- يكشنبه ۳۰ شهریور ۹۳
ابوطالب یحیى ملقّب به السیّد ناطق بالحق، پس از مرگ برادر به خلافت رسید و به امامت نشست. وى در سال 340 هجرى در شهر آمل ولادت یافت. نخست نزد دائى خود سیّد ابوالعبّاس به تحصیل پرداخت. سپس به محضر شیخ ابوعبدالله معروف به شیخ مفید (ره) استاد طائفه امامیّه پیوست و از آن بهره مند شد، آنگاه به حلقه شاگردان قاضى القضاة عبد الجبّار در رى پیوست و به کمال رسید.([2])
برادران هارونى سیّد یحیى و احمد نخست به شیوه پدر امامى مذهب بودند، آنگاه به مسلک زیدیان گرویدند، ابن اسفندیار مى نویسد: «در میان زیدیه مبروزتر و محقق تر از ابوطالب یحیى دانشمندى نبود.»([3])
ناطق بالحق سالیان دراز در گرگان به تدریس علوم دینى اشتغال داشت و از اطراف و اکناف عالم، علما و خواستاران علم پیش او مى آمدند و بهره مى بردند. او در اواخر عمر خود به دیلمان یا شاید آمل آمد و پس
از مرگ برادرش سیّد کیا ابوالحسین به خواهش مردم گیلان شرقى و تنکابن به لنگا آمد و به جاى برادر نشست. مدّت اقامت او در لنگا دانسته نشد، شاید براى شرکت در مراسم ترحیم برادر و گرفتن بیعت از مردم، مدّت کوتاهى در آن خطه بسر برده و آنگاه به آمل یا دیلمان بازگشته باشد. همانگونه که قبلا یاد شد، مؤلّف کتاب سادات متقدّمه مى نویسد که سیّد ما مانکدیم بعد از مؤیّد بالله در لنگا خروج کرد و ملقّب به مستظهر بالله شد، این احتمال وجود دارد که سیّد ابوطالب هارونى به انگیزه کهولت سنّى سیّد اخیر را در لنگا به جاى برادر خود گمارده و خود به شهر آمل بازگشته باشد.([4])
ابوطالب هارونى معروف به کمال عقل و فضل، سخا و ورع، اجتهاد و عبادت و زهد و تقوى بود. بیهقى متوفّاى 565 هـ .ق از او به عنوان امام الزیدیّه یاد مى کند.([5])
ابن حجر عسقلانى از او چنین یاد کرده است: «کان اماماً على مذهب زیدبن على و کان فاضلا غزیر العلم، مکثّراً عارفاً بالأدب و طریقة الحدیث و یقال له: الکیا یحیى و...»([6])
عاصمى نیز مى نویسد: او بعد از برادرش در طبرستان و در زمان القائم بامر الله عبّاسى قیام نمود تا اینکه سرانجام در سال 424 هـ .ق و در حالیکه 85 سال داشت وفات یافت.([7])
امام فخر رازى، متوفّاى 606 هـ .ق او را نقیب گرگان و ملقب به الناطق بالحق و الظاهر بتأیید الله مى داند ومى نویسد: در دیلم به سال 422 هـ .ق با او بیعت کردند و این در حالى بود که بالغ بر 80 سال داشت. چند سال حکومت کرد تا اینکه سرانجام در سال 424 هـ .ق وفات یافت.([8])
ابوطالب مروزى، دیگر نسّابه قرن هفتم، او را مکنّى به ابوطالب و ملقّب به الناطق بالحق و الظاهر بتایید الله دانسته و او را یکى از ائمه بزرگ زیدیّه، معروف به ابوطالب هارونى مى داند و مى نویسد: وى داراى تصنیفات زیادى است.([9])
مورّخان و علماى انساب درباره محل و تاریخ وفات او اختلاف نظر دارند. وى در سال 422 و به گفته اى معتبر در سال 424 وفات یافت و در آمل یا به قول ضعیفى در دیلمان دفن شد.
علّامه نسّابه سیّد مهدى تفرشى، مزار امامزاده یحیى شهر سارى را متعلّق به ابوطالب هارونى مى داند.([10]) اگر چه این ادّعا با سنگ نبشته روى قبر سازگارى دارد اما خالى از حقیقت است. زیرا تصریح شده که بنا به وصیت وى او را در آمل مدفون سازند.([11])
به هر حال سیّد ابوطالب یحیى نیز همانند برادرش در شعر دست داشت. ابن اسنفدیار از تصنیفات او در فقه و کلام، کتاب التحریر و الشرح، کتاب المجزى و کتاب الدعامه را نام برده است. دکتر حکیمیان به نقل از محمّد ابوزهره مى نویسد: ابوطالب یحیى در عین تسلّط به علم لغت، در فقه، آگاهى کامل داشت و در مذهب امام هادى تخریجات، اختیارات و توجیهات بسیار دارد و به نقل از هزار فن مى نویسد: برادران هارونى هر دو عالم فاضل فقیه و کلامى بودند.([12])
علّامه سیّد مجدالدّین مشهورترین کتاب این سیّد جلیل القدر را
المجزى که در اصول فقه و در دو جلد بزرگ، و کتاب تحریر و شرح
آن که در دوازده جلد تدوین شده، و کتاب مبادى الادلة در علم کلام و کتاب ارزشمند الافادة فى تاریخ الائمّة السادة و امالى معروف در حدیث مى داند.([13])
[1]. ابوطالب یحیى بن حسین بن هارون بن حسین بن محمّد بن هارون بن محمّد البطحانى بن قاسم بن حسن بن زید بن امام حسن(علیه السلام).
[2]. علویان طبرستان: 114، تاریخ اسلام در نواحى شمالى ایران: 150، التحف شرح الزلف: 6.20
[3]. تاریخ طبرستان: 101.
[4]. تاریخ اسلام در نواحى شمالى ایران: 150، سادات متقدمه گیلان: 126ـ128.
[5]. لباب الانساب 2; 563.
[6]. لسان المیزان 6: 306 شماره 9779.
[7]. سمط النجوم العلوالى: 188.
[8]. الشجره المبارکة: 66.
[9]. الفخرى: 142ـ143.
[10]. بدایع الانساب: 64ـ 15
[11]. سیرى در تاریخ علویان غرب مازندران: 60.
[12]. علویان طبرستان: 115.
[13]. التحف شرح الزلف: 213، تیسیر المطالب: 107ـ108.
- ۱۵۷۵
- ادامه مطلب