مزارات ایران و جهان اسلام

سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های ایران جهان اسلام (امامزاده ، بقعه، آرامگاه، مقبره، مزار، گنبد، تربت، مشهد، قدمگاه، مقام، زیارت، معرفی عالمان انساب، کتابشناسی مزارات و زیارت و انساب

نهضت ابوالرضا کیسمى (اوایل قرن 6)

وى یکى از سادات جلیل القدر، عظیم الشان، شجاع، دلیر و از تبار امام زین العابدین(علیه السلام) است که قیام پرشورى را در منطقه کسیم آستانه اشرفیّه آغاز نمود و مردى پرهیزگار و مستجاب الدعوه بود. او پس از وفات هادى حقینى متوفّاى 490 هـ . ق دعوت خود را آغاز کرد. میان این دو نفر بر اثر سعایت سخن چینان تیرگى پدید آمد ولى بر آن شدند که با یکدیگر آشتى کنند. مابین آن دو رودخانه اى بود که روى آن پلى قرار داشت. یک نفر که از اتحّاد این دو گروه مى ترسید آن پل را خراب کرد به طورى که دیگر کسى نمى توانست از آن رودخانه عبور کند. نه سواره اى و نه پیاده اى. این دو شریف با یکدیگر ملاقات کردند. یکى به دیگرى گفت: «رسول خدا (صلى الله علیه وآله)فرمود: بر شما باد که با یکدیگر ارتباط برقرار کنید و از یکدیگر دیدار کنید و به هم سر بزنید. و از قطع رابطه و پشت کردن به هم و حسد ورزیدن نسبت به هم بپرهیزید و اى بندگان خدا با یکدیگر برادر باشید. آن دیگرى گفت «رسول خدا(صلى الله علیه وآله)فرمود: مسلمان برادر مسلمان است. به او خیانت نمى کند، او را تنها نمى گذارد به او ستم نمى کند، او را کوچک و بى مقدار نمى شمارد و سخن سخن چینى را درباره او قبول نمى کند. و با دست خود به سینه اش اشاره کرد. شالوده تقوى در این جاست. در بدى آدمى همین بس که مومن را حقیر بشمارد. مومن خونش محترم است. مالش محترم است. آبرویش محترم است. و سوءظن بردن بر او حرام است.» پس هر دو طرف برگشتند.([2])

در کتاب اخبار ائمّة الزیدیّه درباره این سیّد جلیل القدر چنین آمده است:

امام ابوالرضا کسیمى، کمى بعد از وفات هادى حقینى در کسیم از دنیا رفت. او مستجاب الدعوه بود، بر تمام اقطار دیلم و بر گیلان تا طبرستان استیلا یافت و به خاطر اجراى احکام خداوند علویانه جنگید و مبارزه کرد. او را اسمى نیست مگر همان کنیه اش ابوالرضا.

او رضوان الله علیه، دائم مشغول عبادت بود و از خروس خوان تا صبح به عبادت مى پرداخت. یک شب خروس زودتر از شبهاى قبل بانگ داد. ابوالرضا از خواب برخاست و از وقت جستجو کرد و متوّجه شد که زودتر از هر شب است. دوباره خوابید و خروس را نفرین کرد و گفت الهى جگرت بترکد. صبح که شد دیدند خروس مرده است و دانستند که از نفرین امام است. شکمش را شکافتند و دیدند که جگر حیوان ترکیده است.

امام ابوالرضا کیسمى در برابر منکرات و معاصى بسیار سختگیر بود. روزى شنید که یکى از پسرانش شراب خورده است. گفت الهى که
آنچه از زمین مى روید خورده اش نشود. طولى نکشید که آن پسر هنگام عبور از پلى پایش لغزید و به رودخانه اى افتاد و غرق شد. عدّه اى زبان به نکوهش امام گشودند و او گفت: بروید گم شوید. هر کس هرچه گفت جوابش را شنید.

در زمان او یک نفر مردى را که مسلمانان از دست او در آزار و اذیّت بودند به قتل رساند. قاتل از امام ابوالرضا درباره وجوب دیه بر خود پرسید: امام خطاب به فردى دیگر در حالى که به قاتل اشاره مى کرد گفت: این مرد با این کار خود جهاد کرد و خداوند به او پاداش نیک دهد. امام ابوالرضا بعد از مرگ هادى زیاد زنده نماند و در بلده کیسم دیده از جهان فروبست. آرامگاهش در آنجا معروف و زیارتگاه است.([3])

در قسمت دیگر از کتاب اخبار ائمّه زیدیّه آمده است :

او جامع شرایط امامت و شایسته زعامت بود. بعد از هادى حقینى مردم را به خود دعوت کرده و تمام نقاط گیلان و دیلمان را تا حدود طبرستان تصرّف کرد. در آن زمان خاندان ظالم و جابر آل جوى بر دیلمان فرمان مى راندند. امام با روحیه اى علوى ـ حسینى با این خاندان به جنگ و مبارزه برخاست که مدتها به درازا کشید. راوى اخبار او گوید: برایم نقل شده که روزى آن بزرگوار در یکى از مساجد گیلان، در روستایى به نام املش نشسته بود. یکى از افراد آل جوى تصمیم گرفت ناگهان بر او حمله کند، و وى را به قتل برساند و گفت امروز چشم او را در مى آورم. پس ناگهان با دار و دسته خود به مسجد حمله برد. امام و یارانش از جا پریدند. در بین یاران امام شخصى مشغول خواندن کتاب اصلاح المنطق بود. آن ظالم نیزه اى به طرفش پرتاب کرد. او کتاب را در برابرش سپر کرد و نیزه به کتاب خورد و به طرف خود ظالم کمانه کرد و به چشمش خورد و به قدرت خدا چشم او را از کاسه در آورد.

ایضا او مى گوید به روایتى دیگر شنیده ام که اسب آن ظالم باعث در آمدن چشمش شد. به این ترتیب که نزدیک دیوار مسجد رفت تا نوک نیزه را به دیوار تکیه دهد. اسب به او لگدى زد و چشمش از حدقه بیرون آمد. امام و یارانش بدون آن که آسیبى ببیند، نجات یافتند.([4])

همچنین درباره وى گفته شده که وى: در ناحیه گیلان در بلده کیسم به سر مى برد. او احیاگر علوم ناصریان بود و در راه احیاى دین خدا با یاغیان و ستمگران مى جنگید. فقیهى چیره دست بود و در فقه اهل بیت(علیهم السلام) تألیفاتى دارد. راه و روش پسندیده داشت که همه اهل معرفت روزگارش بر نیکویى آن اتفّاق نظر دارند.([5])

علّامه مهدوى لاهیجى از قیام این سیّد عظیم الشان در کیسم یاد نموده اما از محل دفن او هیچ اطلاعى فرارو نمى نهد.([6]) معلوم است که منابعى که او را به این مهم راهنمایى کند در دست نداشت.

متأسّفانه مزار این سیّد بزرگوار در روستاى کاچرا چهارده شهرستان آستانه اشرفیه که در گذشته جزو بلده بزرگ کیسم بوده بسیار ساده و در شان این امامزاده جلیل القدر نبوده و از آن بدتر اهالى او را همچون دیگر امامزادگان فرزند امام موسى کاظم(علیه السلام)مى دانند. بجاست مسئولین اوقاف امور خیریه و همچنین مردمان خیّر، نسبت به تعمیر و بازسازى بقعه شریف این قائم آل محمّد(صلى الله علیه وآله) و فقیه بزرگوار همّت نمایند. بدون شک مزار این بزرگوار آثار و برکاتى دارد که خود نگارنده بارها از آن مشاهده نموده است و به یقین مى توان گفت: غیر ممکن است کسى به آن بزرگوار متوسّل شود و جواب نگیرد.

 


[1]. ابوالرضا کیسمى بن مهدى بن محمّدبن خلیفة بن محمّدبن حسن بن جعفر بن الامام الناصرالحق الحسن بن على الاُطروش بن حسن بن على ابن حسن بن على بن عمرالاشرف بن امام زین العابدین(علیه السلام).

[2]. التحف شرح الزلف: 224.

[3]. اخبار ائمه الزیدیه: 332

[4]. اخبار ائمه الزیدیه: 331

[5]. همان: 166

[6]. جغرافیاى گیلان: 138

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
موضوعات
سایت علمی پژوهشی زیارتگاه های جهان اسلام (معرفی بیش از چهل هزار زیارتگاه)

طراح وبلاگ: سید محمد علوی زاده