- شنبه ۲۲ شهریور ۹۳
این آرامگاه در ابتداى خیابان پیر احمد، منشعب از خیابان شهاب و مقابل حوزة علمیّة احناف شهر خواف واقع شده است.
آرامگاه خواجه، بنایى با پلان مربع و محدود بابعاد 5/6×5/6 متر است. ورودى مزار بر دیوار جنوب غربى و از ایوانى کم عرض با طاق خباتى مىگذرد.
دیوارهاى مزار از آجر و به وسیله شبکههاى به بیرون دید دارد. در صحن مزار سکویى آجرى وجود داشته که تخریب شده و اکنون تودهاى قلوه سنگ بر روى آن سکو که مقدار کمى از آن باقى مانده انباشته شده است.
بر دو سوى این سکو که ظاهراً مقبرة پیر احمد بوده است دو قبر از نوع «لوح عمود» قرار گرفته و بر روى سنگها کتیبهاى موجود نمیباشد.
مجاور سکوى مقبره پیر احمد، سنگ قبر دیگرى از نوع «لوح» بر روى زمین واقع شده که متعلّق به شخصى به نام عبداللَّه خان که به حکایت متن کتیبه سنگ قبرش، امیر، صاحب سیف و قلم و نیکو کار و دانشمند بوده است، قطعه شعرى در 18 سطر بر سنگ که مزیّن به نقوش اسلیمى است حک شده و تاریخ فوت آن شخصیّت به گفته مادة تاریخش سال 1259 هجرى قمرى مىباشد.
متن کتیبه:
اى دریغــا کـه از سپهر فلک شـد امیـرى بزیر خــاک نهان
صـاحب سیف و خامه عبداللَّه خــان عهــالى نـژاد والاشان
بـود ز اولاد احمــد مــرسل کـه زوى یافــت پرتـو ایمان
معـدن فضـل و مخــزن دانش منبع جــود و مطلـع احسـان
واقف رمـز و کاشـف اســرار جامع علــم و ســاطع ایقـان
رخت هستن کشید از این عالم شد به سوى بهشت جلوه کنان
در عزایش بسى ز خویش تبان پیــرهن چـاک کرده تا دامان
یکــى از مخلصــان دیــرینه بهـر تاریخ فوت خـــان زمان
فــوته در بحـر غـم زدو گفتا رفتا ازاین دار دون بصحن جنان
قدمت بناى فعلى نسبتاً جدید و سبک معمارى آن نشان مىدهد که از دوران قاجاریّه باشد، اما با توجّه به بقایاى دیوار قدیمى بنا که در پشت دیوار شمالى باقى مانده است چنین به نظر مىرسد که قبلا بنا وسیعتر و دیوارهاى آن با به کارگیرى آجرها بصورت خفته راسته از نما کارى و جلوهاى خاص برخوردار بوده است، با توجّه به نمونههاى مشابه در منطقه مىتوان مدعى شد که بناى اولیه در اواسط نیمه دوم قرن نهم هجرى که مرگ پیر احمد در آن دروان (سا 875 هجرى) اتفاق افتاده شکل گرفته باشد.
خواجه غیاثالدّین پیر احمد فرزند خواجه اسحق بن خواجه مجدالدّین محمّد بن خواجه فضل اله خوافى از رجال متشخّص و سیاستمداران کم نظیر عصر تیموریان است که در زمان سلطنت شاهرخ تیمورى ابتدا از رجال صاحب نظر و مورد اعتماد بوده و سپس در سال 820 هجرى قمرى هنگامى که شاهرخ با لشگر و سپاه در کنار رود هیرمند بسر مىبرد
خواجه سیّد فخرالدّین، صدر اعظم وى در گذشت و
مقام وزارت خالى ماند.
شاهرخ میرزا پس از مشورت و رأى زنى با مقامات لشگرى و کشورى، خواجه پیر احمد خوافى را که از خاصّان و صاحبنظران مورد اعتماد بود به مقام وزارت برگزید و زمام امور و حمل و عقد و رتق کشور پهنا ور ایران را در کف با کفایت او قرار داد و او نیز به نوعى در آن شغل انجام وظیفه کرد که هم جانب شاه ملحوظ بود و هم رفاه حال ملّت رعایت مىشد و قریب 30 سال به استقلال و فراغ بال در ایام سلطنت شاهرخ بدین مهم اشتغال داشت. و چنان در ادارة امور کوشا بود که پیش از او هیچ وزیرى بدینگونه رعایت حال ملّت و دولت را نکرده بود. و از لحاظ نظم و نسق ادارى طرحهاى جدیدى بنیاد نهاد که مىتوان گفت سیاق و دفتر ضبط مهمّات در روزگار او پیدا شد و بعد از او هر کس که به وزارت رسید از روش وى پیروى مىکرد و هیچ یک از وزراى قبل و بعد از او از لحاظ مدّت وزارت و کیفیّت کار بپایه او نرسیده بودند.
در سـماوى شــناخته بتمــام را ز افــلاک و انجم و اجرام
در سیاقت بیک صــریر قلــم بازکرده است گوش جذر اصم
و نیز در کرم و جود و سخا و بخشش بر تمام معاصرینش برترى داشت و هر روز بر درجة اعتبار و مرتبه او در نزد شاهرخ شاه افزوده مىشد و در واقع اداره امور کلّى مملکت بر دوش پر توان وى قرار داشت.
در مدت وزارتش کارهاى خیریّه و مهمّى انجام مىداد از جمله، مدرسه غیاثیّة خرگرد در خواف و جماعتخانه سرمزار شیخ زینالدّین تایبادى در تایباد و مزار شیخ زینالدّین خوافى از آثار اوست که اگر به مناقب و مآثر او پرداخته شود خود کتابى مىگردد.
پس از اینکه شاهرخ به سال 850 هـ . ق در رى وفات یافت، وى به زیارت بیت اللَّه الحرام مشرّف شد و در مراجعت سلطان محمّد میرزا او را به وزارت انتخاب کرد و در ایّام سلطنت این پادشاه مورد عنایت بود و در ایام سلطنت بابر میرزا بعد از چهل سال وزارت به استقلال و خدمت بى دریغا نه به سلسلة تیمورى هرات، عاقبت در سال 875 هجرى قمرى با ناسپاسى مواجه شد و مورد خشم امیرزاده یادگار قرار گرفت.
سپس امیر زاده او را براى شکنجه بدست امیر حسینعلى
که یکى از امراء او بود سپرد و پس از اخذ دویست تومان کمکى آنقدر تحت شکنجه قرار گرفت که از شدت آلام
وارده جان سپرد.
از این واقعه تمام مردم از کوچک و بزرگ متأثّر و متأسّف شدند و بر دستگاه قدر ناشناس لعنت فرستادند.
بنا به نقل از صاحبان روضة الصفا و حبیب السیر، جنازة او را در جوار مزار شیخ زینالدّین خوافى که خود ساخته بود در هرات بخاک سپردند.
ولى اکنون مزارى در خواف منسوب به او مشهور است که مورد احترام و زیارت مردم قرار دارد.
این آرامگاه به شمارة 13204 و در تاریخ 22/5/1384 به ثبت آثار ملّی و تاریخی رسیده است.
- ۱۴۱۰
- ادامه مطلب