- جمعه ۲۸ شهریور ۹۳
مشهور به «سیّد معصوم»، بقعه زیباى این امامزاده در مرکز بافت قدیمى شهر دهدشت، بر روى تپّههاى حاشیه دشت و در غرب خیابان میرزا کوچک خان جنگلى (مقابل اداره راه و ترابرى) و شمال شرقى مسجد جامع قدیم و شمال غربى حوزه علمیّه علاّمه آقا میر على صالح رضا توفیقى شهر دهدشت واقع شده است.
بقعه بنایى است با گنبدى رفیع و تزئینات کاربندى بسیار ظریف که در فضاى زیر گنبد بر پلانى مربع و با مصالح ساختمانى سنگ لاشه و ملاط گچ، ساخته شده و بیش از هفتصد سال پابرجا و مقاوم ایستاده است.
برخى از محقّقین و باستان شناسان این بناى ارزشمند را منسوب به دوره صفویّه مىدانند امّا با مقایسه پلان، گنبد و روش اجراى کار و مدارک سطح الارضى موجود، مى توان تاریخ بنا را به دوره سلجوقى نسبت داد.
توکلّى باستان شناس میراث فرهنگى در گزارش مشروحى، مشخصات بنا را چنین مىنویسد:
«...بنا از دو بخش، شبستان و گنبدخانه تشکیل شده است. با عبور از یک در کوتاه
پلکانى وارد شبستان مىشویم، سر در ورودى از یک ردیف تزئینات مارپیچى سنگى
دور در و کتیبهاى حاشیه آن تشکیل شده که متأسّفانه قسمت عمده کتیبه تخریب
شده و تنها کلماتى ناخوانا از آن برجا مانده است. شبستان، اتاق مستطیلى شکل است
و بر روى دو ستون پافیلى قرار دارد. ابعاد ستونها 60/1×40/1 سانتى متر مىباشد و از
سنگ و گچ ساخته شده است. سقف شبستان از گچ کاریهاى زیبا به شکل لوزى
پوشیده شده که زیبایى بنا را دو چندان کرده است. با عبور از یک ورودى کوتاه وارد
گنبدخانه مىشویم. گنبدخانه، اتاق مربع شکل مىباشد که ابعاد آن 5/5×5/5 متر است.
گنبد رفیع بنا، بلندترین گنبد در میان بناهاى شهر تاریخى دهدشت مىباشد. گنبد
را با زدن طاقهاى جناغى و ایجاد اشکال هندسى در سقف بر افراشتهاند. وجود
فیلپوشهایى در چهار طرف امکان ایجاد گنبد را بر روى اتاق مربع شکل فراهم کردهاند.
در چهار ضلع گنبدخانه طاقچه نماهایى درست کردهاند که در بالا به طاقهاى جناغى
ختم مىشود. در گنبد وجود یک ردیف تزئینات لوزى شکل و طاقچه نماهاى پى در
پى بر زیبایى بنا افزوده است.
در ضلع شمال غربى اتاق، در دورههاى بعدى دو اتاق کوچکتر اضافه کردهاند که
احتمالاً نمازخانههاى کوچک و یا شاید مکانى براى نگهدارى اشیاء بوده است.
در شمال غربى و جنوب غربى بنا نیز اتاقهایى وجود داشته که احتمالاً به عنوان
زائرسرا از آن استفاده مىشده است. اتاقها با طاقهاى جناغى درست شده و با گلهاى
اسلیمى و طاقچههاى زیاد تزئین شده است. ساخت بنا از سنگ گچ و گچینه و ابعاد
80/18×70/7 متر مىباشد.»
فیروز پرویزیان ضمن بررسى و شناخت کلّى بنا، طرح پیشنهادى جامعى را در سال
1381 (ه . ش) به میراث فرهنگى استان با عنوان «پروژه طرح مرمت امامزاده معصوم»
[حمزه] ارائه نموده است که به شرح ذیل مىباشد:
«...بازسازى و تکمیل شبستان که به صورت نیمه مخروبه مىباشد. بخش اصلى
طرح مرمت این امامزاده را شامل مىشود.
ـ بناى امامزاده معصوم [حمزه] در حال حاضر بخش مقبره اصلى و نیز اسکلت
پایدار شبستان و فضاهاى جانبین حرم است و اتاقکى نیز در طبقه بالا است که نیمه
مخروبه مىباشد و دیگر قسمتهاى آن تخریب گردیده است، و در طرح پیشنهادى در
این بخشها کفسازى و قراردادن قرنیز و پر کردن شکافها با ملات متناسب با بنا (گچ) و
ایجاد و مرمت و تزئین و ایجاد سیستم روشنایى و تهویه و... پیشنهاد گردیده است. که
این جزئیات همان گونه که در نقشهها مىباشند؟، گرفته شده از الگوى معمارى سنتى
و بومى مىباشد. اتاقک طبقه بالا نیز بازسازى شده و... ـ ورودى بنا بایست دوباره
مرمت و بازسازى گردد.
ـ نماى حیاط ورودى باید متناسب با بنا مرمت گردد.
ـ ورودى اصلى حیاط بازسازى و تکمیل گردد.
ـ ورودى فرعى تعریف و تکمیل شود.
ـ اتاقکى بر روى ورودى قدیمى ضلع جنوب غربى حرم بوده که فعلاً جز نگهدارى
پایه دیوارهاى آن هیچ طرحى پیشنهاد نگردیده و طرّاحى آن را مشروط به مشخص
کردن سایت همجوار پیشنهاد مىگردد.
ـ طرّاحى بخش سرویس دو وضوخانه و... را به طور موقت تا مشخصشدن ضلع
شرقى امامزاده (استبل و...) در این طرح پیشنهاد نگردیده است.
ـ پشت بام شبستان با آجرفرش 20×20 و با سنگ تیشهاى منظم و یا کاه گل
پیشنهاد مىگردد که همه موارد با سایت اطراف هیچ منافاتى نداشته و...
ـ مصالح به کار گرفته شده در کفها، قرنیز و... نیز سعى گردید، متناسب با معمارى
بنا و فضا پیشنهاد گردد که جزئیات آنها در نقشهاى مربوطه آورده شده است.»
به هر تقدیر در رابطه با تعمیر و مرمت این بناى ارزشمند چندان اقدامات مفیدى
انجام نگرفته، به جز تعمیرات مختصرى که در دهه اخیر توسّط میراث فرهنگى صورت
پذیرفته است.
درباره شخصیّت مدفون و شجره ایشان، به استناد اقوال معمرین محلى و اعتقادات
منطقهاى او را از احفاد امام سجّاد علیهالسلام مىدانند. آنان به استناد کتاب بحرالانسابى که
صاحب آن را سیّد رضى نام مىبرند، در رابطه با امامزادگانى از نوادگان امام سجّاد علیهالسلام
که به شهر دهدشت مهاجرت کرده چنین مىنویسد: «... به ولایت الموت افتادند، چون
به موضع دهدشت رسیدند، طایفه وزیره بر ایشان خبر یافتند و امامزادگان مجادله
بسیار کردند، آخر آن پنج تن را در موضع دهدشت شهید کردند.»
شجرهنامهاى جدید بدون ذکر تاریخ تحریر، امامزاده حمزه را با نام «امامزاده
معصوم» یاد مىکند که همراه با کاروان جابر انصار، سلطان ابراهیم، سلطان مهدى،
شامیر علینقى، شاهزاده داود، شاهزاده اسحق، شاهزاده سلیمان و شاه غالب وارد شهر
دهدشت شدند، که این شجره نامه قابل تأمّل است. چرا که شامیرعلینقى معروف به
آقامیر در سال 1172 (ه . ق) در قید حیات بود. در حالى که بقعه امامزاده حمزه علیهالسلام
(معصوم) از جمله بناهاى اواخر دوره سلجوقى و اوایل دوره اتابکان و خوارزمشاهیان،
مغول (429 ـ 590 ه . ق) به نظر مىرسد و چه بسا مزار ایشان سالها بعد از فوت یا
شهادتش احداث و بنا شده است. ضمنا نام واقعى ایشان به استناد چند طومار عصر
صفوى (931 و 1126 ه . ق) امامزاده حمزه بوده نه معصوم و لذا نام «معصوم» لقب و
شهرت ایشان و به احتمال قوى در دوره پهلوى اول به بقعه اطلاق شده است.
قرآن خطى نفیسى به قطر 15 سانتى متر در بقعه امامزاده حمزه وجود داشت که به
قولى به خط خود ایشان نوشته شده بود. این قرآن در صندوقى 30×70 سانتى متر قرار
داشت که بر سطوح آن منبتکارى شده، با کتیبههایى از این قرار: «این صندوق وقف مرقد
امامزاده حمزه، تمام شد فى تاریخ شهر شعبان المعظم سنه اثنى و تسعین و تسعمائه»
نام سازنده این صندوق به تحقیق شناسایى نشده است. به نظر مىرسد این
صندوق چند سده بعد از قرآن ساخته شده باشد.
مىگویند این قرآن را بارها میرعلى محمّد ابن میر غلامرضا از سادات بوایى
دهدشت که کلید عمارت امامزاده را در اختیار داشته، در روزهاى پنجشنبه و جمعه باز
کرده، مورد قرائت و استفاده قرار مىداده است.
در یکى از روزهاى تابستان وقتى میرعلى محمّد به محل امامزاده مىآید، مشاهده
مىکند که قفل مقبره و صندوق قرآن شکسته و تعداد هفت برگ از وسط قرآن درآورده
و بر روى تکّه کاغذى این شعر نوشته شده است:
«مغز قرآن را به رندى بردهایم....................»
وقتى میر على محمّد صحنه را مىبیند فریاد مىکشد و اهالى را به کمک مىطلبد،
امّا این گروه یغماگر خارجى که شهر دهدشت را مورد بازدید و مطالعه قرار داده بودند،
به طرف تنگ پیرزال رهسپار شدند.
ب: حکایت تلخ به سرقت بردن درب نفیس امامزاده حمزه علیهالسلام از زبان سیّد
طالب حسینى.
این درب نفیس را نگارنده ملاحظه ننموده امّا شرح و ماجرا و مشخصات آن را
آقاى حسینى چنین ذکر مىکنند:
«... این درب از جنس چوب مرغوب، به رنگ قهوهاى تیره با وزنى سبک، که
تشخیص آن براى هر بینندهاى ناممکن و مشکل بود، من در ابتدا تصورم این بود که
هر لنگه این درب، تخته سنگى یک تکّه نفیس و ظریف است.
این درب مستطیلى داراى دو لنگه متوسط، که بر روى هر لنگه، در دو قسمت بالا و
پایین، دو قاب مربع شکل کوچک قرار گرفته و بر سطوح هر کدام کتیبهاى با کلمات و
آیات و اسماء قرآنى (که آنها را فراموش کردم) همراه با نگارههاى گیاهى، کنده کارى و
نقر شده بود.»[1]
- ۱۵۰۰
- ادامه مطلب