- پنجشنبه ۲۷ شهریور ۹۳
بقعه این امامزاده در خیابان شهید اشرفى اصفهانى شهر سرکان، در 7 کیلومترى شمال شهر تویسرکان قرار دارد.
بقعه حدود 2 متر بالاتر از سطح خیابان واقع شده و جهت دسترسى به آن باید از هشت پلّکان گذشت. شالوده بنا از سنگ لاشه و آجر و گچ است و مساحت آن حدود سى متر مربّع مىباشد که با ایجاد یک دیوار بین اتاق مرقد و راه پلّه، آبدارخانهاى ساخته شد. دو پنجره در جانب جنوب شرقى جهت تهویه هوا تعبیه شده و زمین کوچکى که به عنوان صحن قرار دارد در همان جهت است.
بر تابلویى که بر سر در بقعه نصب مىباشد، نوشته شده است: «مزار ذریّه فاطمه زهرا صاحب کرامات سیّده بانو حلیمه خاتون تجدید بنا 1370 ه . ش».
در میان بقعه، صورت قبرى است که به اندازه 10 سانتىمتر از کف بقعه ارتفاع دارد و بر روى آن نوشته شده است: «آرامگاه خلد آشتیان بانوى مجلّله متّقیه مشهور به حلیمه خاتون طاب ثراه تاریخ مرمّت بنا 1370 شمسى». او را از دختران موسى بن جعفر علیهالسلاممىدانند که یقیناً این ادّعا اصلى ندارد.
بر بالاى سقف، گنبدى عرقچینى کوتاهى به قطر یک و ارتفاع یک متر طرّاحى شده که سراسر با آئینه کارى ظریف تزیین شده است. بخشى از دیوار و سقف بقعه نیز آیینه کارى مىباشد. خواهران سرکانى به زیارت این بقعه مىآیند و در آن جا کلاس قرآن دارند. از هویّت شخصیّت مدفون اطّلاعى حاصل نشد.
در کتاب یادمان تویسرکان، مقالهاى تحت عنوان «گزارشى از بقعه و کرامات حلیمه خاتون در سرکان» ـ نوشته سمیه ترکاشوند ـ به چشم مىخورد که مخلّص آن چنین است:
«این بقعه در محلّه بى نظر و در فاصله کمى با چشمه بىبى گوهر[1] قرار
دارد. امامزاده حلیمه خاتون در گذشته نه چندان دور، امامزادهاى معتبر،
وسیع و شناخته شده بوده است. ساختمان امامزاده بر مبنا و روش معمارى
کهن بنا شده بود. بناى قدیمى آن، داراى چهار پایه آجرى با گنبد قوسى
ملایم بود که در میان محوّطه وسیعى قرار داشت. ساکنان این شهر کوچک به
واسطه احترام و اعتقادى که براى مقام او قایل بودند، اموات خود را در
حیاط آن دفن مىکردند. در صحن امامزاده، چاه آبى احداث شده بود که
افراد به هنگام زیارت از آن وضو مىساختند و رهگذران از آن استفاده
مىبردند. درخت توت کهنسالى در محوّطه آن، سایه خود را بر سر زایران
مىافکند و میوه خود را به هیچ چشمداشتى به زوّار مىداد.
قطعه سنگ مستطیل شکلى به ابعاد 120×70 سانتىمتر، بر روى مرقد
قرار داشت که مطالبى با خطّ کوفى بر روى آن حجّارى شده بود. متأسّفانه
این سنگ نوشته ارزشمند به هنگام مرمّت بنا از بین رفت!
حوالى سال 1370 ه . ش به دلیل قدمت این بنا و احتمال ریزش آن و
آسیب دیدن کودکانى که در مدرسه مجاور درس مىخواندند، ساختمان آن
توسّط برخى افراد تخریب مىشود، بدون آنکه تصمیمى براى بازسازى آن
داشته باشند!
پس از گذشت چند روز از تخریب این بقعه، چند تن از خواهران مومنه
محل که به این مکان اعتقاد خاصّى داشتند، نزد یکى از روحانیون شهر رفته
و از او درخواست بازسازى مقبره حلیمه خاتون را مىنمایند. روحانى، در
پاسخ به این خواهران مىگوید: ما اطّلاعى درباره حلیمه خاتون نداریم و
سندى در دست نیست که نشان دهد او یکى از امامزادگان و از خانواده
سادات باشد.
این روحانى، شب هنگام در عالم خواب مىبیند که پنج بانوى سیّده از
درِ بقعه حلیمه خاتون خارج مىشوند. در پیشاپیش این بانوان، حضرت
فاطمه علیهاالسلام حرکت مىکند. آن حضرت جلو مىآیند و به او مىگویند: مقبره
بىبى حلیمه خاتون را مرمّت کنید! آن روحانى از خواب بیدار مىشوند و
بعد از این رویاست که تصمیم به بازسازى بناى بقعه مىگیرند.»
وى در ادامه مقاله به استناد خواب یکى از آشنایان و با توجّه به وجود
امامزادهاى بنام عبداللّه در کرزان که به عبداللّه بن موسى علیهالسلام شهرت دارد،
بىبى حلیمه خاتون را فرزند امام هفتم علیهالسلام و خواهر امام رضا علیهالسلام قلمداد
مىکند.[2] در حالى که این ادّعا منشا صحیحى ندارد و جهت روشن شدن
این مدّعا به شرح حال بىبى حکیمه بنت موسى علیهالسلام و مزارات منسوب به او
خواهیم پرداخت.
حکیمه بنت موسى علیهالسلام
حکیمه، یکى از دختران با فضیلت امام موسى کاظم علیهالسلام است که در
شمار ثقات محدّثات شیعه آمده است. حکیمه، بانویى دانشمند، عابد،
لایق و صلاحیتدار بود که عمر طولانى نیز نموده است. او از اصحاب برادر
بزرگوارش امام رضا علیهالسلامو از روّات حدیث آن حضرت به شمار مىآید. از
روایات وارده معلوم مىشود که، این بانو نزد امام رضا علیهالسلامقرب و منزلت
خاصّى داشته است.
نام وى در بیشتر کتابهاى رجال و انساب ذکر شده و از او تجلیل به
عمل آمده است. حکیمه را از زنان برجسته و صاحب نفوذ، مدیر و مدبّر
خاندان عصمت و طهارت علیهمالسلام و از بزرگان سادات و علوییّن عصر خویش به
شمار آوردهاند. در بیشتر کتابهاى شیعه روایات او نقل شده و در بعضى از
منابع نیز نام وى به عنوان «حلیمه» آمده که حکیمه اصحّ آن است.[3]
حکیمه مىگوید: «در ماه رمضان سال 195 ه . ق،[4] برادرم امام رضا علیهالسلام
براى کمک و مساعدت زایمان همسر خویش سُبَیکه که خود او را خیزران
مىنامید، مرا دعوت کرد و فرمود: اى حکیمه! امشب نزد همسرم، خیزران
بمان، قابله هم همراه تو هست؛ زیرا امشب براى من فرزندى متولّد مىشود.
آن گاه برادرم ما را در اتاق قرار داد و چراغى براى ما روشن کرد. درِ اتاق را
بست و خود بیرون رفت. امّا وقتى کودک به دنیا آمد، چراغ اتاق خاموش شد
و ما نگران شدیم؛ ولى بعد متوجّه شدیم نورانیّت نوزاد ما را از چراغ و
روشنایى دیگر بىنیاز مىکند. کودک تازه متولد شده را در دامن خود گذاشته
بودم که امام رضا علیهالسلاموارد اتاق شد. کودک خویش را که نام او «جواد» تعیین
شده بود، در آغوش گرفت. گونههایش را بوسید. آنگاه او را در گهواره
گذاشت و مراقبت و نگهدارى وى را به من سپرد. همین که روز سوّم ولادت
کودک رسید، او چشم خود را باز کرد و در حالى که به جانب آسمان
مىنگریست، با عبارت فصیح، زبان به وحدانیّت خداوند و نبوّت
پیغمبر صلىاللهعلیهوآلهگشود، این صحنه براى من بسیار شگفت بود. بدین جهت آن را با
برادرم امام رضا علیهالسلام در میان گذاشتم. او فرمود: اى حکیمه! چیزهاى عجیب
و غریبتر هم از او خواهى دید.»[5]
همچنین کلینى رحمهالله روایت تکلّم جنّیان با امام معصوم علیهالسلام را نیز از او نقل
مىکند.[6] متأسّفانه فقر منابع و اطّلاعات تاریخى، ما را از ارایه تصویر
شفافى از زندگانى او ناتوان ساخته است. از اینرو تاریخ تولّد و وفات او به
هیچ وجه در منابع قدیمى ذکر نشده است. با این وجود، عدم مهاجرت او به
ایران یکى از مسلّمات تاریخى است؛ زیرا تاکنون هیچ یک از علماى انساب
و مورّخان بزرگ این مهاجرت را نقل و تأیید نکردهاند، بنابراین نمىتوان بقاع
منسوب به او را در ایران تأیید کرد. اوّلین مدرکى که مزار حکیمه بنت
موسى علیهماالسلام را در کوههاى مسیر بهبهان منسوب مىکند، گزارش علاّمه سیّد
جعفر آل بحرالعلوم است. وى مىنویسد:
«و فى جبال طریق بهبهان مزار یُنْسَب إلیها یزوره المُترددّون من الشیعه»
[یعنى: ]«در کوههاى مسیر بهبهان مزارى است که به حکیمه دختر امام
موسى علیهالسلاممنتسب است و شیعیان مسافر آن را زیارت مىکنند.»[7]
چنان که این قول بالفظ مجهول آمده، حاکى از ضعف آن مىباشد. در
دایرهالمعارف تشیّع نیز از این بارگاه به عنوان یکى از بقاع معروف بهبهان یاد
شده است؛[8] امّا مدرکى که این مدّعا و این انتساب را تأیید کند، در دست
نیست و تنها از باب «رب شهرة لااصل لها» است و احتمالاً یکى از سادات
هم نام در این بقعه مدفون است که اشاره خواهد شد.
در شهر کرد، بقعه و بارگاهى است که به نام «بىبى حکیمه» شهرت یافته
است. بناى اصلى این بقعه به گفته مؤلّف کتاب «شناخت سرزمین
چهارمحال»، به دوران اتابکان لرستان بازمىگردد که در دورههاى بعدى، به
ویژه در عهد صفویّه و زندیّه تعمیر شده است. از سبک فعلى آرامگاه
برمىآید که این بنا در عهد قاجاریّه بازسازى شده است.[9]
درباره شخصیّت مدفون در این بقعه و نسب او گزارشى درج نشده است؛
امّا اعتقاد اهالى بر آن است که وى خواهر امام رضا علیهالسلام است. به احتمال
قوى، شخصیّت مدفون در این بقعه حکیمه دختر على بن اسماعیل الاعرج بن
الإمام جعفر صادق علیهالسلام مىباشد؛ زیرا فرزند برادر او، ابومحمّد الحسن بن
الحسین بن على در دینور مىزیسته است و جمع بسیار از این خاندان در
اهواز، ارّجان و دینور سکنى داشتهاند؛ تا جایى که شهرت این خاندان باعث
شد تا نقابت سادات به دست ابو محمّد الحسن الدینورى بیافتد.
از این رو به احتمال قوى، حکیمه با برادر زاده خود به این منطقه
مهاجرت نموده و در این جا مدفون شده است.[10]
در شش کیلومترى شمال خاورى شهرستان سارى، در میان گورستان
عمومى روستاى همّتآباد و در بین درختان سر به فلک کشیده آزاد بلوط،
مزار امامزاده بىبى حلیمه خاتون قرار دارد که به اعتقاد اهالى آن، خواهر
حضرت امام رضا علیهالسلام است.
بناى قبلى اتاقکى بوده که در سالیان اخیر آن را خراب نمودند و به
صورت حجلهگاه ساختند و ضریح بزرگ مشبّکى بر آن نهادند. این زیارتگاه
به «دخت امام» و «دختر مشهد» مشهور است.[11]
نگارنده در کتاب تاریخ تشیّع و مزارات شهرستان سارى، احتمال داده
است که خفته در این مزار سیّده حکیمه بنت حسن بن على بن حسن بن على
بن عمر الاشرف بن الإمام على بن الحسین السجاد علیهماالسلام مدفون مىباشد.[12]
ابن طباطبا پس از ذکر نام وى، همسرش را احمد بن حسین بن على
الخارص بن محمّد الدیباج بن امام جعفر صادق علیهالسلام معرّفى
مىکند و مىگوید:
سیّده حکیمه براى وى یک فرزند به نام محمّد آورد که در شیراز بود.[13]
در حالى که پدر، برادر و اکثر اقوام بىبى حکیمه در طبرستان سکونت
داشتند و پدرش امامزاده حسن بن على الاطروش، مؤسس و مجدّد دولت
علویان در طبرستان است، ابن طباطبا نیز از هجرت سیّده حکیمه به شیراز
گزارشى نقل ننموده است و مىتوان مزار کنونى را با وى تطبیق داد.[14]
در محلّه سکینه بانو شهر ورامین نیز، مزار با شکوهى قرار دارد که به
امامزادگان سکینه بانو و حلیمه خاتون معروف هستند. ورودى بنا از سه
ایوان به هم پیوسته تشکیل شده و و گنبد بلند پلّهاى در پنج طبقه دارد.
بنا متعلّق به دوره صفویّه و در دوران پس از آن تعمیرات زیادى شده
است. جدیدا عملیّات مرمّت از سال 1372 ه . ش از طرف اداره میراث
فرهنگى استان تهران شروع و تا سال 1381 به پایان رسید و در فهرست آثار
تاریخى میراث فرهنگى به شماره 11769 ثبت شد. دو شخصیّت مدفون در
این بقعه را دو خواهر از فرزندان امام هفتم علیهالسلام مىدانند. این در حالى است
که امام موسى کاظم علیهالسلام دخترى بنام سکینه نداشته، چه رسد که در ورامین
وفات کرده باشد.[15]
در خیابان کاشانى شهر همدان، کوچه شهید ثمرى، دنباله کوچه حاج
احمد را که ادامه دهند به زیارتگاه کوچکى به نام حلیمه خاتون مىرسند.
این زیارتگاه عبارت از اتاقچهاى که سنگِ مشبّکى جلوى آن نصب مىباشد
و مردم از شبکههاى سنگِ زیارتگاه، اظهار سلام و درود مىکنند. لوحه سنگ
قدیمى بر دهانه درب غربى دارد که مسدود است. حلیمه خاتون را از
فرزندان امام هفتم علیهالسلام مىدانند.[16]
در جاده قدیم قم به اصفهان، روستاى على آباد نیزار قرار دارد که آب
قنات آن به گوارایى مشهور و معروف است و در شهر قم به فروش مىرسد.
این روستا در فاصله 53 کیلومترى جنوب باخترى شهر قم واقع است و
در منتهى الیه جنوب غربى روستا و در دامنه کوهى که فاصله آن تا آبادى
2600 متر است، مزار زیباى امامزادگان یحیى و حلیمه خاتون قرار دارد.
بناى قبلى که از خشت و گل بوده در سالیان اخیر تخریب و بازسازى آن از
سال 1378 ه . ش با مشارکت اداره اوقاف و امور خیریّه شهرستان قم ساخته
شده است. طرح بناى جدید به صورت یک اتاق مربّع شکل به طول و
عرض چهار متر است که گنبدى به شکل شلجمى بلند و قطر چهار و ارتفاع
هفت متر بر فراز آن تعبیه شده و نماى خارجى بقعه را با آجرهاى سه سانتى
تزئین نمودهاند. در وسط بقعه ضریحى از آلومینیوم قرار دارد که از مقبره
امامزادگان محافظت مىنماید.
این بنا در گذشته به عنوان فرزندان امام هفتم علیهالسلام شناخته شده بود. امّا با
تحقیقات جدید، نسب امامزادگان به این صورت بیان شده است:
سیّد یحیى بن محمّد بن موسى بن احمد بن محمّد بن احمد بن موسى
المبرقع بن امام جواد علیهالسلام به همراه همسر خود حکیمه بنت ابى محمّد حسن
بن احمد بن محمّد بن احمد بن موسى المبرقع علیهالسلام این دو از سادات جلیل
القدر رضوى قم اند که بالغ بر سیصد سال ریاست شهر قم و نواحى آن را
بعهده داشتهاند.
در 73 کیلومترى جنوب باخترى قم، روستاى مفرح و زیباى نایه قرار
دارد که در آن سه زیارتگاه باشکوه واقع است. در منتهى الیه روستا و در میان
گورستان عمومى آن، مزار تازه ساخت امامزاده حلیمه خاتون قرار دارد که با
همّت اهالى به طرز با شکوهى تجدید بنا گشته است.
در سر درب و ایوان بقعه، بر روى کاشى لاجوردى کتیبهاى نصب است
که امامزاده حلیمه خاتون را از فرزندان حضرت امام موسى کاظم علیهالسلام معرّفى
مىکند. به نظر مىرسد که این ادّعا منشا صحیحى نداشته باشد و خفته در
آن مزار از احفاد حضرت موسى مبرقع فرزندِ امام جواد علیهالسلام باشد.[17]
در روستاى عصمت آباد بخش بویین زهراى شهرستان قزوین، زیارتگاه
باشکوهى است که در سال 1342 ه . ش باز سازى شده و مورد توجّه
اهالى است.
بقعه داراى گنبد، صحن، ایوان و ضریح است و خفته در مزار را فرزند
امام هفتم علیهالسلام مىدانند.[18]
در هشت کیلومترى شمال غرب شهر کرمان، در مرکز دهستان اختیار
آباد، زیارتگاه با شکوه امامزاده حکیمه خاتون قرار دارد، که به «بىبى دختر»
شهرت دارد.
درباره شهرت محلّى نسب شریف، چنان که بر درِ ضریح نوشته شده
است، وى را به عنوان دختران موسى بن جعفر علیهالسلام معرّفى مىکند.
در کتاب فرهنگ جغرافیایى نیز آمده است: «امامزاده بىبى حکیمه خاتون،
طبق گفته اهالى، از خواهران یا دختران امام رضا علیهالسلام مىباشد.»[19]
مرحوم همّت نیز در کتاب تاریخ کرمان درباره این مزار مىنویسد:
«هویّت این دختر به خوبى معلوم نیست، ولى مردم اختیارآباد و کویرات
مىگویند: دختر موسى بن جعفر علیهالسلام و خواهر بىبى حیات است و همان طریق
که مردها حقّ زیارت بىبى حیات را ندارند، در این زیارت هم مردها حقّ
ورود به حرم بىبى دختر را ندارد، مگر آنکه از سادات باشند. بر روى
آرامگاه بىبى دختر ضریحى چوبى و بقعه عمارت ساختهاند و در صحن
مجاور حرم، اموات را دفن و قبرستان عمومى است.»[20]
چنان که ملاحظه فرمودید، از دیرباز این مزار به دختر موسى بن
جعفر علیهالسلام، بىبى حکیمه شهرت داشت، که متأسّفانه این ادّعا به اثبات
نرسیده است![21]
از بناهاى دامنه کوه مسجد صاحب الزمان شهر کرمان، ساختمان کوچکى
به نام «آرامگاه حلیمه خاتون» یا «زیارتگاه بىبى حلیمه خاتون» است.
در مورد قدمت این بنا و همچنین شجرهنامه شخصى که در این محل دفن
گردیده، تاکنون سند مکتوبى دیده نشده است. بنا به آنچه که پیشینیان به نقل
از گذشتگان خویش، نسل به نسل بازگو کردهاند، این آرامگاه متعلّق به بانوى
مکرّمهاى از نوادگان حضرت امام موسى بن جعفر علیهالسلاماست.[22]
مرحوم حبیباللّه محمّدى ـ مشهور به حبیب زرگر ـ در سالهاى 1330 ـ
1331 (ه .ش) پیش از آنکه «مهدیّه شهدا» بنا شود، جلو آرامگاه حلیمه
خاتون، محلّى به نام «تختگاه حبیب زرگر» ساخت و باغچهاى با انواع
درختان و گلها در جلو آن احداث نمود و با اینکه در آن سالها وسایط نقلیه
موجود نبود، ولى همه هفته، شبهاى جمعه، جمع زیادى از اهالى و
مشتاقان اهل بیت علیهمالسلام در محلّ مذکور حضور به هم رسانیده و تا صبح به راز
و نیاز با پروردگار مىپرداختند. قبر مرحوم حبیب زرگر هم ـ که در سال
1348 ه . ش در گذشته است ـ کنار همین باغچه و امامزاده است.
بنابراین معلوم شد، با وجود آنکه هیچ گونه گزارشى از مهاجرت حکیمه
بنت موسى علیهالسلام یا حلیمه در دست نیست، بیش از 16 مزار در ایران به او
منسوب است که اثبات هر کدام، نفى دیگرى را در بردارد. بنابراین نمىتوان
این مکان در سرکان را منسوب به خواهر امام رضا علیهالسلام دانست.
[1]- فعلاً این چشمه از بین رفته است.
[2]- یادمان تویسرکان: 118-125.
[3]. اعیان الشیعه 2: 5، کشف الغمه 2: 236 ـ 238، تنقیح المقال 3: 76، جامعالرواة 2: 457،
اعلام النساءالمؤمنات: 303، اعلام الورى: 301، بحارالانوار 48: 286 ـ 288 و 303، تحفة العالم 2: 35، تراجم اعلام النساء 2: 23، ریاحین الشریعه 3: 22 و 4: 149، سفینة البحار 2: 306، المجدى فى انساب الطالبیّین: 106، معجم رجال الحدیث 23: 187، تاج الموالید: 124، مستدرکات علم رجال الحدیث 8: 562، زنان دانشمند و راوى حدیث: 357، راویان امام رضا علیهالسلام: 143، المناقب: 324 و 344.
[4]. ارشاد: 316.
[5]. المناقب 4: 324. بحارالانوار 50: 10. منتهى الآمال 2: 218. اعلام النساء المؤمنات: 303،
جلاءالعیون 3: 104، تراجم اعلام النساء 2: 23 ـ 24. زنان دانشمند و راوى حدیث: 357 ـ 358، ریاحین الشریعه 4: 149.
[6]. اصول کافى 1: 396، بحارالانوار 22: 24 و 49: 69 و 63: 67.
[7]. تحفة العالم 2: 36، بحارالانوار 48: 316، اعلام النساء و المؤمنات: 303، فاطمه بنت
الکاظم علیهماالسلام: 34.
[8]. دائرهالمعارف تشیّع 6: 480.
[9]. شناخت سرزمین چهارمحال: 359 به بعد.
[10]- مزارات امامزادگان ایران 2: 186، المجدى 103-104، عمدة الطالب: 240، الاصیلى؛
196-197، الشجرة المبارکه: 104، تهذیب الانساب: 174، مشجّر الکشاف 1: 425.
[11]- تاریخ تشیّع و مزارات شهرستان سارى: 286.
[12]- مزارات ایران 3: 305-307.
[13]- منتقله الطالبیه: 191.
[14]- قیام حسن بن على الاطروش: 206-207، تاریخ تشیّع و مزارات شهرستان سارى: 293.
[15]- آثار تاریخى ورامین باستان: 67-70، مزارات ایران 3: 401-403.
[16]- سیماى همدان: 251، مزارات ایران 3: 472-473.
[17]- زندگى نامه امامزاده یحیى: 12-43، مزارات قم 2: 173-182، مزارات ایران 3: 512-514،الاصیلى: 117.
[18]- مزارات ایران: 532-531.
[19]- فرهنگ جغرافیایى آبادىهاى استان کرمان: 364.
[20]- تاریخ کرمان، همّت: 448.
[21]- مزارات کرمان 2: 952 ـ 960.
[22]- از قلعه دختر تا دقیانوس: 340 ـ 341.
- ۱۱۴۰
- ادامه مطلب