بانى بقعه امامزاده عبّاس(علیه السلام). 1
توصیف آرامگاه امامزاده عبّاس(علیه السلام). 2
طرح توسعه حرم مطهّر. 6
مدفونین در حرم مطهّر. 8
چهار کرامت از امامزاده عبّاس(علیه السلام). 9
سیماى تابناک امامزاده عبّاس(علیه السلام) در ادب پارسى.. 13
تاکنون درباره بانى بناى بقعه امامزاده عبّاس(علیه السلام) اظهار نظر مکتوبى نشده است. با بررسى یکى از اشعار درِ ورودى بقعه که سالهاست در گنجینه اوقاف سارى نگهدارى مى شود. بهمراه تجزیه و تحلیل تاریخ مرعشیان و همخوانى نامها و تاریخها نتایجى بدست مى آید. این اشعار در هفت بیت است که در قسمت توصیف بقعه امامزاده عبّاس(علیه السلام)ذکر خواهد شد.
اما آنچه در این شعر بیشتر مورد توّجه است، ما با دو مسأله روبروهستیم، یکى اینکه نام شاه آقا محمّد است و دیگرى تاریخ بناى بقعه که «بادا رحمت یزدان بر او» است که تاریخ بناى بقعه با حساب جمل سال 937 هـ . ق بدست مى آید. یعنى چهل سال پس از استقرار صندوق امامزاده.
اما درباره آقا محمّد که ملّقب به روزافزون بود. آنان خاندانى بودند که در دستگاه حکومت مرعشیان خدمت مى کردند که مشهورترین آنها آقا رستم روزافزون بود.
رستم در عصر حکومت امیر شمس الدّین ترقّى یافت و به مقام سپهسالارى رسید.
قدرت وى به حدّى شد که على رغم میل باطنى شمس الدّین مرعشى در انتخاب ولى عهد دخالت کرد و در هنگام مرگ امیرمرعشى فرزندش میرکمال الدّین را جانشین وى ساخت.
با آنکه میرشمس الدّین پسرعمویش میرعلى(حاکم آمل) را به جانشینى خویش معیّن ساخته بود ولى بناچار مجبور شد به خواست سپه سالار خود تن در دهد.
آقا رستم روزافزون پس از مدتى میرکمال الدّین را در سال 913 هـ . ق از سرراه برداشت و خود با حمایت شیبک خان اُزبک بر تخت حکومت سارى نشست. وى پس از کش و قوسهاى فراوان با امیران مرعشى و حاکمان دیگر مناطق مازندران بالاخره حاکمیت خود را تثبیت کرد. او پس از شنیدن شکست و کشته شدن شکیب خان ازبک بدست شاه اسماعیل صفوى در سال 916 هـ ق سکته کرد و مرد و پسرش آقا محمّد روز افزون بر تخت نشست که در همان ابتدا با میرعبدالکریم مرعشى([1]) و میر على مرعشى حاکم آمل و سادات پازوارى روبرو شد.
آقا محمّد روزافزون پس از برداشتن تمام موانع و از بین بردن توان حکومتِ ضعیف شده مرعشیان به تمام مازندران در سال 934 هـ ق دست یافت و حاکم مطلق تبرستان شد و در سال 937 هـ ق بقعه امامزاده عبّاس(علیه السلام)را بنا کرد که نسبت به مزارات شبیه خود که حدود 9 بنا در سارى و اطراف است از همه با شکوه تر و بلندتر است.([2])
مرقد امامزاده عبّاس(علیه السلام) در حدود سه کیلومترى خارج از مرکز شهر سارى واقع شده و یکى از بناهاى مستحکم و زیباى قرن نهم هجرى است. بدنه اصلى بنا هشت ضلعى و بر بالاى اضلاع، قرنیسهاى سینه
کفترى و بالاى آن کمربندى هفت ضلعى و بالاى آن گنبد هرمى شکلى است. مسجدى متّصل به بناء اصلى بقعه ساخته شد که در سالیان اخیر مرمّت گشته است. درِ مسجد و درِ ورودى بقعه کنده کاریهاى ظریف دارد و نورگیر مشبّک کارى ظریفى بالاى درِ ورودى بقعه است که مقدارى از آن از بین رفته است. صندوق و ضریحى مرقد امامزاده را پوشانده که تاریخ اتمام و کتیبه صندوق را رابینو در کتاب مازندران و استرآباد بدین ترتیب نقل نموده است: «تحریراً فى التاریخ ماه جمادى الآخر سنة سبع و تسعین و ثمانمائه ـ 897 هـ . ق» این ابیات بر روى در داخلى حک شده است:
حبّذا کاخى که مردم بهر فیض *** بر درش روح القدس آید فرو
مرقد شهزاده عبّاس شهید *** فقد کاظم آن شه با آبرو
در زمان شاه روز افزون لقب *** حضرت آقا محمّد دان که او
خسرو دین پرور است و عدل گر *** سرورى گردون شکوه و عدل جو
بر حفاظش ساخت عالى گنبدى *** مسجد و حوض و عمارت نکو
دین پناه آقا حسین کهف الانام *** تا ابد این نام نیکو ماند از او
بهر تاریخش بپرسیدم ز عقل *** گفت بادا رحمت یزدان بر او
پس از آن مى نویسد:
وسط صحن گنبد، ضریحى است مشبّک که اخیراً ساخته شده و داخل آن صندوقى است بسیار عالى و نفیس که درازاى آن 250 و پهناى آن 150 و بلندى آن 120 سانتیمتر، که بر حاشیه آن آیاتى از کلام ا... مجید و در وسط بدنه شمالى مقابل دریچه این عبارات حک شده است: بسم الله الرحمن الرحیم هذا المشهد المقدّس الحضرت الکرام امام ازدگان بحق امامزاده عبّاس بن عبدالله بن موسى کاظم و محمّد و حسن بن محمّد زید عمل الصندوق بسعى و اهتمام سیّد مرتضى بن سیّد على بن شمس الدّین بن سیّد عبدالصمد بن سیّد شمس الدّین بهرام نجّار تحریرا فى التاریخ ماه جمادى الاخر سنه سع و تسعین و ثمانمائه.([3])
هیأت corpus در سال 1967 درباره این بقعه مى نویسد:
«رابینو این مرقد را نزدیک دهکده آزاد گله دانسته است. این دهکده تقریباً داخل شهر شده و آنچه رابینو نقل کرده با کار ما اختلاف دارد زیرا درهائى را که بهرام کنده کارى کرده در شرح ما نیست.
کتیبه مفصّلى در زیر سقف است که ظاهراً رابینو ندیده و مورّخ اوّل رمضان سال 827 هـ . ق است. اما این تاریخ با تاریخ بنا ظاهراً زیاد نمى خواند. صندوق آن را شمس الدّین احمد ساروى ساخته و در جمادى الثانى سال 899 هـ . ق درهاى شمالى و در سال 911 هـ . ق درهاى جنوبى مرقد بى بى سکینه را در مشهدسر بابلسر ساخته است.
صندوق ظریف و پرکارى مرقد را پوشانده است که این عبارت بر آن خوانده مى شود: عمل شمس الدّین بن استاد احمد نجّار ساروى موضع شلنبه تحریرا فى التاریخ ماه جمادى الاخر سنه سبع و تسعین و ثمانمائه، عمل بهرام بن استاد محمّد نجار ساروى سکندان آبادى».([4])
مهجورى درباره این بقعه مى نویسد:
«این گنبد در یک کیلومترى پل تجن است. متّصل به این گنبد مسجدى است که پهناى آن هشت متر و درازاى آن یازده متر و ارتفاع آن پنج متر مى باشد. این گنبد از پائین چهار گوشه و از بالا هرمى شکل است که به ارتفاع بیست متر و از داخل پانزده متر. درهاى مسجد و گنبد که مقابل هم هستند هر یک به بلندى 225 سانیتمتر و پهناى هر لنگه 75 سانتیمتر است. هر دو جفت در از شاهکارهاى کنده کارى شده قرن نهم هجرى است. بر در گنبد چیزى نوشته نیست اما بر در مسجد این اشعار حک شده است:»
سپس هفت بیت از اشعارى را که قبلا نقل شد آورده و نام نجّار را یاد مى کند.
مشکوتى شماره ثبت تاریخى این بنا را 361 ضبط کرده و درباره آن نوشته است:
«این بنا از لحاظ دارا بودن گنبد مخروطى شکل آجرى و شیوه ساختمانى آن داراى اهمیّت تاریخى و صنعتى مى باشد. در روى صندوق چوبى منبّت آن تاریخ سال 897 هجرى حک شده است. در این بقعه سه تن از امامزادگان، عبّاس، محمّد و حسن مدفون مى باشند. نجّار صندوق این بقعه طبق امضاء آن شمس الدّین بنّا ابن احمد نجّار ساروى بوده است.([5]) در سفارش نامه انجمن آثار ملّى نیز از این بقعه یاد شده است.([6]) در کتاب اسامى هات کشور محل این امامزاده پنج کیلومترى شهر سارى، وسط گورستان نوشته شده و تاریخ بناى آن را مورخ سال 877 هـ . ق دانسته اند.([7])
در کتاب آثار ایران نیز از امامزاده عبّاس(علیه السلام) یاد شده و نام بانیان صندوق بدین ترتیب بر صندوق حک شده است:
«بسعى و اهتمام یعمل هذه الصندوق سیّد مرتضى ابن سیّد امیر، و سیّد حسن بن على، و سیّد عبّاس ابن سیّد شرف الدّین، و سیّد محمّد ابن سیّد حسین و سیّد عبدالصمد ابن شمس الدّین.»([8])
در سفرنامه اى که یکى از همراهان دُرن در سال 1275 هـ . ق نوشته، چنین آمده است: امامزاده عبّاس در دهکده آزادکلاى سارى داراى گنبد آجرى است.([9])
طرح توسعه این بنا در سال 1347 هـ .ش اجرا شد و پس از بهینه سازى اطراف حرم مطهّر و صحن آن، ضریحى در همان سال با سعى و اهتمام مردم و اداره اوقاف شهرستان سارى بر روى مرقد امامزاده عبّاس نصب شد که جلوه خاصّى به بقعه داده است. بر حاشیه بالاى ضریح مشبّک فلزى نوساز آب طلایى و نقره اى ابیات زیر با خطّ خوش نستعلیق فضائلى خطّاط حکّاکى شده است:
این بارگاه کیست بدین قدر و عزوشان *** کاینسان بذوق و شوق مه و مهر آسان
آن بامداد مى زندش بوسه بر جبین *** وین شامگاه مى نهندش سر بر آستان
صد گلستان بگوشه هر صفّه اش پدید *** صد آفتاب در دل هر ذره اش نهان
این روضه گر بهشت نباشد چگونه است *** رضوان ستاده بر در او همچو پاسبان
این بقعه گر سپهر نباشد خود از چه روى *** رخشنده اخترانش تابد بهر کران
مازندران زیمنش پهلو زند بچرخ *** ساید سر در قدومش سارى به کهکشان
اینجاست مرقد یکى از آل مصطفى *** پیغمبر خدا شرف و فخر انس و جان
آن دودمان پاک على آن ولىّ حق *** کاسلام را از اوست همه قدر و عزّوشان
پور امام هفتم موسى کاظم آنک *** دارد نسب ز فاطمه شهبانوى جهان
عبّاس نام او و رضا را برادر است *** شهزادگانى از شه دین صاحب نشان
والاتبار سیّد على نسب که هست *** اندر حسب فرید زمان فخر دودمان
از باب و مامى از شرف و قدروفر جنین *** فرزندى آید ز شرف و قدر و فر چنان
نه قرن بیشتر شده این بقعه کهن *** بر پا به سعى و کوشش اخیار آن زمان
تعمیر بقعه کردند از راه صدق دین *** اخلاف آن بزرگان شش قرن بعد از آن
از همّت بلند زن و مرد ساروى *** شد این ضریح ساخته در اصفهان
سال هزار و سیصد و پنجاه و سه گرفت *** جاى این ضریح پاک و منوّر در این مکان
از رنگ دلپذیرش صدق و صفا پدید *** وز نقش روح بخشش ذوق و هنر عیان
از کاسمى بماند این شعر یادگار *** تا هست این مزار مطاف جهانیان
در موازات این ابیات از گوشه شمال غربى ضریح آیاتى از کلام الله مجید با خطّ خوش بسم ا... الرحمن الرحیم هل أتى على الانسان تا امثالهم تبدیلا کتبه فضائلى 1353 دیده مى شود.([10])
ساخت ضریح در اصفهان به زرگرى حسن پرورش، و قلمزنى سیّد على خسروانى و نجّارى اخوان خالق زادگان و نقاشى هاى داخل ضریح توسّط صفر على امامى صورت گرفته است.
ایوان حرم که بسیار زیبا بازسازى شده از جانب شرق باز مى شود. و پس از عبور از یک اطاق کوچک به ابعاد چهار در چهار متر به مسجد بقعه متّصل است. در جانبین این فضاد و اطاق کوچک سه ظلعى به مساحت بیست متر قرار دارد که جهت نمازگزاردن خواهران استفاده مى شود. پس از عبور از اطاق کوچک فوق الذکر، به فضاى بزرگتر دیگرى مى رسیم که به عنوان مسجد متّصل به بقعه ساخته شده و شکل آن هشت ضلعى غیر منتظم است. مساحت این فضا حدو صد متر مربع است که در وسط آن دو ستون آهنى به کار رفته و دور تا دور آن پنجره هایى جهت نورگیرى تعبیه نموده اند.
تعمیر ایوان و مسجد سال 1371 هـ . ش است که در زمان تصدّى مرحوم حاج قدرت الله تسلیمیان و به مدیریت داخلى حرم مطهّر مرحوم سیّد جمال حسینى انجام گرفته است.
صحن امامزاده حدود دوهکتار است که هفت هزار متر آن پارکینگ و باغ است. دو اصله درخت تنومند چنار که عمرشان بالغ بر دو قرن است در حیاط بقعه مشاهده مى شود. همچنین هفت چنار کوچک دوازده ساله، پنج درخت نخل بلند «فینکیس» زینتى و دو درخت نخل خرما و یک درخت گل مکدولیا، و گل کاریهاى منظم و مرتب صحن و هشت درخت نارنج و چهار درخت پرتغال باعث زیبایى صحن مطهّر شده و منظره دلپذیرى در فصل بهار و تابستان به وجود مى آورد. فصل زائرى آستانه بیشتر در تابستان است که اکثر مسافران حرم امام رضا (علیه السلام)در این مکان بیتونه نموده و سپس به قصد زیارت حضرت رضا(علیه السلام) و کسب توفیق زیارت آن حضرت رهسپار مى شوند.
حرم مطهّر امامزاده عبّاس(علیه السلام) با وجود آنکه تعمیرات متعدّدى در پیرامون آن شده است، اما تاکنون هیچ تغییرى در شالوده بنا صورت نگرفته و اصالت و هویّت باستانى خود را حفظ نموده است. در سال 1370 هـ . ش نماز خانه اى متّصل به بنا ساخته شده که باعث گشت ناموزونى مسجد و بقعه مشهود گردد. این حرم باشکوه توّسط هیأت امنا و با نظارت اداره اوقاف شهرستان سارى اداره مى شود و علاوه بر مدیریّت داخلى، نه نفر کارمند نیز جهت نگهبانى و تنظیف حرم مشغول به کار هستند.
دیوار دور محوطه حرم در سال 1347 هـ . ش توسّط هیأت امناء وقت و با تلاش وافر جناب آقاى حاج عبدالحمید داراب و مرحوم حاج سیّد جمال حسینى و مرحوم حاج اسماعیل اسماعیلى و حاج عبدالله روحى که از زحمتکشان اوّلیه این مکان مقدّس بودند با معمارى مرحوم عاشق نوا تحت نظر سازمان میراث فرهنگى شهرستان سارى انجام گرفت و هیأت امنا از سال 1350 هـ . ش محوطه سازى حرم را آغاز و در سال 1354 زائر سراى حرم را شروع به کار نمودند. در سال 1378 هـ . ش ساخت پارکینگ آغاز گشته که شرحش خواهد آمد.
از سال 1370 که هیأت امنا شروع به عمران و آبادى حرم مطهّر نمودند عبارتند از ; تسطیح قبور موجود در صحن مطهّر، درختکارى صحن، خرید چند باب خانه و ملحق نمودن آن به صحن مطهّر و بازسازى مسجد جنب حرم.
هیأت امنا جهت رفاه حال زایران بدستور ریاست اوقاف حاج آقاى علیرضا کلانترى، در شمال و شمال غرب بقعه، زائر سرایى در یک طبقه به مساحت هزار متر مربع که شامل پنجاه زائرسراست که ده باب آن سوئیت، هشت باب نیمه سوئیت والباقى اتاقهاى معمولى است ساخته اند. ساخت یک سالن سخنرانى دویست مترى، سرویسهاى بهداشتى، دفتر هیأت امنا و نگهبانى نیز در همان ضلع از دیگر ابنیه هاى موجود در صحن مطهّر است. همچنین در سال 1375 هـ . ق پس از تلاش و کشمکش طولانى زمینى که تحت تصرّف دیگران و موقوفه امامزاده بوده را با خرید اعیان آن به تصرّف آستانه در آمد. نیمى از آن را به مساحت چهار هزار متر تبدیل به پارکینگ و ما بقى را به باغ آستانه تبدیل نماید. این پارکینگ که از قسمت جنوب به محوطه و زائرسرا مرتبط است در سال 1381 با یارى و کمک شهردار محترم وقت سارى جناب مهندس باقرى و اداره راه و ترابرى و به خصوص فرماندار وقت سارى جناب آقاى مهندس اسدى، آسفالت و مورد بهره بردارى قرار گرفت.
همچنین هیأت امناء فعلى آستانه که ریاست آن به عهده حضرت حجة الاسلام و المسلمین حاج آقاى یوسف یوسف پور و به مدیریت داخلى سید مجتبى حسینى پس از ساخت سرویسهاى بهداشتى جدید و تخریب سرویس بهداشتى سابق در قسمت شمال شرق در حال ساخت یک مجتمع تجارى مسکونى در دوطبقه مى باشند که به زودى کار احداث آن به اتمام خواهد رسید. این زائر سرا در 350 متر است که شامل پنج باب مغازه، دو سوئیت مجهز، و در طبقه اوّل و دوّم آن هشت سوئیت مجهز مى باشد که سقف آن سفالى است.
متأسّفانه کوچک بودن خیابان منتهى به حرم مطهّر و وجود بازار هفتگى در آن، باعث شده که ترافیک خسته کننده اى براى زایران حرم مطهّر در ایّام زیارتى ایجاد کند. با وجود آنکه خودِ مغازه داران از این وضع نگران هستند، شهردارى منطقه با توجّه به وعده هاى داده شده، علناً همّت قابل ملاحظه اى از خود نشان نداده است. امید مى رود روزى صاحب همّتى به وضع این خیابان رسیدگى و زایران محترم را از این وضع نجات دهد.
از ویژگیهاى این حرم مطهّر، حرکت هیأت عزادارى از سر تا سر شهرستان سارى به این آستان مبارک در ایام محرّم و صفر است که در روز دهم با آتش زدن خیام و عزادارى دسته جمعى به پایان مى رسد. برگزارى سخنرانیهاى مذهبى، و جشن میلاد ائمه(علیهم السلام)، و برقرارى جلسات پرسش و پاسخ و دعوت از سخنوران مطرح استان و کشور، برگزارى دعاهاى کمیل، ندبه و توسّل از ویژگیهاى برنامه این حرم مطهّر بشمار مى رود. همچنین برقرارى مسابقه قرآن مخصوص نابینایان سراسر کشور در روز عصاى سفید که به صورت زنده از صدا و سیماى کشور پخش شد از دیگر افتخارات این آستانه است که همه ى اینها نشان از رونق و شکوه این حرم مطهّر دارد. در کل آستان مبارک امامزاده عبّاس(علیه السلام) بعد از تکیه پهنه کلا در شهرستان سارى یکى از مکانهاى مذهبى بسیار شلوغ و مورد احترام و اعتقاد اهالى بوده و هست.
عشق و علاقه سارویان به حرم مطهّر امامزاده عبّاس (علیه السلام) از گذشته تا به امروز در قلب آنان جاى دارد و در روزگار حیات خود پیوسته به آستان روح افزا جهت زیارت و ارادت به او و اجدادش روى مى آورند، و در هنگام وفات نیز عاجزانه درخواست دفن خود در پیرامون بارگاه این سیّد جلیل القدر دارند تا شاید مشمول شفاعت او و اجدادش قرار گیرند. جمعى از عالمان، شهداء، مؤمنین در داخل حرم و پیرامون صحن مطهّر مدفون هستند که در اینجا به ذکر مشاهیر آنان خواهیم پرداخت;
1- مرحوم حاج شیخ عبدالرحیم رحمانى، در سمت راست مدخل اصلى به مرقد مدفون شده و بر روى سنگ قبر وى نوشته شده است: قبر مطهّر عالم ربانى و محقق صمدانى حاج شیخ عبدالرحیم رحمانى که در سال 1330 هـ . ش دعوت حق را لبیک گفت. این بیت بر سنگ مزار او حک شده است:
در رثایت گفته آید از پسر *** شاد باد روح بلندت اى پدر
2- مرحوم شیخ محمّد حسین روحى، وى در داخل حرم مطهّر دفن شده و متولّد سال 1234 هـ . ق و متوفّاى 1352 هـ . ق است.
3- مرحوم شاهزاده محمّد میرزاى داراب، او فرزند مرحوم غلامحسین میرزا بن داراب میرزا بن محمّد قلى میرزا ملقّب به ملک آرا بن فتحعلیشاه قاجار است که در شب چهارشنبه مورخ 6/3/ 1316 به عارضه قلبى نداى حق را لبیک گفته و در زاویه اى از مرقد مطهّر امامزاده عبّاس (علیه السلام)مدفون شده است. همچنین آرامگاه همسر او مرحومه مغفوره کوچک خانم در کنار وى مى باشد.
مرحوم شاهزاده محمّد میرزا پدر جناب آقاى حاج عبدالحمید داراب از متولیان قدیمى آستانه امامزاده عبّاس (علیه السلام)است که سالیان متمادى خود عضو هیأت امناء این حرم باشکوه بود. و خدمات شایان ذکرى به این مجموعه فرهنگى مبذول داشته است. وى از خیّرین مدرسه ساز، و از فرهنگیان باز نشسته شهرستان سارى است که مورد احترام عموم مردم و مسؤولین مى باشد.
4 و 5- مرحوم حاج محمّد على حدادیان و حاج محمّد على دانش، آرامگاه خانوادگى این دو تن و بستگان آنان بین پارکینگ و ساختمان جدید الاحداث زائر سرا قرار گرفته که شامل یک اتاق 6×7 است که در سال 1360 هـ ش ساخته شده است. صورت 11 قبر در بقعه وجود دارد که متأسّفانه به جهت بسته بودن درب اسامى مدفونین خوانده نشده است.
6- مرحوم بهاء الدّین کمالى، فرزند مرحوم میرزا حسین حکیم (حکیم باشى) متوفاى 1317 هـ . ش.
7- مرحوم حجت الاسلام سیّد محمّد طباطبایى، فرزند آیت الله العظمى سید حسن طباطبایى از مراجع تقلید بزرگ شهرستان سارى، متوفاى 1321 هـ . ش.
8- مرحوم میرزا مهدى مرتضوى، فرزند مرحوم میرزا تقى اعتماد الوزراء، متوفاى 1331 هـ . ش.
9- مرحوم حجت السلام میرزا على شریعتى، فرزند محمّد شریعتمدار، متوفاى 1364 هـ . ش.
10- مرحوم شریف العلما خاورى عباس، فرزند محمّد الموسوى الطباطبایى.
11- مرحوم حاج اسماعیل اسماعیلى، فرزند حسینعلى متوفاى، 1376 هـ . ش.
12- مرحوم حاج سید جمال حسینى، فرزند کربلایى، سیّد محسن، متوفاى 1377.
دو نفر اخیر از خادمین صدیق این آستانه بودند که از اولین سال تشکیل هیئت امنا (1347 هـ . ش) بعنوان عضو فعال بهمراه آقاى حاج عبدالحمید داراب که خداوند به عمر با عزتشان بیافزاید و الان در قید حیات مى باشند، در تمام کارها تا سال 1377 فعالیت چشمگیر داشتند از جمله ساخت دیوار محوطه که بصورت مشبّک مى باشد، خرید و نصب ضریح فلزى، ساخت زائرسراها، سالن اجتماعات، مساجد متّصل به حرم، محوطه سازى و الحاق باغ و پارکینگ به آستانه و...
فرزندان و نوادگان حضرت موسى بن جعفر(علیه السلام) هر یک داراى فضایلى مى باشند. لکن حضرت امامزاده عبّاس(علیه السلام) داراى فضایلى ممتاز و جلالت قدر و عظمت شأن است. هزاران مشتاق و علاقه مند به خاندان عصمت و طهارت(علیهم السلام) با دلى مالامال از محبّت وافر، حاجات مشروعه خود را به محضر مبارک ایشان برده و مطلوب خود را از حضرتش دریافت مى دارند و ارادتشان به این خاندان جود و کرم مضاعف شده و ذکر و نَقل کرامات این امامزاده عظیم الشأن نُقل مجالس و محافل دینى و مذهبى و اخلاقى شده است!
گرچه استقراى کرامات آن حضرت از ید قدرت نگارنده به جهت توسعه کار فرهنگى مشکل بود، ولى بحمدلله با همّت والاى مدیریّت داخلى آستان مقدّس امامزاده عبّاس(علیه السلام) چند کرامت مستند جمع آورى شده که در اینجا به آن اشاره مى شود.
]کرامت «1»[
آقاى سیّد مجتبى حسینى، مدیر داخلى آستانه امامزاده عبّاس مى گوید:
در سال 1376 هـ . ش کودکى یازده ساله بنام سیّد عبّاس حسینى از بندر گز بهمراه مادر خود جهت معالجه پایش به شهرسارى سفر مى کند. به سفارش یکى از اهالى منطقه آزاد گله، در روز جمعه به حرم مطهّر امامزاده عبّاس (علیه السلام)آمده و دخیل بستند. کودک را به وسیله ویلچر به آستانه آوردند و حکایت از اوضاع بدِ پاى او داشت.
مادر و نزدیکان او با مشاهده ضریح مطهّر، خیلى آه و ناله مى کردند و این کودک نیز با حالت غمگین در گوشه اى از حرم به خواب رفت و پس از مدّتى از خواب بیدار شده و هراسان به اطراف نگاه مى کرد. مادرش هنگامى که وضع فرزند خود را دید با حالت مضطر به دنبالم آمد و گفت که فرزندم در یک وضعیّت مبهمى قرار گرفته و هراسان است. به بالاى سر کودک رفتم و در داخل حرم که اتفاقاً خواهران دانشجو که از شهرستان ابهر براى زیارت مشرّف شده بودند، اوضاع را تعقیب داشتند. به کودک گفتم: سیّد عبّاس، سیّد عبّاس چه شده! او با حالت پریشان گفت: آقا را در خواب دیدم! گفتم: خوب چى گفت: جواب داد آقا مى گوید پاشو پایت خوب شده است. گفتم: خوب اگر آقا مى فرماید که خوب شدى پس حتماً خوب شدى بلند شو، او با ترس و لرز بلند شد و بر روى پاهایش ایستاد، دستى به پاهایش کشید، خوشحال بود، به او گفتم: احساس درد ندارى، مقدارى راه برو! پا شد، راه رفت و بدون هیچ دردى به طرف ضریح روان گشت و اشک خوشحالى از چشمانش جارى بود. خواهران دانشجو وقتى این صحنه را دیدند یک حالى دستشان داد که وصف شدنى نیست.
مقدارى از لباس این کودک را بعنوان تبرّک گرفتند. مادرش از خوشحالى دیگر نمى توانست حرف بزند و تنها گریه مى کرد و از این کرامت و لطف امامزاده عبّاس(علیه السلام) که سریع جواب او را داده بود متحیّر بود.
مدیر آستانه مى گوید: اتفاقاً سال پیش این شفا یافته را بهمراه همسرش دیدم، به داخل حرم رفتند و از بذل و توجّه امامزاده عبّاس (علیه السلام) سخن مى گفتند و خود و خانواده اش را مرهون لطف این امامزاده جلیل القدر مى دانستند.
]کرامت «2»[
یکى از مؤمنین که نخواست نامش فاش شود مى گوید: بدهى زیادى داشتم و از طرفى یکى از چکهاى بنده بدست شخص شر خَرى رسیده بود وعن قریب بود که آبرو و حیثیتم را در کوچه و محل کسبم ببرد. به هر جا و هر که رو زدم که مبلغى به عنوان قرض دهد، پاسخ مثبت ندادند. بناچار به حرم مطهّر امامزاده عبّاس (علیه السلام)رفتم و زیارت عاشورا، جامعه و دعاى توسّل خواندم و صادقانه و عاجزانه از آن حضرت فرج و گشایشى در کارم طلب کردم.
چند ساعت در حرم کنار ضریح مطّهر بودم، چنان سبک شده بودم که بگمانم قرضى نداشته و اصل موضوع از یادم رفت. از داخل حرم بیرون مى آمدم که یکى از دوستان قدیمى مرا دید و گفت: فلانى اینجا چه کار مى کنى، عجب کاسبى هستى که تا ظهر به زیارت نشستى و مغازه ات تعطیل است. قضیه را به او گفتم و او بسیار ناراحت شد. به من گفت چقدر مشکلت حل مى شود. من هم مبلغ مورد نیاز را گفتم! دست کرد به جیب خود و چکى به همان مبلغ کشید و تا دو ماه به من مهلت داد که برگردانم، سپس گفت: من فقط عصر جمعه به زیارت آقا امامزاده عبّاس به حرم مى آیم. امروز نمى دانم چگونه و براى چه هدفى به این منطقه آمدم، در همین فکر بودم که به خود گفتم حالا که اینجا آمدم به زیارت امامزاده عبّاس (علیه السلام) مى روم تا شاید کارم یادم آید که فهمیدم آمدنم به اینجا چیزى جز درخواست خودِ آقا و کمک به یک دوست قدیمى نبوده است.
]کرامت «3»[
در سال 1378 هـ . ش آقا و خانمى از شهر رشت به حرم آقا امامزاده عبّاس(علیه السلام) آمدند و درخواست اتاق کردند. پس از تحقیقات مشخص شد که کودک ده الى یازده ماهه آنها بر اثر بى احتیاطى مادر، سماور آب جوش بر روى آن واژگون شده و دچار سوختگى شدید گردیده است. پس از جواب رد گرفتن از بیمارستانهاى گیلان به بیمارستان سوختگى زارع که در منطقه نکا است اعزام شده است. در اینجا نیز پس از مدّتى پزشکان علیرغم تلاش زیاد از اوضاع بد بیمار ناامید و در انتظار معجزه اى نشسته بودند. زیرا سوختگى فرزند آنها از ناحیه ى گردن به عمق گوشت و رگها نفوذ کرده بود و هیچ عملى به خاطر سن کم کودک و حساسیّت مکان جراحت و سوختگى میسور نبود.
مدیر داخلى حرم مى گوید: همان شب پس از جواب ردّ دادن پزشکان به والدّین کودک، آنها خیلى نگران و ناامید و با حالت پریشان و گریان وارد حرم شدند و چنان ناله و فریاد مى کردند که من داخل صحن مطّهر بودم آن را شنیدم و به طرف صدا رفتم! علّت این همه سر و صدا و گریه را سؤال کردم که جواب داند، تنها فرزندم به جهت سهل انگارى من از دستم مى رود! دلدارى دادم و او را دعوت به آرامش کردم. او از شماتت بستگان همسرش بیشتر از مرگ فرزندش مى ترسید که خواهند گفت: لیاقت داشتن یک بچه را نداشتید. او مى ترسید که این امر باعث جدایى او از همسرش شود.
خیلى از این حرف ناراحت شدم، به ایشان پیشنهاد کردم امشب به داخل حرم رفته و با ذکر و دعا از آقا امامزاده عبّاس (علیه السلام) طلب حاجت کنند که انشاء الله فرجى شود. به خادمین داخل حرم گفتم، ماندن این خانم و آقا در داخل حرم منعى ندارد. آنها تا صبح داخل در به راز و نیاز و دعا بودند و صبح با حالت ناامیدى به بیمارستان زارع رفتند. پزشکان و پرستاران در گوشه اى جمع شده بودند و با هم زمزمه مى کردند. او از دیدن این حالت جیغ کشید و تصوّر کرد که فرزندش از دست رفت. ولى پرستاران به جلو آمدند و به او گفتند: چرا گریه و ناله مى کنى، فرزند شما طورى نشده است بلکه معجزه اى رخ داده که تمام بیمارستان از آن متحیّرند. گفت چى شده: گفتند: کودک شما کاملا بهبودى یافته و حتّى آثار سوختگى گردن محو شده و از بین رفته و پزشکان مى خواهند شما را ببینند. به اتاق پزشک معالج فرزندم رفتم او رو کرد به من و گفت: چه کردید که این گونه آثار سوختگى از بین رفت. ماوقع را برایش شرح دادیم و بیتوته شبانه در امامزاده عبّاس (علیه السلام)را کاملا برایش گفتیم. او نیز اعتراف کرد که این نشانه اى از کرامتِ بزرگ مردى است که از هر طبیب کار آراتر است.
مدیر داخلى حرم مى گوید:
من آن کودک یازده ماهه که تازه از بیمارستان مرخص شده بود را دیدم و آثار سوختگى در آن مشاهده نکردم، و کاملا سالم به آغوش گرم خانواده اش باز گشت.
]کرامت «4»[
در سال 1379 هـ . ش خانمى که به جهت فرو رفتن پرز انتهاى شالى به چشمانش که به زبان محلى «نِگ» مى گویند به حرم امامزاده عبّاس(علیه السلام)متوسّل شد.
او به جهت مالش چشمهایش باعث حرکت نگ به پشت مردمک چشم شده بود و علاوه بر سوزش و درد، مخارج سنگین عمل او را به این حرم آسمانى کشانده بود. او از طبقه محروم جامعه و درآمد او و همسرش از کارگرى بود. لذا پول عمل را نداشت. هنگامیکه نزد پزشک رفت و مخارج در آوردن این نگ را مبلغ سه میلیون تومان گفته بودند، غصه اش گرفت و از درد ندارى بیشتر نالید تا از درد چشم. خیلى پریشان خاطر شد و خانواده اش حیران ماندند که چکار کنند. ناگهان تصمیم گرفتند که به حرم امامزاده عبّاس(علیه السلام)مشرّف شوند و درد خود را با او در میان بگذارند.
داخل حرم شد با اینکه گریه کردن و اشک ریختن براى چشمانش بسیار بد بود، از فقر و تنگدستى و درد چشم خود مى نالید و به امامزاده عبّاس(علیه السلام)براى رفع مشکل خود کمک مى خواست، اشک مى ریخت و صلوات مى فرستاد. در این بین متوجّه شد که پرز شالى «نگ» از چشمش بیرون افتاد و خوشحال شد به اطرافیان خود گفت: دیدید بدون عمل و دادن پولى، پرز از چشمم به لطف امامزاده بیرون آمد! همگى خوشحال، و ممنون از آقا امامزاده عبّاس (علیه السلام) از حرم خارج شدند و این کرامت بزرگ را براى همگان نقل مى کردند.
محبّت و مودّت خاندان عصمت و طهارت(علیهم السلام) با جان و روح مردم ایران آمیخته شده و دلهاى آگاه و احساس هاى بى آلایش را به ثناخوانى و مدیحه سرایى واداشته است.
در میان چهره هاى تابناک و شخصیّت هاى بى نظیر این دودمان، که منظر شاعران متعهّد را به خود جلب کرده است، حضرت امامزاده عبّاس(علیه السلام)تجلیگاه انوار امام موسى کاظم(علیه السلام) در شهر سارى مى باشد. جلالت قدر و شرافت نسب و رفعت مقامش به حدّى است که هر صاحب دلِ نیک سرشت پاک اعتقاد را جذب نموده، و صاحبدلان را به ثناخوانى و مدیحه سرایى واداشته است.
علاوه بر اشعارى که در مدح امامزاده عبّاس (علیه السلام) بر بالاى ضریح مطهّر نقش بسته که توسّط مرحوم کاسمى سروده و قبلا از آن یاد شد، یک قطعه شعر توسّط آقاى ناطق گولک گیلانى و همچنین یک دو بیتى و دو قطعه شعر طولانى توسّط حجّة الاسلام شیخ کمال الدّین فراهانى که از محققین و خطباء و شعراى خوش ذوق استان مرکزى است، درباره حضرت امامزاده عبّاس(علیه السلام) سارى به نظم در آورده شده است که در اینجا به آن اشاره مى شود.
بیادلا، حرم نور کبریا اینجاست *** سرور سینه ى سالار انبیاء اینجاست
بیادلا، به حریم مجلّلش بنگر *** که بحر معرفت و، منبع کیا اینجاست
بیادلا، ز صفا بین که آرمیده مهى *** به شهر سارى دهد مهرسان ضیاء اینجاست
بیا که جان محمّد(صلى الله علیه وآله) عزیز قلب على(علیه السلام) *** تمیز فاطمه(علیها السلام) محبوب اولیاء اینجاست
بیا که قرّة العین، و شکوهى از حسین(علیه السلام) *** انیس عابد حق، روح اتقیا اینجاست
بیا که روح روان محمّد اعرابى *** سلیل موسى کاظم(علیه السلام) کانِ کیمیا اینجاست
بیا که راوى تفسیر پور ابراهیم *** که پور کاظم(علیه السلام) و سردار بى ریا اینجاست
بیا که زاده ى موسى(علیه السلام)، امامزاده عبّاس(علیه السلام) *** گل معطرى از گلشن حیا اینجاست
بیا به درگه حضرت ابوالفضل(علیه السلام) عبّاس *** ببین که محفل عشاق کبریا اینجاست
بیا به شامه ى جان کن دلا ز عطر خوشش *** که بِه زِ عطر هزاران، اقاقیا اینجاست
بیا به بارگه اش کُن نظر که خاک درش *** که مرهم دل و بر دیده، توتیا اینجاست
بیا صفاى ضریحش ببین که مى بخشد *** به هر شکسته دو صد لطف مومیا اینجاست
بیا، اى آنکه به درت نمى رسد درمان *** کسى که درد تو درمان کند، بیا اینجاست
بیادلا سوى بلوار امام رضا(علیه السلام) قدرش بین *** که جاى حور و ملک، روحِ از کیا اینجاست
بیادلا به بارگه آزاد گُلِه رو کن *** به موج زائر او بین، برو بیا اینجاست
بیا به درگه پاکش رخ سلیمان(علیه السلام) بین *** ستاده کَفْش کَنَش پور برخیا اینجاست
سرود «ناطق گولک» به مدحتش نرسد *** ز صدر حرف الف تا به ذیل یا اینجاست
!!!
گلى خوشبو و جان افزاست عبّاس *** سلیل حمزه موساست عبّاس
نه تنها هست هم نام ابوالفضل *** فضیلت را چه او مأواست عبّاس
!!!
جلوه اى از نور حىّ لامکانى سیّدى *** پادشاه این حریم و آستانى سیّدى
کنیه و نام شریفت چون یلِ اُمّ البنین *** راستى که آیینه پر راستانى سیّدى
راوى تفسیر پر بار على بن قمّى *** خادم وحى خداوند جهانى سیّدى
حضرت موسى بن جعفر مفتخر از دانشت *** آیه ها را با کلامت ترجمانى سیّدى
گام شب رنگ تو را بینم به فرق فرقدان *** در زمین جویاى راز آسمانى سیّدى
بر ضریحت من دخیل عشق مى بندم از آنک *** عاشقان را تا قیامت سایبانى سیّدى
معنى ذکر قیامت ذکر میزان و نشور *** با خلوص کامِلَت در خاکدانى سیّدى
سوى جان گشتى در این گلخن پست فنا *** جلوه اى بارز ز عمرى جاودانى سیّدى
اى گلِ آزاد مردِ عشق در آزاد گله *** زاده سلطان دار الملک جانى سیّدى
!!!
در این درگه که موّاج احساس *** نهفته گوهرى با نام عبّاس
سَمِىّ عَمّ اولاد حسین است *** به زوّار پریشان نور عین است
بود آزاده اى در شهر آزاد *** گلى در شهر گل چون شاخ شمشاد
نیایش یک نیاى آسمانى است *** پیامش یک پیام جاودانى است
محمّد باب و جدِّ اوست قاسم *** دگر حمزه مه شاه اعاظم
شعاع هل اتىّ و نور و کوثر *** سلیل حضرت موسى بن جعفر
گلى از بوستان آشنایى *** کلام او مرام او خدایى
قلم در دست پاکش عطر افشان *** نوشتار به صفحه باغ ریحان
نه تنها زاده زهراست عبّاس *** فقیهى فاضل و والاست عبّاس
گل باغ نبى شهزاده عبّاس *** چراغ روشن عشق است و احساس
به جمع راویان بر جسته بینش *** به اهداف على دل بسته بینش
على آن پور ابراهیم قُمّى *** فقیه لازم التکریم قمّى
که تفسیرش مراد اهل معنى است *** عبارتهاى آن غوغاى غوغاست
شده تفسیر آن کنز روایت *** از این شهزاده بر مردم حکایت
به حمزه آن نور شهر رى بود *** چراغ دانش هر نیک پى بود
وجود این نواده افتخارى است *** به باغ او گل بى خس و خارى است
به درگاهش بیا و معتکف باش *** به عجز و لا به خود معترف باش
بخوان آزاده آزاد گله را *** سلیل حضرت ختم رسل را
ز عطر خاک آن فرخنده پیکر *** دمیده نو گُلانى روح پرور
خدا را شکر از لطف کثیرش *** یکى از بندگان کم نظیرش
که در علم نسب چو آسمان است *** که در فن سماوى قهرمان است
همان که مشعل راه عموم است *** محمّد مهدى بحر العلوم است
کتابى را نوشت از درّ گوهر *** به شأن این گل باغ پیمبر
کتابى مستند از متن آثار *** کتابى پر ثمر از باغ اخبار
کمال الدّین که با عشاق هم سوست *** به این نسابّه دوران دعا گوست
[1]. وى فرزند میرعبدالله حاکم سارى در سالهاى 872 ـ 865 هـ ق بود. که بدست امیرزین العابدین مرعشى به قتل رسید و مقبره وى در زمان پهلوى اوّل به اداره برق سارى تبدیل شد و فرزندش میرعبدالکریم همواره داعیه حکومت مازندران را داشت.
[2]. تاریخ خاندان مرعشى: 7 ـ 120، از آستارا تا استرآباد 4: 547، علویان تبرستان: 149، زبور آل داود: 86 ـ 88.
[3]. سفرنامه مازندران و استرآباد: 86-93، تاریخ مازندران 1: 299-230، 2: 340-341.
[4]. سفرنامه مازندران و استرآباد: 22 و 24، بناهاى آرامگاهى: 180، دائره المعارف تشیّع 3: 318.
[5]. فهرست بناهاى تاریخى و اماکن باستانى: 139.
[6]. سفارش نامه انجمن آثار ملى، شماره 49، صفحه 39-40.
[7]. اسامى دهات کشور 1: 177-178، از آستارا تا استرآباد 4: 552.
[9]. سفرنامه مازندران و استرآباد: 93.
[10]. از آستارا تا استرآباد 4: 553-554.
احمد مرداوی خزرجی
در جواب آقای برهانی دمت گرم عالی جواب دادی