهبیّه3: 184.
[25]- گنجینة آثار قم 2:18.
[26]- مزارات امامزادگان ایران 4: 198-109.
[27]- گنجینه آثار قم 2: 22-23.
[28]- گنجینة آثار قم 2:23.
[29] - قیام یحیی بن زیدA: 381 ـ 376.
[30]- لغت نامه دهخدا: 408 ذیل کلمه بهبهان
[31]- تحفة العالم 2: 35؛ بحارالانوار 48: 303..
[32] - مشاهداالعترة الطاهر: 79.
[33]- منتقلة الطالبیة: 17.
[34]- الشجرة المبارکه: 99، الفخری:9-11، منتقلة الطالبیه:17 .
[35]- شهرستان جهرم: 11، ماهنامه کوثر، سال دوّم، شماره پانزدهم، خرداد 77، ص 62.
[36]- زندگانی و قیام احمد بن موسیA: 54-49.
[37]- تاریخ نیشابور، المنتخب فی السیاق: 633.
[38]- از آستارا تا استرآباد 4: 144-142، دایرة المعارف تشیّع 2: 421.
[39]- المشجّر الکشّاف 1: 281.
[40]- نزهة العیون: 40.
[41]- الشجرة المبارکه: 126، تهذیب الانساب:175.
[42]- مزارات امامزادگان ایران 5: 297-210.
[43]- نزهةالعیون: 40-41.
- ۱۹۷۰
- ادامه مطلب