- يكشنبه ۳۰ شهریور ۹۳
چنان که گفتیم، پس از مرگ ابوالقاسم جعفر، مردم با فرزند او ابوعلى بیعت کردند. وى دانشمندى شجاع بود و اخلاقى نیکو داشت. ماکان، حاکم منسوب ابوالقاسم در گرگان، دوست داشت نوه دخترى خود را که فرزند ابوالقاسم بود، به حکومت برساند; ولى ابوعلى از این موضوع اطلاع یافت و توطئه آنها را خنثى کرد و در درگیرى هایى که اتفاق افتاد، ابوعلى کشته شد. اما مردم آمل با ابوجعفر حسن بن احمد بن ناصر ـ که معروف به «صاحب قلنسوه»([1]) بود ـ بیعت کردند. پس از مدتى میان او و ماکان، اختلاف پیش آمد و ماکان، فرار کرد. ماکان نز داعى آمد و با اصرار با او بیعت کرد. داعى با جمع آورى نیرو، موجبات فرار ابوجعفر را فراهم کرد و خود با استقبال مردم، وارد آمل شد. صلح امیر نصر سامانى با داعى صغیر، موجب سرزنش او از طرف خلیفه عباسى شد. وى بار دیگر به جنگ داعى رفت و او را شکست داد و در نزدیکى آمل، وى را به قتل رساند.
پس از کشته شدن داعى صغیر، میان ماکان و ابوجعفر اختلاف پیش آمد و ماکان، او را به قتل رسانید و اسماعیل بن ابوالقاسم را به حکومت طبرستان رساند; ولى او هم به وسیله زهر به قتل رسید.([2])
- ۱۵۴۸
- ادامه مطلب
احمد مرداوی خزرجی
در جواب آقای برهانی دمت گرم عالی جواب دادی